تاریخ انتشار:
فراستی: سه سال و نیم زیر حکم اعدام بودم
هشدار بیسابقه سردار
هفته پیش مصادف با روزهای میانی ماه مبارک رمضان بود. در این روزها بازار ضیافتهای افطار مسوولان کشور بسیار گرم بود و عملاً بخش عمده موضعگیریها و اظهار نظرهای سیاستمداران کشور در این برنامهها مطرح شد. به طور نمونه اظهارات حسن روحانی، رئیسجمهوری در ضیافتهای افطار او با هنرمندان، استادان و همچنین روزنامهنگاران کشور در هفته پیش مورد توجه ویژه رسانهها قرار گرفتند.
فارغ از این اظهارنظرها هفته پیش در سایر حوزههای سیاسی نیز پرخبر بود. به طور مثال «اعتماد» نوشت: سرنوشت دو متهم مفاسد اقتصادی در ایران که این روزها در ینگهدنیا به سر میبرند، هم عجیب است و هم متفاوت. اولی رضا ضراب، شریک بابک زنجانی است که در آمریکا به اتهام تلاش برای دور زدن تحریمها علیه ایران در زندان به سر میبرد. دومی اما شرایطی متفاوت دارد؛ محمودرضا خاوری-مدیرعامل که چند سال قبل در پی اتهام فساد مالی در پرونده سه هزارمیلیاردی به کانادا فرار کرد، اینروزها مشغول سرمایهگذاری مالی عظیمی در شرکت سام میزراهی، یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری در کاناداست. اکنون اما براساس اخباری که منتشر شده، خاوری با شریک مالی خود به اختلاف خورده و حالا از او در دادگاهی در اونتاریو شکایت شده است. به گزارش «ایلنا» به نقل از بلومبرگ، محمودرضا خاوری و پسرش خشایار خاوری به دلیل اختلاف با شریک اقتصادی خود «سام میزراهی» یکی از ساختمانسازها در کانادا به مشکل برخوردند که در پی آن کار به دادگاه اونتاریو کانادا کشیده شده است. بلومبرگ تاکید کرده که خبرنگار آنها تا خانه خاوری هم رفته اما کسی در خانه را باز نکرده است. اما
از قول «سام میزراهی» نوشته است که خاوری در تماسی تلفنی او را تهدید کرده که در صورت پرداخت نکردن مبلغی پول آبرویش را میبرد و خانهاش را آتش میزند. براساس این گزارش، اختلاف در پرونده آپارتمانسازی در منطقه یورکویل و در موضوع چگونگی تقسیم سود حاصل از پروژه بوده است.
از دیگر اخبار مهم کشور در هفته پیش ماجرای انتخاب روسای کمیسیونهای مجلس بود. انتخاباتی که نشان داد اکثر قریب به اتفاق کمیسیونها تحت سیطره جریان اصولگرا قرار دارد.
«اعتماد» نیز در هفته پیش اولویتهای مجلس دهم را مورد توجه قرار داد و نوشت:
1- استفساریه درباره ردصلاحیت داوطلبان پس از انتخاب،
۲- طرح نظام جامع رسانههای همگانی،
۳- طرح کاهش آلودگی هوای کشور،
۴- طرح اداره صدا و سیما
5- طرح مدیریت خدمات کشوری
نخستین طرحهایی است که به صحن ارائه میشود.
«خراسان» نیز در هفته پیش خبر داد: بر اساس درخواست رسمی یک مقام مسوول از مدیران ارشد نهاد ریاست جمهوری که هماکنون در زیرمجموعههای هیات دولت در حال رسیدگی توسط کارشناسان مربوطه است، پیشنهاد شده برای صدور مجوز الحاق محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه به ترکیب اعضای کارگروه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی اقدام شود. در این نامه، دلیل پیشنهاد فوق، ضرورت و نیاز به رایزنیهای سیاسی با برخی کشورها از جمله همسایگان، برای پیگیری برخی پروندهها و موضوعاتی که منجر به شکلگیری مفاسد اقتصادی میشود، اعلام شده است.
هشدار بیسابقه سردار
هفته پیش انتشار نامه قاسم سلیمانی فضای منطقه را تحت تاثیر خود قرار داد. فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در پی سلب تابعیت رهبر شیعیان بحرین هشدار داد در صورت هرگونه تعدی به شیخ عیسی قاسم با مقاومت مسلحانه بیسابقهای روبهرو میشود که اسقاط رژیم بحرین گوشهای از تبعات آن خواهد بود. در بخشی از این نامه آمده بود: «...بازداشت غیرقانونی شیخ علی سلمان و دیگر رهبران سیاسی و دینی بحرین در سایه سکوت مجامع بینالمللی، آلخلیفه را به این گستاخی کشانده تا حریم روحانی برجسته و رهبر دینی شیعیان بحرین، حضرت آیتالله شیخ عیسی قاسم را مورد تهدید قرار داده و تصورات نگرانکنندهای در اذهان مردم منطقه و بحرین به وجود آورد. به نظر میرسد آلخلیفه از حرکت مسالمتآمیز مردم سوءاستفاده کرده و برآورد دقیقی از خشم مردم ندارد. یقیناً آنها میدانند تجاوز به حریم آیتالله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعلهای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت.» این نامه تحلیلهای زیادی را در رسانهها به همراه داشت. سعدالله زارعی در یادداشتی با تیتر «بحرین و فرمان
آمادهباش سردار سلیمانی» در روزنامه کیهان نوشت: آنچه در بیانیه سردار سلیمانی آمد و سپس در بیانیه وزارت خارجه ایران نیز به نوعی و با واژگانی دیگر تکرار گردید، به درستی نشان داد که جمعبندی جمهوری اسلامی ایران درباره سطح دفاع از مردم مظلوم بحرین که آنان را هنوز هم پاره تن خویش میداند تغییر کرده است و وضع جدیدی پدید آمده است. در وضع جدید ملاحظات سیاسی مردم بحرین و جمهوری اسلامی کنار میروند و روش انقلابی را که سرنگونی رژیم جنایتکار بحرین است در دستور کار قرار میدهد مگر اینکه این رژیم روش جنگی علیه مردم خود را کنار بگذارد و به جای استفاده از سرنیزههای سعودی، به حقوق مردم تمکین کرده و حق حاکمیتی آنان و آزادیهایشان را در عمل در نظر بگیرد که البته بسیار بعید است که چنین اتفاقی بیفتد.
راه حل جدید مطهری برای بازگشت مینو خالقی به مجلس!
هفته پیش نایب رئیس مجلس از اعلام وصول طرح استفساریه قانون انتخابات مجلس درباره غیرقانونی بودن رد صلاحیت نامزدهای انتخابات بعد از اعلام نتیجه انتخابات خبر داد و گفت این طرح برای جلوگیری از تکرار موضوع منتخب اصفهان در آینده نوشته شده اما در صورت تصویب نهایی راه برای ورود مینو خالقی به مجلس هم باز میشود. به گزارش «شرق» علی مطهری اعلام کرد: در این طرح استفساریه که در واقع استفسار ماده 73 قانون انتخابات مجلس و همینطور استفسار از تبصره 3 ماده 52 این قانون است از مجلس سوال میشود که آیا منظور از عبارت ابطال انتخابات در ماده 73 قانون، ابطال انتخابات یک حوزه انتخابیه است یا شامل ابطال آرای یک نامزد هم میشود. به طوری که مثلاً در یک حوزه انتخابیه که انتخابات به صورت سالم برگزار شده آرای برخی منتخبان تایید شود و برخی نشود؟ پاسخ این است که شامل ابطال آرای یک نامزد نمیشود یعنی اگر انتخابات یک حوزه انتخابیه ابطال شود در واقع آرای همه منتخبان باطل شده و نه فقط برخی از آنها.
سه سال و نیم زیر حکم اعدام بودم
مسعود فراستی از منتقدان سینمایی ثابت سیما گفتوگوی مفصلی را با سایت «تابناک» انجام داد. در بخشی از این گفتوگو آمده است: «...جلال آلاحمد روشنفکر نیست و به نظر من نویسنده بسیار عقبافتادهای است... غربزدگی اصلاً علیه غرب نیست. درک ابتدایی جلال از غربزدگی اتفاقاً اشکال اوست. کاش علیه غربزدگی بود، در حالی که رو به عقب و علیه ماشین، تکنولوژی و هر چیز مدرنی است. عقب است. بهجای اینکه مماس با زمان و حریف زمان باشد، به عقب برمیگردد. اگر حکومتی بودن یعنی جیرهخوار دولتی بودن و انتقاد نکردن، آنها حکومتی هستند و من نیستم. من که به هر دولتی انتقاد دارم. به تمام دولتهای بعد از انقلاب سر مساله سینما انتقاد میکنم و کارهایشان را قبول ندارم.» او در بخش دیگری از این گفتوگو و در پاسخ به این پرسش که شنیدهایم بعد از انقلاب حکم سنگین هم به شما دادند، گفت: بله، اعدام. برای اینکه جزو یکی از گروههای چپ بودم. چپ به قول آن موقع خودمان غیروابسته. فکر میکردیم تفکری همچنان وابسته است. چپ غیرتودهای، چون تودهایها غیر از اینکه وابستگی جبههای داشتند، وابستگی جیبی هم داشتند. به ایران آمدیم و از انقلاب دفاع کردیم. در جایی
هم نکشیدیم. من هم شل شدم. نه فقط من، عدهای از بچهها اینطوری شدند. در ما انشعاب شد، عدهای مسلحانه علیه حکومت شدند. طیف من منفعل شدند. گفتند این راه غلط است، ولی منفعل شدند. راهی هم جز این نداشتیم، چون مردم آن طرف بودند. ما هم علیه مردم نبودیم. نمیدانستیم چهکار کنیم. در یک سال و خردهای آخر کاملاً به بنبست رسیدیم و همه را در یک شب گرفتند... آخر سال ۱۳۶۰. به اوین رفتیم. یک بازجو داشتم که از زیر چشمبند او را میدیدم. لبه کتش پاره بود. دانشجوی فوقلیسانس علوم سیاسی بود. ماه بود. این باید مرا تعزیر میکرد. همان موقع که حکم تعزیر مرا داشت، اشک هم از گوشه چشمش افتاد. این را دیدم. اینها را به یک آدم امروزی بگویی نمیفهمد. با این دعوا دارم؟ مرا تغییر داد، بلکه نشستم و مثل خر خواندم. ۴۰۰ جلد کتاب (در زندان) خواندم. چپ مائوئیست بودم. شروع به خواندن کردم. از فلسفه هم شروع کردم. بعد تاریخ و سپس همه چیز. هر آنچه را که جدی بود خواندم. المیزان خواندم. چهار جلد اساسی علامه طباطبایی را به دقت میخواندم و خط میکشیدم. از نظر فکری هم در بیرون تیر خلاص را خورده بودم، یعنی انفعال داشتم. مذهبی که نبودم، همچنان هم چپ
میزدم. آرامآرام به چیزهایی رسیدم. پیش حاکم شرع که رفتم، پرسید: «تو جمهوری اسلامی را قبول داری؟» جواب دادم: «نه.» سوال کرد: «اسلام را قبول داری؟» پاسخ دادم: «نه.» گفت: «برو.» - سه سال و نیم زیر حکم اعدام بودم. بازجو مرا میشناخت. یعنی در این مدت آنقدر با من سر و کله زده بود، مرا میشناخت. یک شب به سلولم آمد. پشتم را به دیوار کردم و نشست. گفت: «الاغ! خواستهام دوباره از اول محاکمه شوی. خودت را لوس نکن. میدانم دیگر مارکسیست نیستی. این را هم میدانم که طرفدار انقلاب اسلامی هستی. مسلمان هستی یا نیستی، به من مربوط نیست. از تو سوال میکنم مثل آدم جواب بده. خودت را لوس نکن. قبول است؟» گفتم: «قبول است.» گفت: «به من مدیونی.» بچه خیلی خوبی بود.
نامه زیباکلام به حسین شریعتمداری
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در نامه سرگشاده دیگری به حسین شریعتمداری، مدیرمسوول روزنامه کیهان، به خبر اخیر این روزنامه علیه خود پاسخ داد. او پیش از این نیز در مقاطع مختلف در نامههای سرگشادهای به برخی چهرهها و از جمله مدیرمسوول کیهان، به طرح برخی مسائل پرداخته بود. به گزارش شرق در بخشی از این نامه آمده است: ...در شماره سیام خرداد کیهان در بخش «اخبار ویژه» مطلبی درخصوص حقیر آمده بود تحت این عنوان «چرا هرجا حمایت از متخلف است نام زیبای شما (یعنی بنده) میدرخشد؟» در آن یادداشت بنده متهم شده بودم به تلاش بهمنظور «رفع و رجوع افتضاح حقوقهای نجومی» و «دفاع از مدیرانی که این حقوقها را دریافت میکردهاند». به علاوه کیهان بهمنظور نشان دادن سابقه حقیر در دفاع از مفسدین اقتصادی برای چندمینبار به دفاعِ حقیر از مرحوم مهآفرید امیرخسروی، متهم ردیف اول پرونده معروف به «اختلاس سههزار میلیارد تومانی»، اشاره کرده بود. واکنش کیهان درحقیقت به سرمقاله حقیر در روزنامه اعتماد ۲۹ خرداد در خصوص ماجرای «حقوقهای نجومی» بود. محض اطلاع خوانندگانی که از آن یادداشت اطلاعی ندارند لازم میدانم توضیح مختصری بدهم که در آن
یادداشت چه نوشته بودم که باعث اعتراض روزنامه کیهان میشود. نوشته بودم هدف جاروجنجالهایی که رسانههای اصولگرا بر سر موضوع «حقوقهای نجومی» به راه انداختهاند بیش از آنکه بهدنبال کشف حقیقت، اطلاعرسانی و روشنگری افکار عمومی باشد، بهمنظور بیاعتبار ساختن دولت یازدهم و بهرهبرداری سیاسی از این ماجرا بوده. در دفاع از این نظر به چند نکته اشاره کرده بودم:
۱- چرا رسانههای اصولگرا درصدد کشف این حقیقت نیستند که داستان پرداختن چنین حقوقهایی از چه زمانی آغاز شده است؟
۲- رئیسجمهور، همکاران وی و هیات دولت چقدر در جریان پرداخت چنین حقوقهایی در نظام بوروکراسی گسترده کشور بودهاند؟
۳- اگر دولت میبایستی اطلاع میداشته، در آن صورت آیا مجلس اصولگرا که «در راس امور کشور» قرار داشت نمیبایستی علم و اطلاع میداشته؟
دیدگاه تان را بنویسید