تاریخ انتشار:
واکنش طنز کاربران شبکههای اجتماعی به اظهارنظر یک مدیر
جاده در تسخیر «افغانبر» ها
سرانجام هفته پیش با همه حاشیههای به وجود آمده درباره المپیک ریو، کاروان 63نفره ایران عازم برزیل شد. اگرچه زمان افتتاحیه مراسم از چهار سال پیش معین شده بود، اما کاروان ما تا یک هفته پیش از سفر نمیدانست که در این برنامه چه خواهد پوشید.
از دیگر اخبار مهم هفته پیش میتوان به دستور حسن روحانی رئیسجمهوری درباره آزمون استخدامی اشاره کرد. «شهروند» دراینباره نوشت: یکشنبهشبی که گذشت، یکی از پرخبرترین شبها برای حوزه زنان بود؛ خبرهایی که یکی از آنها از هیات دولت بیرون آمد و یکی از شورای نگهبان. یکشنبهشب گذشته، ساعت هنوز به نیمهشب نرسیده بود که کانالهای تلگرامی و سایتهای خبری پر شدند از یک خبر پرسر و صدا: «رئیسجمهوری به سازمان مدیریت و برنامهریزی دستور داد تا هنگام اطمینان از تامین حقوق زنان در فرصتهای شغلی، آزمون استخدامی به تعویق بیفتد و سهمیههای جنسیتی برای رعایت عدالت، اصلاح شود.» هنوز ساعتی از این خبر نگذشته بود که این بار از شورای نگهبان خبر رسید این شورا لایحه کاهش ساعت اداری زنان با شرایط خاص را به دلیل مغایرت با قانون اساسی رد کرده است؛ لایحهای که بعد از سالها و همین دو هفته پیش از مجلس به شورای نگهبان رفته و البته انتقادهایی را برانگیخت. دستور اخیر «حسن روحانی»، رئیسجمهوری اما روز گذشته بحث و نظرهای زیادی را به راه انداخت. ماجرای کمکردن سهمیه زنان در آزمون استخدامی دولت سال گذشته بود که به راه افتاد؛ وقتی مشخص شد ۸۲ درصد
از سهمیههای استخدام برای مردان در نظر گرفته شده است. بعد از آن، این موضوع نظرات زیادی را برانگیخت و معاون امور زنان رئیسجمهوری هم نسبت به این موضوع بهطور شدید انتقاد کرد و آن را تبعیض آشکار علیه زنان دانست. بعد از آن و امسال، باز هم این موضوع خبرساز شد؛ به طوری که در دفترچه راهنمای آزمون استخدامی دولت از مجموع سه هزار سهمیه استخدامی دولت در آزمون سال ۱۳۹۵، بیش از ۹۶۰ مورد فقط برای مردان و تنها ۱۵ مورد تنها برای زنان بوده و باقی سهمیهها نیز بهطور مشترک میان زنان و مردان در نظر گرفته شد. بعد از آن و بلندشدن صدای اعتراضها به این موضوع، شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری که قبلاً هم اعتراضات زیادی به این موضوع کرده بود، به اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری نامه نوشت و اعتراضش را بیشتر از همیشه نشان داد. «فضه پناهلو»، مدیرکل حوزه ریاست معاونت امور زنان ریاستجمهوری هم به «شهروند» گفت که دستور رئیسجمهوری برای به تعویق افتادن آزمون استخدامی به دلیل نامهنگاریها و پیگیری با معاون اول رئیسجمهوری اتفاق افتاده و از این به بعد سازمان مدیریت پیگیر این ماجرا خواهد بود.
«شرق» در ادامه بررسی علت مرگ کیارستمی به گفتوگو با پزشک فرانسوی او پرداخت. در بخشی از این گفتوگو با عنوان «شما تنها نیستید» میخوانیم: «بیمار در حقیقت نه یک بار، بلکه دو بار دچار هماتوم (جمعشدن خون در بخشی از بدن) در مغز شده بود. بار نخست که دقیقاً مشخص نیست در چه زمانی اتفاق افتاده بود، عواقب خطرناکی نداشته. این هماتوم را ما پیش از وقوع هماتوم دوم در سیتیاسکن دیده بودیم؛ اما دلیل فوت او هماتوم دوم در نیمه دیگر مغز بود. یعنی او دو هماتوم داشت و ادامه حیات با این دو هماتوم امکانپذیر نبود. گرچه بعضی از هماتومها به سادگی درمان میشوند، در این مورد بهترین اتفاقی که میتوانست برای بیمار بیفتد، این بود که او تا سالها زندگی نباتی کند...»
افزایش آمار مرگ و میر ناشی از تریاکهای سربدار
هفته پیش عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکیقانونی نسبت به افزایش آمار مرگ و میر ناشی از مصرف تریاکهای سربدار هشدار داد و از بیمارستانها خواست مرگهای در پی مسمومیت با سرب را حتماً به پزشکیقانونی اطلاع دهند. به گزارش «ایسنا» محمدرضا قدیرزاده، با اشاره به آمار مسمومیتها و همچنین موارد فوتی ناشی از مصرف تریاک سربدار اعلام کرد: با توجه به اینکه بیشترین مواد مصرفی در کشور را برابر آمارها همچنان مخدر تریاک شامل میشود، متاسفانه در ماههای اخیر شاهد افزایش مسمومیت با سرب در میان مصرفکنندگان این مواد بودهایم. او با بیان اینکه این مسمومیت متعلق به نقطه خاصی از کشور نبوده و در بسیاری از مناطق احتمال وقوع آن وجود دارد، گفت: ضعف و بیحالی، دردهای استخوانی، ضعف عضلانی، یبوست، درد شکمی و... از علائمی است که مصرفکنندگان تریاکهای سربدار ممکن است به آن دچار شوند، اما با توجه به اینکه تمامی این علائم غیراختصاصی بوده و ممکن است در مورد دیگر بیماریها نیز صادق باشد، این افراد با مراجعه به پزشک عمدتاً متوجه مشکل خود نشده و حتی برخی پزشکان نمیدانستند علت آن مصرف تریاک سربدار است. این عضو گروه مطالعات
اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکیقانونی با بیان اینکه متاسفانه عدهای از این افراد تحت عنوان عمل آپاندیس به اتاق عمل نیز اعزام شدهاند، خاطرنشان کرد: در بررسی مواردی که به پزشکیقانونی ارجاع شده بود، متوجه شده بودیم که مصرف طولانیمدت تریاک و همچنین مصرف تریاک سربدار باعث این مسمومیت شده است. قدیرزاده درباره اینکه آیا مسمومیت با تریاک سربدار حتی با یکبار مصرف نیز رخ میدهد اظهار کرد: گرچه ممکن است به دلیل وجود مقادیر زیادی سرب در تریاک این اتفاق رخ دهد، اما عمده مسمومیتها درباره افرادی بوده که تریاک را به شکل خوراکی مصرف کرده و سابقه مصرف ۱۰ تا ۱۵ سال داشتهاند، البته این آمار در ماههای اخیر افزایش یافته که شاید دلیل آن ورود محمولهای از تریاکهای سربدار به کشور باشد. او با بیان اینکه داروهای دفعکننده سرب نیز مدتی نایاب شده بود، خاطرنشان کرد: افزایش میزان مراجعات و همچنین کمبودن داروی دفعکننده سرب از دیگر دلایلی بود که باعث شده بود دچار مشکل شوند، اما متاسفانه در ماههای اخیر حتی مواردی از مرگ بر اثر مصرف تریاک سربدار نیز گزارش شده است. عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکیقانونی با بیان اینکه در
حال حاضر آماری از مسمومیت در پی مصرف تریاکهای سربدار در بسیاری از شهرستانها در دست نیست، گفت: همانطور که گفتم، با توجه به علائم غیراختصاصی این مسمومیت، در بسیاری از موارد مشخص نمیشود که مسمومیت یا فوت به دلیل مصرف این ماده بوده است.
واکنش طنز کاربران شبکههای اجتماعی به اظهارنظر یک مدیر
اظهارنظر عجیب یکی از مدیران دولتی، با واکنش طنزآمیز کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شد و به خلق هشتگی رسید که از نظر عریض و طویل بودن، در نوع خود کمنظیر است؛ #به#اندازه#کافی#بیان#شده#است#و#دردی#را#دوا#نمیکند!
به گزارش «تابناک»، ساعاتی پس از آنکه مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبتاحوال کشور درباره بیفایده بودن ارائه آمار طلاق در کشور سخن گفت، این خبر در صدر توجه کاربران شبکههای مجازی قرار گرفت و از دل آن هشتگی بیرون آمد که دستمایه انتشار مطالبی در این خصوص شده است. مطالبی که تلاش دارند به زبان طنز بیفایده بودن ارائه آمارهای ناخوشایند را یادآور شده و به نوعی، به اظهارنظر این مدیر دولتی خرده بگیرند.
علیاکبر محزون در تشریح چرایی اتخاذ این تصمیم به ایسنا گفته است: یکی از دلایل بیان آمار، اطلاعرسانی به خانوادهها درباره اتفاقات در سطح کلان است، علاوه بر آن، این افراد متوجه میشوند که تصمیمهای فردی آنان چه تاثیری میتواند بر وضعیت کشور بگذارد. او در ادامه، اطلاع یافتن برنامهریزان از آمارها را بخش دیگری از دلایل اعلام آمارها خوانده و افزوده: برنامهریزان باید از آمار اطلاع یابند و میتوانند اقدامات عملی را بر اساس آمار در دستور کار خود قرار دهند. تاکنون در زمینه آمار طلاق به اندازه کافی هشدار داده شده است؛ تکرار مکررات ممکن است آسیب به وجود آورد و ما از آن پرهیز میکنیم. هر وقت کارهای عملی در زمینه کاهش طلاق انجام شود ما اثربخشی برنامهها را به اطلاع میرسانیم. بدین ترتیب مدیرکل اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبتاحوال کشور، خبر از توقف رسمی اعلام آمار طلاق توسط سازمان متبوعش میدهد تا به نوعی سوژه کاربران فضای مجازی شود؛ کاربرانی که مدعی هستند با تکیه بر استدلال این مدیر، میبایست از ارائه تمامی آمارهای ناخوشایندی که اثربخش نبودهاند نیز خودداری کرد. به عنوان مثال، آمار آلودگی هوا، گرد و غبار در شهرهای
غربی، جنوب غربی و جنوبی کشور، بحران کمآبی، کمبود برق در فصول گرم و گاز در فصول سرد، آمار جانباختگان سوانح جادهای، بیکاری، خودکشی، دزدی و دیگر بزههای اجتماعی و حتی مواردی مانند ترافیک جاده چالوس و یکطرفه شدن آن در تعطیلات انتهای هر هفته! کار تا آنجا بالا گرفته که تصاویری با این محتوا نیز تولید شده و در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. همه با این مضمون که ارائه آمار دردی را دوا نمیکند و به اندازه کافی بیان شده است؛ استدلالی عجیب که بر مبنای آن میتوان ارائه هر آماری را بیفایده خواند و حتی اعلام جمعیت کشور، آمار بیسوادها، میزان رفاه و دیگر آمارهای کلیدی را نیز عبث توصیف کرد!
پس از این تحولات سازمان ثبتاحوال از تصمیم خود برگشت و اعلام کرد، مجدداً آمار طلاق را اعلام میکند.
جاده در تسخیر «افغانبر»ها
«فرهیختگان» در گزارشی به قاچاق افغانستانیها در ایران پرداخت. در بخشی از این گزارش آمده است: کوههای اطراف را با دست نشان میدهد؛ کوههایی که برای عبور از آنها سختی زیادی کشیده بود و مجبور شد برای رسیدن به مرز ایران از کنار جنازه همشهریهایش رد شود و حتی برای خداحافظی با آنها هم لحظهای صبر نکند. کوههایی که گرما و آفتاب 55 درجه مرز، داغترش کرده بود: «این کوهها هم پل رسیدن به آرزوهایمان است، هم قتلگاهمان.» میگوید: «همه ما وقتی پا در این سفر میگذاریم، میدانیم ممکن است هرگز خانوادههایمان را نبینیم و شاید هم با کار کردن در ایران و اروپا زندگی خانوادههایمان را بهتر کنیم.» «چشمبادامیهای افغانستانی» آرزوهایشان را با گذشتن از کوه و کمرهای مرز سیستان و بلوچستان میسازند؛ کوههایی که شاید بهترین قسمت سفرشان باشد و بعد از آن باید در ماشینهای مختلفی مخفی شوند تا جادههای مرزی را رد کنند. جاده سراوان را به سمت مرز پاکستان طی میکنیم؛ در جادهای که آسفالت تکهتکهشدهاش اجازه نمیداد با سرعت زیاد حرکت کنیم. خودروهای هایس را میبینیم که هر کدامشان بیش از 20 افغانستانی را پشت ماشینسوار کردهاند و با سرعت
زیاد پشت سر هم حرکت میکنند؛ ماشینهایی که رانندههایشان با پارچههایی صورتشان را پوشاندهاند و به هیچچیزی جز پلیس و بپاها در جاده توجه نمیکنند و با سرعت هرچهتمامتر در حرکتاند. ماشینهای افغانبرها، عضو ثابت روستاهای مرزی سراوان هستند. شهر گشت، روستای کوهک، جاده شهر گشت به سراوان هر روز خودروهای افغانبر به خود میبینند و بپاهای بین جاده را. داستان افغانبرها و افغانها ماجرای جدیدی نیست. سال گذشته بود که پژو 405 در یکی از جادههای مرزی آتش گرفت و تعداد کشتههای آن به جای پنج نفر 18 نفر بود و معلوم شد خودرو، افغانبر بوده که فقط در صندوقعقبش چهار افغانستانی جا داده شده بود.... بعد از حرکت از جاده اصلی سراوان به سمت مرز پاکستان، از وسطهای جاده ماشینهای افغانبر را میتوان دید. تقریباً 30 کیلومتر مانده به مرز دیگر هیچ ماشینی دیده نمیشود. همه ماشینها انگار دود میشوند و میروند هوا. اما اگر به اطراف جاده، که تا چشم کار میکند بیابان و خشکی است، دقت کنید جادههای فرعیای را میبینید که بر اثر رفت و آمد ماشینها به وجود آمده است. یکی از جادههای فرعی را که به مرز پاکستان نزدیکتر و تقریباً آخرین نقطه
استان سیستان و بلوچستان است، به سمت کوههایی که افغانها باید از آن عبور کنند تا به سیمخاردارهای مرز ایران برسند، میرویم. در این هنگام افغانهایی را میبینیم که در گروههایی ایستادهاند تا ماشینهای مخصوصشان بیایند دنبالشان.
دیدگاه تان را بنویسید