جنگ آب
کدام کشورها ظرفیت بحرانی شدن در مساله آب را دارند؟
سازمان ملل متحد هشدار داده است که کمبود آب تا سال 2050 زندگی پنج میلیارد نفر را در جهان تحت تاثیر قرار خواهد داد و بیش از 90 درصد مساحت ایران در سال 2040 نیز تحت تاثیر تنش آبی شدید قرار خواهد گرفت. این سازمان در گزارشی در مورد وضعیت آب در جهان هشدار داده و اعلام کرده است: «به دلیل تغییرات اقلیمی، افزایش تقاضا و آلودگی منابع، بیش از پنج میلیارد نفر از مردم جهان تا سال 2050 با کمبود آب روبهرو میشوند؛ مگر اینکه اقداماتی جهت کاهش فشار بر رودخانهها، دریاچهها، آبهای زیرزمینی و ذخایر آبی انجام شود.» همانطور که میدانیم، ایران و همسایگانش با توجه به موقعیت جغرافیاییشان بارش کمتری نسبت به میانگین بارش جهانی دارند که بر اساس آمار، میانگین بارش سالانه ایران 228 میلیمتر، عراق 216 میلیمتر و افغانستان 250 میلیمتر است، در حالی که میانگین بارش جهانی در حدود 860 میلیمتر است. تنها بررسی سطحی این آمار، عمق فاجعه موجود در خاورمیانه را نشان میدهد، و بیان میکند که جنگ آب در خاورمیانه بسیار محتمل است؛ مگر آنکه با همکاری و برنامهریزی درست کشورهای منطقه ختم به خیر شود، اتفاقی که با توجه به شرایط سیاسی و امنیتی این کشورها بسیار بعید به نظر میرسد. در شرایطی که کشورهای عراق و افغانستان دارای چالشهای امنیتی بسیار بزرگی هستند که اجازه تمرکز بر این مسائل را به آنها نمیدهد، شاید این ایران است که باید حداقل نقش خود را به درستی ایفا کند تا منطقه را از یک چالش امنیتی بزرگ برهاند، چالشی که ممکن است دیر یا زود کل منطقه را به ورطه نابودی بکشاند. شاید اولین گام باید آن باشد که هیچ کشوری در مورد منابع آب مشترک، زیادهخواهی نکند و به حقآبه قانونی خود راضی باشد، که افزون بر رعایت حقوق قانونی همسایگان خود از بروز تنش بر سر آب جلوگیری کند.
اختلافات آبی ایران و افغانستان
رودخانه هیرمند با آورد تقریبی سالانه ۵ /۸ میلیارد مترمکعب از کوههای غرب کابل سرچشمه گرفته و پس از طی ۱۰۵۰ کیلومتر وارد ایران میشود. در حال حاضر سهم ایران از آب این رودخانه حدود بیستوشش مترمکعب در ثانیه یا 800 میلیون مترمکعب در سال است. برای حل اختلافات در قرنهای نوزدهم و اوایل قرن بیستم، انگلیس میان ایران و افغانستان داوری کرد و در دهه 50 میلادی به دلایل ژئوپولیتیک، آمریکا نیز سعی در دخالت داشت؛ به هر رو هیچ توافقی در این زمینه بهدست نیامد و مشکل از لحاظ فنی باقی ماند. طی دو دهه بعدی هر دو کشور اهمیت کمی به این اختلاف دادند؛ زیرا در آن مقطع، آب برای دو کشور حیاتی نبود، اما در سال 1972 این اختلاف شدت گرفت و در سال ۱۹۷۳ معاهده رودخانه هیرمند بسته شد. در این معاهده ایران روابط بینالمللی را به آب برتری داد و به همین دلیل از در مصالحه وارد شد. در سال ۱۹۹۲ نماینده سازمان ملل که از دریاچه هامون بازدید میکرد به ایران قول داد تا از خشک شدن این دریاچه و تضییع حقآبه ایران جلوگیری کند؛ زیرا افغانستان با منحرف کردن مسیر رودخانه، سدهای متعددی روی آن ساخته که این اقدامات به خشکی هامون منجر شده است. در بهار ۱۳۹۳ رایزنیهای دیپلماتیک دو کشور و سازمان ملل همراه بارش سنگین سبب شد دشت هامون سیراب شود اما این میزان فقط 10 درصد آب مورد نیاز هامون بود و مردم این منطقه همچنان در بیم و امید کمآبی بهسر میبردند. کارشناسان هشدار میدهند که نبود توافقنامهای در این زمینه، میتواند روابط افغانستان با ایران را بدتر کند. موسسه مطالعاتی «شرق-غرب» در سال ۲۰۱۰ با انتشار گزارشی درباره منابع آبی افغانستان، تاکید کرد: «همکاری همسایگان درباره منابع آب، یک گزینه و انتخاب نیست، بلکه تنها راه موجود است.» بنابر این گزارش، نبود موافقتنامههای دوجانبه یا منطقهای در این زمینه، تهدیدی جدی را متوجه توسعه پایدار و امنیت در منطقه کرده است.
اختلافات آبی ایران و عراق
دو کشور ایران و عراق در مسافتی حدود هزاروسیصد کیلومتر دارای مرز مشترک هستند که حدود 84 کیلومتر از آن مرز مشترک آبی (اروندرود) و مابقی زمینی است. ایران و عراق از سالیان دور اختلافات آبی بسیاری داشتهاند که عمدتاً مربوط به حق حاکمیت بر اروندرود بوده است. شاید منشأ اصلی این اختلافات، قرارداد 1847 بین ایران و عثمانی باشد که بر اساس آن این آبراه تماماً تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی درآمد. با روی کار آمدن حزب بعث در سال 1968 اختلافات همچنان ادامه یافت، تا آنجا که در سال 1969 وزارت امور خارجه عراق اروندرود را کاملاً جزئی از خاک خود دانست. ایران نیز متقابلاً و به دلیل برتری نظامی خود، قرارداد سال 1937 را ملغی دانست و توانست حاکمیت خود را بر این آبراه اعمال کند. این رفتارها دو کشور را تا آستانه درگیری نظامی پیش برد. این عداوت در نهایت با میانجیگری «هواری بومدین»، رئیسجمهور وقت الجزایر، با امضای توافقنامه 1975 الجزایر توسط ایران و عراق خاتمه یافت؛ با این حال این پایان خوشی برای عراق تلقی نمیشد و در سال 1980 مصادف با 1359 شمسی صدام حسین قرارداد الجزایر را ملغی خواند تا در ادامه، با حمله نظامی به ایران، آتش دومین جنگ طولانی قرن را برانگیزاند. اکنون پس از گذشت سالها، همچنان اختلافات آبی ایران و عراق باقی است. از ایران رودخانههای زیادی وارد اروندرود یا خاک عراق میشوند که مهمترین آنها عبارتاند از کارون، کرخه، کبور، سیروان و الوند. بهطور کلی در مرزهای ایران و عراق 36 رودخانه جریان دارد. اختلاف بر سر آب این رودخانهها نیز همچنان وجود دارد و اقدام قاطع و مناسبی از سوی دو کشور برای حل این مشکلات صورت نگرفته است. شرایط سیاسی و امنیتی خاص عراق یکی از دلایل اصلی عدم تمرکز این کشور بر مسائل محیط زیستی است.
پروژه آبی ترکیه و آثار منطقهای
ترکیه یکی از مهمترین کشورهای منطقه است که سعی در رساندن خود به استانداردهای اروپا، جهت پیوستن به این اتحادیه دارد. در همین راستا ترکیه پروژههای متعددی را برای افزایش رفاه و درآمد بهخصوص در مناطق کمتر توسعهیافته جنوب شرق خود در مسیر اجرا قرار داده است. پروژه گاپ (Guneydogu Anadolu Projesi یا GAP) شاید بزرگترین این پروژهها باشد. این پروژه با سرمایه اولیه 32 میلیارد دلار آغاز شده است، و شامل اجرا و بهرهبرداری از 22 سد و مخزن و 19 مرکز برقآبی در حوضه آبریز رودهای دجله و فرات به مساحت 75358 کیلومترمربع است. مهمترین سد این پروژه سد ایلیسو با ارتفاع 140 متر و طول 1800 متر است. سد ایلیسو با گنجایش 43 میلیارد مترمکعب و ظرفیتی در حدود سه برابر بزرگترین سد ایران یعنی کرخه در حال بهرهبرداری است. آبیاری بیش از 7 /1 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی، تولید بیش از 22 درصد از انرژی مورد نیاز ترکیه مخصوصاً توسط سد ایلیسو و ایجاد اشتغال برای حدود چهار میلیون نفر از اهداف عمده این پروژه هستند. رودخانههای دجله و فرات که در منطقه تحت پوشش پروژه GAP جاری هستند، از ارتفاعات آناتولی شرقی سرچشمه میگیرند. دجله در قسمتی از خاک ترکیه و به عنوان نوار مرزی با سوریه در جریان بوده و سپس وارد خاک سوریه میشود. قسمتی از رودخانه فرات نیز پس از عبور از ترکیه از داخل خاک عراق جریان یافته و در بندر بصره به خلیجفارس میریزد. اروندرود (شط العرب)، منطقه اتصال دو رودخانه به هم بوده و در واقع خروجی سیستم حوضه دجله و فرات است. 90 درصد از حجم رودخانه فرات از ترکیه و 10 درصد آن از سوریه سرچشمه میگیرد. 50 درصد از آب رودخانه دجله از ارتفاعات عراق، 40 درصد از ارتفاعات ترکیه و در حدود 10 درصد از ارتفاعات ایران سرچشمه میگیرد. با آبگیری سد ایلیسو به دلیل حجم بالای مخزن آن، پیشبینی میشود تغییر آب و هوایی در سطح گسترده اتفاق بیفتد. از یکسو جنوب شرق ترکیه که با آب بیشتری مواجه خواهد شد و از سوی دیگر عراق که با کاهش شدید آب ورودی مواجه میشود.
با توجه به موارد فوق و وضعیت بحرانی منطقه لازم است سه کشور متاثر از این پروژه یعنی ایران، عراق و سوریه موضع مشترک و سختی را در قبال زیادهخواهی ترکیه از خود نشان دهند، هرچند کاری بسیار دشوار است و افسوس که این پروژه در سایه غفلت همین کشورها تا این مرحله پیشرفت کرده و اکنون مقابله با آن بسیار دشوارتر از قبل به نظر میآید. در صورت ادامه بیتوجهی کشورهای منطقه به مساله حیاتی آب و عدم سازش آنها و ارائه راهکار درست در برخورد با چالشهای پیشآمده، باید بگوییم وقوع جنگ بر سر منابع آب در آیندهای نهچندان دور قطعی است. تاکنون اعتراضات پراکندهای از سوی عراق و سوریه به ترکیه ابلاغ شده اما ترکیه به هیچ وجه زیر بار این ادعاها نمیرود و این بهرهبرداری خود از رودخانهها را کاملاً در چارچوب قوانین بینالمللی میداند.
پینوشت:
تلخیص و بازآرایی از یادداشتی با همین عنوان، منتشرشده در دو هفتهنامه دانشجویی «داد»