مشترکالمنافع
مردم در چه صورت محافظ محیط زیست میشوند؟
مشارکت مردم و جوامع محلی در مدیریت منابع طبیعی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در رعایت پایداری و توسعه محیط زیست محسوب میشود. بر این اساس، مردم بخش مهمی از موفقیت محیطی هستند. در این میان، عدم درک صحیح از کارکردها و خدمات تولیدشده توسط منابع طبیعی خطری بزرگ برای جامعه محسوب میشود. در واقع عدم آگاهی نسبت به ارزش خدمات ارائهشده توسط منابع محیطی از جمله اثرات محیط زیستی و اجتماعی، موجب نادیده گرفته شدن و در نهایت تخریب آنها میشود.
از اینرو با تخریب و از بین رفتن منابع محیطی، کیفیت و کمیت خدماتی که از طریق آنها نصیب جامعه میشود، تقلیل مییابد. شواهد حاکی از آن است که مشارکت جوامع بهطور معناداری در حفظ و نگهداری یکپارچه اکولوژی و سلامت جامعه موثر است. بر همین اساس در سالهای اخیر مفهوم مدیریت زیستبومی مطرح شد.
مدیریت زیستبومی رویکرد حفاظتی پیشرفتهای است که در آن حفظ محیط زیست با به رسمیت شناختن بهرهبرداریهای معقول اقتصادی، در نظر گرفتن نقش انسان و به ویژه جوامع محلی به عنوان بخشی از زیستبوم و همچنین در نظر گرفتن ارتباط بین اجزا در سطوح فراتر از مرزهای ظاهری زیستبومها عملی میشود. بر این اساس مشارکت جامعه در مدیریت محیط زیست، مردم را به مشارکت در برنامهریزی، اجرا و مدیریت محیط محلی خود فرامیخواند.
از اینرو مشارکت جامعه به معنای آمادگی دولتمردان محلی و شهروندان برای پذیرش مسوولیتها و فعالیتهای برابر، در مدیریت محیط اطراف خود است.
از آنجا که محیط زیست نوعی مالکیت عمومی محسوب میشود، حمایت از آن نیز نیازمند مشارکت عمومی است. مشارکت در حفاظت از محیط زیست بر اساس اسناد و قوانین بالادست
از جمله اصل پنجاهم قانون اساسی و مصوباتی مانند مصوبه جلب مشارکت مردمی و واگذاری امور و فعالیتها به بخش غیردولتی در سازمان حفاظت محیط زیست، یک وظیفه قانونی برای عموم مردم است.
جامعه موظف است با رعایت طیف وسیعی از قوانین زیستمحیطی به منظور کاهش پیامدهای مخرب بر محیط زیست، اقدام کند. کاهش مصرف انرژی، آب و سایر منابع طبیعی، به حداقل رساندن ضایعات، استفاده بهینه از مواد اولیه و جلوگیری از هر اقدام آلودهکننده و تخریبکننده اکوسیستم، ضمن کاهش مخاطرات زیستمحیطی و اطمینان از پیروی از قوانین منجر به کاهش هزینهها و بهبود بهرهوری نیز میشود.
از اینرو مشارکت عمومی برای چندین دهه عنصر مهمی در تصمیمگیریهای زیستمحیطی در جهان بوده است. بهطوری که در حقوق بینالملل محیط زیست از طریق اسنادی مانند اجلاس ریو 1992 و کنوانسیون ارهوس سال 1998 مورد تاکید واقع شده است. مشارکت عمومی در محافظت از محیط زیست شامل سه مولفه اصلی حق مشارکت در فرآیندهای تصمیمگیری زیستمحیطی، حق داشتن اطلاعات در مورد محیط و فعالیتهای موثر بر آن و همچنین حق دسترسی عادلانه به منابع است. بر این اساس مشارکت به دلایل مختلفی در تصمیمگیریهای زیستمحیطی مفید است. این امر میتواند مشروعیت دموکراتیک تصمیمات زیستمحیطی را ارتقا بخشد و تضادهای اجتماعی را با به حداقل رساندن تضادهایی که در طول یک پروژه به وجود میآیند، مدیریت کند. همچنین نهتنها منجر به مسوولیتپذیری و اثربخشی بیشتر در تصمیمگیریها میشود بلکه وسیلهای موثر (یا گاهی اوقات تنها وسیله) است که از طریق آن نگرانیهای محلی و ارزشهای زیستمحیطی منابع نیز در نظر گرفته میشود. و این امر در نهایت منجر به ایجاد نتایج دقیقتری میشود که متناسب با نیازهای جامعه و اقتصاد است و به مدیریت بهتر محیط زیست و منابع طبیعی کمک میکند.
برای تحقق آرمانهای مشارکت عمومی در حفاظت از محیط زیست، باید اقدامات لازم در جهت تضمین حقوق مدنی محیط زیست، ایجاد تعادل منافع زیستمحیطی گروههای مختلف با توجه به عدالت زیستمحیطی، ارتقای آگاهیهای زیستمحیطی عمومی و پرورش روحیه خودگردان در حفاظت از محیط زیست صورت پذیرد. از آنجا که قطعاً مشکلات بسیاری در مشارکت عمومی در حمایت از محیط زیست وجود دارد، باید آموزش در زمینه حفاظت از محیط زیست تقویت و از سازمانهای مدنی محیط زیست حمایت شود تا مشارکت عمومی در حفاظت از محیط زیست محقق شود.
چگونه میتوانیم مشارکت عمومی را ارتقا دهیم؟
برای مشارکت مردم در حفاظت از محیط زیست، اطلاعات زیستمحیطی باید آزادانه در دسترس آنها قرار گیرد و باید حق عموم مردم بدانیم که درباره آنها آگاهی داشته باشند و همچنین از تصمیمات و برنامهریزیهای انجامشده در حوزه محیط زیستی انتقاد کنند.
در این راستا با افزایش شفافیت اطلاعات زیستمحیطی، نیروی افکار عمومی میتواند بر افرادی که محیط زیست را نابود میکنند، فشار آورد. در این زمینه میتوان به انتشار اطلاعات زیستمحیطی از جمله انتشار گزارشهای سالانه محیط زیست، مانند گزارش ماهانه در مورد کیفیت و کمیت منابع آب و گزارش روزانه در مورد کیفیت هوا و... اشاره کرد.
همچنین ارائه گزارش حوادث زیستمحیطی از طریق رسانههای جمعی میتواند به رشد بینش محیط زیستی و افزایش دغدغه
مردم در حفاظت از آن منجر شود. در این زمینه ارتقای مقررات مربوط به انتشار اطلاعات زیستمحیطی رویکردی مناسب برای اطمینان از حق داشتن اطلاع مردم از مسائل محیطی پیرامون خود است.
یکی دیگر از راههای ارتقای مشارکت مردم در مدیریت محیط زیست آن است که تصمیمگیری در مورد مسائل زیستمحیطی باید دموکراتیک شود. بهطوری که در اصل 50 قانون اساسی آمده است که حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود.
بر این اساس مردم حق دارند که سیاستهای عمومی مرتبط با محیط خود را بدانند، درک و بر آن نظارت کنند. همچنین این بدان معناست که هر کس مانع مشارکت مردم در تصمیمگیری شود، قانون را نقض میکند.
با وجود این تاکنون جزئیات شرایط و رویههای مشارکتهای مردمی در حفاظت و مدیریت محیط زیست به روشنی در کشور مشخص نشده است. بهطوری که در مواجهه با یک مشکل خاص، عموم مردم هنوز نمیدانند که چگونه در مرتفع شدن آن مشارکت داشته باشند.
به عنوان مثال، برخی از برنامههای مربوط به پروژههای سدسازی ممکن است نگرانیهای بسیاری را برای مردم محلی ایجاد کند. اما بیان این نگرانی محدود به چند مقاله، پایاننامه یا طرحهای پژوهشی است که در کتابخانهها یا اینترنت منتشر یا در جلسات میان صاحبنظران و متخصصان مورد بحث و گفتوگو واقع میشود. در نهایت، زمانی مردم میتوانند در محافظت از محیط زیست مشارکت داشته باشند که بتوانند نگرانیها و شکایات خود را به فرجامخواهیهای قانونی تبدیل کنند.
بنابراین، لازم است روشها و راهبردهای مشخصی برای مشارکت مردم در تصمیمگیری برای پروژههای بزرگ زیستمحیطی ایجاد شود.
به این نکته باید اشاره شود که ابزار اصلی برای مشارکت عمومی در حفاظت از محیط زیست، اطلاعات است. وقتی در مورد کیفیت و کمیت منابع عمومی مانند آب، هوا یا سایر منابع طبیعی اطلاعاتی در دسترس همگان قرار میگیرد، باعث ایجاد تغییرات مهمی در نگرش شهروندانی میشود که ممکن است در جلوگیری از آلودهسازی و مصرف بهینه منابع نقش داشته باشند. به این ترتیب، اطلاعات محیطی به افزایش اقدامات منسجم در جهت اهداف مشترک حمایت از محیط زیست کمک میکند.
بهطوری که سهم زیادی از آسیبها و تهدیدهای موجود در اکوسیستمها، ناشی از عدم دانش و آگاهی مردم از پیامدهای تخریب و منافع حفاظت از محیط زیست است. از اینرو یکی از عناصر اصلی مدیریت منابع طبیعی که بدون آن موفقیت حاصل نخواهد شد، آگاهی مردم در مورد کارکردها و خدمات اکوسیستمها و همچنین تهدیدهای پیشروی تخریب محیط زیست است. این در شرایطی است که اگر مردم و جوامع محلی از ارزشها و منافع محیط زیستی اکوسیستمها آگاه و در فرآیند مدیریت آنها سهیم شوند، از مدیریت پایدار زیستبومها حمایت خواهند کرد. همانطور که تجربیات جهانی حاکی از آن است که پایداری زیستبومها در درجه اول به میزان مشارکت مردم و جوامع محلی در مدیریت محیط زیست بستگی دارد.
در این راستا، ارتقای آگاهی عموم مردم و جبران ضعفها و مشکلات فرهنگی برای برقراری ارتباط سالم میان انسان و محیط زیست ضرورتی انکارناپذیر است و از مهمترین اولویتهای مدیریتی در زمینه دستیابی به اهداف توسعه پایدار و ارتقای کیفیت محیطی محسوب میشود.
این آگاهیها شامل ارزشها و تهدیدهای پیشروی محیط زیست، نقش مهم اکوسیستمها در تامین معاش جوامع محلی و تاثیر فعالیتهای انسانی در پایدار کردن زیستبومها یا بالعکس اثر منفی آن بر کارکردهای منابع طبیعی است.
همچنین افزایش آگاهیهای عمومی میتواند کارکردهای محیط زیست را به نحوی موثر به جوامع ملی و بینالمللی معرفی کرده و فرصتها و منابع جدیدی را برای ارتقای مدیریت آن فراهم کند زیرا این امر انگیزه حفاظت از آنها را در جامعه افزایش میدهد
و منجر به ایجاد تمایل به پرداخت برای حفاظت از منابع محیطی میشود. علاوه بر آن آگاهسازی مردم، میتواند به عنوان منبعی
برای تولید منافع اقتصادی برای جوامع محلی و افزایش حساسیت آنها در جهت پایدارسازی هرچه بیشتر اکوسیستمها مورد توجه
قرار گیرد.
در این زمینه برای توسعه آگاهی جهت حمایت از محیط زیست در میان مردم با تاکید بر پیامدهای ناشی از رفتارهای تخریبی و ضدمحیطی، ضرورت استفاده از پوسترهای محافظت از محیط زیست، بنرها و رسانههای جمعی (اعم از الکترونیکی و کاغذی مانند تلویزیون و روزنامهها) بیش از پیش نمایان میشود. که این امر غالباً توسط نهادهای دولتی و غیردولتی، سازمانهای داوطلبانه و شهروندانی که از آثار مخرب آلودگی محیط زیست بر جامعه بشری آگاهاند، انجام میشود. همچنین برای ارتقای جایگاه محیط زیست در کشور لازم است روزها و حتی هفتههای حفاظت از محیط زیست تعریف و بر اساس فراخوان عمومی از همگان جهت تدوین برنامهها در این ایام دعوت به عمل آید.
نکتهای که باید به آن اشاره شود آن است که آموزش و پرورش میتواند نقش مهمی در بسترسازی فرهنگی در امر حفاظت از محیط زیست ایفا کند. کودکان به عنوان بخش مهمی از جامعه در ارتباطی مستقیم با این نهاد قرار دارند و این ارتباط، فرصتی است تا بتوان نسبت به ارائه آموزشهای لازم، تغییر نگرش در افراد جامعه و ایجاد مهارت ارتباط با طبیعت اقدام کرد. چراکه شخصیت افراد در دوران اولیه کودکی شکل میگیرد و از اینرو اگر آموزش و تعلیم در این دوران با دقت انجام شود، تاثیر ماندگارتر و پایدارتری در طول زندگی خواهد داشت. در این حالت میتوان انتظار داشت که نسل آینده در توجه به محیط زیست و استفاده اصولی از آن، موفقتر از نسل فعلی باشد و زندگی جامعه بشری از تهدیدها و پیامدهای مخرب زیستمحیطی مصون بماند. بهطوری که امروزه بسیاری از مدارس و دانشگاههای جهان برای رسیدن به این هدف، علوم محیطی را در برنامه درسی خود گنجاندهاند.
بر این اساس توجه به آموزشهای مربوط به مفاهیم محیط زیستی، حفظ و حراست از آن و اطلاع از اثرات سوء آلودگیهای زیستمحیطی بر زندگی انسان و سلامت اکوسیستم در مدارس از اهمیت خاصی برخوردار است.
تشویق و سوق دادن مردم به سادهزیستی و بهرهبرداری اقتصادی از منابع، از دیگر رویکردهای مشارکت مردم در حفاظت از محیط زیست است. چراکه ادامه استفاده بیرویه از منابع طبیعی تجدیدناپذیر منجر به آسیبپذیری آن شده که با کوچکترین تنشی رو به ضعف و نابودی میرود. این در حالی است که اگر منابع زمین از نظر اقتصادی، کارآمد و در صورت نیاز مورد استفاده واقع شود، میتوانیم مشکلات زیستمحیطی را که امروزه با آن مواجه هستیم، به صورت مسالمتآمیزی حل کنیم. از اینرو نیازهای زندگی باید از طریق زندگی ساده، کاهش یابد. در این زمینه مولفه آگاهی عموم مردم از کمیابی منابع از اهمیت خاصی برخوردار است.
چراکه با حرکت به سمت عادات زندگی ساده و کاهش مصارف منابع طبیعی اعم از آب، انرژی و... (با استفاده از تکنولوژیهای کارآمد در مصرف انرژی و آب)، میتوان در مدیریت منابع طبیعی، از تبعات ناشی از محدودیت آنها در آینده کاست. حتی با استفاده از محصولات بازیافتی، میتوان تا حد زیادی آلودگیهای محیطی را کاهش داد. اما لازم به ذکر است برای این تغییرات رفتاری باید در افراد انگیزه ایجاد شود. در این زمینه رشته روانشناسی، نگرش و رفتار افراد را نسبت به حفاظت از محیط طبیعی بررسی میکند. از اینرو محققان این حوزه روشهایی را برای ایجاد انگیزه بیشتر در مورد اقدامات محیطی ارائه دادهاند که مبتنی بر اصول روانشناختی است و در مورد بیشتر افراد کاربرد دارد. همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، مهمترین اصل آن است که افراد باید به دانش و اطلاعات محیط زیستی مجهز شوند.
مردم باید بدانند که چرا یک عمل مهم است و چگونه میتوانند آن را انجام دهند. برای آنکه در شهروندان رفتار دوستدار محیط زیست شکل گیرد، باید بدانند که نهتنها از طریق رفتار خود بر محیط پیرامون اثرگذارند بلکه محیط نیز در واکنش به رفتار مردم بر کیفیت زندگی آنها تاثیر میگذارد. در این زمینه لازم به ذکر است مردم غالباً از انجام کاری که برای آنها ناآشناست اجتناب میکنند. از اینرو باید به مردم کمک کنیم تا اطلاعات درست را برای تصمیمگیری اصولی و رفتار مناسب با محیط زیست دریافت کنند. در این زمینه ارسال اطلاعات و پیغامهای حفاظتی به آنها به دفعات و به روشهای مختلف، بسیار موثر است. علاوه بر آن در برخی مواقع لازم است اقدامات حفاظتی برای عموم مردم آسان و لذتبخش شود. برای نمونه اگر یک سطل بازیافت نزدیک محل سکونت شهروندان و در دسترس آنها باشد، احتمال اینکه از آن استفاده شود بسیار زیاد است. همچنین پیامهای مثبت، هنجارهای اجتماعی و فعالیتهای گروهی میتوانند افراد را به سوی رفتارهای مرتبط با پایداری محیطی سوق دهند. علاوه بر موارد فوقالذکر یکی از مهمترین عوامل ترغیب مشارکت جامعه در حفاظت از محیط زیست آن است که به مردم اجازه و مجوز درگیر شدن با موضوعاتی که نسبت به آنها نگران هستند داده شود.
در مجموع گام نخست در افزایش انگیزه برای مشارکت مردم در مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست ایجاد نگرش، ارزش و رفتار دوستدار محیط زیستی است. در این زمینه، اقدامات موثر عبارتاند از:
1- انجام فعالیتهای گسترده آگاهیرسانی و انتشار اطلاعات از طریق رسانههای جمعی (مانند فیلم، اخبار، برنامههای رادیویی، تبلیغات تلویزیونی و سخنرانیها و...)
2- ایجاد مراکز بازدید برای افزایش آگاهیهای زیستمحیطی عموم مردم و تهیه مواد آموزشی مناسب
3- تهیه تابلوها و بنرهای تبلیغاتی در خصوص ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست
4-تهیه برنامههای آموزشی برای آگاهیرسانی عمومی برای پخش از رسانههای عمومی
5- برگزاری دورههای آموزش مشارکتهای مردمی در مدیریت محیط زیست
6- برگزاری جشنوارهها و رویدادهای سالانه مردمی در زمینه محیط زیست و منابع طبیعی
7- بازنگری در قوانین و مقررات حفاظت از محیط زیست با تاکید بر جایگاه مردم در مدیریت منابع طبیعی
8- برنامهریزی در خصوص ارائه تسهیلات و حمایت از استارتآپهای محیط زیستی برای حل و پیشگیری از چالشهای زیستمحیطی پیشرو
9- تدارک منابع آموزشی برای ارتقای آگاهی معلمان و همچنین ارائه آموزشهای مناسب در دروس دانشآموزان در رابطه با اهمیت، ارزش، تهدیدها و روشهای حفاظت از محیط زیست در مدارس و سایر مراکز آموزشی
10- تقویت و حمایت از سمنها، تشکلهای مردمنهاد و کانونهای محیط زیستی در دانشگاهها.