گردشگری غیرمسوولانه عامل تخریب محیط زیست در ایران
یورش به طبیعت
سفر به نقاط طبیعی ایران بدون در نظر گرفتن تعهدات زیستمحیطی در قبال طبیعت میزبان، تاثیر مخربی بر طبیعت ایران گذاشته است.
سفر به نقاط طبیعی ایران بدون در نظر گرفتن تعهدات زیستمحیطی در قبال طبیعت میزبان، تاثیر مخربی بر طبیعت ایران گذاشته است.
نگاهی به وضعیت جنگلهای شمال کشور، تالابهای همچنان زنده و آبهای جنوب و شمال ایران بیانگر آن است که در بیش از یک دهه اخیر، ایرانیها چنان با زمین و محیط زیست طبیعی خود برخورد خصمانه و طلبکارانه داشتهاند که تخریبهای زیستمحیطی به دلیل سفرهای غیرمسوولانه به طبیعت و هجوم یکباره به مناطق طبیعی کشور نتیجه همین نگاه طلبکارانه به محیط زیست است.
حتی غارهای ایران به عنوان بخش زنده زمین که هر 100 سال، یک سانتیمتر رشد میکنند نیز از تخریبهای زیستمحیطی در امان نماندند. تخریب غارها در شرایطی رخ میدهد که تنها علاقهمندان به غارنوردی به این نقاط از جاذبههای طبیعی ایران سفر میکنند. مرگ آبزیان و پرندگان نیز به دلیل آلودگی و زبالههایی که گردشگران از سفرهای خود در طبیعت بر جای میگذارند -بهرغم نبود آمار مشخص- قابل تامل است. این شواهد حکایت از آن دارد که توسعه معیوب و نامتوازن سفر و گردشگری، محیط زیست ایران را دستخوش اتفاقات ناخوشایند با محوریت انسان کرده است.
حساسیتهای جهانی
رفتارهای مخرب زیستمحیطی هنگام هجوم گردشگران به مناطق طبیعی در جهان نیز به جایی رسیده است که سازمان ملل متحد نیز در گزارشهای خود به آسیبهای واردشده به اکوسیستم به دلیل توسعه نامتوازن در گردشگری توجه نشان داده است.
ایجاد ساختمانها و سازههای جدید در منابع طبیعی که به آسیب رساندن به مراتع، جنگلها و حتی بیابانها منجر شود، به همراه افزایش آلودگی آب و خاک به دلیل رها کردن پسماندها از سوی گردشگران در طبیعت که به شیوع بیماری و همچنین تغییر رژیم غذایی حیاتوحش میانجامد در گزارشها و بیانیههای سازمان ملل مورد اشاره قرار گرفته است. ورود گردشگر با خودرو و وسایل نقلیه به طبیعت بهویژه بیابانها، به همریختگی فرهنگی در آداب و رسوم مردم محلی و تغییر در پوشش بومی و گاه دستکاری آیینهای جامعه میزبان از دیگر مواردی است که سازمان ملل بر آنها به عنوان هجوم تخریبکننده گردشگران و طبیعتگردها به مناطق طبیعی و روستایی تاکید دارد. در عین حال، کارشناسان و فعالان محیطزیست نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که آلودگی آب رودخانهها نخستین ضربهای است که از ناحیه گردشگران طبیعت به محیط زیست وارد میشود. آنچه بیش از هر چیز هشدار کارشناسان محیطزیست و دوستداران طبیعت را در حوزه اکوتوریسم و سفرهای تفریحی موجب شده است، پسماندهای بهجای مانده از طبیعتگردها و گردشگران تفننی در جنگلها و مکانهای سبز کشور و در سواحل دریاهاست. کمبود مخازن بازیافت
زباله و حتی بیتوجهی گردشگران به وجود این مخازن در مناطق جنگلی کشور یکی از موارد تهدیدکننده طبیعت ایران است که تاکنون ضربات جبرانناپذیری به طبیعت ایران وارد کرده است. سیستم دفع زباله در هیچ یک از مناطق جنگلی کشور به شکل مطلوب و به میزان لازم وجود ندارد. گردشگران با رهاسازی کیسههای نایلونی مانند آنچه در جنگل ابر و ارسباران با حجم انبوه از تجمع زباله و بوی تعفن مشاهده میشود به محیطزیست آسیب میرسانند. وضعیت مناطق طبیعی گردشگرپذیر ایران را میتوان با پارک طبیعی «یلو استون» در آمریکا مقایسه کرد. پیمان یوسفیآذر عضو پیشین شورای عالی حفاظت از جنگل در ایران که پیشتر از پارک ملی «یلو استون» در آمریکا نیز بازدید کرده است، میگوید در میلیونها هکتار از جنگلهای این پارک چیزی به نام زباله وجود ندارد. گردشگران زبالههایشان را با خود حمل میکنند و تعدی به محیطزیست در آن به چشم نمیخورد. از دیگر سو، کارشناسان و فعالان محیط زیست بر این باورند که نهتنها اصول سفر مسوولانه به طبیعت، بلکه برخورد مسوولانه با محیط زیست ایران نیز فراموش شده است. در همین ماههای اخیر بود که ماجرای واگذاری جزیره آشوراده به عنوان تنها
پناهگاه دستنخورده حیاتوحش با هدف بهرهبرداری گردشگران از آن چنان خبرساز شد که سازمان بازرسی کل کشور را نیز به واکنش واداشت. اگر به گذشته بازگردیم میتوان به آنچه در سبلان رخ داد نیز اشاره کرد. دومین کوه بزرگ و زیبای کشور-پس از دماوند- را شکافتند تا تاسیسات گردشگری ایجاد کنند و البته در آن تلهکابین احداث کردند. تفاوت نوع حفاظت از اکوسیستم در ایران و کشورهای توسعهیافته نیز در این است که آنها برای حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست خود پیش از هرگونه اقدامی با انجام مطالعات جامع، حتی این موضوع را مشخص میکنند که گردشگران تا کدام بخش از یک منطقه حفاظتشده و زیستمحیطی میتوانند قدم بگذارند. اما برای گردشگری در بخشهای شمالی کشور که پوشیده از مناطق جنگلی است هیچ ضابطه و معیاری وجود ندارد. کارشناسان معتقدند حتی در مکانیابی سایتهای گردشگری نیز ظرفیتهای اکوتوریسم به شکل دقیق در نظر گرفته نشده است. حال آنکه در ایالات متحده و در بزرگترین پارک ملی آمریکا، اقدام به جمعآوری سازههای
سیمانی کردهاند. حتی تابلوهای راهنمای فلزی را با تابلوهای چوبی تعویض کردهاند تا همه سازهها با معیارهای زیستمحیطی تطبیق پیدا کند. اما نگاهی به سبک سفرهای نوروزی یا تابستانی در ایران نشان میدهد که گردشگران ایرانی از اینکه حتی با خودرو وارد مناطق جنگلی و مراتع شوند ابایی ندارند و این تعدی، نتیجهای جز فرسایش و مرگ خاک در بر نخواهد داشت. در حالی که اگر همین اتفاق در یک کشور دارای معیارهای سفر و طبیعتگردی رخ دهد، صدها دلار جریمه نقدی برای مرتکبان به همراه خواهد داشت. در ایران اما گردشگران آنگونه که شایسته است، خود را در حفاظت از طبیعت ایران مسوول نمیدانند.اسماعیل کهرم، کارشناس حیاتوحش و از صاحبنظران حوزه طبیعتگردی به مصادیقی از برخوردهای غیر مسوولانه با طبیعت اشاره میکند و میگوید: «نخستین بار که با برخورد غیرمسوولانه با طبیعت مواجه شدم در سال 1353 و زمانی بود که در دریاچه ارومیه مشغول حلقهگذاری پرندهها بودم. در آن روز، قایقی موتوری به سرعت به یکی از جزیرههای نهگانه که محل تخمگذاری جمعیت فلامینگوها بود، نزدیک شد. فلامینگوها از وحشت پرواز کردند و پرندگان کاکایی که در جزیره کناری لانه داشتند، به
جزیرهشان حمله کردند و جوجهها و تخمهایشان را خوردند. آن سال و تنها به دلیل این رفتار غیرمسوولانه در جمعیت فلامینگوها 90 درصد تلفات به وجود آمد.» او از تلفات عینی گونههای زیستمحیطی میگوید که زبالههای گردشگران و طبیعتگردها عامل آن است.
کهرم که در حوزه پرندهشناسی، صاحب تخصص است، به عادات «چرخریسکها» (نوعی پرنده) در پارک ملی تندوره در خراسان شمالی اشاره میکند که لانهشان را از پشم گوسفندها میبافند و به همین دلیل نامشان را چرخریسک گذاشتهاند. او میگوید: «در یک مورد، نخ ماهیگیری که پرنده چرخریسک، تصور کرده بود، پشم گوسفند است و آن را به لانه خود برده بود موجب مرگ یک خانواده با شش بال پرنده شد. آنها از به دهان گرفتن نخ ماهیگیری خفه شده بودند. یا نمونه دیگری از این نوع رویدادها، مثل لاکپشت کهنسال و بزرگی که به دلیل خوردن یک کیسه نایلونی به جای عروس دریایی خفه شده بود و آب این لاکپشت عظیمالجثه را به ساحل جنوبی کشور رسانده بود.» کهرم البته از موافقان پنهان ماندن مناطق بکر طبیعی از چشم گردشگران است. او برای این باور خود، چنین استدلالی دارد: «وقتی منطقهای را در روستای ابر به گردشگران معرفی میکنیم و به آنها میگوییم که میتوانید از بالای تپه مشاهده کنید که چگونه مه همچون یک اقیانوس، جنگل ابر را در خود گرفته است باید در انتظار هجوم گردشگران آموزشندیده و البته غیرمسوول باشیم. همچنین باید شاهد آن باشیم که روستای ابر تا زانو در زباله غرق
شود و البته که وجود این انبوه زباله نشانه نابودی جنگل ابر است.» این کارشناس حوزه محیط زیست از اینکه مردم با محیط زیست و طبیعت ایران با احترام و آرامش برخورد نمیکنند، ابراز تاسف میکند و میگوید: «متاسفیم از اینکه مردم، و طبیعتگردها وقتی به طبیعت سفر میکنند قوطیها و پلاستیکهایشان را جا میگذارند.»
دماوند هم مظلوم است
کهرم اما موضوع تکاندهندهای را نیز مطرح میکند. از بلایی که طبیعتگردهای غیرمسوول بر سر دماوند، قله کهن و باستانی و مرتفعترین قله ایران آوردهاند.
ماجرا از این قرار است که در یک کوهپیمایی، ناگهان چهار هزار نفر با عنوان کوهنورد از دماوند صعود میکنند. نتیجه این هجوم دستهجمعی به طبیعت دماوند نیز این بوده است که به گواه بلدهای محلی، تا دو ماه، بوی تعفن، حریم این منطقه را آکنده بود. این بوی تعفن به آن میزان بود که امکان صعود را برای گروههای بعدی دشوار میساخت. افراد محلی میگفتند: «نمیدانیم به کوهنوردهای خارجی که میخواهند از دماوند صعود کنند چه بگوییم و چطور آنها را در بوی تعفن که بر دامنه این کوه جریان داشت، بالا ببریم.» جدای از این، زبالههایی که صعودهای گروهی و دستهجمعی بر طبیعت دماوند و امثال آن تحمیل میکند، آن است که تخریب و نابودی طبیعت را تسریع میکند. اینها نشانههای واضح از گردشگری غیرمسوولانه در ایران است.
کهرم راهکار اصلی خروج از وضعیت تاسفبار تخریب طبیعت به بهانه گردشگری را در تقسیم جامعه به سه گروه مردم عادی، مقامات و کودکان برای آموزش میداند: «بهتر است انجمنهای کوهنوردی در مبادی ورود به کوهستان قرار بگیرند و حفاظت از طبیعت را به کوهنوردها آموزش دهند. حتی در صورت نیاز مانند کشورهای توسعهیافته جریمهشان کنند.»
آنچه بدیهی به نظر میرسد، آن است که ما ایرانیها با طبیعت خوب رفتار نمیکنیم و روشهای آموزشی در حفاظت از محیط زیست کارآمد نبودهاند. ضمن آنکه با وجود افزایش تعداد گردشگران، روند آموزش حفاظت از طبیعت سیر قهقرایی پیموده است.
این استاد حیاتوحش و صاحبنظر در حوزه طبیعتگردی میگوید: «اگر یک شکارچی متخلف در انزلی یک پرنده را شکار کند سختترین برخوردها را با او میکنند، اما وقتی فلان مقام اجرایی کشور بالا میرود و میگوید که در این جنگل، جاده چهاربانده احداث کند، هیچکس با او کاری ندارد. یا برای مثال، وقتی یکی از معاونان گردشگری تصمیم میگیرد، هشت پایگاه گردشگری در خلیج فارس افتتاح کند، آیا فکری برای جمعآوری پساب و زبالهها یا آلودگیهای زیستمحیطی که گردشگران برای منابع آبی خلیج فارس ایجاد میکنند، کرده است؟ او در ادامه از ضرورت، آموزش مقامات در حفظ و صیانت از طبیعت ایران سخن میگوید. بیتردید سفرهای نامتوازن و غیرمسوولانه در ایران به تخریب منابع طبیعی و زیستمحیطی ایران منتهی شده است و هشدار فعالان محیط زیست ایران آن است که تداوم چنین رویهای، بیش از پیش به محیط زیست آسیب میرساند.کارشناسان بر این عقیدهاند که اکوتوریسم هنوز در ایران جا نیفتاده است و برای ایجاد الزام در حفاظت از جنگل و طبیعت در بخش گردشگری، خلأهای قانونی وجود دارد. جنگلهای ایران به صورت روزافزون دچار هجوم هستند و بازدیدکنندگان از آنها حتی یک ریال بابت حضور
غیرمسوولانهشان در این مناطق هزینه نمیکنند. بنابراین سفر به طبیعت و هجوم گردشگران به مناطق طبیعی نیازمند رویکرد جدید در ساختارهای قانونی است تا هر رفتاری که موجب آسیب رساندن به محیط زیست ایران باشد با جریمه سنگین همراه شود.
حفظ طبیعت در گرو گردشگری مسوولانه
بررسی آثار نوع برخورد ایرانیها با طبیعت، این پرسش را ایجاد میکند که آیا سفر مسوولانه به طبیعت نیز به همان اندازه که هجوم گردشگر به نقاط طبیعی ایران زیانبار بوده، پیامدهای مخربی به دنبال خواهد داشت؟ یا آنکه میتواند به یکی از محورهای اصلی حفاظت از محیط زیست ایران و احیای طبیعت تبدیل شود.
اکوتوریسم یا همان گردشگری مسوولانه در طبیعت با طبیعت معنا مییابد و ارتباط دوسویه انسان-طبیعت و طبیعت-انسان را در این شاخه از گردشگری غیرقابل انکار جلوه میدهد. اکوتوریسم حتی در برخی موارد توانسته است با کمک به احیا و زندهسازی طبیعت، گامی موثر در حفظ اکوسیستمها و جنگلها به عنوان ریههای زمین تلقی شود که حتی بر پاکیزگی منابع آب نیز موثر بوده و توسعه اقتصادی و زیستمحیطی در طبیعت ایران را موجب شود.
موافقان توسعه اکوتوریسم معتقدند توسعه طبیعتگردی مسوولانه در ایران مثبت بوده و حمایت خود را از توسعه روند اکوتوریسم اعلام میکنند. این گروه معتقدند که اکوتوریسم برخورد مسوولانه با طبیعت را به همراه دارد و به صیانت از محیط زیست کشور میانجامد. اما در مقابل گروهی از کارشناسان محیط زیست بر این اعتقادند که آنچه اکنون در حوزه توسعه زیرساختهای گردشگری اتفاق افتاده است تخریبکننده و آلاینده بوده، ضمن آنکه منافع اقتصادی جامعه محلی را نیز دربر نداشته و فعالیتی کاملاً غیراقتصادی بوده است. کارشناسان محیط زیست و فعالان زیستمحیطی بر سفرهای طبیعتگردی در قالب اکوتورها تاکید میکنند. به اعتقاد آنها کمپهای طبیعتگردی که بر اساس اصول زیستمحیطی ایجاد شدهاند، تاثیر مثبتی بر حفظ محیطزیست دارند. به گفته این گروه، کمپهای طبیعتگردی اصول حفاظت از طبیعت را رعایت میکنند و مجرای مناسبی برای انتقال گردشگران به طبیعت هستند. به این دلیل که برای مثال، گردشگران با استفاده از خدمات کمپهای طبیعتگردی، نیازی به قطع درختان برای روشن کردن آتش در جنگل نخواهند داشت. ضمن آنکه میتوانند از خدمات مناسب بهرهبرداری کنند و علاوه بر احترام
به طبیعت و آشنایی با مزیتهای طبیعت میتوانند به اشتغالزایی در جامعه بومی نیز کمک کنند.
شرایط کنونی سفر در ایران بهگونهای است که علاقه به سفر در طبیعت بین گروه سنی جوان افزایش یافته و آژانسهای گردشگری نیز به تعریف تورهای طبیعتگردی پرداختهاند. علاقهمندان به اکوتوریسم و موافقان توسعه این صنعت در گردشگری ایران معتقدند که نباید به طبیعتگردی به عنوان یک تهدید نگریست. در مقابل، گروه مخالفان معرفی مناطق طبیعی به عنوان مقصد گردشگری معتقدند، از آنجا که هنوز اکوتوریسم ملاحظهشده در ایران نهادینه نشده، دلیلی بر تعریف نقاط جدید طبیعتگردی و معرفی مناطق بکر برای سفر عاقلانه نیست.
مخالفان با تکیه بر این استدلال که مدیریت مشارکتی مناطق طبیعی با همراهی مردم، همچنان به عنوان یکی از روشهای مورد استفاده در سایر کشورهاست، نسبت به ورود و بازدید رایگان از بسیاری جنگلهای ایران انتقاداتی را وارد میدانند. انتقاد آنان به این است که برای مثال، در ایران گردشگران با هر وسیلهای به جنگلهای ارسباران ورود میکنند و ذخایر آن را به صورت نادرست مورد استفاده قرار میدهند، در حالی که هیچ هزینهای برای آن نمیپردازند. تاکید این گروه بر این است که باید هزینه نگهداری، پاکسازی و استفاده از جنگلها و مناطق بکر طبیعی از گردشگران دریافت شود تا آنها نسبت به حفاظت از طبیعت توجه بیشتری نشان دهند.
دیدگاه تان را بنویسید