شناسه خبر : 14731 لینک کوتاه

محمد ایرانی معتقد است نخستین اولویت دستگاه سیاست خارجی کشور بهبود روابط با همسایگان است

منطقه را دریابیم

طبیعی است که با تحقق توافق جامع هسته‌ای آقای دکتر ظریف و دستگاه سیاست خارجی کشور از این پس بیشترین توجه خود را معطوف به رشد روابط ایران با کشورهای دیگر به ویژه همسایگان در سطوح مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کند.

پس از 21 ماه مذاکرات فشرده ایران و اعضای گروه 1+5 توافق جامع هسته‌ای حاصل شد. توافقی که قطعنامه 2231 سازمان ملل بر آن صحه گذاشت و پلی شد برای بازگشت ایران به جامعه جهانی و فصلی جدید بر مناسبات و مراودات ما با دنیا. مراوداتی که از همین حالا با سفرهای محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان به برخی از کشورهای همسایه آغاز شده است و می‌تواند مبین سیاست‌های پسا‌توافقی ما در جهان باشد. با محمد ایرانی، سفیر اسبق ایران در کشورهای اردن و لبنان به بررسی میزان اهمیت کشورهای منطقه در دیپلماسی جدید ظریف و نحوه بهبود روابط با کشورهایی نظیر عربستان پرداخته‌ایم که بدین شرح است.


با دستیابی به توافق جامع هسته‌ای به نظر می‌رسد وقت آن رسیده باشد که وزارت خارجه وارد حیطه وظایف ذاتی خود در رابطه با ارتقا یا بهبود روابط با کشورهای دیگر شود. کدام یک از کشورها و مناطق جهان می‌تواند در راس این سیاست قرار گیرد؟
تیم مذاکره‌کننده ایران به ریاست آقای دکتر ظریف طی سال‌های اخیر تلاش‌های طاقت‌فرسایی را برای دستیابی به توافق جامع هسته‌ای صورت داده‌اند و با همین تلاش‌ها بود که ما حالا می‌توانیم از بهبود مناسبات با جهان و عادی‌سازی روابط با کشورهای دیگر سخن بگوییم. مجال و فرصت تازه‌ای که به مدد آن وزارت‌خارجه می‌تواند به پرونده‌های دیگر حوزه سیاست خارجی بپردازد و از توانایی‌های کارشناسان و صاحب‌نظران خود برای ارتقای جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایران استفاده کند. این امر که از همان نخستین روزهای روی کار آمدن دولت آقای روحانی و حضور آقای ظریف در وزارت خارجه در دستور کار دولتمردان و مسوولان کشورمان قرار گرفته بود، پس از مشخص شدن وضعیت پرونده هسته‌ای ایران امکانی برای عرض اندام پیدا کرد. قطعاً این سیاست‌ها همان اولویت‌هایی است که دولت در جهت رفع تنش و اعتمادسازی با کشورهای مختلف جهان به‌ویژه همسایگان انتخاب کرده است.
روندی که طی سال‌های فعالیت دولت گذشته و سال‌های نخست روی کار آمدن دولت تدبیر و امید که مسوولان در گیر و دار رسیدگی به وضعیت پرونده هسته‌ای کشورمان بودند به افزایش فاصله‌ها و کاهش روابط منجر شد؛ تفاوت نگرش و دیدگاه سیاست خارجی دولت‌های نهم و دهم با بیشتر کشورهای جهان به‌ویژه همسایگان خود به خود موجب ایجاد فاصله با برخی از همسایگان و تعمیق شکاف‌های مناسباتی شد. همین شکاف‌ها بود که موجب ایجاد یکسری ائتلاف‌های نانوشته میان همسایگان ایران با برخی از طرف‌هایی شد که اساساً نه آنها را به رسمیت می‌شناسد و نه ماهیت وجودی‌شان را می‌پذیرد. طرف‌هایی که با شانتاژ کاری سعی در امنیتی کردن ماهیت جمهوری اسلامی ایران داشتند که خوشبختانه با تدبیر و درایت وزیر امور خارجه در خاتمه دادن به مناقشات پرونده هسته‌ای کشور در پیشبرد اهداف‌شان ناکام ماندند. طبیعی است که با تحقق توافق جامع هسته‌ای آقای دکتر ظریف و دستگاه سیاست خارجی کشور از این پس بیشترین توجه خود را معطوف به رشد روابط ایران با کشورهای دیگر به ویژه همسایگان در سطوح مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کند. به ویژه با کشورهای همجوار و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس که باید سطح مناسبات‌شان با ما مجدداً تنظیم شود.

سفرهای آقای ظریف به کشورهای قطر و عمان را در همین راستا ارزیابی می‌کنید؟ سفر اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا به عربستان، امارات و اسرائیل را چطور؟ یا حضور قریب‌الوقوع جان کری در برخی از کشورهای منطقه؟
قطعاً حل بحران هسته‌ای موجب تحولات جدیدی در کل کشورهای منطقه می‌شود. بر همین اساس هم طبیعی است که آمریکا یا برخی از کشورهای اروپایی با راهی کردن هیات‌هایی به برخی از هم‌پیمانان منطقه‌ای خود بخواهند تا خیال آنها را از حیث توافق منعقد‌شده آسوده سازند. این سفرها قابل پیش‌بینی بود. باید به یاد داشته باشیم که عمده کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از جمله کشورهای نزدیک به آمریکا هستند که واشنگتن مایل است آنها را از کم و کیف آنچه در وین صورت گرفت، آگاه سازد و با تبیین روند توافق صورت‌گرفته خیال آنها را از عملکرد کشورهای غربی در خلال مذاکرات هسته‌ای ایران و اینکه توافق به دست آمده تماماً در جهت منافع و مصالح تمامی کشورهای جهان است، آسوده سازد. البته علاوه بر آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها ضروری است تا ما نیز با سفر به برخی از کشورهای منطقه به ویژه همسایگان‌مان آنها را نسبت به مفاد توافق جامع هسته‌ای ایران و 1+5 توجیه کنیم. توجیهی که می‌تواند منجر به کاهش حساسیت‌ها و تنش‌هایی شود که تماماً در جهت منافع و مصالح ما و عادی‌سازی روابط‌‌مان با کشورهای دیگر است. ما ناگزیر به داشتن روابط خوب با همسایگان‌مان هستیم. اقدامی که با سفرهای آقای ظریف استارت زده شد و قطعاً با سفرهای دیگر مقامات وزارت خارجه ادامه پیدا می‌کند. جمهوری اسلامی ایران نباید اجازه دهد تا دیگران با سوءاستفاده از فضای ایجاد‌شده به تنش‌های فعلی ما با برخی از همسایگان‌مان دامن زنند و تلقی من نیز این است که سفرهای آقای ظریف به کشورهای منطقه بر همین اساس تنظیم شده است.

