سقوط استراتژیک
مردم چگونه در بحرانها به سمت پسانداز گرایش پیدا میکنند؟
محمدحسین شاوردی: طبیعت آدمی در دوره مدرن با پرهیز از ریسک آمیخته است. نحلههای فکری بسیاری از رفتارگرایی تا نهادگرایی سعی دارند به ما این تلقی را برسانند که همه تصمیمات انسان عقلایی نیست اما در شرایط بحران چطور؟ آیا رفتار جمعی افراد همواره غیرعقلایی است؟ دادههای کلان نشان میدهد نرخ نهایی مصرف در دورههای بحران اعم از اینکه بحران اقتصادی باشد یا سیاسی و اجتماعی، نزول کرده و بخشی از درآمد و ثروت با هدف پرهیز از روبهرو شدن با شرایط خطیر پسانداز میشود. گویا این سقوط استراتژیک سطح مصرف، یک رفتار عمدی اما هوشمندانه است. با اینکه عمده مقالات و پژوهشهای خارجی و داخلی بر تاثیر منفی بیکاری، تورم در کنار بروز شرایط بحرانی بر سطح پسانداز تاکید دارند، اما شواهد بسیاری از شدت گرفتن رفتار احتیاطی در دورههای بحران و رکود در بین مصرفکنندگان حکایت دارد. دادههای بلندمدت نرخ نهایی مصرف و نرخ نهایی پسانداز در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد در دورههایی مثل رکود بزرگ، برای خانوارهای با درآمد پایین امکان پسانداز وجود ندارد و نرخ نهایی مصرف با توجه به کاهش درآمد پیوسته افزایش مییابد. اما در میان خانوادههای متوسط و طبقات بالا رفتار به این شکل است که با رشد درآمد درصد اندکی از درآمد جدید مصرف شده و مابقی پسانداز میشود. دلیل این موضوع را هم باید در وضعیت ترسناکی جست که بر اقتصاد حاکم شده و پیوسته در اخبار رسانهها تکرار میشود. در بررسی تازهای که از نرخ پسانداز جهانی به عمل آمده، درصد پسانداز از 12 به 33 درصد افزایش پیدا کرده که در مقایسه با روند معمول که برای کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه 19 و 25 درصد است، رقم بسیار بالایی است. اقتصاددانان دلیل چنین موضوعی را سرایت جهانی بحران کرونا و درگیری شدید سه منطقه مهم جهانی یعنی آمریکای شمالی، چین و اروپا با این مساله میدانند. در عین حال شوک بزرگ این بحران به کاهش مصرف انرژی تا سطح 17 تا 20 درصد منجر شده و به سقوط بازار محصولاتی نظیر نفت منجر شده است. طبیعی است که در چنین شرایطی مصرفکنندگان رفتار مصرفی خود را تعدیل کرده و به سمت رفتارهای احتیاطی و ذخیرهای متمایل شوند. در این وضعیت هم افراد سعی میکنند با تبدیل بخشی از درآمد خود به دارایی، از خط مصرف معمول و متداول خود اطمینان حاصل کرده که این موضوع به معنی معاوضه ریاضت امروز در ازای تثبیت فرداست. البته که این نگرش مخالفانی هم دارد. منتها قوت نظرات موافق بیشتر است. مثلاً میلتون فریدمن که سالها پیش نظریه جریان درآمد را در عین شباهت به نظریه مودیگلیانی طرح کرد، با خلق دو مفهوم درآمد زودگذر و دائمی، توضیحی متفاوت برای رفتار مصرفکنندگان در زمان رکود یا بحران ارائه کرد و بر اهمیت ثبات مصرف در جهانبینی افراد تاکید کرد. اینجا در این پرونده سعی کردهایم از خلال گفتوگو با حسین جوشقانی و نیز طرح برخی مسائل از سوی فرهاد خانمیرزایی، تصویری واضح از آنچه امروز بر پسانداز مصرفکنندگان در پهنه جهانی حاکم است را نشان دهیم.