چرا ناشران حوزه موسیقی ضرر میکنند
انتشار آلبوم؛ فعالیتی بیهیچ توجیه اقتصادی
هر اندازه که در این سالها، خرید و فروش اثر هنری و همچنین برگزاری کنسرت و به اجرا درآوردن نمایش با استفاده از اسپانسرها، توجیه اقتصادی دارد، انتشار آلبوم برای شرکتهای تولیدکننده نهتنها سودآور نیست که باعثضرر و زیان اقتصادی هم میشود.
هر اندازه که در این سالها، خرید و فروش اثر هنری و همچنین برگزاری کنسرت و به اجرا درآوردن نمایش با استفاده از اسپانسرها، توجیه اقتصادی دارد، انتشار آلبوم برای شرکتهای تولیدکننده نهتنها سودآور نیست که باعث ضرر و زیان اقتصادی هم میشود. این ماجرا، دلایل گوناگون دارد که شاید مهمترین دلیل آن، نبود قانون کپیرایت در ایران است؛ به طوری که در فاصله چند ساعت بعد از انتشار اثر، میتوان با یک جستوجوی ساده در اینترنت، لینکهای متعددی برای دانلود آن اثر را مشاهده کرد. به همین خاطر است که در حال حاضر بسیاری از شرکتهای تولید موسیقی که در گذشته به شکل بسیار فعالی دست به تولید اثر میزدند؛ کمکار شده یا اصلاً فعالیتی ندارند. البته در این میان عدهای افزایش قیمت سیدیهای موسیقی را نیز دلیل دیگری برای این موضوع میدانند؛ اما اینکه چرا مخاطبی که حاضر است گاه تا صد هزار تومان خرج خرید بلیت کنسرت کند، حاضر نیست 10 تا 15 هزار تومان پول برای خرید یک سیدی بدهد، مسالهای است که علاوه بر توجیه اقتصادی، نیاز به نوعی فرهنگسازی دارد. بسیاری از مردم نمیدانند که با این عمل چه ضرر و زیانی را به شرکتها و خوانندگان گاه
محبوبشان میرسانند. به همین خاطر است که خانه موسیقی در جشن اخیر خود که با برگزاری کنسرتهای متعددی همراه بود، کمپینی را راهاندازی کرد با نام «من از موسیقی حمایت میکنم» که در آن تلاش داشت تا مخاطبان را با ضرر و زیانهایی که دانلود میتواند بر پیکره موسیقی وارد کند، آشنا کند. «حمیدرضا نوربخش» - مدیرعامل خانه موسیقی- در همین زمینه میگوید: «سایتها و وبلاگهای بسیاری برای جذب مخاطبان آثار موسیقی را به صورت غیرقانونی در اختیار مخاطبان قرار میدهند و در کنار آن به فروش کالاهای خود میپردازند. بر اساس آمار، این سایتها روزانه حدود 500 هزار نفر بازدیدکننده دارد و سالانه مبلغی معادل 200 میلیارد تومان به جیب صاحبان آثار موسیقی میریزند. به همین خاطر است که خانه موسیقی ایران با راه انداختن کمپین «من از موسیقی حمایت میکنم» که از اواخر آبانماه فعالیت خود را به صورت جدی آغاز میکند بر حفظ هر چه بیشتر حقوق مادی و معنوی صاحبان آثار موسیقی ورود پیدا میکند. باید یک جنبش اجتماعی برای حمایت از موسیقی راه بیندازیم تا شاهد این اتفاقات در عرصه موسیقی نباشیم. پس از تهیه این پیشنویس آن را به صورت یک طرح قانونی به دولت و
سایر نهادهای قانونگذار میدهیم تا بتوانیم به صورت قانونی در برابر بحث کپی غیرقانونی آثار موسیقایی بایستیم.» غلام علمشاهی که سالهاست مدیریت شرکت فرهنگی و هنری آوای نکیسا را بر عهده دارد، همین مساله را دلیل اصلی ورشکستگی شرکتهای تولید موسیقی میداند: «بلافاصله بعد از اینکه یک اثر موسیقایی منتشر میشود، کپی آن در سطح وسیعی منتشر میشود و به این ترتیب تمام هزینههایی که ما برای تولید یک اثر دادهایم، از بین میرود. انتشار یک اثر موسیقایی تا زمانی که قانون کپیرایت در ایران وجود نداشته باشد، هیچ توجیه اقتصادیای ندارد.» برای نداشتن این توجیه اقتصادی میتوان دلایل زیادی برشمرد؛ مثلاً اینکه تیراژ این آثار به اندازهای کم است که حتی در صورت فروش رفتن کل آن نیز نمیتواند هزینههای اثر را برآورده کند؛ به این مساله همچنین باید اضافه کرد که آثار موسیقایی از جمله کالاهای فرهنگی مثل کتاب هستند که نمیتوان انتظار داشت در یک فاصله زمانی کوتاه به اتمام برسند و مدت زمانی طولانی - گاه حتی یک یا دو سال- برای آن نیاز است. عدم تبلیغات و استفاده از صدا و سیما را نیز میتوان از جمله دلایل دیگری دانست که در این سالها به عنوان
یکی از مهمترین مشکلات ناشران موسیقی بوده است.
افزایش قیمت دوای درد نیست
اما آیا افزایش قیمت سیدیهای موسیقایی را میتوان عاملی برای عدم اقبال مخاطبان به خرید آنها دانست؟ این همان سوالی است که ناشران و تهیهکنندگان موسیقی، نظرهایی کاملاً متفاوت نسبت به آن دارند. در سالهای اخیر، قیمت سیدیهای موسیقایی چندین بار با افزایش روبهرو شده است. در آخرین اقدام، شرکتهایی چون آوا خورشید، آوای باربد، ماهور، هرمس، رهگذر هفتاقلیم و نیداوود بار دیگر قیمتهای خود را افزایش دادند. افزایشی که البته ناشی از بالا رفتن قیمت کاغذ، سیدی خام، استودیو، نوازنده و مسائلی از این دست است. «بابک چمنآرا»، مدیرعامل انتشارات آوا خورشید همواره موافق افزایش قیمت سیدیهای موسیقایی است. او میگوید: «همچنان سیدیای که در اختیار مخاطب قرار میگیرد، با قیمت بسیار بیشتری تولید میشود؛ ضمن اینکه بسیاری این استدلال را دارند که افزایش قیمت سیدی موجب روی آوردن بیشتر مردم به کپی و دانلود کردن میشود و این در حالی است که دانلود از همان ابتدا وجود داشته و حتی اگر سیدیها به شکل رایگان هم توزیع شود، باز هم مردم از روی آن کپی میکنند یا اینکه دانلود
میکنند. یکی از مهمترین دلایل این ماجرا، این است که آثار موسیقایی توزیع مناسبی نداشته و در اختیار همه کسانی که میخواهند آن را گوش کنند، قرار نمیگیرد. چاپ اول یک سیدی که به اتمام میرسد، بیش از یک سال تا انتشار دوباره آن زمان میگذرد و همین هم باعث بخشی از کپیها میشود.» اگرچه تعدادی دیگر از ناشران موسیقی به این مساله اشاره دارند که این افزایش باعث کپی کردن هرچه بیشتر توسط مخاطبان میشود. برای مثال «صدرالدین حسینخانی» -مدیر انتشارات ایرانگام- افزایش قیمت بلیت را باعث سقوط بازار موسیقی میداند.
به هر روی انتشار آثار موسیقایی در شرایط فعلی و تا زمانی که مساله کپیرایت - از طرف مردم و مهمتر از آن صدا و سیما- رعایت نمیشود، فایدهای برای شرکتهای تولیدکننده نخواهد داشت. به خصوص اینکه شرکتهای موسیقایی نهتنها هیچگونه حمایتی نمیشوند، بلکه عملاً امکان برگزاری کنسرت برای جبران بخشی از هزینههایشان نیز وجود ندارد، هیچ حامی خصوصی هم حاضر نیست که از تولیدات موسیقی بهخصوص آثار اصیل و برجسته حمایت کند. در این میان تعدادی از سایتهای موسیقایی برای مثال بیبتونز در ازای مبلغی اندک، امکان دانلود آثار را فراهم میکند که تاکنون نتوانسته دردی از موسیقی ایران بردارد. در این میان محمدحسین تفرشی در گفتوگویی مساله را چنین تشریح کرده است: «به نظر من در حوزه موسیقی، کنسرت، یک پروسه کوتاهمدت تلقی میشود. به خاطر اینکه ما در زمینه تولید آلبوم مدت زمان و هزینه بیشتری را صرف میکنیم تا به بازتاب مالی و انتفاع اقتصادی برسیم. عمدتاً هم خطرات بیشتری در این بخش وجود دارد که از جمله میتوانم به لو رفتن کارها و دانلود و کپی شدن اشاره کنم. متاسفانه هنوز نمیتوانیم تدبیر خاصی برای این مشکلات بیندیشیم و همیشه شاهد آنها
هستیم. به نظر خود من، برگزاری کنسرت موسیقی در پروسه کار هنری موسیقی به نوعی کوتاهمدت تلقی میشود؛ یعنی پروسهای است که نهایتاً ظرف پنج تا شش ماه به نتیجه میرسد.»
هفت خوان انتشار اثر
هزینههای سرسامآور و معمولاً بدون بازده تنها مشکل انتشار آثار موسیقایی نیست. تهیهکننده یک آلبوم باید از خوانهای متعددی عبور کند تا بتواند اثری را به انتشار درآورد. ابتدا باید مجوز شعر را بگیرد. جالب این است که برای اشعار مولانا و حافظ و سعدی هم باید مجوزهای لازم را کسب کرد. شعرها باید در پوشهای قرمز، تحویل مسوول رسیدگی به پرونده شعرها داده شود تا شورای شعر دفتر موسیقی هر هفته درباره امکان اجرای آنها نظر بدهد. اشعار کلاسیک - حافظ و سعدی و مولانا و فردوسی- ظرف مدتی بین یک تا دو ماه مجوزهایش صادر میشود؛ اما ترانههای امروزی بین سه تا چهار ماه طول میکشد. بعد از آن مجوز ملودی را باید بگیرید. اگر آثارتان بیش از اندازهای که آنها میخواهند ریتمیک باشد، ناگزیر به حذف آن قطعه یا اصلاحش خواهید بود که این مساله هم دو ماه طول میکشد. بعد از آن باید خودتان، آهنگساز، خواننده همه گواهی عدم سوءپیشینیه داشته باشید. انگشتنگاری میشوید و باید گواهی عدم اعتیاد هم ببرید. بعد اثر - ترانه و ملودی- را در کتابخانه ملی ثبت کنید. حتی باید طرح جلدتان هم تصویب شود. اگر همه
این مراحل را با دقت پشت سر بگذارید، آن وقت «مدیر دفتر رئیس کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد» مجوز نهایی شما را امضا میکند. این در حالی است که خواننده از یک میلیون تا صد میلیون تومان قیمت دارد. هر ترانه چیزی بین 500 هزارتا چهار میلیون تومان به فروش میرسد. ملودی هر قطعه چیزی بین دو تا چهار میلیون تومان است. تنظیمکننده هم چیزی بین یک تا چهار میلیون تومان برای تنظیم هر قطعه پول دریافت میکند.
دیدگاه تان را بنویسید