اما از میان این کشورها دغدغه سعودی‌ها نسبت به آنچه در وین گذشت بیش از دیگر کشورهاست. مناسبات ایران و عربستان را در فضای پسا‌توافق چگونه ارزیابی می‌کنید. مقامات سعودی در واکنش نسبت به توافق جامع هسته‌ای ما و 1+5 از همان ابتدا شمشیرها را از رو بستند و در یک فضای ارعاب و تهدید با ما سخن گفتند.
ایران و عربستان دو ابرقدرت منطقه‌ای هستند که برای سال‌های طولانی شرط همجواری را رعایت کرده و به حقوق یکدیگر احترام گذاشته‌اند. این دو کشور باید با برنامه‌ریزی در فضای پسا‌توافق به یک راه حل مشترک برای حل و فصل برخی از موضوعات منطقه‌ای دست پیدا کنند و قرار نیست که در یک فضای تنش‌زا که آن را با برخی از خصومت‌های نامتعارف مزین کرده‌اند بر یکدیگر بتازند و همدیگر را محکوم کنند. البته باید بدانیم سعودی‌ها به عنوان یکی از رقبای سنتی ایران تمایلی به کاهش اختلافات تهران و غرب ندارند و ترجیح می‌دهند روابط ایران و غرب همچنان تیره و تار باقی بماند. شاید احساس اینکه حل بحران هسته‌ای به گسترش جایگاه منطقه‌ای ایران کمک کرده و دایره نفوذ آن را افزایش می‌دهد نیز خود به افزایش این نگرانی کمک کرده باشد. به گمان اعراب به ویژه سعودی‌ها درگیر بودن ایران در بحران هسته‌ای مجال فعالیت در حوزه‌های دیگر را از این کشور سلب می‌کند و برهمین اساس هم استقبالی از توافق هسته‌ای نداشتند و البته مواضع تند برخی از مقامات سعودی نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. اما اینکه این نگرانی‌ها چقدر درست و واقع‌بینانه است خود جای بحث دارد. از دیدگاه بنده بخشی از این نگرانی غیرواقعی ناشی از پروپاگاندایی است که بیشتر در راستای پروژه ایران و شیعه‌هراسی در منطقه به راه افتاده است و هدفی جز تخطئه تهران ندارد اما بخش دیگر آن ریشه در همان رقابت‌های سنتی دارد که بدان اشاره کردم.
به ظن ریاض حالا که وضعیت پرونده هسته‌ای ایران به سرانجام رسیده و از میزان تخاصمات تهران و غرب کم شده، عربستان مجبور به عقب‌نشینی از حوزه‌هایی است که از قدیم‌الایام حوزه نفوذی ایران محسوب می‌شد و طی سال‌های اخیر سعودی‌ها در آنها جا خوش کرده بودند. مهم‌تر از همه با توافق هسته‌ای ایران، مشکلات اقتصادی تهران نیز در مسیر حل و فصل شدن قرار می‌گیرد و قطعاً این روند موردپسند عربستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نیست. کشورهایی که یا از حاشیه تحریم‌های اقتصادی ایران بسیار متمول شده‌اند یا از مشکلات اقتصادی و تحریم‌های ما توانستند میزان قدرت منطقه‌ای خود را افزایش دهند. تحریم‌هایی که خواسته یا ناخواسته بنادر این کشورها را به مرکز انتقال کالاها و محصولات ایرانی مبدل کرده و موجب شده از قبل این مساله سود بسیار هنگفتی را به دست آورند. البته اگرچه برخی از این کشورها در ظاهر نشان داده‌اند که از اجماع ایران و اعضای گروه 1+5 در پایان دادن به بحران پرونده هسته‌ای کشورمان خوشحال هستند اما به نظر می‌رسد در باطن همچنان مایل به ادامه روند گذشته اعمال فشار بر ایران باشند. برخی معتقدند حتی کاهش قیمت نفت نیز ابزاری بود که در راستای افزایش فشار بر ایران و به چالش کشیدن جریان مذاکرات اعمال شد. اینکه سعودی‌ها به دلیل مخالفت با سیاست‌های ایران و روسیه دست به تلاطم بازار نفت زدند. البته در این میان نیز هستند گروهی که می‌گویند تحولات و رویدادهای جهانی موجب کاهش قیمت نفت شد و این موضوع ارتباطی به عربستان ندارد.

ظریف و دستگاه سیاست خارجی کشور از این پس بیشترین توجه خود را معطوف به رشد روابط ایران با کشورهای دیگر به ویژه همسایگان در سطوح مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کند. به ویژه با کشورهای همجوار و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس که باید سطح مناسبات‌شان با ما مجدداً تنظیم شود.
این موضوعی بود که در همان زمان نیز جنجال‌های بسیاری را به راه انداخت. این‌طور عنوان می‌شد که سفر سعود‌الفیصل وزیر خارجه سابق سعودی‌ها به وین موجب قوت گرفتن این شایعات شده است.
بله، همین‌طور است اما در هر صورت همسایگان ما باید بدانند که در شرایط فعلی مصلحت کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و ایران آن است که به این بحران‌ها خاتمه دهند و به سمت افزایش همراهی و همگرایی حرکت کنند. راه حلی که هم به کاهش مشکلات روابط دوجانبه کمک کند و هم مشکلات پیچیده منطقه‌ای را که همه آنها در آن حضور دارند به سمت حل و فصل شدن، هدایت کند.

فکر می‌کنید واقعاً سعودی‌ها خواهان حل و فصل شدن مشکلات منطقه‌ای باشند. حمایت‌های این کشور از گروه‌های تروریستی و تکفیری بر کسی پوشیده نیست. حمایت‌هایی که البته در دوره نظام جدید پادشاهی این کشور افزایش هم پیدا کرده است.
وضعیت تحولات منطقه به سمتی پیش می‌رود که سعودی‌ها هم ناگزیر به اتخاذ سیاست مشترک برای مبارزه با این گروه‌ها هستند. این اعتقاد وجود دارد که دامن زدن به تنش‌های منطقه‌ای دیر یا زود دامان حامیان آن را می‌گیرد و چه‌بسا در آینده‌ای نزدیک شاهد وقوع حملاتی دلخراش در خاک کشورهایی باشیم که به صورت مادی و معنوی از فعالیت‌های گروه‌هایی نظیر داعش حمایت و پشتیبانی کرده‌اند. کشورهایی نظیر عربستان که ایجاد آشوب و تنش در منطقه را در راستای منافع و مصالح خود می‌دانند. سعودی‌ها با هدف به چالش کشیدن امنیت برخی از همسایگان خود منطقه را با خطر گروه‌های تروریستی مواجه کردند اما امروز همین گروه‌ها با رسوخ به جریان‌های مذهبی عربستانی امنیت همین کشور را با خطرات جدی مواجه کرده‌اند. امروز داعش با ایجاد پایگاه‌هایی در مدارس دینی عربستان از میان مردم این کشور به نیروگیری و تجهیز خود می‌پردازد و البته هر چند وقت یک بار نیز حملات تروریستی را به اماکن مقدس مسلمانان به ویژه شیعیان صورت می‌دهد. به همین جهت است که معتقدم سعودی‌ها ناگزیر به بازگشت از مواضع خود هستند.
ممکن است امروز آنها در برابر ایران بایستند و به حمایت از تروریست‌ها بپردازند اما در نهایت مجبورند دست از اقدامات سلطه‌جویانه خود بردارند و البته ماهیت وجودی ایران را نیز به عنوان یک قدرت برتر منطقه‌ای و کشوری را که توانسته ضمن برخورداری از دانش هسته‌ای بر مسائل و مشکلات خود با جهان فائق آید نیز بپذیرند. عربستان نمی‌تواند بر شرایط جدید منطقه و توازن قدرتی که با توافق هسته‌ای ایران ایجاد شده است، چشم ببندد و همچنان بر طبل دشمنی با ما بکوبد. تاکتیک‌های امنیتی ریاض دیگر جوابگوی شرایط امروز نظام بین‌الملل نیست و نمی‌تواند با ادامه سیاست‌های آشوب‌طلبانه در منطقه منتظر سکوت و واکنش‌های تدافعی کشورهای دیگر نباشد. کشورهایی که امنیت‌شان قربانی قدرت‌طلبی همسایگان‌شان شده است. این را هم باید بدانند حالا که ایران توانسته است از پس بحران بزرگ هسته‌ای خود برآید قطعاً به تدریج مشکلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود را نیز حل و زمینه‌های همکاری جدیدی را با تمامی کشورهای جهان تعریف می‌کند و اجازه نمی‌دهد تا منافع و مصالح نفوذی آن در منطقه از سوی کشورهایی نظیر عربستان با مشکل مواجه شود.

به موضوع جالبی اشاره کردید. اینکه ممکن است فعالیت‌های گروه‌های تکفیری و تروریستی نظیر داعش روزی گریبانگیر حامیان مالی و معنوی آنها نیز بشود. موضوعی که رئیس‌جمهور آمریکا نیز در مصاحبه اخیر خود با نیویورک‌تایمز نیز بدان اشاره کرده و گفته بود ایران و توافق هسته‌ای آن مشکلی برای کشورهای منطقه ایجاد نمی‌کند. مشکل این کشورها نارضایتی‌های داخلی است که می‌تواند منجر به سوءاستفاده برخی از گروه‌های سودجو در بروز ناامنی شود.
آقای اوباما در گذشته هم به این موضوع اشاره کرده بودند. هرچند که این اظهارات هیچ‌گاه مورد پسند حاکمان کشورهای عربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا نبوده و نیست. کشورهایی که با نظام پادشاهی اداره می‌شوند و هر نوع دادخواست و حق‌خواهی را در نطفه خفه می‌کنند. میزان نارضایتی‌های مردمی در این کشورها بسیار بالاست اما درآمدهای هنگفت اقتصادی موجب ثبات وضعیت‌شان شده است. موضوعی که جامعه‌شناسان سیاسی با اشاره به آن معتقدند ریشه‌های افراط‌گرایی منطقه خاورمیانه ناشی از عدم وجود دموکراسی و بی‌توجهی به خواسته‌های مردمی در این کشورهاست. بر اساس دیدگاه این افراد طبیعی است در بیشتر کشورهایی که با سیستم حکومت‌های خودکامه اداره می‌شود و مردم‌سالاری در آنها نمودی ندارد ما شاهد قدرت‌گیری جریانات افراطی و گروه‌های تروریستی باشیم. البته ما نمی‌توانیم برخی حمایت‌های خارجی از این گروها را هم نادیده بگیریم اما فعالیت‌های این گروه‌ها نیز تا زمانی که با نارضایتی‌های مردمی همراه نشود، کاری از پیش نمی‌برد. البته وجود یکسری بحران‌های فرهنگی و آموزشی در القای نادرست مفاهیم و اندیشه‌های دینی به جوانان منطقه نیز خود از دلایل گرویدن این افراد به سوی گروه‌هایی نظیر داعش یا جیش‌العدل بوده است. این موارد از جمله موضوعات مهمی است که قطعاً در آینده مورد بحث و مناقشه بیشتری قرار می‌گیرد. بنابراین شاید بیان این موضوع درست باشد که برای مقابله واقعی با بحران تروریسم باید حتماً ریشه‌های آن‌را که نادیده گرفتن حقوق مردم است، جدی بگیریم و از اقداماتی که موجب نفوذ و قدرت‌گیری گروه‌هایی نظیر داعش می‌شود، پرهیز کنیم.

این راهکاری است که آقای ظریف نیز آن را موجب کاهش حمایت‌های مردمی از تحرکات گروه‌های تروریستی و تکفیری منطقه دانسته‌اند. اما آیا این راهکار از سوی کشورهایی نظیر عربستان و امارات نیز حمایت می‌شود.
افزایش مناسبات و روابط می‌تواند منجر به تعریف رویکرد جدیدی در قبال تحولات منطقه شود. معتقدم اختلاف نظر میان تمامی کشورهای جهان به ویژه همسایگان امری طبیعی است. شما هیچ دو دولتی را پیدا نمی‌کنید که بر سر تمامی مسائل با هم اتفاق نظر داشته باشند. هر دولتی سیاست‌های خاص خود را دنبال می‌کند که ایران و عربستان هم از این قاعده مستثنی نیستند. هر دو کشور از گذشته هم در برخی از موضوعات با هم، هم‌عقیده و هم‌نظر نبودند و حتی در زمانی که به لحاظ موضع‌گیری‌های سیاسی به هم نزدیک بودند نیز اختلافاتی داشتند.
اختلاف نظر در رابطه با موضوعات منطقه‌ای یا مباحث اقتصادی و سیاسی میان دو کشور وجود داشته است. اما آنچه امروز ما شاهد بروز آن هستیم افزایش رقابت‌های بی‌ثمر منطقه‌ای در کشورهایی نظیر سوریه، عراق، بحرین و یمن است که عربستان احساس می‌کند در گذشته حوزه نفوذی آن بوده است و امروز در رقابت با ایران این جایگاه را از دست داده است. در اینجاست که سیاست مدبرانه ایران نسبت به ایجاد فضایی دوستانه با همسایگان می‌تواند منجر به اطمینان خاطر این کشورها نسبت به سیاست‌های منطقه‌ای ما شود؛ اینکه ایران به‌هیچ‌وجه خواهان نادیده گرفتن نقش این کشورها در منطقه نیست و در تعریف مفاهیم و معادلات جدید منطقه به ایجاد توازن قدرت با مشارکت تمامی کشورها می‌اندیشد. ایران و عربستان پارامترهای بسیار زیادی برای نزدیکی به یکدیگر دارند که وزیر امور خارجه کشورمان در تبیین سیاست‌های جدید منطقه‌ای بدان توجه داشته است. معتقدم این آمادگی در ایران وجود دارد که در بسیاری از حوزه‌های منطقه‌ای نقش عربستان و برخی از دولت‌های تاثیرگذار دیگر را به رسمیت بشناسد و با ممارست، تلاش و همکاری‌های بین همسایگی، منطقه بار دیگر روی آرامش و امنیت را به خود ببیند.

راه حل مشترک را در مبارزه با جریان افراطی‌گری می‌دانید. یعنی این باید نخستین سیاست پساتوافقی ایران باشد.
بله، همین‌طور است. تروریسم ثبات منطقه را تهدید می‌کند و مبارزه با آن تنها با همکاری و همراهی کشورهای منطقه امکان‌پذیر است. منتها بحث این است آیا اعراب واقعاً مایل به مبارزه با این پدیده هستند و رویکردی که اتخاذ کرده‌اند برای مبارزه با تروریسم و افراط‌گرایی است یا در واقع برای بهره‌برداری ابزاری از آن است. سیاستی که طی سال‌های اخیر از سوی برخی از کشورهای منطقه در پیش گرفته شده است و منجر به رشد و تکثیر جریانات تروریستی متعدد و بعضاً بسیار خطرناک شده است. اما در هر صورت باید گفت ایران آماده است تا در همکاری با تمامی کشورهای منطقه به ویژه قدرت‌هایی نظیر سعودی‌ها ضمن مبارزه با جریانات افراطی راهکار و شیوه جدیدی را در برقراری توازن منطقه و بازگشت آرامش به کشورهای مجاور و همسایه خود ارائه کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها