شناسه خبر : 10437 لینک کوتاه

گفت‌وگو با سیدعباس عراقچی درباره فرصت‌ها و تهدیدهای اقتصادی توافق هسته‌ای

چتر توافق

روی میز، انبوهی پرونده و کتاب و مجله می‌بینیم که احتمالاً خوانده نشده‌اند چون پیش از ورود ما، چند پرونده و مجله خوانده شده را بیرون می‌برند. با روی گشاده مقابل‌مان می‌نشیند و می‌پرسد چه خبر؟ پرسشی که اتفاقاً در ذهن ما پررنگ‌تر نقش بسته است. هنوز از ماجرای صدا و سیما دلخور است اما باعثنمی‌شود که صمیمانه سخن نگوید. سیدعباس عراقچی که نقشی پررنگ در مذاکرات هسته‌ای داشته است، به خانواده‌ای تعلق دارد که بیش از یک قرن سابقه در کسب و کار دارند. برادران بزرگ‌تر او هنوز تاجر فرش‌اند و در بازار با اعتبار. همین باعثشده است که مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران، نگاه اقتصادی جالبی داشته باشد. آنجا که بر اهمیت حرکت به سوی اقتصاد رقابتی پس از رفع تحریم‌ها تاکید می‌کند، احساس می‌کنیم بازاری کهنه‌‌کاری با ما سخن می‌گوید.

محمد طاهری، سیده آمنه موسوی
رأس ساعت سه اجازه ورود پیدا می‌کنیم. به اتاق محقری که برای نفر دوم هسته‌ای کوچک به نظر می‌رسد. روی میز، انبوهی پرونده و کتاب و مجله می‌بینیم که احتمالاً خوانده نشده‌اند چون پیش از ورود ما، چند پرونده و مجله خوانده شده را بیرون می‌برند. با روی گشاده مقابل‌مان می‌نشیند و می‌پرسد چه خبر؟ پرسشی که اتفاقاً در ذهن ما پررنگ‌تر نقش بسته است. هنوز از ماجرای صدا و سیما دلخور است اما باعث نمی‌شود که صمیمانه سخن نگوید. سیدعباس عراقچی که نقشی پررنگ در مذاکرات هسته‌ای داشته است، به خانواده‌ای تعلق دارد که بیش از یک قرن سابقه در کسب و کار دارند. برادران بزرگ‌تر او هنوز تاجر فرش‌اند و در بازار با اعتبار. همین باعث شده است که مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران، نگاه اقتصادی جالبی داشته باشد. آنجا که بر اهمیت حرکت به سوی اقتصاد رقابتی پس از رفع تحریم‌ها تاکید می‌کند، احساس می‌کنیم بازاری کهنه‌‌کاری با ما سخن می‌گوید. در طول مصاحبه صبوری می‌کند و همراهی‌اش را آنجا حس می‌کنیم که دعوت ما را برای حضور در حیاط ساختمان می‌پذیرد و زیر آفتاب می‌ایستد تا از او عکس بگیریم. در نهایت کنار توپ مروارید با خنده می‌گوید: «پشت توپ نمی‌ایستم بلکه پشت به توپ می‌ایستم».
‌ در حال حاضر کنگره مشغول بررسی توافق جامع هسته‌ای است و نمایندگان موافق و مخالف نیز در این باره دیدگاه و نظریات خود را مطرح کرده‌اند. اما ظاهراً همزمان برخی از سناتورهای مخالف توافق هسته‌ای با ایران در حال بررسی طرح‌هایی برای افزایش تحریم‌های ایران در بحث‌هایی چون مبارزه با تروریسم یا حقوق بشر هستند و امیدوارند در صورت اجرای توافق هسته‌ای ایران بتوانند از مجاری دیگری تحریم‌هایی علیه ایران اعمال کنند. هدف اصلی سناتورهای آمریکایی از پیگیری طرح‌هایی این‌چنین نیز ایجاد فضای رعب و وحشت نسبت به حضور سرمایه‌گذاران خارجی در ایران است. آیا در خلال مذاکرات هسته‌ای برای جلوگیری از بازگشت‌پذیر بودن فرآیند تحریم‌ها کاری صورت گرفته است یا خیر؟ علاوه بر این شنیده‌ها حاکی است که تاکنون 29 نفر از سناتورهای آمریکایی از سیاست‌های اوباما برای اجرای توافق جامع هسته‌ای حمایت کرده‌اند و در صورتی که این تعداد به 34 نفر برسد مخالفان برجام در کنگره دیگر نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. پیش‌بینی شما از این امر چیست؟
ما به صورت کاملاً دقیق در حال رصد کردن تحولات سیاسی آمریکا هستیم. پیش‌بینی بسیاری از تحلیلگران این است که آقای اوباما و مجموعه دولت او به آرای موردنیاز در کنگره دست پیدا می‌کنند. یعنی آرای همان 34 نفری که شما به آنها اشاره کردید را در اختیار دارند. حتی بحث دیگری نیز مطرح است مبنی بر اینکه دولت اوباما ممکن است بتواند آرای 41 نفر از سناتورهای کنگره را به دست آورد و با برخورداری از برخی تکنیک‌های آیین‌نامه‌ای کار را در همان 17 سپتامبر تمام کند. اما اینکه کدام یک از این طرح‌ها به نتیجه می‌رسد و راهکار دولت اوباما برای فائق آمدن بر مخالفان چیست موضوعی است که ما هم در حال ارزیابی آنها هستیم. همان‌طور که اشاره شد بیشتر تحلیلگران معتقدند این توافق نهایتاً به سرانجام می‌رسد و کنگره نیز نمی‌تواند جلوی اجرای آن را بگیرد. اما اینکه ممکن است در این فضا برخی افراد با سوءاستفاده از فضای روانی ایجاد شده در همکاری اقتصادی با ایران، در برابر آن مانع‌تراشی کنند را نیز موضوعی محتمل می‌دانیم. ما شاهد هستیم که همین حالا رژیم صهیونیستی و دیگرانی که مخالف اجرای برجام هستند و توافق را عاملی برای اقتدار منطقه‌ای ایران و حضور هر چه بیشتر ما در مجامع بین‌المللی و گسترش ارتباطات اقتصادی ایران می‌دانند تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تصویب برجام به کار گرفته‌اند. مثلاً به تلاش‌های برخی از اعضای کنگره اشاره می‌کنم که درصدد هستند تا این اتفاق صورت نگیرد و طبیعی است که اگر نتوانند در کنگره مقابل این اقدام بایستند، سعی خواهند کرد به طرق دیگر اجرای آثار توافق جامع هسته‌ای را متوقف کنند. البته دولت‌های 1+5 تعهد کرده‌اند که این توافق با حسن نیت اجرا شود و از اقداماتی که اجرای موفقیت‌آمیز برجام را تحت تاثیر قرار می‌دهد خودداری کنند. اگر به متن اصلی برجام مراجعه کنید در بخشی که به تحریم‌ها مربوط می‌شود به این تعهدات به صورتی کاملاً دقیق و روشن اشاره شده است.
در شرایط فعلی بازار در حالت انتظار قرار دارد اما با امید فوق‌العاده زیاد. این حالت در گذشته نیز وجود داشت اما انتظار همراه با ناامیدی و تردید بود. اما حالا انتظار همراه با امید است و همه منتظر اجرای برجام هستند. همه منتظر روز موعود و روز لغو تحریم‌ها هستند.
برجام در چند پاراگراف آورده است که این توافق باید با حسن نیت اجرا شود و از هرگونه اقدامی که مخالف روح یا مفاد آن است باید خودداری شود و به صورت کلی از هر سیاست و اقدامی که اجرای موفقیت‌آمیز برجام را تحت تاثیر قرار می‌دهد جلوگیری و اعمال آیین‌نامه‌ها و قواعد تبعیض‌آمیز را متوقف کنند. این موضوع به این معنی است که نه‌تنها قوانین تحریمی جدیدی را تصویب نکنند حتی دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های خودشان را هم باید به‌گونه‌ای تنظیم کنند که تبعیض‌آمیز نباشد و حتی در تنظیم آنها باید با ایران هم مشورت کنند. بر اساس برجام، اعضای گروه 1+5 از اقداماتی که بتواند تجارت ایران را تسریع کند حمایت می‌کنند و حتی دولتمردان آن کشورها باید از اظهاراتی که در جهت به چالش کشیدن برجام و روح توافق باشد خودداری کنند. به تمامی این مواردی که گفتم در متن توافق اشاره شده است. ضمن اینکه این کشورها مجاز نیستند، تحریم‌های لغو‌شده را به نام و بهانه دیگری مجدداً اعمال کنند. اما اینکه افرادی بیایند و با تخریب فضا، ایجاد ابهام و شک و تردید برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی در ایران چالش‌آفرینی کنند نیز به نظرم امری طبیعی است و قطعاً آن را دنبال خواهند کرد. من از افرادی که در کشور در مقام مسوول، مجری یا حتی افکار عمومی که در حال رصد نحوه اجرای توافق هستند می‌خواهم به این موضوع توجه کنند که همکاری‌های تجاری، اقتصادی و سرمایه‌گذاری و موضوعات وابسته آن به اعتماد و اطمینان برای فضای کار نیاز دارد که این اعتماد و اطمینان یک‌مرتبه و یک‌شبه به دست نمی‌آید و امری زمانبر است.
از سوی دیگر حتماً دست‌هایی در کار خواهد بود. دست‌هایی که با اصل توافق مخالف‌اند و سعی خواهند کرد فضای عدم اعتماد و اطمینان را شکل دهند که از اجرای موفقیت‌آمیز برجام جلوگیری کنند که ما باید برای مقابله با این اقدامات سیاست‌های درستی در پیش بگیریم. باید توقعات و انتظارات را محدود کنیم و نباید منتظر باشیم که با اجرای برجام بلافاصله خیل عظیمی از تجار و بازرگانان خارجی راهی ایران شوند. چون اطمینان‌بخشی امری زمانبر خواهد بود و افرادی نیز هستند که تلاش خواهند کرد تا این روند را کند کنند. ما باید در مقابل این رویکرد با سیاست‌های اطمینان‌بخش، اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی را جلب کنیم و اعتماد بنگاه‌های اقتصادی خارجی را هم به دست آوریم. قوانین و دستورالعمل‌هایمان محیط را برای سرمایه‌گذاران خارجی مهیا کند و در کل هر آنچه برای اجرای برجام مورد نیاز است را به کار گیریم. معتقدم بخش‌های اقتصادی دولت باید در این زمینه کار کنند و بخش خصوصی نیز حتماً در ایجاد این فضای اطمینان‌بخش و کاهش فضای بی‌اعتمادی فی‌مابین وارد عمل شود.

‌ به عنوان معاون بین‌الملل وزارت خارجه چه اطلاعی از حضور کشورها و شرکت‌های متقاضی سرمایه‌گذاری در بازار ایران دارید؟
از تحرکات سیاسی پشت پرده و اعزام هیات‌های سیاسی می‌توانیم به نیت‌های اقتصادی کشورها پی ببریم. کشورهایی که وزرای خارجه خود را راهی ایران می‌کنند یا در سطوح بالای اقتصادی و سیاسی در ایران حضور پیدا می‌کنند قطعاً مایل به همکاری‌های اقتصادی با ما هستند و با انگیزه‌های تجاری و بازرگانی به ایران می‌آیند. شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگی که به دنبال کار با ایران هستند تماس‌های خود را آغاز کرده‌اند که در صنعت حمل و نقل، خودروسازی و نفت و گاز و پتروشیمی و... ما مشارکت کنند. این درخواست‌ها مطرح شده و تماس‌های در سطح بالا میان شرکت‌های مختلف با طرف ایرانی آغاز شده است. البته فعلاً تمامی کمپانی‌ها در مرحله بررسی زمینه‌های سرمایه‌گذاری هستند. باخبر هستیم که بیشتر این کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ حقوقدانان خود را بسیج کرده‌اند تا زمینه‌های همکاری با ایران در برجام را مورد بررسی قرار دهند و ببینند چه روزنه‌هایی در آن وجود دارد و در رابطه با چه نکاتی نیاز به روشنگری‌های بیشتری است. به هر حال ابهامات در برجام مانند هر متن دیگری وجود دارد و گمان می‌کنم در تقاضاهای فراوانی که برای کار با ایران مطرح شده بیشتر به ظرفیت اقتصادی همکاری با ایران توجه شده است.

سیاستگذاران اقتصادی کشور مطالعه‌ای گسترده را شروع کنند تا نقاط ضعف و قوت ما در حوزه جلب سرمایه‌گذاری خارجی مشخص شود و پس از آن هر تغییری که لازم است صورت گیرد تا هم سرمایه‌گذار خارجی و هم سرمایه‌گذار داخلی بتوانند بدون دغدغه و نگرانی فعالیت‌های خود را شروع کنند.
آقای دکتر، شما تفاوتی با دیگر دیپلمات‌های ایرانی دارید و آن این است که خانواده‌ای دارید که به صورت سنتی در بازار ریشه‌دارند. در این مدت چه پیام‌ها و بازخوردهایی از خانواده در مورد روند اجرای مذاکرات گرفته‌اید؟
فعالیت اقتصادی خانواده من بسیار ریشه‌دار و تاریخی است. برادران من اطلاعات خوبی را که نسبت به فضای اقتصادی جامعه وجود دارد به من منتقل می‌کنند که بسیار مفید است. خوشبختانه برادران بزرگ‌تر من جزو معتمدان بازار هستند. یکی از آنها رئیس اتحادیه فروشندگان فرش و دیگری عضو اتحادیه صادرکنندگان فرش است. آنها با اتاق بازرگانی هم ارتباط موثر دارند و سطح دسترسی آنها به اقشار مختلف بازار بسیار زیاد است. ما در این مدت تماس‌های زیادی هم با اعضای اتاق‌های بازرگانی و نهادهای اقتصادی کشور داشته و داریم. نهادهای اقتصادی مرتبط با بحث تحریم‌ها نیز به طور مستقیم در روند مذاکرات حضور داشته‌اند. بانک مرکزی نماینده‌ای در تیم مذاکره‌کننده دارد و نمایندگان وزارتخانه‌های امور اقتصادی و دارایی و صنعت و معدن و تجارت هم در کمیته تحریم حاضر هستند. ما در بحث‌های اقتصادی و بحث‌های مرتبط با امر تحریم، بازخوردهای خوبی از فعالان اقتصادی دریافت می‌کردیم. این مشورت‌ها در درجه‌بندی فعالیت‌های ما و اینکه چه کارهایی خوب است انجام شود یا اولویت سیاست‌های ما کدامند بسیار راهگشا بوده است. در این تیم چهار تن از حقوقدانان برجسته ما حضور داشتند که به ریاست آقای دکتر بعیدی‌نژاد مذاکرات مربوط به تحریم را انجام می‌دادند. تیم هسته‌ای در مجموع اطلاعات لازم را در بحث تحریم‌ها و بحث‌های مرتبط با فعالیت‌های اقتصادی دریافت می‌کرد.

‌ این پیام‌ها در دوره پس از توافق به چه صورتی است. آیا از برادران خود پیام امیدبخشی دریافت کرده‌اید؟
در شرایط فعلی بازار در حالت انتظار قرار دارد اما با امید فوق‌العاده زیاد. این حالت در گذشته نیز وجود داشت اما انتظار همراه با ناامیدی و تردید بود. اما حالا انتظار همراه با امید است و همه منتظر اجرای برجام هستند. همه منتظر روز موعود و روز لغو تحریم‌ها هستند. این فضای امیدوارکننده به فضای اقتصادی کشور نیز کمک کرده است تا جان دوباره‌ای بگیرد. حداقل اینکه رفت و آمدهای تجار و بازرگانان خارجی شروع شده است برای اینکه بدانند زمینه‌ها و ظرفیت‌های اقتصاد ایران چیست. این موضوع خود می‌تواند امید کافی را به بازار منتقل کند. آن‌گونه که متوجه شده‌ام، برجام فضای بازار را گرم و امیدبخش کرده است. مانند ورزشکاری که خود را گرم می‌کند تا برای روز مسابقه آماده شود.

‌ به این موضوع اشاره کردید که زمینه‌های اجرایی برجام در کشور مهیا شده است اما به صورت کلی آیا ما از زیرساخت‌های مورد نیاز هم برخوردار هستیم. مثالی را برای شما مطرح می‌کنم چندی پیش یکی از سرمایه‌گذاران خارجی که مایل به سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز کشور است در جلسه‌ای گفت: «زمانی که به یکی از هتل‌های ایران مراجعت کردم با دیدن وضع هتل، به مشاورانم گفتم پیش از اقدام به سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز ایران، باید این هتل را بخرم و آن را مجدداً بازسازی کنم و بعد در نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کنم.» شاید او می‌خواسته بگوید که ایران هنوز به لحاظ زیرساخت‌ها آمادگی برای پذیرش سرمایه‌گذاری خارجی را ندارد.
بله، این نکته به کرات گفته شده و من هم می‌خواهم از این مثال استفاده کنم و بگویم ما برای استفاده از فرصت‌های اقتصادی برجام ابتدا باید زیرساخت‌های لازم را آماده کنیم. در حقیقت ما با برجام موانع کار یعنی تحریم‌ها را برداشته‌ایم. یکسری موانع سیاسی هم در همکاری‌های اقتصادی و روند سرمایه‌گذاری خارجی در کشور وجود داشته است. این موانع حالا برداشته شده است اما این بدان معنا نیست که همزمان این جاده آسفالت شده و به راحتی می‌توان در آن رفت و آمد کرد. خیر، این‌طور نیست. جاده هنوز ناهموار است. بلوک‌های سیمانی تحریم برداشته شده‌اند اما چاله‌هایی در جاده وجود دارند که باید مرمت شوند. جاده باید هموار شود، خط‌کشی و علامت‌گذاری شود تا راننده بداند کجا باید از سرعت خودرو کم کند و کجا می‌تواند تخت‌گاز برود.
ما باید ابتدا در حوزه اقتصادی یکسری سیاستگذاری کلان داشته باشیم تا مشخص شود چه هدفی داریم و می‌خواهیم به چه سمت و سویی پیش برویم. حتماً مشاهده کرده‌اید که نگرانی‌هایی از بعد از توافق برجام نیز در جامعه ایجاد شده است مثل اینکه اجرای توافق موجب نشود تا خیل کالاهای خارجی به کشور سرازیر شود و مجدداً ما به بازار کالاهای تولید کشورهای دیگر تبدیل شویم. بنابراین معتقدم باید ابتدا به شفافیت سیاستگذاری بپردازیم و با توجه به تجربیات سه دهه گذشته مشخص کنیم که اقتصاد ما باید در چه مسیری قرار گیرد و به چه سویی برود. البته ما معیارهای اصلی را بر اساس چشم‌انداز 20‌ساله کشور و برنامه توسعه و همچنین اقتصاد مقاومتی داریم اما باید آنها را با شرایط جدید هم منطبق کنیم. ما در دو سال مذاکره توانستیم با استفاده از تمامی تجربیات سال‌های پس از انقلاب به اهداف‌مان دست پیدا کنیم. از تجربیات زمان جنگ، قطعنامه 598 و ادوار دیگر تاریخی استفاده کردیم. چون در سال‌های گذشته تجربیات بسیار گرانبهایی را در رابطه با نحوه مواجهه با غربی‌ها و آمریکایی‌ها کسب کرده بودیم که از آنها استفاده کردیم.
این تجربیات در قضایای افغانستان و عراق تبحری را برای ما ایجاد کرد که در سال‌های مذاکره از آنها استفاده کردیم. در حوزه اقتصادی نیز باید همین‌گونه باشد و ما از تمامی تجربیات گذشته استفاده کنیم و از ماحصل این تجربیات به توسعه واقعی ایران برسیم. این‌طور نباشد پولی که آزاد شده است صرف واردات کالاهای غیرضروری شود. یا برای سیاست‌های توزیعی صرف کنیم. واقعاً معتقدم فرصت طلایی برای دولت و ملت ایران به وجود آمده و ظرفیت هنگفتی در اختیارمان قرار گرفته است. قطعاً تحریم‌ها کمک بسیار زیادی به ما کرد تا در بعضی حوزه‌ها به خودکفایی برسیم. دیگر نیازی نیست که ما راه‌های گذشته خود را مجدداً طی کنیم. اتکا به توانایی‌های داخلی در کنار استفاده از ظرفیت‌های خارجی که در اثر توافق به دست آمده، ظرفیت بسیار مناسبی را در اختیار ما قرار داده است. اگر ما بتوانیم به توازنی از این موارد برسیم حتماً می‌توانیم در مسیر توسعه متوازن و پایدار حرکت کنیم.

مجموعه سیاستگذاری‌های ما در حوزه اقتصاد و رفتار بازیگران ما باید این پیام را به سرمایه‌گذار خارجی بدهد که بستر مناسب برای فعالیت اقتصادی در ایران مهیا شده است. زمانی که اقتصاد ایران پیام‌های متناقض، اشتباه و بعضاً نادرست به جهان خارج بدهد، سرمایه‌گذاری اتفاق نخواهد افتاد.
آقای دکتر در گزارش‌هایی که سفارتخانه‌های کشورها از آمادگی ایران برای سرمایه‌گذاری خارجی تهیه می‌کنند، معمولاً اقتصاد ایران پرریسک، غیرقابل پیش‌بینی و حتی خطرناک ترسیم می‌شود. معروف است که سفارتخانه‌ها سندی به اتباع سرمایه‌گذار خود نشان می‌دهند که در آن از ایران تصویری پر‌ریسک نشان داده می‌شود. ظاهراً نام این گزارش، سند شماره یک است. اول اینکه شما در جریان این سند قرار دارید؟ نکته مهم‌تر این است که برنامه وزارت امور خارجه برای ترسیم واقعی‌تر اقتصاد ایران در این‌گونه گزارش‌ها چیست؟
احتمالاً چنین سندی به عنوان مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها حتماً در سفارتخانه‌ها وجود دارد. البته ممکن است هر سفارتخانه‌ای عنوانی برای آن انتخاب کند و این‌گونه نیست که همه سفارتخانه‌ها از یک عنوان خاص مثل سند شماره یک برای این‌گونه گزارش‌ها استفاده کنند. در سفارتخانه‌های ایران هم‌چنین دستورالعمل‌هایی وجود دارد و زمانی که یک تبعه ایرانی و یک فعال اقتصادی ایرانی به سفارتخانه‌های ما مراجعه کند، حتماً اطلاعات لازم را در مورد ریسک کشور مربوطه و وضعیت سیاسی و اقتصادی و امنیتی آن کشور به او خواهیم داد. سفارتخانه‌های ما از این دست گزارش‌ها دارند و حتی گاهی ممکن است توصیه آنها این باشد که حضور در این بازار مستلزم پذیرش ریسک‌های بالاست یا اینکه بگویند اصلاً سرمایه‌گذاری در این بازار توصیه نمی‌شود. به هر حال این طبیعی است که سفارتخانه‌های کشورهای مختلف به اتباع خود توصیه‌هایی داشته باشند. ولی نکته مهم این است که ریسک سرمایه‌گذاری در کشورها با مذاکره و دیپلماسی کاهش پیدا نمی‌کند. به قول ضرب‌المثل معروف، از کوزه همان تراود که در اوست. مادامی که کشوری، رویه‌های شفاف و اصولی را کنار بگذارد، باید هزینه افزایش ریسک را هم بدهد. توصیه‌هایی که سفارتخانه‌ها به اتباع خود می‌کنند، با زور و مذاکره و لابی تغییر نمی‌کند و از بین نمی‌رود. ما باید کاری کنیم که این گزارش‌ها رفته‌رفته رنگ مثبت به خود بگیرد.
درجه اعتباری رفته‌رفته به سوی مثبت شدن میل کند. مجموعه سیاستگذاری‌های ما در حوزه اقتصاد و رفتار بازیگران ما باید این پیام را به سرمایه‌گذار خارجی بدهد که بستر مناسب برای فعالیت اقتصادی در ایران مهیا شده است. زمانی که اقتصاد ایران پیام‌های متناقض، اشتباه و بعضاً نادرست به جهان خارج بدهد، سرمایه‌گذاری اتفاق نخواهد افتاد. آن وقت انتظار اینکه دیپلمات‌ها بتوانند با لابی و مذاکره درجه اعتبار ایران را افزایش دهند انتظار درستی نیست. اجازه بدهید واقع‌بینانه به مسائل نگاه کنیم. در گذشته پیام‌های ما به جهان خارج پیام‌های متناقضی بوده است از سوی دیگر بی‌توجهی به برخی مسائل باعث افزایش درجه ریسک اقتصاد ایران شده و در نتیجه فضای نامناسبی برای اقتصاد ما به وجود آورده است. ما اگر قرار است برای افزایش اعتبار خود در اقتصاد جهان اقدامی انجام دهیم، باید امنیت سرمایه‌گذاری را به صورت نهادینه تضمین کنیم و فضای کسب و کار خود را بهبود بخشیم. اگر لازم است، قوانین را بازنگری کنیم و پیام اطمینان‌بخش بدهیم که حضور سرمایه‌گذار خارجی در اقتصاد ما بدون مشکل خواهد بود. من واقعاً توصیه می‌کنم که سیاستگذاران اقتصادی کشور مطالعه‌ای گسترده را شروع کنند تا نقاط ضعف و قوت ما در حوزه جلب سرمایه‌گذاری خارجی مشخص شود و پس از آن هر تغییری که لازم است صورت گیرد تا هم سرمایه‌گذار خارجی و هم سرمایه‌گذار داخلی بتوانند بدون دغدغه و نگرانی فعالیت‌های خود را شروع کنند. اگر لازم است قوانین قدیمی تغییر کند، زیرساخت‌های لازم ایجاد شود. مثال هتلی که شما آوردید، بسیار تفکر‌برانگیز و مهم است اما در حیطه کاری دیپلمات‌ها نیست. وقتی بسترهای لازم ایجاد شد و رفتار همه بازیگران سیاسی و اقتصادی و دیپلماسی در کشور همسو با مقوله توسعه و رشد اقتصادی قرار گرفت، طبعاً رنگ و بوی گزارش‌ها هم تغییر فاحش خواهد کرد. البته وزارت امور خارجه هم باید در همین مسیر تلاش‌هایی را صورت دهد.
از جمله آنکه ممکن است سفارتخانه‌های خارجی از تحولات صورت گرفته بی‌اطلاع باشند. مثلاً در جریان تغییر قوانین و سیاست‌ها قرار نگرفته باشند که اینجا وزارت امور خارجه باید اطلاعات جدید را به سفارتخانه‌ها منتقل کند. یعنی اطلاع‌رسانی به سفارتخانه‌ها درباره فراهم شدن امکانات جدید یا تغییر رویه‌ها بر عهده وزارت امور خارجه است. حتماً اطلاع دارید که همه کشورها از کمک سازمان‌های مشاوره‌ای درباره سرمایه‌گذاری، اعتبار‌سنجی و ریسک بهره می‌برند. در ایران هم سازمان توسعه تجارت عهده‌دار برخی از این مسوولیت‌هاست. اتاق‌های بازرگانی هم در این زمینه فعال هستند و انتظار این است که پس از اجرایی شدن توافق هسته‌ای، فعال‌تر از گذشته زمینه مذاکره و گفت‌وگو با سرمایه‌گذاران خارجی را فراهم کنند. اعتقاد جدی من این است که در حال حاضر فرصتی طلایی پیش روی همه ما قرار دارد تا زمینه را برای توسعه کشور ایجاد کنیم. به قول معروف باید رفت و گرفت. بنشینیم و منتظر بمانیم، هیچ‌کس سراغی از ما نخواهد گرفت. برجام و توافق وین فرصت‌هایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که باید از آن استفاده کنیم. اگر از فرصت‌های توافق استفاده نکنیم، به تهدید تبدیل می‌شود.

‌ آقای دکتر اما قبول کنید که در زمینه دیپلماسی اقتصادی، وزارت امور خارجه ضعیف عمل می‌کند. البته زیرساخت‌های ضعیف، محصول این دولت نیست و به دولت‌های قبل هم برمی‌گردد مثلاً باید پذیرفت که هنوز سفارتخانه‌های ما به سنت سال‌های دور، بیشتر دغدغه امنیتی و سیاسی دارند تا کمک به تاجر و بازرگانی که قصد صادرات کالا دارد.
خیر، سال‌هاست که رویه‌ها به طور کامل تغییر کرده است. امروز سفارتخانه‌های ما مثل سال‌های گذشته عمل نمی‌کنند.

اجازه بدهید مثالی بزنم که شاید مثل همان مثال هتل برای شما جالب باشد. یکی از اعضای سرشناس اتاق بازرگانی که اتفاقاً مثل شما در خانواده‌ای مذهبی زاده شده، برای بازارگشایی به یکی از سفارتخانه‌های ما در یک کشور آفریقایی مراجعه می‌کند. ایشان در نشستی رسمی که البته با حضور وزیر امور خارجه دولت قبل برگزار شد، خاطره‌ای تعریف کرد که قطعاً قابل تامل است. ایشان پس از مراجعه به سفارت ایران در آن کشور آفریقایی، درخواست گزارش‌هایی در زمینه اقتصاد آن کشور می‌کند و می‌خواهد بداند ریسک سرمایه‌گذاری در آن کشور چقدر است. به او می‌گویند به هتل برود تا اطلاعات را تهیه و ارسال کنند. پس از دو روز، دعوت‌نامه‌ای برای ایشان ارسال می‌شود که در جلسه دعای کمیل در سفارتخانه شرکت کند. آقای دکتر همان‌طور که اشاره شد، ایشان فردی مذهبی و زاده‌شده در خانواده‌ای سرشناس است اما واقعیت این است که تنها وظیفه سفارتخانه‌های ما، دعوت به مراسم مذهبی نیست و سفیر و همکارانش باید به کمک تجار و بازرگانان ما بیایند.
واقعیت این است که سال‌های طولانی است که سفارتخانه‌های ما موظف به فعال شدن در مسائل اقتصادی و کمک به تجار و بازرگانان شده‌اند. از زمان ریاست‌جمهوری آقای هاشمی‌رفسنجانی به سفارتخانه‌ها توصیه شد که در زمینه مسائل اقتصادی کاملاً فعال شوند. در زمان وزارت آقای دکتر ولایتی، معاونت اقتصادی به معاونت‌های وزارت امور خارجه اضافه شد و از آن زمان، سفارتخانه‌ها ملزم به ارائه کمک‌های فنی و مشورتی به تجار و بازرگانان ایرانی هستند. در حال حاضر هم سفارتخانه‌های ایران یا بخش اقتصادی دارند یا کارشناسی که در زمینه مسائل اقتصادی بتواند به تجار ایرانی مشورت بدهد. البته ممکن است گاهی این کارشناسان به درستی به وظایف خود عمل نکنند.
منکر کم‌کاری یا ضعف سفارتخانه‌ها نیستم اما باید بپذیریم که این ضعف به دلیل این نیست که وزارت امور خارجه دغدغه اقتصادی ندارد. البته این را هم بگویم که در برخی کشورها به دلیل کمبود بودجه و کاهش هزینه‌ها، سفارتخانه‌ها را کوچک کرده‌ایم. به خصوص در آفریقا که بیشتر سفارتخانه‌های ما در حد دو یا سه نفر کارمند دارند. بنابراین ممکن است در این زمینه مشکلاتی وجود داشته باشد هر چند که بازهم تاکید می‌کنم، کمک همه‌جانبه به تجار و بازرگانان ایرانی جزو وظایف سفارتخانه‌هاست و کم‌کاری را نمی‌بخشیم. مطمئن باشید اگر فعالان اقتصادی و بازرگانان ما نظیر آنچه مطرح کردید را گزارش کنند، حتماً با سفیر برخورد خواهیم کرد. حتماً باید سفارتخانه‌های خاطی را بازخواست کرد که چرا اطلاعات اقتصادی کشور محل ماموریت خود را نداشته و نداده‌اند.
البته برگزاری مراسم و آیین‌های ملی و مذهبی هم برای ما اهمیت دارد و اصلاً درست نیست که سفارتخانه‌ای را به این دلیل که مراسم دعا برگزار کرده، بازخواست کرد. دعای کمیل در سفارتخانه‌های ما غالباً برگزار می‌شود. این امر ضمن اینکه جنبه مذهبی دارد، نوعی گردهمایی هفتگی ایرانیان است. وقتی من مسوولیت سفارت ایران در ژاپن را بر عهده داشتم جشن نوروز را به صورت بسیار با‌شکوهی برپا می‌کردیم. از هر مناسبت ملی استفاده می‌کردیم. روز فردوسی و روز سعدی برپا می‌کردیم. هر چند که هیچ‌یک از این موارد منکر وظایف ذاتی سفارتخانه‌های ما نیست.

‌ بیشتر مایلم بدانم حالا که کشور در آستانه یک تحول بزرگ قرار گرفته، وزارت امور خارجه حتماً، پایان برجام را پایان کار دیپلماسی نمی‌داند چون تازه باید دیپلماسی اقتصادی را دنبال کند. در این زمینه آیا برنامه‌ای برای استفاده موثر از پتانسیل سفارتخانه‌ها در بخش‌های تجاری و بازرگانی کشور دارید؟
وزارت امور خارجه، پایان برجام را پایان کار خود نمی‌داند. اتفاقاً تازه زمان بهره‌برداری رسیده و همه دستگاه‌های مرتبط باید برنامه‌های جامعی برای عملیاتی شدن توافق داشته باشند. ما خود را موظف به برنامه‌ریزی در زمینه متحول کردن دیپلماسی اقتصادی می‌دانیم. بنابراین ظرف دو ماه آینده و بعد از اجرایی شدن توافق، کلیه سفرای جمهوری اسلامی ایران را به تهران خواهیم خواست تا در سمینار سفرا حضور یابند و اصلی‌ترین دستور کار این سمینار هم تنها، بحث اقتصادی است. ما در حال تدارک زمینه‌های برگزاری سمینار سفرا هستیم و از تمامی وزرای اقتصادی دولت نیز برای حضور در آن دعوت خواهیم کرد. در تلاش هستیم دستورالعمل‌های لازم را تهیه کنیم تا سفرا بعد از این سمینار دقیقاً با یک برنامه مشخص به محل ماموریت خود برگردند و آن را به اجرا درآورند. هدف اصلی این است که از فرصتی که برجام ایجاد می‌کند برای تقویت توانمندی‌های اقتصادی کشور استفاده کنیم.

‌ فکر می‌کنید این فرصت‌ها آن طرف مرزهاست یا در داخل ایران؟
وقتی بحث تقویت توانمندی‌های اقتصادی کشور را مطرح می‌کنیم، هم باید نگاه به درون داشته باشیم و هم به بیرون توجه کنیم. همان‌گونه که در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی دیده شده، اقتصاد ایران باید درونگرای برون‌نگر باشد. همچنین بحث صادرات و واردات بخشی از آن است. یا اینکه چگونه می‌شود تولید را بالا برد؟ چگونه می‌شود سرمایه‌گذاری را به معنای واقعی تشویق کرد. به هر حال اگرچه من فعال عرصه دیپلماسی هستم اما فکر می‌کنم در شرایط حاضر خیلی از سرمایه‌گذاران داخلی هم نگران تبعات سرمایه‌گذاری هستند. یعنی هنوز فضا به شکل واقعی مهیا نیست اما باید بدانیم که سرمایه‌گذاری خارجی چشم به سرمایه‌گذاری داخلی هم دارد.

باخبر هستیم که بیشتر این کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ حقوقدانان خود را بسیج کرده‌اند تا زمینه‌های همکاری با ایران را مورد بررسی قرار دهند و ببینند چه روزنه‌هایی در آن وجود دارد و در رابطه با چه نکاتی نیاز به روشنگری‌های بیشتری است.
آقای دکتر آن‌گونه که از شواهد بر‌می‌آید، در حال حاضر این شرکت‌های بزرگ خارجی هستند که برای شراکت با شرکت‌های ایرانی پا پیش گذاشته‌اند. در حالی که به نظر می‌رسد شرایط برای سرمایه‌گذاری مستقیم یک شرکت یا شخص حقیقی در ایران مهیا نیست.
بله، درست می‌گویید. قطعاً هنوز فضا مهیا نیست و زمان می‌برد تا سرمایه‌گذار خارجی با اطمینان، سرمایه‌اش را به ایران بیاورد تا به نوعی سرمایه‌گذاری مستقیم (FDI) داشته باشد. سرمایه‌گذار، صاحب منطق و عقلانیت است و با احتمالات کار نمی‌کند. این حرف ممکن است خوشایند نباشد اما واقعیت است. حتماً یک سرمایه‌گذار خارجی بلافاصله بعد از توافق، سرمایه‌اش را وارد ایران نمی‌کند. آنها در حال رصد امور مختلف در ایران هستند. من اگر بخواهم بدبینانه و با نگاه یک سرمایه‌گذار خارجی به ایران پس از توافق نگاه کنم، حتماً احتمال می‌دهم که حوادث مختلف ممکن است توافق را در شرایط بدی قرار دهد. شما هم اگر سرمایه داشتید حتماً قدری تامل می‌کردید تا مطمئن شوید همه‌چیز خوب پیش می‌رود. البته این تامل مشمول تجارت نمی‌شود چون تجارت، بده بستان پول و کالاست اما سرمایه‌گذاری، بلندمدت و پرخطر است. به هر حال فردی که بخواهد سرمایه‌گذاری بلندمدت کند و مثلاً در صنایع نفت و گاز ما حضور داشته باشد تا چند سال بعد بهره‌اش را ببرد، حتماً با مطالعه بیشتری این کار را خواهد کرد. اما هنر ما چیست؟ هنر ما باید این باشد که دوره تأمل و بررسی سرمایه‌گذار خارجی را با سیاست‌های اطمینان‌بخش، کوتاه کنیم. چه در نوع مقرراتی که تدوین می‌کنیم، چه در نوع برخوردی که با او داریم، چه در زیرساخت‌هایی که ایجاد خواهد شد و چه اطمینان‌بخشی که در نوع تعامل با او خواهیم داشت و خلاصه در همه امور باید اطمینان سرمایه‌گذار داخلی و خارجی را جلب کنیم. جاده را باید هموار کرد. جاده اگر هموار نباشد نمی‌شود با سرعت در آن حرکت کرد. حتی اگر بلوک‌های سیمانی هم برداشته شوند.

‌ شما در وزارت امور خارجه تا چه اندازه این مسائل را در دولت مطرح کرده‌اید؟
وزارت امور خارجه از زاویه کار و وظایفی که بر عهده‌اش گذاشته شده، توصیه‌هایی کرده و می‌کند. ما معتقدیم همکاری‌های اقتصادی با دیگر کشورها، به بستر سیاسی مناسب هم احتیاج دارد. البته بستر سیاسی مناسب هم باید با حفظ اصول و ارزش‌ها تدوین شود. اینها مسائلی است که در سطوح کلان باید تصمیم‌گیری شود.

‌ آقای دکتر موضوع برداشت‌های متفاوت از ارزش‌هاست که به نظر می‌رسد گاهی به صورت سلیقه‌ای اعمال می‌شود. مثل حمله‌هایی که این روزها از تریبون‌های مختلف به توافق می‌شود.
اگر جامعه‌ای مردم‌سالار و چندصدا می‌خواهیم باید بپذیریم که هر کس بتواند حرفش را بزند. مثلاً نمی‌شود نمایندگان مجلس را محدود کرد. به هر حال نماینده مردم هستند و در راستای وظیفه نظارتی خود باید پیگیر مسائل مختلف باشند. اما در عین حال باید بپذیریم که جامعه چندصدایی مشخصه دیگری هم دارد و آن هم مطبوعات حرفه‌ای است. مثل همین نشریه تجارت فردا که بدون جهت‌گیری سیاسی به تحلیل مسائل می‌پردازد. بنابراین انتظار این است که مطبوعات حرفه‌ای از یک‌سو به نقد سیاست‌ها بپردازند و از سوی دیگر به افرادی که در چارچوب منافع ملی سخنرانی و اظهارنظر نمی‌کنند، این نکته را یادآوری کنند که نباید ضد منافع مردم و منافع ملی سخن گفت. بنابراین همه باید حول منافع ملی گردهم آیند و آنها هم که حرف می‌زنند باید بدانند که نتایج و مسوولیت نتایج حرف‌شان را باید بر عهده بگیرند.

‌ در صحبت‌های خود گفتید از ترکیب هیات‌هایی که به ایران می‌آیند می‌توانیم بفهمیم که کدام کشورها تمایل بیشتری برای سرمایه‌گذاری در ایران دارند. ظاهراً اروپایی‌ها بیشتر وارد ایران شده‌اند. آیا ایران میدان بیشتری به اروپایی‌ها خواهد داد؟
این‌گونه نیست که اروپایی‌ها پیشگام هستند و مثلاً بیشتر از بقیه کشورها می‌آیند. اروپایی‌ها چون عقب‌تر از بقیه هستند با عجله و سرعت و نمود بیشتری می‌آیند. در مورد آسیا این‌گونه نیست. راه‌ها از خیلی قبل باز است. مثلاً احتیاج نیست که یک مقام چینی برای مذاکره بیاید و راه را برای یک شرکت چینی باز بکند.
البته شنیده‌ام که در سفارت چین نمی‌توانند سرشان را بخارانند چون هیات‌های اقتصادی چینی پشت سر هم و بی‌سر و صدا می‌آیند و می‌روند. ژاپنی‌‌ها هم مثل اروپایی‌ها زیاد در تکاپو هستند. آنها البته جلوتر از اروپایی‌ها هستند. در حال حاضر بسیاری از شرکت‌های نفتی و بانک‌های بزرگ ژاپنی تماس با ایران را شروع کرده‌اند. بانک‌های ژاپنی که در گذشته با ایران همکاری داشتند، بعد از توافق ژنو همکاری خوبی را با ایران شروع کردند که اطمینان زیادی را نسبت به کار با ژاپن ایجاد کرده است. کره‌ای‌ها هم جلوتر از اروپایی‌ها هستند و در سال‌های گذشته به اندازه توان خود با ایران رابطه داشته‌اند. در میان کشورهای آسیایی، رابطه ما با هند هم به شکل بسیار خوبی دنبال شده است.

کار ما این است که توقعات و انتظارات را محدود کنیم و نباید منتظر باشیم که با اجرای برجام بلافاصله خیل عظیمی از تجار و بازرگانان خارجی راهی ایران شوند. چون اطمینان‌بخشی امری زمانبر خواهد بود و افرادی نیز هستند که تلاش خواهند کرد این روند را کند کنند.
در اروپا چطور؟ کدام کشور زمینه مساعدتر است.
بعد از توافق ژنو، تقریباً همه وزرای اروپا به ایران آمده‌اند غیر از سه کشور اصلی آلمان، فرانسه و انگلیس که در آن دوره مذاکره می‌کردند اما سریعاً بعد از توافق وین به ایران آمدند. آلمان هم به زودی می‌آید. البته آلمانی‌ها اولین کشوری بودند که قائم‌مقام صدراعظم خود را فرستادند. ایتالیایی‌ها هم همین طور و به زودی مقامات سیاسی اسپانیا هم به تهران می‌آیند. نکته‌ای که مهم به نظر می‌رسد این است که در حال حاضر فرصت طلایی برای ما پیش آمده است چون در موقعیتی هستیم که به ما رو آورده‌اند. اما نباید هول شویم و دست و پای خودمان را گم کنیم. ما الان در موضع انتخاب هستیم.

‌ اولویت ما چیست آقای دکتر؟ بعضی کشورها بودند که در زمان تحریم که خیلی به ما فشار سنگین آوردند و بعضی هم کمک کردند.
حتماً کشورهایی را که در زمان تحریم با ما همکاری داشتند فراموش نخواهیم کرد و کشورهایی که در زمان تحریم همکاری و همراهی بیشتری با غربی‌ها کردند یا خیلی از کشورهایی که همکاری خودشان را با ایران قطع کردند، حتماً با آثار آن مواجه خواهند شد.
حتماً از رابطه با هر کشوری که طالب همکاری با ایران باشد، استقبال خواهیم کرد ولی اینکه چگونه همکاری کنیم خودمان تصمیم می‌گیریم. اول منافع و مصالح کشور را در نظر می‌گیریم. دوم به سیاست‌های کلان اقتصادی خود توجه می‌کنیم و بعد سوابق آن کشور را هم در نظر می‌گیریم. یعنی کشورهایی که با ایران سیاست خصمانه داشتند یا در تحریم‌ها مشارکت قوی داشتند حتماً نسبت به دیگران اولویت ندارند.

‌ آقای دکتر در 10 سال گذشته که دچار تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی شدیم، بسیاری از شرکت‌ها واحدهای بین‌الملل خود را منحل کردند و به جای آن تصمیم گرفتند، با یکسری از آدم‌هایی مشورت کنند که در نحوه دور زدن تحریم‌ها یا حواله پول‌هایشان به آنها کمک کنند. این آدم‌ها شفاف کار نمی‌کردند، یعنی فعالان اقتصاد زیرزمینی بودند. نکته اصلی هم این است که حالا ما باید با استفاده از چه اسلوب و روشی از یک اقتصاد غیرشفاف به سمت اقتصاد شفاف حرکت کنیم؟
به گمان من یکی از مشکلات فعلی ما همین افراد و سیستم‌ها و ساز و کارهایی است که به مسیرهای میان‌بر و پرسود عادت کرده‌اند. مسیرهایی که ناشی از شرایط تحریمی بوده است. افرادی که زمانی به آنها کاسبان تحریم و عناوینی این‌گونه اطلاق می‌شد. حتماً این افراد در مقابل یک اقتصاد شفاف، اقتصاد سالم که باید برای آن زحمت کشید و سودهای آنچنانی هم در آن وجود ندارد، مقاومت می‌کنند. به نظرم یکی از معضلات دولت، در شرایط جدید، مقابله با همین افرادی است که سعی می‌کنند سیستم‌های گذشته را پایدار نگه دارند. پس از توافق ژنو، راه برای یکسری فعالیت‌های اقتصادی باز شده است. راه سالم بدون تحریم. اما همین حالا برخی افراد در حوزه‌های مختلف اقتصادی هستند که نمی‌گذارند این راه اجرایی شود و در برابر آن مقاومت می‌کنند. چرا؟ چون از مسیرهای قدیمی که می‌رفتند، با وجود ریسک بالا به سود بیشتری می‌رسیدند. ما در گذشته، مقداری هم به آنها حق می‌دادیم. می‌گفتیم چون توافق ژنو حالت موقت دارد و معلوم نیست که به سرانجام برسد، نمی‌خواهند کانال‌های گذشته را از دست بدهند. می‌گفتند اینکه ما بیاییم و به هوای برداشته شدن تحریم‌ها، کانال‌های گذشته را از دست بدهیم به صلاح نیست.
چرا که ممکن است تحریم‌ها برداشته نشود. آن موقع به آنها حق می‌دادیم. ولی الان چنین حقی نخواهند داشت. یعنی چنین شرایطی وجود ندارد. باید به سیستم‌های سالم بازگردند. البته با اجرا شدن توافق خود به خود خیلی از آن راه‌ها بسته خواهد شد. زمانی که مبادلات بانکی به سهولت و سریع انجام بگیرد، دیگر کسی سراغ صرافی‌های غیررسمی که هم ریسک بالا دارند و هم هزینه بالاتری را طلب می‌کنند، نخواهد رفت. در شرایط اجبار و ناچاری بله این‌طور بود اما حالا خیر. ما باید از تجارب شرایط گذشته استفاده کنیم. نوع قبلی کار کردن ورزیدگی‌هایی برای تمامی شرکت‌های ما ایجاد کرده است که چگونه با شرایط سخت می‌توان کنار آمد و چطور موانع را می‌توان دور زد. اینها وجه مثبت آن است. از این وجوه باید استفاده کرد. اما متاسفانه عادتی که پدید آمده واسطه‌هایی را به عنوان کارچاق‌کن به وجود آورده که کارشان هزینه‌های بالاتری را برای مصرف‌کننده اصلی که مردم باشد، ایجاد کرده، اینها باید قطع شوند. فکر می‌کنم ما در روند اجرای توافق با مقاومت اینها هم مواجه خواهیم شد. برای این معضل هم به هر حال باید چاره‌ای اندیشید.
در این سو هم بنگاه‌های اقتصادی ما، باید بدانند که در شرایط جدید وارد یک فضای شفاف رقابتی خواهند شد و برای بقا در یک اقتصاد رقابتی، باید توانایی‌های خودشان را بالا ببرند. طبعاً یکی از توانایی‌های شرکت‌های بزرگ، ارتباطات بین‌المللی آنهاست. حتماً باید بخش‌هایی داشته باشند که بتوانند با شرکت‌های خارجی به خوبی کار کنند. داشتن کسانی که توانایی برقراری ارتباط را داشته باشند و شیوه‌های جدید ارتباطی و مسائلی این‌گونه را هم بدانند. این افراد باید بتوانند در حوزه بازارهای سرمایه، حضور پیدا کنند. در بورس حضور قوی داشته باشند. بالاخره با شرایط جدید بتوانند کنار بیایند. معتقدم این شرایط ان‌شاءالله موجبات اشتغال نیروهای جوان را فراهم می‌آورد. نیروهای جوانی که در جامعه هستند، توانایی برقراری ارتباطات بین‌المللی را دارند و از این توانایی‌ها بهره‌مندند.

‌ آقای عراقچی هفته گذشته ما شاهد بازگشایی مجدد سفارت انگلیس در ایران بودیم. این اتفاق موجب شده است زمزمه برقراری روابط با آمریکا نیز دوباره مطرح شود.
به لحاظ سیاسی چنین موضوعی را امکان‌پذیر نمی‌دانم.

‌ در آینده نزدیک یا آینده دور؟
در آینده نزدیک یا حتی میان‌مدت هم این موضوع را شدنی نمی‌دانم. بحث روابط با آمریکا اصلاً مقوله کاملاً جداگانه‌ای است. نه در مذاکرات هسته‌ای به آن پرداخته شد. نه در هیچ کجای دیگر. برنامه‌ای هم برای پرداختن به آن نداریم. اساساً اراده‌ای هم نداریم. این موضوع جداگانه‌ای است. نظام هنوز تصمیم به این ندارد که وارد بحث روابط دوجانبه با آمریکا شود. بنابراین بازگشایی سفارت و ارتباطات سیاسی و اینها قطعاً منتفی است. اما از دیدگاه ما منتفی بودن روابط سیاسی مانع از همکاری‌های اقتصادی نیست. مانع اصلی برای همکاری اقتصادی، اتفاقاً در خود آمریکاست. تحریم‌های اولیه آمریکا که پیش از بحث‌های هسته‌ای هم بوده است، این قوانین در رابطه با اتباع آمریکایی است که حق ندارند با ایران هیچ رابطه اقتصادی داشته باشند، مگر اینکه مورد به مورد بروند و اجازه بگیرند. بنابراین، ما مانع همکاری‌های تجاری بنگاه‌های اقتصادی آمریکا با ایران نیستیم. مگر در مواردی که به صلاح کشور نباشد یا منافعی برای کشور نداشته باشد. یا اهداف و اغراض سیاسی پشت آن باشد مثلاً بعضی از شرکت‌های آمریکایی که معروف به فرهنگی که پشت سرشان قرار دارد، هستند و من هم نمی‌خواهم به نام آنها اشاره کنم. نمی‌خواهم اسم بیاورم. نام این شرکت‌ها تا حدودی سیاسی شده است. این شرکت‌ها وقتی می‌آیند، با خودشان یک بار فرهنگی و سیاسی هم می‌آورند. یعنی فقط، موضوعات اقتصادی نیست. آنها حساب‌شان قطعاً جداست. اما در کل همکاری‌های اقتصادی با اتباع آمریکایی، که بدون نگرانی از بحث نفوذ سیاسی یا فرهنگی باشد، از نظر ما بلامانع است.

‌ بنابراین خودشان تمایل ندارند.
تاکنون که این‌طور بوده است. اما اگر مراجعه کنند و مجوزهای لازم را از وزارت خارجه آمریکا گرفته باشند، ما منعی ایجاد نمی‌کنیم. آنها پس از حساب و کتاب‌های اقتصادی وارد رقابت با شرکت‌های کشورهای دیگر می‌شوند. البته بحث‌های امنیتی و فرهنگی و سیاسی هم باید در این زمینه در نظر گرفته شود.

همین حالا رژیم صهیونیستی و دیگرانی که مخالف اجرای برجام هستند و توافق را عاملی برای اقتدار منطقه‌ای ایران و حضور هر چه بیشتر ما در مجامع بین‌المللی و گسترش ارتباطات اقتصادی ایران می‌دانند تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اجرای برجام به کار گرفته‌اند
‌ به نظر می‌رسد که قرار است در حاشیه نشست سازمان ملل، دیداری هم در سطح معاونان وزرای خارجه گروه 1+5 با آمریکایی‌ها و دیگر اعضای این گروه داشته باشید.
وقتی برجام اجرایی شود، ما کمیسیون مشترک ایران و 1+5 را خواهیم داشت که بر اساس برجام وظایف متعددی به این کمیسیون مشترک سپرده خواهد شد. در تلاش هستیم در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل، اولین جلسه کمیسیون مشترک را در سطح معاونان و مدیران سیاسی برگزار کنیم تا مروری بر روند طی شده داشته باشیم و برای اجرایی شدن اگر، نکاتی هست آن را مورد بحث قرار دهیم. در عین حال هم استارت کار کمیسیون مشترک را هم بزنیم.

‌ دستور کار این نشست به طور مشخص معلوم است؟ یعنی در مورد نحوه اجرای کار هم بحثی می‌شود؟
هنوز دستور کاری مشخص نشده است. اصلش هم هنوز قطعی نیست. ایده‌اش وجود دارد. اما اگر تشکیل شود، دستور کارش در خصوص همان اجرای برجام است. البته احتمالاً این نشست با پایان مهلتی که کشورها برای طی روندهای قانونی برجام دارند همزمان خواهد شد و فکر می‌کنم در همان آخر ماه سپتامبر برگزار شود.

‌ اما اتمام کار کنگره که 17 سپتامبر است.
فرض کنید که کنگره، طرح توافق را رد کند که احتمال آن هم زیاد است. اگر رد کند، فردای آن روز رئیس‌جمهور تصمیم کنگره را وتو می‌کند. البته رئیس‌جمهور 10 روز برای این کار وقت دارد. ولی احتمالاً روز اول این کار را می‌کند. و بعد آنها 12 روز وقت دارند که این وتو را با یک رای‌گیری دیگری که بیشتر از دوسوم اعضای کنگره باشد، بشکنند که با گذشت این 12 روز می‌شود آخر سپتامبر. بنابراین آخر سپتامبر، تکلیف آمریکا روشن می‌شود. ما هم تا آن زمان روال قانونی را در مجلس یا شورای عالی امنیت ملی طی خواهیم کرد. بنابراین تا آخر سپتامبر آماده شروع مرحله بعدی هستیم که فکر می‌کنم زمان مناسبی برای تشکیل جلسه کمیسیون مشترک باشد. بالاخره برای مرحله بعد باید هماهنگی‌هایی بین ما و 1+5 صورت گیرد. البته همه این موارد در برجام مشخص است. اما مرور کردن آن، فکر می‌کنم که مفید باشد.

‌ نشست وزرا هم در همان زمان برگزار می‌شود؟
بعید نیست.

‌ یکی دیگر از دستاوردهای توافق ایران و 1+5 پیشنهاد تشکیل گروه G7 با حضور ایران و شش کشور حاشیه‌ای خلیج فارس بود که گفته می‌شود نخستین نشست آن هم در حاشیه نشست سازمان ملل برگزار می‌شود؟
یکی از ایده‌هایی که مطرح شده، این است که اگر ایران و شش قدرت دنیا می‌توانند در مورد موضوع هسته‌ای مذاکره کنند، چرا بین ایران و شش کشور منطقه، جلسات گفت‌وگویی ترتیب داده نشود. این ایده مطرح است. البته از مرحله ایده مقداری هم جلو رفته است. بعید نیست که در آینده برگزار شود. هر چند که ما هنوز به مرحله‌ای که تعیین جلسه بکنیم، نرسیده‌ایم.

‌ اما شما گفتید که از مرحله ایده عبور کرده‌اید.
بله، همین‌طور است. در سفرهای آقای دکتر ظریف به کشورهای منطقه ایده مطرح شده و مقداری هم در مورد آن بحث شده است.

‌ در دور سوم سفرهای منطقه‌ای وزیر خارجه کشورمان که از این هفته آغاز می‌شود نیز بحثی در مورد آن مطرح می‌شود؟
فکر نمی‌کنم این سفرها تنها منطقه‌ای باشد. قرار است به کشورهای دیگری هم سفر کنند. به هر حال در داخل منطقه خلیج فارس، ایشان هر سفری که داشته باشند، طبعاً یکی از بحث‌ها هم همین است که یک فضای گفتمانی و گفت‌وگویی بین کشورهای منطقه و ایران ایجاد شود. در مورد مسائل موجود در منطقه، چه موضوعات سیاسی و چه امنیتی، بحث افراط‌گرایی، مقابله با تروریسم، همه اینها را در قالب یک بحث منطقه‌ای و در قالب یک چارچوب منطقه‌ای مورد بررسی قرار خواهند داد تا راه‌حل‌هایی برای آن بیابیم.

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها