تاریخ انتشار:
مقاومت تهرانیها در برابر اندازهگیری گاز رادون
«رستاخیز» یکشبه توقیف شد
محسن سلیمانی مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران از احیای دریاچه هامون تا دو سال آینده با اجرای برنامه جامع مدیریتی برای این تالاب خبر داد. او علت وضع نامساعد کنونی دریاچه را مدیریت نادرست منابع آب در حوضه آبریز تالاب هامون دانست
با دستیابی ایران و قدرتهای جهانی به توافق در پرونده هستهای، در هفته پیش بخشهای غیرمرتبط به مسائل سیاسی و دیپلماسی رسانهها نیز به انحای مختلف وارد گود شدند و به بررسی پیامدهای این رویداد در حوزههای تخصصی خود پرداختهاند؛ از گشایشها در مسابقات دوستانه ورزشی بگیرید تا احتمال افزایش آمار اشتغال بانوان و ترمیم شاخصهای رفاه در این کهندیار.
در همین ایام در حوزه محیط زیست پس از اخبار متعدد ناراحتکننده از آتشسوزیهای گسترده در مناطق مختلف جنگلی و مراتع، خبری امیدوارکننده هم در رسانهها انتشار یافت. به گزارش «ایسنا» محسن سلیمانی مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران از احیای دریاچه هامون تا دو سال آینده با اجرای برنامه جامع مدیریتی برای این تالاب خبر داد. او علت وضع نامساعد کنونی دریاچه را مدیریت نادرست منابع آب در حوضه آبریز تالاب هامون دانست و افزود: بخشی از این مشکل متوجه کشور افغانستان است و بخشی هم ریشه در مدیریت نامناسب منابع آب در داخل کشور دارد و آب و هوا هم این مسائل نادرست مدیریتی را تشدید کرده است. در یک سال گذشته تلاش شده برنامه مدیریت جامع برای تالابها نوشته شده و سمت و سوی روند توسعه را در مدیریت منابع آبی منطقه هدایت و کنترل کند تا محوریت با تالاب هامون باشد؛ بهطوری که هرگونه توسعهای هم که در منطقه اتفاق میافتد محور آن، دریاچه هامون باشد. انشاءالله مردم استان سیستان و بلوچستان در سال 1396 چشمشان به دیدن سرچشمه زندگی در این منطقه یعنی دریاچه هامون روشن شود.
سیل غارتگر اومد
در حالی که ایرانیان یکی از داغترین تابستانهای چند سال اخیر را تجربه میکردند، مراکز هواشناسی از ورود سامانه جوی جدیدی به فضای ایران خبر دادند که موجب کاهش محسوس دمای هوا در روزهای پایانی تیرماه خواهد شد. این خبر برای بسیاری از شهروندان خوشحالکننده بود. با این حال پیامدهای تغییرات هواشناسی و تراژدی بهبار آمده در این فقره که در بخش عمده آن بینظمی دستگاههای مسوول نقش داشتند، خاطره تلخی را در ذهن بسیاری از شهروندان این کهندیار حک کرد.
«ایران» در یادداشتی به این مساله پرداخت و نوشت: «...باران شدید شامگاه بیست و هشتم تیر، خیلیها را غافلگیر کرد، خیلیها را خوشحال و خیلیها را هم داغدار.
کمتر پیش آمده بود که مردم تهران و مناطق اطراف، در روزهایی که علیالقاعده باید آفتاب بتابد و دمای هوا چیزی حدود 38 تا 40 درجه باشد (همواره پیک و بالاترین گرمای تهران از بیستم تیر تا دهم مرداد ثبت شده است)، به ناگاه ترنم باران را بر شهر و روستایشان لمس کنند و با دمایی روبهرو شوند که دمای استاندارد روزهای آخر شهریور است؛ شاید همین عنصر غافلگیری هم بود که خسارات فراوان جانی، مالی و طبیعی بر جای گذاشت و بارانی را که میشد خاطرهای خوش در اذهان ما باقی بگذارد، در تلخترین شکلش در تاریخ و در تقویم ثبت کرد و شاهد سیل ویرانگر در مناطقی چون جاده چالوس، کن و سولقان تهران، مناطقی در سوادکوه مازندران و مناطقی در پرور سمنان شدیم.»
در بخش دیگری از این یادداشت تاکید شده بود: «...سازمان هواشناسی کشور از اواسط هفته گذشته، پیشبینی دقیقی را برای کاهش دما و وقوع بارندگی برای روزهای ابتدایی این هفته ارائه داده بود؛ با نزدیک شدن به تعطیلات عید فطر، این سازمان بیست و ششم تیر یعنی 48 ساعت پیش از سیل ویرانگر در اطلاعیهای، از رگبارهای شدید، وزش باد و احتمال آبگرفتگی معابر عمومی در وبسایت رسمی خود خبر داد... واقعاً با وجود صدور این اطلاعیه آیا میتوان گفت که سیل ویرانگر یکشنبهشب پیشبینی نشده بود؟ آیا فکر نمیکنیم اشکال از ماست که پیش از سفر، پیشبینیهای هواشناسی را مرور نمیکنیم یا اگر میکنیم جدی نمیگیریم؟»
کمتر پیش آمده بود که مردم تهران و مناطق اطراف، در روزهایی که علیالقاعده باید آفتاب بتابد و دمای هوا چیزی حدود 38 تا 40 درجه باشد (همواره پیک و بالاترین گرمای تهران از بیستم تیر تا دهم مرداد ثبت شده است)، به ناگاه ترنم باران را بر شهر و روستایشان لمس کنند و با دمایی روبهرو شوند که دمای استاندارد روزهای آخر شهریور است؛ شاید همین عنصر غافلگیری هم بود که خسارات فراوان جانی، مالی و طبیعی بر جای گذاشت و بارانی را که میشد خاطرهای خوش در اذهان ما باقی بگذارد، در تلخترین شکلش در تاریخ و در تقویم ثبت کرد و شاهد سیل ویرانگر در مناطقی چون جاده چالوس، کن و سولقان تهران، مناطقی در سوادکوه مازندران و مناطقی در پرور سمنان شدیم.»
در بخش دیگری از این یادداشت تاکید شده بود: «...سازمان هواشناسی کشور از اواسط هفته گذشته، پیشبینی دقیقی را برای کاهش دما و وقوع بارندگی برای روزهای ابتدایی این هفته ارائه داده بود؛ با نزدیک شدن به تعطیلات عید فطر، این سازمان بیست و ششم تیر یعنی 48 ساعت پیش از سیل ویرانگر در اطلاعیهای، از رگبارهای شدید، وزش باد و احتمال آبگرفتگی معابر عمومی در وبسایت رسمی خود خبر داد... واقعاً با وجود صدور این اطلاعیه آیا میتوان گفت که سیل ویرانگر یکشنبهشب پیشبینی نشده بود؟ آیا فکر نمیکنیم اشکال از ماست که پیش از سفر، پیشبینیهای هواشناسی را مرور نمیکنیم یا اگر میکنیم جدی نمیگیریم؟»
عوامل رستاخیز دست به دامان روحانی شدند
هنوز ساعاتی از اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» در واپسین روز ماه رمضان نگذشته بود که با انتشار اخباری درباره اعتراضهای پراکنده نسبت به اکران این اثر، وزارت ارشاد از توقیف موقت آخرین ساخته احمدرضا درویش خبر داد. این توقیف واکنشهای زیادی را به همراه داشت. بهطور مثال در نخستین واکنشها هیات مدیره خانه سینما جلسهای برگزار کرد تا چند و چون وضعیت تعلیق اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» را بررسی و درباره یک واکنش صنفی تصمیمگیری کند. جدای از این گردهمایی صنفی، سینماگران واکنشهای جداگانهای نیز نسبت به این ماجرا داشته و اعتراض خود را نسبت به معترضان بیان کردهاند و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نسبت به کوتاه آمدن در برابر معترضان مورد نقد قرار دادهاند.
داریوش مهرجویی که روزگاری فیلم «سنتوری» او قربانی حاشیهها شده بود، در واکنش به توقیف اکران فیلم «رستاخیز»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را خطاب قرار داده و گفته است: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کشور تنها نهادی است که میتواند به یک فیلم مجوز نمایش بدهد و وقتی این مجوز صادر شد یعنی آن فیلم میتواند به نمایش دربیاید و باید هم نمایش داده شود. از طرف دیگر وزارت ارشاد باید از مجوزهایی که صادر میکند؛ حمایت کند و از فیلمسازانی که برای آنها مجوز صادر شده؛ دفاع کند نه اینکه همه را یک به یک به حال خود رها کند.» مهرجویی ضمن دفاع از فیلم «رستاخیز» گفته است: «یک فیلمساز کاربلد و خوشنام؛ فیلم سختی را کارگردانی کرده و ساخته است و مجوز لازم را برای اکران گرفته است، حالا نباید نمایش این فیلم تحت تاثیر اعتراضات خیابانی قرار بگیرد.» احمدرضا درویش نیز در دلنوشتهای این اقدام را «معاملهای کاملاً سیاسی» دانست. مدیران سازمان سینمایی که امیدوار بودند کوتاه شدن نسخه 210 دقیقهای به 127 دقیقه باعث مجاب شدن معترضان شود، تا پایان هفته پاسخی به این اعتراضها ندادند.
داریوش مهرجویی که روزگاری فیلم «سنتوری» او قربانی حاشیهها شده بود، در واکنش به توقیف اکران فیلم «رستاخیز»، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را خطاب قرار داده و گفته است: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کشور تنها نهادی است که میتواند به یک فیلم مجوز نمایش بدهد و وقتی این مجوز صادر شد یعنی آن فیلم میتواند به نمایش دربیاید و باید هم نمایش داده شود. از طرف دیگر وزارت ارشاد باید از مجوزهایی که صادر میکند؛ حمایت کند و از فیلمسازانی که برای آنها مجوز صادر شده؛ دفاع کند نه اینکه همه را یک به یک به حال خود رها کند.» مهرجویی ضمن دفاع از فیلم «رستاخیز» گفته است: «یک فیلمساز کاربلد و خوشنام؛ فیلم سختی را کارگردانی کرده و ساخته است و مجوز لازم را برای اکران گرفته است، حالا نباید نمایش این فیلم تحت تاثیر اعتراضات خیابانی قرار بگیرد.» احمدرضا درویش نیز در دلنوشتهای این اقدام را «معاملهای کاملاً سیاسی» دانست. مدیران سازمان سینمایی که امیدوار بودند کوتاه شدن نسخه 210 دقیقهای به 127 دقیقه باعث مجاب شدن معترضان شود، تا پایان هفته پاسخی به این اعتراضها ندادند.
«فرهیختگان» در این باره در یادداشتی با عنوان «کاش «رستاخیز» بانک بود!» نوشت: «...یکی از ویژگیهای حکومت اسلامی با قرائت رهبر فقید جمهوری اسلامی، حل بحث تزاحم آرای فقهی مجتهدان و مراجع عظام تقلید درباره مسائل مختلف از احکام شرع تا مسائل مستحدثه در جامعه اسلامی بوده است. به این معنا که همه مراجع، مجتهدان و... حق دارند چه در مباحث عامه و چه در مباحث فقهی، نظری کاملاً متفاوت با نظر حاکم اسلامی داشته باشند و مقلدان آنها نیز در این موارد میتوانند از نظر آنها پیروی کنند، اما نظر فقهی حاکم در جامعه، نظر فقیه عادل مقبول مبسوطالید است. باید این نکته را نیز مدنظر داشت که مراجع تقلید شیعه در هزار سال گذشته با وجود همه اختلافات نظری، کلامی و فقهی در اکثر قریب به اتفاق موارد با بردباری نسبت به اجتهاد دیگر علما برخورد کردهاند و به ندرت شاهد جدال و درگیری مقلدان مراجع مذهب امامیه با یکدیگر بودهایم. با توجه به نگاه ویژه مقام معظم رهبری به ساحت فرهنگ، بعید به نظر میرسد که ایشان از موضوع ساخت و اکران اثری چون «رستاخیز» بیخبر مانده باشند یا سازندگان این اثر و متولیان فرهنگ کشور از ایشان در اینباره استمزاج نکرده باشند.
این امر در کنار حضور یک مجتهد در راس دستگاه اجرایی کشور که زیردستان او حکم اکران این اثر را مهر کردهاند، نشان از آن دارد که دستکم از نظر فقهی در سطوح عالی نظام مخالفتی با اکران «رستاخیز» وجود نداشته است.
حال این پرسش مطرح میشود که چرا در مقابل چند اعتراض محدود این اثر از سینماها جمع شد. مطمئناً مراجع تقلید در حکومت اسلامی فرمان به اعتراض عمومی نمیدهند و تنها مقلدان خود را از تماشای این اثر منع میکنند، از شواهد امر برمیآید که اصلاً بعید نیست که برخی منتقدان دولت پس از موفقیت چشمگیر هستهای تلاش کردهاند از این موقعیت تنشی جدید علیه کابینه یازدهم و حسن روحانی برپا کرده و کلاهی از این نمد برای خود دستوپا کنند. با این حال باید تاکید کرد که عقبنشینی دولت در این زمینه ذهن بسیاری از علاقهمندان رئیسجمهور را با ابهاماتی مواجه کرده است. طبق نظر عموم فقهای شیعه، تقلید بر مجتهد حرام است، جناب حسن روحانی بهعنوان یک مجتهد نمیتواند به غیر از فتوای ولیفقیه، نظر فقهی دیگری را بر نظر خود رجحان دهد.
همگی آگاه هستیم که برخی از مراجع عظام تقلید به نظام بانکداری ایران، سود و تسهیلات آن ایرادهای زیادی وارد میکنند و برخی آن را مطابق شرع نمیدانند. مطمئناً بانکها و سیستم ربوی یا غیرربوی آنها در زندگی اقشار ملت بسیار بیشتر از «رستاخیز» یا «حضور یا عدم حضور بانوان در ورزشگاهها» و... موثر است. آیا میتوان به صرف اعتراض چند نفر از مقلدان این بزرگان سیستم بانکداری کشور را تعطیل کرد؟ آیا رئیسجمهور و اعضای کابینه حاضر میشدند در این زمینه به نظر چند معترض تمکین کنند؟ قاعدتاً این پرسش برای بسیاری از علاقهمندان به فرهنگ، خالقان و سرمایهگذاران بیپناه «رستاخیز» و... که روی امضا و تاییدیه دولتهای دهم و یازدهم حساب باز کرده بودند، نیز پیش آمده است. اینجاست که باید گفت: کاش «رستاخیز» بانک بود.»
حال این پرسش مطرح میشود که چرا در مقابل چند اعتراض محدود این اثر از سینماها جمع شد. مطمئناً مراجع تقلید در حکومت اسلامی فرمان به اعتراض عمومی نمیدهند و تنها مقلدان خود را از تماشای این اثر منع میکنند، از شواهد امر برمیآید که اصلاً بعید نیست که برخی منتقدان دولت پس از موفقیت چشمگیر هستهای تلاش کردهاند از این موقعیت تنشی جدید علیه کابینه یازدهم و حسن روحانی برپا کرده و کلاهی از این نمد برای خود دستوپا کنند. با این حال باید تاکید کرد که عقبنشینی دولت در این زمینه ذهن بسیاری از علاقهمندان رئیسجمهور را با ابهاماتی مواجه کرده است. طبق نظر عموم فقهای شیعه، تقلید بر مجتهد حرام است، جناب حسن روحانی بهعنوان یک مجتهد نمیتواند به غیر از فتوای ولیفقیه، نظر فقهی دیگری را بر نظر خود رجحان دهد.
همگی آگاه هستیم که برخی از مراجع عظام تقلید به نظام بانکداری ایران، سود و تسهیلات آن ایرادهای زیادی وارد میکنند و برخی آن را مطابق شرع نمیدانند. مطمئناً بانکها و سیستم ربوی یا غیرربوی آنها در زندگی اقشار ملت بسیار بیشتر از «رستاخیز» یا «حضور یا عدم حضور بانوان در ورزشگاهها» و... موثر است. آیا میتوان به صرف اعتراض چند نفر از مقلدان این بزرگان سیستم بانکداری کشور را تعطیل کرد؟ آیا رئیسجمهور و اعضای کابینه حاضر میشدند در این زمینه به نظر چند معترض تمکین کنند؟ قاعدتاً این پرسش برای بسیاری از علاقهمندان به فرهنگ، خالقان و سرمایهگذاران بیپناه «رستاخیز» و... که روی امضا و تاییدیه دولتهای دهم و یازدهم حساب باز کرده بودند، نیز پیش آمده است. اینجاست که باید گفت: کاش «رستاخیز» بانک بود.»
نوستالژی برای کمک به اماس
برای بسیاری از فوتبالدوستان دهههای 70 و 80 ایرانی مشاهده بازی ستارگان فوتبال جهان از قبیل لوئیس فیگو، روبرتو کارلوس و... از نزدیک یک رویا به شمار میآمد، با این همه هرچند دیر اما این رویا برای بسیاری از نوستالژیبازهای ایران در حال به تحقق پیوستن است. بنا به گزارش «ایلنا» در هفته پیش نشست خبری باشگاه ستارگان فوتبال ایران با حضور علی منصوریان و چند تن از هنرمندان ایرانی برگزار شد.
در این نشست اعلام شد که قرار است ستارگان سابق فوتبال دنیا برای دیداری خیرخواهانه به تهران سفر کنند. این دیدار قرار است ششم شهریورماه سال جاری برگزار شود. در بین فوتبالیستهای جهان که راهی تهران خواهند شد نام میشل سالگادو، لوئیس فیگو، روبرتو کارلوس، فابیو کاناوارو، گوتی، فرناندو هیرو، ویتور بایا، بودو ایگنر، پاتریک کلایورت، فرناندو مورینتس، مارسل دسایی، استیو مک منمن، ادگارد داویدز، کریستین کارمبئو و... دیده میشود. همچنین در بین ستارگان فوتبال ایران که قرار است به مصاف تیم ستارگان دنیا برود نام علی منصوریان، مهدی مهدویکیا، علی دایی، جواد نکونام، خداداد عزیزی، وحید هاشمیان و... دیده میشود. علی منصوریان درباره برگزاری این بازی نیز تاکید کرد: عواید این بازی خیرخواهانه نصیب بیماران اماس میشود و فکر میکنم که استادیوم آزادی به لحاظ گنجایش مناسب برگزاری این بازی باشد.
در این نشست اعلام شد که قرار است ستارگان سابق فوتبال دنیا برای دیداری خیرخواهانه به تهران سفر کنند. این دیدار قرار است ششم شهریورماه سال جاری برگزار شود. در بین فوتبالیستهای جهان که راهی تهران خواهند شد نام میشل سالگادو، لوئیس فیگو، روبرتو کارلوس، فابیو کاناوارو، گوتی، فرناندو هیرو، ویتور بایا، بودو ایگنر، پاتریک کلایورت، فرناندو مورینتس، مارسل دسایی، استیو مک منمن، ادگارد داویدز، کریستین کارمبئو و... دیده میشود. همچنین در بین ستارگان فوتبال ایران که قرار است به مصاف تیم ستارگان دنیا برود نام علی منصوریان، مهدی مهدویکیا، علی دایی، جواد نکونام، خداداد عزیزی، وحید هاشمیان و... دیده میشود. علی منصوریان درباره برگزاری این بازی نیز تاکید کرد: عواید این بازی خیرخواهانه نصیب بیماران اماس میشود و فکر میکنم که استادیوم آزادی به لحاظ گنجایش مناسب برگزاری این بازی باشد.
مقاومت عجیب تهرانیها در برابر اندازهگیری گاز «رادون»
پروژه اندازهگیری گاز رادون در ایران که از چند سال پیش در شهرهای مختلف کشور آغاز شده تا بر اساس آن نقشه رادون ایران تهیه شود، در تهران با شرایط عجیبی مواجه شده است. با وجود اینکه ساکنان دیگر شهرها، مشارکت بالایی در اجرای این طرح تحقیقاتی داشتند، تهرانیها اما اجازه نمیدهند دستگاههای اندازهگیری گاز رادون در خانههایشان نصب شود و در برابر اجرای این پروژه مقاومت میکنند. «شهروند» در گزارشی به این مساله پرداخت و نوشت:...«نرگس زارعدار»، مجری طرح اندازهگیری رادون در تهران میگوید: «انتظار نداشتیم در پایتخت که درصد بالایی از مردم تحصیلات دانشگاهی دارند با چنین بنبستی مواجه شویم. باورکردنی نبود اما مردم تهران نهتنها در برابر اینکه دستگاه اندازهگیری رادون در خانههایشان نصب شود، مقاومت میکنند بلکه تصورات عجیبی هم دارند.
درواقع به دلیل همین برداشتهاست که مقاومت میکنند...وقتی میگوییم برای اندازهگیری گاز رادون آمدیم، با تعجب میگویند: رادون؟ کار شما با انرژی هستهای ارتباطی دارد؟ حتماً برای ما خطرناک است... یا اینکه میگویند نکند این دستگاه از خودش انرژی متصاعد کند! یک عده قبول میکنند و روز بعد تماس میگیرند و میگویند نمیتوانند این دستگاه را نگه دارند. عده دیگری فکر میکنند این دستگاه ضبط صداست و صداهای آنها را در خانه ثبت و به جایی منتقل میکند.» از قرار معلوم تنها 300 خانوار تهرانی حاضر به همکاری در این پروژه شدهاند. نفس این رویداد میتواند موضوع مناسبی برای مطالعه کاهش سرمایه اجتماعی بسیاری از نهادهای دولتی در ایران باشد.
درواقع به دلیل همین برداشتهاست که مقاومت میکنند...وقتی میگوییم برای اندازهگیری گاز رادون آمدیم، با تعجب میگویند: رادون؟ کار شما با انرژی هستهای ارتباطی دارد؟ حتماً برای ما خطرناک است... یا اینکه میگویند نکند این دستگاه از خودش انرژی متصاعد کند! یک عده قبول میکنند و روز بعد تماس میگیرند و میگویند نمیتوانند این دستگاه را نگه دارند. عده دیگری فکر میکنند این دستگاه ضبط صداست و صداهای آنها را در خانه ثبت و به جایی منتقل میکند.» از قرار معلوم تنها 300 خانوار تهرانی حاضر به همکاری در این پروژه شدهاند. نفس این رویداد میتواند موضوع مناسبی برای مطالعه کاهش سرمایه اجتماعی بسیاری از نهادهای دولتی در ایران باشد.
دیدگاه تان را بنویسید