تاریخ انتشار:
اقتصاد سیاسی نامهنگاری چهار وزیر با رئیسجمهور
از ناله به نامه: قیف برعکس اقتصاد ایران
میراثاحمدینژاد را اگر در یک جمله خلاصه کنیم این است که در دوران وی بیتدبیری بر تدبیر و اتخاذ سیاستهای درست کاملاً میچربید. ازجمله سخنی که رئیسجمهور بهتازگی بر زبان آورد و گفت دروغ را که تجربه کردید و دیدید چه بلایی به سر کشور آورد.
بن برنانکی رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا، کتاب جدید خود «شهامت اقدام» را که خاطرات وی درباره سالهای بحران مالی جهانی است با این جمله آغاز میکند که «در همه بحرانها، کسانی هستند که اقدام میکنند و کسانی که میترسند اقدام کنند.» برنانکی خودش را در ردیف اقدامکنندگان میداند و تاسف میخورد چرا اقدامات بیشتری انجام نداد.
اقتصاد ایران در تنگنایی بیسابقه به سر میبرد. از دهها سال پیش هر زمان که قیمت نفت سقوط میکرد این واقعیت بر همگان ثابت میشد که نفت و رانت نفتی، عروس بیوفا بوده و دل بستن به چنین منبعی هرگز عاقلانه نخواهد بود. اما سیاستمداران تشنه کسب محبوبیت آنی را تاب دوری جستن از این سیهچهره افسونگر نبوده و با بالا رفتن بهای نفت، سیاستهایی کوتهبینانه و غیربهینه در پیش میگرفتند. نمونه اعلای آن به دولت پیشین برمیگردد که پول هنگفت نفت را هدر داد.
دولت کنونی که پیشاپیش خزانه را تهی دیده بود با وعده کاربست تدبیر و امید بر سر کار آمد. اما هر چه زمان میگذرد مشخصتر میشود که تیم اقتصادی دولت روحانی دچار بیعملی شده و شهامت اقدام برای انجام اصلاحات اقتصادی بهشدت مورد نیاز را ندارد. نامه منتشره چهار وزیر گویای چنین وضعیت بغرنجی است. ابتدا باید بپذیریم که اقتصاد ایران یک اقتصاد رانتی و رانتیر بوده و هست که بخش زیادی از بودجه دولت به پول نفت وابسته است و دولت رانتیر یعنی دولتی ضعیف. بخش نفت در ایران محرک و پیشران توسعه شده بود اما معمای فراوانی مشکلاتی برای اقتصاد به بار آورد. رانت نفت در همه بخشها و اجزای تولیدی اقتصاد نفوذ کرده و آنها را نمکگیر خود ساخته است. از یک سو ساختار اقتصادی وابسته به نفت شد و از سوی دیگر، پاسخگویی دولت به جامعه ضعیف شد.
حامیان رانت در گذشته به استدلال صنایع نوزاد متوسل میشدند اما اکنون از استدلال صنایع اساسی و استراتژیک یا حمایت از تولید ملی استفاده میکنند و با لابیگری سعی در ادامه حیات گلخانهای خود دارند. البته میتوان مدتی برای این صنایع فضای تنفسی فراهم کرد تا به تجدید ساختار و نوسازی بپردازند. دولتها نیز مشتاق حمایت از این صنایع هستند با این استدلال که مشاغل و ثبات اجتماعی حفظ شود. اما متاسفانه تجربه جهانی نشان میدهد که این نوزادان وابسته به ندرت رقابتی شده و به بزرگسالانی نوآور تبدیل میشوند بهخصوص اگر انگیزه و فشار روشنی برای بالغ و توانمند شدن نداشته باشند.
اقتصاد ایران در دام رانت نفت یا ناکارایی ساختاری گرفتار است که تمام نظام اقتصادی کشور را فراگرفته است. نظام مدیریت رانت در ایران حول ایده انتقال غیرمستقیم منابع قرار دارد به نحوی که شرکتهای زیانده و ناکارا از طریق دریافت انرژی و سایر مواد اولیه و خوراک ارزان، و سایر اشکال یارانههای غیرمستقیم ادامه حیات پیدا میکنند. به واقع حتی این احتمال هست که بسیاری از شرکتهای موجود در کشور بدون دریافت رانت منابع نهتنها ناکارا بوده بلکه غیرقابل ادامه حیات باشند.
همانطور که در تصویر میبینید تزریق رانت نفت و گاز باعث شده است اقتصاد ایران به شکل یک قیف برعکس درآید. یعنی سوای درآمدی که با صادرات نفت نصیب دولت میشود، بخش زیادی از منابع نفتی کشور به شکل مستقیم و نهاده ارزانقیمت تولید به صنایع انرژیبر و صنایع واسطهای و وابسته به آنها اختصاص مییابد. انرژی ارزان و یارانهای نوعی رانت برای صنایع بوده است که در چند سال گذشته به اتکای قیمت بالای این کالاهای تولیدی در بازارهای جهانی به شدت رشد کرده بودند و عمده گلایه و ناله وزرا از افت شاخص بورس متوجه چنین صنایعی از قبیل محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، و فرآوردههای نفتی است. بخشهای نیروگاهی و حمل و نقلی ریلی نیز که عمدتاً دولتی هستند با قیمتگذاری پایین برای نهاده دریافتی و محصول تولیدی خود ناکارا و فرسوده شدهاند. سایر صنایع دیگر هم به میزانی کمتر از این رانت ارتزاق میکنند. دولتها در همیشه تاریخ از اعتبار ارزان و آسان به صنایع تولیدی به عنوان یک مسکن و علاج موقتی استفاده میکردهاند که تبعات ناگوار بعدی داشته است. این وزرا هم میخواستند به دولت فشار آورند تا منابع مالی و نقدینگی به بازار سرازیر شود.
اما خوشبختانه به نظر میرسد دولت مستقر به این بلوغ رسیده است که اعتبار و تسهیلات مالی ارزانقیمت نمیتواند مشکلات عمیق و نگرانیهای اساسی کشور را حل کند. تزریق منابع مالی به ویژه اگر از سوی بانک مرکزی صورت بگیرد تنها میتواند چرخ اقتصاد را اندکی روغنکاری کند اما هرگز محرک زیربنایی رشد اقتصادی پایدار کشور نخواهد بود. اقتصاد ایران نیازمند ایجاد شرایط رقابتی، نوآوری و تولیدی است که با حمله به بخشهای انحصاری مورد حمایت تحقق مییابد و البته با مخالفت سیاسی هم روبهرو خواهد شد.
اما خوشبختانه به نظر میرسد دولت مستقر به این بلوغ رسیده است که اعتبار و تسهیلات مالی ارزانقیمت نمیتواند مشکلات عمیق و نگرانیهای اساسی کشور را حل کند. تزریق منابع مالی به ویژه اگر از سوی بانک مرکزی صورت بگیرد تنها میتواند چرخ اقتصاد را اندکی روغنکاری کند اما هرگز محرک زیربنایی رشد اقتصادی پایدار کشور نخواهد بود. اقتصاد ایران نیازمند ایجاد شرایط رقابتی، نوآوری و تولیدی است که با حمله به بخشهای انحصاری مورد حمایت تحقق مییابد و البته با مخالفت سیاسی هم روبهرو خواهد شد.
میراث احمدینژاد را اگر در یک جمله خلاصه کنیم این است که در دوران وی بیتدبیری بر تدبیر و اتخاذ سیاستهای درست کاملاً میچربید. ازجمله سخنی که رئیسجمهور بهتازگی بر زبان آورد و گفت دروغ را که تجربه کردید و دیدید چه بلایی به سر کشور آورد اکنون نیز متاسفانه در حال تجربه خشکسالی هستیم. اینها نشان میدهد که کار این دولت برای انجام اصلاحات و بهبود واقعی اوضاع چقدر دشوار است.
پس یگانه مسیر حرکت اقتصاد کشور از انحصار و امتیاز و رانت به سمت رقابت و شفافیت و رسیدن به ثروت واقعی است. در سالهای بالا رفتن قیمت نفت، جامعه بدون اینکه تلاش و کوشش خاصی کرده باشد به رشد بیش از حد و آنچه واقعاً لیاقت و استحقاقش را نداشت، دست یافت. باید اعلام کرد جامعه و نظام اداری ما عادت کرده به تنبلی، قانونشکنی و آلوده به فساد است و با چنین وضعیتی، هر کسی هر وعده و وعید بیمبنایی بدهد صداقت ندارد. برای نمونه وزیر اقتصاد در فردای روز انتشار نامه اینچنین واکنش نشان داد و گفت نیمه دوم سال جاری شرایط بهبود اقتصادی را حس خواهیم کرد.
آیا اگر چنین سخنانی در راستای رویه پیشین باشد، بیاعتمادی مردم و سرمایهگذاران را بیشتر نکرده و آنها را در تصمیم به وارد صحنه نشدن مصممتر نخواهد کرد. درنتیجه بازار بورس، بیش از تزریق منابع پولی و خوراک ارزان نیازمند صداقت و شفافیت و اعتمادسازی است. دلیل اصلی رکود اقتصادی و افت شاخصهای بورس، کاهش شاخص اعتماد مصرفکنندگان و نیز اطمینان سرمایهگذاران است که تقاضایشان کم شده است. دولت باید از دخالت در مدیریت و کنترل بخشهایی که میتوانند تحت قواعد بازار آزاد به شکوفایی و رونق برسند، خودداری کند تا اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی افزایش یابد. نظام قیمتگذاری نامناسب و دولتی را برچیند. در برابر فشارهای سیاسی و پوپولیستی نمایندگان برای تصویب طرحها در مناطقی که توجیه اقتصادی یا بازار مصرف ندارد یا زیرساخت مناسب ندارد که انواع هزینهها از جمله هزینه حمل و نقل را بالا میبرد، ایستادگی کند.
آیا اگر چنین سخنانی در راستای رویه پیشین باشد، بیاعتمادی مردم و سرمایهگذاران را بیشتر نکرده و آنها را در تصمیم به وارد صحنه نشدن مصممتر نخواهد کرد. درنتیجه بازار بورس، بیش از تزریق منابع پولی و خوراک ارزان نیازمند صداقت و شفافیت و اعتمادسازی است. دلیل اصلی رکود اقتصادی و افت شاخصهای بورس، کاهش شاخص اعتماد مصرفکنندگان و نیز اطمینان سرمایهگذاران است که تقاضایشان کم شده است. دولت باید از دخالت در مدیریت و کنترل بخشهایی که میتوانند تحت قواعد بازار آزاد به شکوفایی و رونق برسند، خودداری کند تا اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی افزایش یابد. نظام قیمتگذاری نامناسب و دولتی را برچیند. در برابر فشارهای سیاسی و پوپولیستی نمایندگان برای تصویب طرحها در مناطقی که توجیه اقتصادی یا بازار مصرف ندارد یا زیرساخت مناسب ندارد که انواع هزینهها از جمله هزینه حمل و نقل را بالا میبرد، ایستادگی کند.
بهزاد نبوی وزیر دهه 60 صنایع سنگین در ارزیابی عملکرد دولت زمان جنگ گفت: بهرغم همه کمتجربگیها و مشکلات، عملکرد قابل قبولی داشتیم و نمره تجدیدی نمیگیریم. او خاطرهای از آیتالله منتظری تعریف میکند که نسبت به وضعیت اقتصادی به تندی انتقاد کردند و من به ایشان گفتم وقتی که در زندان بودم در نهایت بلندپروازی جوانی خود فکر میکردم که اگر روزی حکومت شاه تغییر کند به واسطه دوستان خود مدیر یک شرکت میشوم، حالا شما ما را به عنوان وزیر و وکیل انتخاب کردهاید، بیشتر از این چیزی که انجام میدهیم بلد نیستیم.
در نقطه مقابل این سخن، در ابتدای تشکیل دولت روحانی، عدهای معترض بودند که چرا میانگین سنی اعضای کابینه اینقدر بالاست. شاید اگر در بدنه تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان کشور نیروها و اندیشههای جدید وارد میشدند جسارت اقدام در شرایط بحرانی کنونی افزایش مییافت.
البته که ایران با وجود تمامی مشکلات، کشوری بزرگ با جمعیتی جوان است و همیشه باید خوشبینی را حفظ کرد. امیدواریم با اجرای سیاستهای درست و بهموقعی که این دولت اجرایی میکند، در زمانی نهچندان دور ایران به یکی از مکانهای جذاب برای کار، سرمایهگذاری و زندگی تبدیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید