تاریخ انتشار:
بریده روزنامهها
نوههای ما باید مهاجرت کنند
در گفتوگویی به نقل از عیسی کلانتری نوشت: «مجموعه برنامه ششم اگر اتفاق بیفتد، نابودی اکولوژی کشور است. فرض کنیم که دستگاه اجرایی هم پیروی کند، منابع مالیاش هم تامین شود، نابودی سرزمین هفت هزارساله است. از مجلسی که امیدوار بودیم افراد دانشمند، آگاه، وطنپرست، افرادی که منافع ملی کشور را در نظر بگیرند و درازمدت کشور را به کوتاهمدت نفروشند، تصویب چنین برنامهای بهخصوص در کشاورزی، مایه شرمساری است. مایه تاسف است کشوری که منابع آبش را بهشدت از دست داده، کشوری که حداقل دو برابر بیشتر از توان خودش آب استحصال میکند، کشوری که بچههای شما، نوههای ما باید مجبور شوند مهاجرت کنند. با این سیاستها حتی آبی در اکثر نقاط کشور برای بهداشت وجود نخواهد داشت.»
کارتنخوابهایی که به گرمخانه نمیروند
در گزارشی درباره کارتنخوابهای بزرگراه همت تهران نوشت: هر کدامشان بالای هفت سال است کارتنخواب هستند. ضایعات جمع میکنند. اسم یکی مظفر است ٤٢ساله. بیخیال جمع شیشه میکشد، بعد میگوید: «معتاد که میشی یواشیواش شوما خودتم تو خونه معذبی. اولش یه شب میزنی بیرون، بعد که لباسات بیریخت شد دیگه نمیری.» میپرسم: «هیچوقت دروازهغار نبودید؟» میگوید: «نع. ما بچههای اینوریم، خونه زندگیامون اینورا بوده...» میپرسم: «چرا نمیرید گرمخونه؟» میگوید: «گرمخونه چیه؟ ها شلتر رو میگی؟ خاوران تا اینجا کلی راهه. اینجا بهتره. رفیقام اینجان. دوا هم که میرسه، ساقی پره این اطراف...» کجا میخوابید؟ هر سه نفرشان نگاهم میکنند و میگویند: «نمیخوابیم. شیشه که بزنی خواب نداری...»
خواسته همسر زنی که در کانال آب گم شد
در گزارشی درباره سرنوشت زنی که 17 آبانماه در کانال آب خیابان پاسداران تهران سقوط کرده و ناپدید شده بود، به نقل از همسر این زن نوشت: «خواسته ما این است که یکبار دیگر مسیر کانال را بگردند. همسر من بعد از این مدت قطعاً زنده نیست و شاید حتی جسدی از او نمانده باشد اما میخواهیم یک پاسخ مشخص به ما بدهند و راهکاری برای حوادث مشابه پیدا کنند. میخواهیم این حادثه بهانهای شود تا یک بارندگی ساده منجر به حوادث عجیب در پایتخت نشود. نمیشود یک نفر وسط این شهر و مقابل چشمان همه در کانال آب بیفتد و نه تجهیزات درستی باشد برای نجات و نه جسدی از او پیدا شود، آخر سر هم بگویند حادثه طبیعی بود.»
گلایه از کمبود جسد
نامه اعضای هیات ممتحنه علوم تشریح خطاب به رئیس سازمان پزشکی قانونی را منتشر کرده که در آن از سختگیری در تحویل جسد به دانشگاههای پزشکی انتقاد شده و آمده است: «در نتیجه این اما و اگرها، ناخواسته زمینهای ایجاد میشود که دانشگاهها جسد را از بازار مافیایی در مقابل پرداخت هزینه یک دیه کامل دریافت کنند!... تهران هر هفته طبق آمار 10 سال قبل حدود 100 جسد مجهولالهویه دارد که شهرداری جمعآوری میکند و تحویل پزشکی قانونی میدهد. اگر فقط یکدهم این رقم را بین دانشکدههای پزشکی توزیع میکردند در هر سال ما حدود 520 عدد جسد میداشتیم که به هر دانشگاه علوم پزشکی لااقل 10 جسد میرسید و ما دیگر هیچ مشکلی در این زمینه نمیداشتیم.»
دیدگاه تان را بنویسید