تاریخ انتشار:
آسیبشناسی یک اتفاق در اتاق ایران در گفتوگو با پدرام سلطانی
رنجهای ریاست
پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق ایران در این مورد میگوید: «واقعیتش این است که مشکلات اقتصاد کشور در شرایط کنونی به پیچیدگی و بغرنجی رسیده و به رغم تمام تلاشی که دولت و اتاق انجام میدهند از حجم و گستردگی مشکلات کم نشده و از درد و رنج فعالان بخش خصوصی کاسته نشده است. چنین موضوعی برای یک آدم مسوولیتپذیر مانند جناب جلالپور رنج مضاعفی به وجود میآورد و طبیعتاً رئیس اتاق ایران با یک نگاه ملی و دلسوزانه خودش را مخاطب و مسوول همه مسائل و مشکلات میبیند و در این شرایط وجود حجم گسترده مشکلات برایش یک درد جانکاه است.»
اولین روز کاری هفته گذشته محسن جلالپور در نامهای از ریاست اتاق بازرگانی ایران کنارهگیری کرد. در این استعفا هرچند او با اشاره به بیماری قلبی خود، از منع شدن فعالیت در کارهای پرتنش از سوی پزشکان سخن گفت اما هیاترئیسه اتاق بازرگانی ایران فعلاً با این استعفا موافقت نکرد و تصمیم نهایی را به دوران پس از بهبود جلالپور موکول کرد. اما بر محسن جلالپور چه گذشته که او چنین شده و رئیس اتاق ایران هر فردی که باشد با چه مشقتهایی مواجه است؟ پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق ایران در این مورد میگوید: «واقعیتش این است که مشکلات اقتصاد کشور در شرایط کنونی به پیچیدگی و بغرنجی رسیده و به رغم تمام تلاشی که دولت و اتاق انجام میدهند از حجم و گستردگی مشکلات کم نشده و از درد و رنج فعالان بخش خصوصی کاسته نشده است. چنین موضوعی برای یک آدم مسوولیتپذیر مانند جناب جلالپور رنج مضاعفی به وجود میآورد و طبیعتاً رئیس اتاق ایران با یک نگاه ملی و دلسوزانه خودش را مخاطب و مسوول همه مسائل و مشکلات میبیند و در این شرایط وجود حجم گسترده مشکلات برایش یک درد جانکاه است.» سلطانی پس از این از قوانین متعددی گلایه میکند که مسوولیتهای
مختلفی را برای رئیس اتاق ایران مشخص کرده و میگوید: «امیدواریم پس از عبور جناب جلالپور از مرحله حاد بیماری و بهبود حال ایشان بتوانیم با بازتعریف حجم کار و نقش رئیس اتاق ایران، وظایف این سمت را سبک کنیم و ایشان کماکان این مسوولیت را بپذیرند و ما از وجود پرتوان جناب جلالپور محروم نشویم.»
اتفاقی که اخیراً برای مهندس جلالپور رخ داده شاید فرصتی برای بررسی حیطه وظایف و مسوولیتهای رئیس اتاق ایران باشد. او در نامه کنارهگیری خود از سمت ریاست اتاق ایران، از کار پرتنشی صحبت کرده که به دلیل ویژگی این پست، دیگر قادر به پذیرش این مسوولیت نیست. مسائلی مانند حضور رئیس اتاق ایران در 18 شورای عالی یا گستردگی وظایف رئیس اتاق ایران برای امور مربوط به اتاق بازرگانی هم هرکدام میتواند سختیهای این سمت را نشان دهد. با این حال از نگاه شما مهمترین مشقتهای ریاست اتاق بازرگانی ایران چه مواردی میتواند باشد و این موارد ناشی از چیست؟
من ابتدا از اتفاقی که پیش آمده و کسالت دوست عزیزم جناب جلالپور از جانب خودم و هیاترئیسه و همه دلسوزان اتاق بازرگانی ابراز تاسف میکنم و از اینکه فشار کار بخش خصوصی و اتاق بازرگانی ایران برای ایشان چنین پیامدی داشت به سهم خودم ابراز شرمندگی میکنم. به هر حال من در دوره گذشته هم با آقای جلالپور در هیاترئیسه اتاق ایران بودم و ایشان در دوره گذشته بهرغم اینکه نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران بود، اما حضور بسیار پررنگی داشت و بسیار موثر بود و هیچ وقت ندیدم که در خصوص سلامتی ایشان مشکلی بروز کند و الحمدلله ایشان همیشه سالم و باانرژی بودند. باید ببینیم که در این یک سال و نیم اخیر چه بر ایشان گذشته که با این قدرت و انرژی هرچند تا پیش از این کار میکرد و خم به ابرو نمیآورد اما در این مدت این چنین از پای درآمد. واقعیتش این است که مشکلات اقتصاد کشور در شرایط کنونی به پیچیدگی و بغرنجی رسیده و بهرغم تمام تلاشی که دولت و اتاق انجام میدهند از حجم و گستردگی مشکلات کم نشده و از درد و رنج فعالان بخش خصوصی کاسته نشده است. چنین موضوعی برای یک آدم مسوولیتپذیر مانند جناب جلالپور رنج مضاعفی به وجود میآورد و طبیعتاً رئیس
اتاق ایران با یک نگاه ملی و دلسوزانه خودش را مخاطب و مسوول همه مسائل و مشکلات میبیند و در این شرایط وجود حجم گسترده مشکلات برایش یک درد جانکاه است. علاوه بر این، روش نادرستی از قبل بنیان گذاشته شده و آن مسوولیتهای متعددی هستند که در قوانین برای رئیس اتاق ایران تعریف شدهاند که این مسوولیتها از توان و اندازه یک فرد خارج است. این هم از ایرادات نظام قانونریزی در کشور است که از یک سمت در شوراها و مراکز مختلف نام میبرند و احصا نمیکنند که این سمت در چند بخش دیگر هم مسوولیت دارد و بررسی نمیشود آیا میتوان ارزنی به بار این مسوولیتها اضافه کرد یا نه؟ در همین مورد ما در اواخر دوره گذشته هم تلاشمان بر این بود که این مساله را اصلاح کنیم تا در برخی از مجامع نواب رئیس اتاق بازرگانی ایران بتوانند حضور پیدا کنند یا نمایندهای از سوی اتاق ایران در این مجامع حاضر شوند که مورد استقبال و پذیرش قرار نگرفت و این بُعد تعدد و تکثر مسوولیتهای رئیس اتاق ایران را هم به زحمت رئیس اتاق ایران اضافه کرده است. بهرغم اینکه من میتوانم به جرات بگویم جناب جلالپور پرکارترین و پرتلاشترین رئیسی بوده که اتاق ایران تاکنون به خودش
دیده اما باز هم افاقه نکرد و شرایط این چنین شد. همه ما از این اتفاق متاثر هستیم اما همانطور که در اطلاعیه هیاترئیسه اتاق ایران عنوان شده امیدواریم که پس از عبور ایشان از مرحله حاد بیماری و بهبود حال ایشان بتوانیم با بازتعریف حجم کار و نقش رئیس اتاق ایران، وظایف این سمت را سبک کنیم و ایشان کماکان این مسوولیت را بپذیرند و ما از وجود پرتوان جناب جلالپور محروم نشویم.
میتوانید به چند ویژگی متمایز رئیس دوره فعلی هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در مقایسه با روسای پیشین اتاق بازرگانی ایران اشاره کنید؟
همانطور که اشاره کردم آقای جلالپور بسیار پرتلاش و پرکار هستند و به قضاوت همه از جمله خود بنده که توفیق همکاری با سه رئیس از چهار رئیس اتاق بازرگانی ایران را داشتم میزان حضور ایشان در اتاق بازرگانی و برای اتاق بازرگانی یعنی در سفرها و جلسات بیشتر از روسای دیگر بوده است. میزان تحرک ایشان هم بسیار بیشتر است، یعنی تعداد سفرهای خارجی و داخلی که به جهت ماموریتهایی که به عنوان رئیس اتاق داشتند تشریف بردند هم قابل توجه است. شاید اگر تعداد این سفرها را بخواهیم محاسبه کنیم معادل تعداد سفرهای یک دوره چهارساله و چهبسا بیشتر یک رئیس دیگر اتاق ایران شود. از سوی دیگر نگاه ایشان یک نگاه ملی است و من تاکنون ندیدم که در اظهار نظر و تصمیمگیری در رابطه با بخش خصوصی نگاه صنفی یا بخشی داشته باشد. بهرهگیری ایشان از وسایل ارتباطات جمعی و رسانه نیز بسیار زیاد و متفاوت است و حضور پررنگ ایشان در فضای مجازی و استفاده از ابزارهای جدید و نوین اطلاعرسانی فاصله ایشان با مخاطبهایشان را تقریباً از میان برداشته است. به عبارتی این ویژگی که یک رئیس پاسخگو، شفاف و مردمی باشند در ایشان کاملاً قابل مشاهده است و همه این ویژگی ایشان را
تایید میکنند. در واقع در این مدت همه به صورت آنلاین در جریان فعالیتهای اتاق بازرگانی و فعالیتهای ایشان و ماوقع جریانات اقتصادی قرار داشتند. از سوی دیگر ایشان فردی بسیار مردمدار است. رابطه بسیار خوب و گستردهای با همه سطوح داشته و دارد؛ از سطوح پایین و کارمندی و اشخاص عادی و بنگاهها گرفته تا مسوولان در اتاق بازرگانی ایران و مسوولان اتاقهای شهرستانها و تشکلها و مسوولان دولتی. به نوعی میتوان گفت ایشان بسیار مردمی و پرمعاشرت هستند و ارتباطات قوی دارند. ایشان یک فعال اقتصادی موفق هم هست و از حیث گستردگی فعالیت اقتصادیاش و توفیقهایی هم که داشته متفاوت از سایرین محسوب میشود. نهایتاً ایشان فرد بسیار نیکوکاری است و فعالیتهای خیریه در حوزههای مختلف از جمله سلامت، ساخت اماکن آموزشی، بهداشتی و کمک به مراکز خیریههای مختلف و کمکهای پیدا و پنهان دیگر، ایشان را متمایز از سایرین میکند.
با این حال با توجه به آن گستردگی وظایفی که شما در بخش اول این مصاحبه اشاره کردید اما شاهد بودیم که رئیس اتاق بازرگانی ایران در خیلی از بخشها از جمله اطلاعرسانی از نهادهای مسوول در اتاق بازرگانی ایران جلوتر هستند. شاید به همین دلیل نقدهایی درباره نحوه مدیریت دوره فعلی اتاق بازرگانی ایران مطرح است که به واسطه نبود تقسیم کار مناسب یا نبود تعادل در همه بخشهای مسوولیتدار اتاق بازرگانی ما شاهد فعال بودن به یک اندازه همه بخشها و مسوولان اتاق نبودهایم، بلکه بخشهایی کمتر و بخشهایی بیشتر این مسوولیتپذیری را از خود نشان دادند. از نگاه شما اگر قرار باشد یک تقسیم کار جدیدی صورت بگیرد تا جناب مهندس جلالپور با فشار کاری کمتری مواجه شود یا اگر قرار بر تقویت بخشهایی در اتاق ایران باشد کدام بخشها نیاز به حمایت بیشتر و تغییرات دارند؟
در کنار این خصائص خوب و مثبتی که جناب جلالپور دارند اما یک ضعف ایشان این است که خیلی اهل رودربایستی هستند. این رودربایستی باعث شده که کار و فشار بیشتری به ایشان تحمیل شود. یعنی به هیچ درخواست ملاقاتی نه نمیگویند یا هیچ مراجعهکنندهای را رد نمیکنند یا اینکه اینطور شخصیتی نیستند که خیلی از کارها را به دیگران محول کنند. خیلی از مواقع رودربایستی دارند و این خصیصه فشار را بر ایشان دوچندان کرده و باعث شده بود تقسیم کار و البته مدیریت زمان برای ایشان سخت شود. البته از طرف دیگر همانطور که اشاره کردم مکانیسم قانون به گونهای است که بخش قابل ملاحظهای از وظایف رئیس اتاق بازرگانی ایران غیرقابل تفویض و تقسیم است. ما با این بخش از کارها که اصلاً نمیتوان کاری کرد کاری نداریم اما در بخشی هم که وظایف قابل تقسیم و تفویض است به آن دلایلی که اشاره کردم این کار انجام نشده است. این بخشی است که من فکر میکنم ما میتوانیم تلاش کرده و آن را در اتاق بازرگانی ایران محقق کنیم تا ضرورت انجام کار فردی توسط ایشان تا حدی پایین آورده شود و بتوان وظیفههای متعدد رئیس اتاق ایران را به این شیوه قدری سامان داد.
فکر میکنید چقدر ساختار اتاق بازرگانی ایران میتواند رئیس این نهاد را رنج دهد؟ مثلاً در مورد جناب مهندس جلالپور ما شاهد این بودیم که با وجود انجام کارهای پرفشاری چون هماهنگی برای سفرهای خارجی فعالان بخش خصوصی اما از سختترین و انرژیبرترین کارهای دوره مدیریتش برگزاری نشستهای ماهانه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران بوده است.
خب مسوولیتهایی که برای رئیس اتاق ایران در قانون تعریف شده، فراوان است و به همین جهت اتاق بازرگانی خواسته یا ناخواسته به سمت رئیسمحوری پیش رفته است و این شاید در ایام و سالهای گذشته و سالهای اولیه پس از انقلاب یک ضرورت یا حتی سلیقه بوده اما بعد از آن به واسطه قانون این یک اجبار برای رئیس اتاق بازرگانی ایران شده است. این موضوع قابل اصلاح هم نیست مگر باز با اصلاح قانون یا قوانینی که مسوولیتهایی را بر دوش اتاق بازرگانی ایران گذاشته است. خب شخصیت و اخلاق افراد هم متفاوت است. بعضی از کارها را یک خلق و خوی خاصی راحتتر میتواند بپذیرد و انجام دهد و بعضی را ممکن است افراد سختتر بپذیرند. مثلاً بعضی از افراد از سفر کردن گریز دارند و اجتناب میکنند اما در جلسات حاضرند ساعتها بنشینند و در جلسات متعددی حضور پیدا کنند و بعضی هم کاملاً برعکس این هستند. روحیه آقای جلالپور اصلاً روحیه کارگریز نبود و نیست و برای همین ایشان هرکاری را میپذیرد و انجام میدهد و در عین حال ایشان روحیه حساسی دارد و اگر احساس کند ذینفعانشان بعضاً منتقد هستند و گلایه دارند و حتی خدای ناکرده گاهی از سر رقابتها، نقدی را مطرح میکنند،
اینطور مواقع خود را مسوول میداند و همین باعث میشود فشار فکری ایشان بالاتر برود. توجه کنید که شاکله اتاق بازرگانی و هیات نمایندگان اتاق بازرگانی همیشه یک شاکله انتقادی است و در بسیاری از موارد انتقادها وارد است و خطاب به دولت و سیاستگذاران محیط کسبوکار مطرح میشود اما به واسطه روحیه مسوولیتپذیری جناب جلالپور اصلاً برای ایشان فرقی نمیکند که این انتقاد متوجه ایشان یا دولت است، چون اصولاً ایشان فرد مسوولی است و به همین دلیل فکر میکند حتی اگر مشکلی در مالیات و تامین اجتماعی وجود دارد، این وظیفه رئیس اتاق ایران است که گلایهها و نقدها را بشنود و دنبال پیگیری و اصلاح آن برود. همه اینها فشار روحی، دغدغه و استرس ایشان را بالا میبرد، چون هرجلسهای انبوهی از خواستهها را از سوی هیات نمایندگان متوجه ایشان میکند و واقعاً در ظرفیت هیچ کسی نیست که این همه بار را بپذیرد و مخاطب این همه انتقاد را خودش ببیند و بخواهد به همه مسائل بپردازد و به همین علت، قطعاً در این شرایط بار روحی و روانی سنگینی برای ایشان به وجود خواهد آمد.
شما به موضوع رئیسمحوری در اتاق بازرگانی ایران اشاره کردید که شاید یکی از نقدهای مطرح دیگر به ساختار اتاق بازرگانی ایران باشد. فکر میکنید در دوره فعلی هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران این ویژگی پررنگتر یا کمرنگتر شده است؟
ببینید شاید تعریف رئیسمحوری از جانب مخاطبان متفاوت باشد. رئیسمحوری را اگر بعضی به این تلقی و تعبیر کنند که رئیسمحوری یعنی خودرای و مستبد بودن، که به هیچوجه در این دوره اینطور نبوده و منظور بنده از رئیسمحوری هم اصلاً این نیست، چون جناب جلالپور بسیار اهل تعامل هستند و در مباحث بسیار دارای انعطاف هستند و به طور مثال جلسات هیاترئیسه ما جلسات بسیار دوستانه و خوبی است و ایشان اکثر نظرات را حتی اگر مخالف نظر ایشان هم باشد میپذیرد. بنابراین اصلاً این اشاره من به رئیسمحوری در بُعد خودمحوری نیست، بلکه در بُعد محول شدن مسوولیتها و ماموریتهای اتاق بر دوش رئیس اتاق بازرگانی است. در این مورد همانطوری هم که اشاره کردم قوانین این را به وجود آورده است. در دورههای ابتدایی فعالیت اتاق بازرگانی ایران این قوانین وجود نداشته اما این روحیه به نوعی بوده که مرتب قوانین، رئیس اتاق ایران را به عنوان عضوی از یک شورا و مسوول انجام کار دانسته و نهایتاً همه مسوولیتها و بارها و در مقابلش همه اختیارات به زمین رئیس اتاق بازرگانی رفته و اینگونه شده که براساس قوانین متعدد و بعضاً متناقض کارهایی که برای رئیس اتاق ایران تعریف
شده، به تنهایی بیش از همه اعضای هیاترئیسه و هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران شده است. در واقع در این بخش وظایف تعریفشده و قانونی برای رئیس اتاق بازرگانی ایران تعادلی وجود ندارد.
تاکنون بیشتر در مورد مسائل و مشقتهایی صحبت کردید که تقریباً قابل مشاهده است اما در بخش پایانی میخواهم به آن مشقتها و رنجهایی اشاره کنید که کمتر قابل رویت است. مثلاً ممکن است فشاری از سوی گروه خاصی غیراتاقی یا انتظاراتی حتی بیرون از اتاق بازرگانی از رئیس اتاق ایران وجود داشته باشد و حواشی این مسائل برای او دغدغهها و استرسهایی به وجود بیاورد؟
اولین و مهمترین مشقت به عبارتی بر عهده گرفتن مسوولیت اتاق ایران در شرایط نابسامان اقتصادی است. کسی که در این شرایط رئیس اتاق ایران است، به نوعی سنگ صبور مشکلات، نگرانیها، دغدغهها و معضلات بخش خصوصی و تکتک بنگاهها خواهد بود. هر بنگاهی که بسته میشود عملاً مثل سوزنی است که در بدن رئیس اتاق ایران و هر فرد مسوول دلسوزی در بخش خصوصی وارد میشود. شما ببینید زمانی که ما در این شرایط هستیم هرکدام از اخبار که فلان برند معتبر ورشکسته شد یا فلان مدیر باسابقه بخش خصوصی سکته کرد یا به زندان افتاد یا جان خود را از دست داد، هرکدام بار فکری و روحی و رنجی را متوجه اتاق و بیش از همه رئیس اتاق ایران میکند. در کنار این، طبیعتاً در جلسات و به ویژه جلسات غیرعلنی و محافل دولتی یا جلسات با سایر بخشها خیلی صحبتها بیان میشود که بار فکری برای رئیس اتاق ایران به وجود میآورد. چون آن فردی که به عنوان رئیس اتاق ایران است در بسیاری از مجامع نمیتواند موضوعاتی را که در آن جلسات میشنود حتی بازگو یا به صورت آشکار مطالب جلسات غیرعلنی را نقد کند و خود اینها بعضاً پرده از واقعیت تلخی برمیدارند که همه اینها به عنوان رازهای سربه
مُهر بر دل رئیس اتاق ایران سنگینی میکند. از سوی دیگر در جلسات مختلف رئیس اتاق ایران برخوردهای متعدد خوب و بدی میبیند و تعدد این برخوردها طبیعتاً ارتعاشات یا فشارهای روانی متضادی را به او وارد میکند. در کنار این، فکر میکنم در کشور ما اصولاً جلساتی در حجمی به اندازه جلسات هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران وجود نداشته باشد. در جلساتی مثل برگزاری هیات نمایندگان اتاق ایران که بیش از 440 نفر عضو مجمع آن باشند و هر ماه جلسات آن تشکیل شود و 440 نفر از صنوف و استانهای مختلف و با طرز فکر و نگاه متفاوت دور هم جمع شوند، طبیعتاً مدیریت خاصی میخواهد. مدیریت چنین جلساتی چه در داخل و چه در خارج از جلسه کار بسیار سختی است. حتی طبیعتاً مدیریت مجلس شورای اسلامی که یک گروه 290 نفره است به اندازه مدیریت جلسات اتاق بازرگانی سخت به نظر نمیرسد. من فکر میکنم سختی مدیریت اتاق بازرگانی با این تنوعی که دارد بیشتر از مجالس دیگر باشد و در مجموع اینها مواردی بود که میتوان به عنوان مشقتهای رئیس اتاق بازرگانی ایران برشمرد.
جدای از فشارهای کاری در اتاق بازرگانی، فشارهای تحمیلی خارج از این نهاد بخش خصوصی وجود ندارد یا اینکه به اندازهای نیست که مانند موارد مورد اشاره شما اهمیت داشته باشد؟ مثلاً ممکن نیست برخی به دلیل وابستگیهای سیاسی مشکلاتی را برای بخش خصوصی به وجود آورند یا مسائلی از این دست؟
این گونه موارد مورد اشاره شما اتفاقهایی است که مرتب برای رئیس اتاق ایران در دورههای مختلف کاری به وجود میآید اما خب شما اسم رنجها را گذاشتید که به همین دلیل بنده به آن اشارهای نکردم. چون این موارد را در حد موضوعات عادی میبینم و ما موارد خیلی سختتر از چنین موضوعهای مورد اشاره شما داریم و موارد شما خیلی کوچکتر از آن رنجهایی است که رئیس اتاق بازرگانی ایران را دچار دردسر کند. مشکلات، اتفاقها، سوءتفاهمها و برخوردها همیشه میتواند وجود داشته باشد که در بیشتر دورهها وجود داشته اما در سطح رنجها نیست و من به آن مواردی که عمق و گستردگی بیشتری دارند، اشاره کردم.
دیدگاه تان را بنویسید