درباره حضور سریال شهرزاد در شبکه نمایش خانگی
وقت تنگ است
توسعه شبکه نمایش خانگی در ایران در شرایطی در حال تحقق است که اساساً این نوع از توزیع محصولات تصویری در بازار عرضه جهانی غالباً در خصوص فیلمهای سینمایی تعریف شده و ادامه یافته است.
توسعه شبکه نمایش خانگی در ایران در شرایطی در حال تحقق است که اساساً این نوع از توزیع محصولات تصویری در بازار عرضه جهانی غالباً در خصوص فیلمهای سینمایی تعریف شده و ادامه یافته است. به عبارتی تولیدکنندگان و توزیعکنندگان مجموعهها و سریالهای تلویزیونی بخش خصوصی در این حیطه کمتر ورود کرده و از امکان تلویزیون کابلی (Cable TV) که دهههاست اصلیترین مسیر ورود به بازار نمایش (Business Show) محسوب میشود، بهره برده و میبرند. این تکنولوژی در دهه اخیر با توجه به سرعت پیشرفت فناوری ارتباطات و دسترسی بیشتر و سریعتر به اینترنت، به تکنولوژی «تلویزیون با پروتکل اینترنتی» یا IPTV و نیز دریافت و تماشای تلویزیون به ازای درخواست یا VoD تغییر و توسعهیافته است.
در ایران با توجه به ملاحظات قانونی در خصوص تاسیس شبکههای تلویزیونی کابلی، پس از مدتها انفعال این خلأ توسط شبکه نمایش خانگی پر شد و امکانی که برای درآمدزایی بیشتر فیلمهای سینمایی طراحی شده بود به بستری برای تولید و توزیع مجموعههای تلویزیونی نیز تسری داده شد. محرک اولیه در این حوزه سختگیری مدیران تلویزیونی بود که به عرضه گسترده سریال «قهوه تلخ» در بازار نمایش خانگی که تحت مدیریت مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، انجامید و سپس با مجموعهها و برنامههای متنوعی به شکل جنگ، طنز، شوخی با هنرمندان و در مواردی برنامههای کپیشده از نمونههای موفق خارجی ادامه یافت. امکانی که گاه به سود و گاهی به ضرر متولیان تمام میشد. اما از آنجا که چند شرکت معدود دستاندرکار این بخش بودهاند در مجموع پروژههایشان تراز مالی مثبتی را نتیجه داده است که این از روند ادامه فعالیتشان قابل پیشبینی است.
حال در شرایطی که تغییر و توسعه فناوری ارتباطات تماشای تلویزیون به شیوه VoD را ناگزیر مینمایاند و با در نظر داشتن این مهم که ما در کشورمان تجربه تلویزیون کابلی نداشتهایم تا بر اساس تقاضا و گرایشهای عام و گسترده داخلی -که تاکید میکنم متفاوت از عوامزدگی است- تولید محصولات نمایشی و مجموعهسازی صورت پذیرفته باشد و نیز علاوه شدن حفظ حرمتها و محذوریتهای نمایشی، شبکه نمایش خانگی که اکثر تولیدات آن توسط بخش خصوصی روانه این بازار شده است عرصه مناسبی شده تا در فرصت باقیمانده دستاندرکاران این بخش بتوانند به دستاوردها و نتایج مطلوب برسند که وقت تنگ است.
«شهرزاد» تازهترین تجربه بخش خصوصی در زمینه تولید سریال برای توزیع در شبکه نمایش خانگی است و با آنکه بخش خصوصی تولید محصولات نمایشی، عموماً از گردش مالی کمی برخوردار است و تلاش میشود در اینگونه محصولات، تولید ارزانتری مد نظر قرار گیرد؛ مجموعهای که برشی مهم از تاریخ معاصر کشور در ابتدای دهه 30 را به عنوان بستر رویدادهای خود انتخاب کرده لاجرم خود را با یک طرح تجاری (Business Plan) دقیق آماده کرده تا با گردش مالی مبتنی بر بازگشت سرمایه به شیوه فروش نقدی بتواند از پس این مهم برآید.
گذشته از بحث اقتصادی انتخاب حسن فتحی کارگردان نامآشنای مجموعههای تلویزیونی پرمخاطب اما باکیفیت به عنوان نویسنده و کارگردانی آزموده ضریب خطای محاسبات را پایین آورده و همکاری او با نغمه ثمینی نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس گزیدهکار ترکیبی را فراهم آورده تا اگر قسمت اول این مجموعه را «Pilot» آن محسوب کنیم -چون در ایران پایلوتسازی یا قسمت صفرسازی و نمونهسازی برای یک مجموعه رایج نیست- با پایلوتی مواجهیم که با ریتمی مناسب در روایت ماجرای کودتای 28 مرداد و قصه سه خانواده درگیر در آن به سرعت و با اطلاعاتی کامل مخاطب را در جریان وقایع، مناسبات این خانوادهها و شخصیتها باهم و ارتباطات میان کاراکترها با وقایع قرار داده و مخاطب را برای پیگیری قسمت بعدی به خوبی آماده میکند. نکته مهمی که سالهاست در کمتر مجموعه تلویزیونی دیده شده است. همچنین به غیر از برخی صحنههای خارجی خیابانی که در شهرک سینمایی علی حاتمی تصویربرداری شده است بر اساس خبرها این مجموعه نزدیک به 120 لوکیشن داشته است که طی نزدیک به نه ماه تصویربرداری آن به طول انجامیده است. آن هم با این حجم از دکور، لباس، آکساسوار صحنه و... که با کمی انحراف از
موضوع اصلی مطلب این سوال در ذهن خطور میکند که چرا تولید مجموعههای تاریخی تلویزیون این قدر طول میکشد و هم بودجههای گزافی صرف آنها میشود. پاسخ لاجرم در برنامهریزی و کنترل طرح و پروژه است و نیز تفاوت استانداردهای تولید بین بخش خصوصی و دولتی را نشان میدهد. از این مهم نیز نباید غافل شد که بخشی از اعتماد خریداران به اینگونه محصولات به انتخاب هنرمندانی که با پروژه همکاری دارند برمیگردد که این مهم در «شهرزاد» نیز اتفاق افتاده و بازیگرانی چون ترانه علیدوستی یا جمشید هاشمپور که تاکنون در هیچ پروژه تلویزیونی حضور نداشتهاند، پذیرفتهاند در این مجموعه جلوی دوربین بروند. در مجموع تجربیاتی از این دست میتواند با حفظ مسیر درست و جلوگیری از افت کیفیت در قسمتهای بعدی و به ویژه بخشهای انتهایی اعتماد مخاطبان به این شبکه را بیشتر کرده تا انگیزه بخش خصوصی برای ساخت آثار باکیفیت برای عرضه در این شبکه بیشتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید