تاریخ انتشار:
از نقطه صفرمرزی تا دانشگاههای دولتی
درسهای «شهرزاد» به سیما
برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در هفته پیش نیز به مهمترین سوژه غیرسیاسی رسانههای کشور بدل شده بود. نمایشگاهی که برای نخستین بار در شهرآفتاب برگزار شد. با وجود برخی کاستیهای مکان جدید نمایشگاه، اکثر رسانهها از امکانات شهرآفتاب استقبال کرده و آن را گامی به پیش برای نمایشگاه کتاب تهران ارزیابی کردند.
یکی دیگر از سوژههای اصلی صفحات اجتماعی روزنامهها در هفته پیش بحث بیمه سلامت بود. طبق گزارش این رسانهها محمدجواد کبیر مدیرعامل بیمه سلامت با اشاره به بدهی ۶۵۰۰ میلیاردتومانی این سازمان از تشکیل کارگروهی به دستور حسن روحانی، رئیسجمهوری برای تامین منابع بیمه سلامت خبر داد. او با اشاره به میزان بدهیهای این سازمان در بحث بیمه سلامت تصریح کرد: «دو هزار میلیارد تومان از این بدهی مربوط به سالهای 13۹۲ و 13۹۳ است که به بدهیهای سازمان در سال 13۹۴ اضافه شده است. هزینه کسری سازمان بیمه سلامت در سال 13۹۴ حدود ۴۰۰ میلیارد تومان است. ۴۲ تا ۴۳ درصد منابع سازمان بیمه سلامت از طریق وزارت بهداشت تامین میشود و وزارت بهداشت هزار میلیارد تومان منابعی که باید به بیمه سلامت میداده را هنوز نداده است. اینکه رسانهها میگویند سازمان بیمه سلامت بدهکار است، باید گفت که در حقیقت بیمه سلامت از موسسات طلبکار بوده و از سوی دیگر منابع لازم برای ایفای نقش به سازمان بیمه سلامت پرداخت نشده است.» هنوز معلوم نیست این کسری قرار است از چه راهی تامین شود.
بحث مجادله ایران و عربستان درباره حج نیز در هفته گذشته ادامه داشت و از شواهد موجود بعید به نظر میرسد که امسال شاهد اعزام زائران ایرانی به حج تمتع باشیم.
ماجرای نوع برخورد عجیب یکی از مجریان سیما در برخورد با یکی از شرکتکنندگان در یک مسابقه تلویزیونی نیز در شبکههای اجتماعی و رسانهها به یکی از بحثهای داغ هفته پیش بدل شد. بحثی که با عذر بدتر از گناه این مجری - فرزاد حسنی- و صدا و سیما بیشتر مورد انتقاد مخاطبان و شهروندان قرار گرفت.
همچنین رسانهها خبر دادند پرونده خودکشی مرد 65سالهای که در نیمه اردیبهشت خود را روی پلی در خیابان میرداماد تهران حلقآویز کرده بود، هفته پیش برای رسیدگی به دادسرا ارجاع شد. در بازرسی بدنی از مرد میانسال دستنوشتهای پیدا شد که داخل آن نوشته شده بود: «آدرس من...در مسافرخانه کار میکنم. چشمهایم آبسیاه آوردهاند. هیچ جا را نمیبینم، چون نمیبینم خودم را میکشم.»
درسهای «شهرزاد» به سیما
دوشنبه هفته پیش مجموعه شهرزاد به ایستگاه بیست و هشتم رسید و سیزن نخستین این اثر حسن فتحی به پایان رسید. در این زمینه «خبرآنلاین» در یادداشتی نوشت: «...همزمانی پخش یک مجموعه پرخرج تلویزیونی با توزیع یک سریال در شبکه نمایش خانگی لطایف و دقایق زیادی را در خود نهفته دارد که اندکی تامل در آنها میتواند برای خیلیها عبرتآموز باشد به ویژه برای مدیران تلویزیون. تماشای تقریباً رایگان یک مجموعه تلویزیونی ظاهراً باید برای مردم راحتتر باشد اما مردم به دیدن این مجموعه چندان رغبت نشان نمیدهند اما در عوض به خود زحمت میدهند و هر هفته در یک روز خاص راهی مغازههای دور و نزدیک میشوند و پول میدهند و دیویدی یک سریال موجود در شبکه خانگی را میخرند. جالب اینکه هر دو سریال تقریباً یک دوره تاریخی را روایت میکنند... حسن فتحی چگونه توانست هنرمندانه از ضعفهای آشکار تلویزیون استفاده کند و سریالی موفق را روانه بازار کند. اگر در تلویزیون موسیقی اینقدر با محدودیت و ممنوعیت مواجه نبود. اگر طرح موضوع عشق در تلویزیون اینقدر با کجفهمی و کجسلیقگی مواجه نمیشد و مردم میتوانستند ارتباط عاطفی سالم و عاشقانه را در قاب تلویزیون به
تماشا بنشینند. اگر نام آوردن از مصدق در تلویزیون جرم محسوب نمیشد. اگر ادبیات معاصر در تلویزیون جزو محرمات به شمار نمیرفت. اگر سیاست صرفاً در تلویزیون در انحصار عده خاصی نمیبود. و اگر تلویزیون کمی با خودش و جامعه ایرانی صادقتر بود سریال شهرزاد به چنین توفیقی دست نمییافت. این حرفها به معنای انکار هنرمندی حسن فتحی نیست. او کارنامهای روشن دارد. هم در تلویزیون و هم در سینما. اما هنرمند در یک فضای تهی که اثر تولید نمیکند. او هوشمندانه به جامعهاش نگاه میکند و به قول یکی از هنرمندان این جامعه است که به هنرمند پیشنهاد و سفارش میدهد. در تلویزیون امکان اینکه پیشنهادات و سفارشات یک جامعه توسط یک هنرمند به تصویر کشیده شود وجود ندارد پس هنرمند راهی دیگر برای ارتباط با مخاطب برمیگزیند. راهی که نه شرع آن را ممنوع کرده و نه عرف و نه عقل و نه اخلاق.»
از نقطه صفرمرزی تا دانشگاههای معتبر
منطقه صفر مرزی، در یکی از مناطق محروم شرق ایران، در سیستان و بلوچستان، سراوان؛ جایی که هر ماه خبری به گوش میرسد از بازداشت قاچاقچی و اشرار مسلح و درگیری و مواد مخدر. در همین نقطه صفر مرزی، در سراوان، مدرسهای شبانهروزی هست که 250 دانشآموز دارد. «فرهیختگان» در گزارشی در اینباره نوشت: دانشآموزان این مدرسه که چند سال است بدون استثنا تمامشان در کنکور سراسری در دانشگاههای معتبر پذیرفته میشوند. داستان درسخواندن دانشآموزان محروم روستاهای اطراف سراوان در این مدرسه شبانهروزی زمانی جالبتر میشود که پذیرفتهشدگان دانشگاههای دولتی از این مدرسه، چند سال بعد به این مدرسه میآیند و بهطور رایگان برای هممحلیهایشان کلاس کنکور برگزار میکنند. نظرمحمد اربابی، معلم و مدیر مدرسه پسرانه نمونه دولتی شهید مطهری سراوان در این باره تاکید دارد: «پنج سالی است که مدیریت این مدرسه را به عهده دارم؛ مدرسهای که با تمام کمبودها هرساله قبولی صد درصد در کنکور را دارد.... دانشآموزان مدرسه ما با تمام کمبودها و نبود کلاسها و استادان تخصصی کنکور هرساله در کنکور قبول میشوند. دانشآموزانی داریم که در حال حاضر در دانشگاه امیرکبیر
و شهید بهشتی در حال تحصیل هستند. البته برای پیشرفت آنها باید در دانشگاه هم از آنها حمایت شود.» به گفته اربابی، دانشآموزان سراوان در سختی زیادی درس میخوانند، کسانی که تنها میتوانند در مدارس دولتی درس بخوانند چون پولی برای پرداخت شهریه ندارند، با تمام کمبود امکانات وارد دانشگاه میشوند، حتی فارغالتحصیلهای سالهای گذشتهمان میآیند و برای کنکور با آنها کار میکنند. این تجربه میتواند الگوی خوبی برای بسیاری دیگر از مناطق محروم کشور شود.
هیس! سکوت ندا را بشنوید
ماجرای تعرض جنسی یک معلم به دانشآموز خود در استان زنجان، هفته پیش نیز مورد توجه رسانهها قرار داشت. «قانون» در این باره نوشت: ««معلم متعرض، تعلیق از کار شده است تا دادگاه تکلیف او را مشخص کند.» این موضع مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان در قبال حادثه تلخ تعرض به کودک 9ساله زنجانی است. «مرتضی تمجیدی» به «قانون» گفت شکایت خانواده دانشآموز 9ساله در دادسرای زنجان در حال پیگیری است و تا زمان رای دادگاه، معلم خاطی در مدرسه فعالیت نمیکند! فاجعه تجاوز معلم به دانشآموز مدرسه ابتدایی روستای دزینهرود بعد از تایید و تکذیبهای فراوان مسوولان استانی، اکنون وارد بررسیهای قضایی شده و این در حالی است که هیچکس حال امروز و فردای «ندا» را نمیبیند. کودک معصومی که قربانی هوسرانی معلم شد و آیندهاش را باخت. ندا، آن طور که بستگانش گفتهاند مدتها مورد آزارهای معلمش قرار گرفته بود اما همچون دیگر دختران و پسرانی که در کودکی مورد تعرض قرار میگیرند حرفی نمیزنند، ولی سرانجام بعد از سکوت سنگین چندماهه، در اسفندماه گذشته بغض فروخفتهاش ترکید و ماجرای تعرض معلم را به مادر و داییاش گفت تا پیگیریها از دستگاه قضایی و پزشکی
قانونی توسط خانواده آغاز شود. در حالی که با انتشار داستان تعرض به «ندا» در روزهای اخیر، افکار عمومی انتظار واکنش جدی مسوولان را داشت، اما همچون اتفاقهای مشابه گذشته که کودکان قربانی هوسرانی میشدند، این بار نیز حرفهای ضد و نقیض، داستان «ندا» را به حاشیه برده است. یک روز گفته شد معلم بازداشت است، روز دیگر گفتند با وثیقه آزاد شده، یک بار موضوع تعرض و تجاوز تکذیب شد، بار دیگر ... در این میان آنچه بیش از همه آزاردهنده است، بیتوجهی مسوولان و البته بخشی از افکار عمومی به آینده «ندا» و روزهایی که در پیش دارد، است. چنانچه مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان در پاسخ به این پرسش «قانون» که بعد از اطلاع از این حادثه، چه اقدامی انجام دادید و آیا با خانواده ندا و دانشآموز مدرسه دیدار داشتهاید، میگوید: خودم که دیدار نداشتهام، اما همکاران پیگیری داشتهاند و منتظر نظر دادگاه هستیم!»
محدودیتهای جدید برای توریستها در یزد
در حالی که در چند سال اخیر تلاش بر رونق و گسترش گردشگری بهعنوان یک صنعت پربازده بوده، چند روزی است خبرهایی منتشر شده که حکایت از ممنوعیت تردد اتوبوس گردشگران بعد از ساعت 19 در یزد دارد که البته واکنش مسوولان نسبت به این خبر متفاوت است. سیدمصطفی فاطمی، معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی استان یزد، این اتفاق را دلیل بر ممنوعیت تردد ندانست و به «انتخاب» گفت: «این اقدام از طرف شورای ترافیک و پلیس راهور صورت گرفته و مسوولیتش به عهده این دو نهاد است. این ممنوعیت شامل تردد در بعضی نقاط بافت تاریخی میشود و معاونت گردشگری هم بهطور دقیق نمیداند کدام نقاط را دربر میگیرد. درباره حل این وضعیت مکاتبههایی انجام دادیم اما درنهایت تصمیم با پلیس است.»
در همین زمینه محمد شاکریشمسی، فرماندار یزد، تصریح کرد: «مشکلی در تردد اتوبوسهای گردشگری بعد از ساعت 19 وجود ندارد اما با توجه به اینکه شهر یزد، شهری تاریخی است و معابر این شهر گنجایش اتوبوسهای بزرگ در ساعات اوج ترافیک را ندارد، باید از سد معبر در خیابانها جلوگیری شود... اتوبوسها اجازه رفتوآمد دارند و این خبر مربوط به توقفهای طولانیمدت در معابر و خیابانهاست.» چندی پیش، ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانان ایران، درباره این موضوع به «مهر» گفت: «در فروردینماه نامهای از سوی پلیس راهور ناجا در استان یزد دریافت شد که اعلام کرده بود تردد اتوبوسهای گردشگری تنها از ساعت ۷ صبح تا ۱۹ بلامانع است. این بدان معناست که توریست را در هتل زندانی کنیم و اجازه ندهیم از هتل برود جای دیگری شام بخورد یا در شب برای رفتن به مکانهای دیگر اقدام کند چون بعد از ساعت هفت شب اجازه خروجش را از هتل نمیدهیم.»
هجوم ایرانیها به اینستاگرام هنرپیشه هالیوودی
توجه لئوناردو دیکاپریو هنرپیشه مطرح هالیوودی به دریاچه ارومیه آنقدر عجیب و غیرمنتظره بود که ایرانیهای همیشه در صحنه را برای تشکر و اظهارنظر به صفحه اینستاگرام دیکاپریو کشاند.
به گزارش «خبرآنلاین» هفته پیش این برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در صفحه اینستاگرامش عکسی از کشتی به گل نشسته در بخش خشکشده دریاچه منتشر کرد و زیر آن به نقل از پایگاه جهانی هواشناسی نوشت: یک اسکله مخروبه در دریاچه خشکشده ارومیه در شمال غربی ایران. این بزرگترین دریاچه نمک در خاورمیانه است، اما در حال حاضر فقط پنج درصد از آب آن باقی مانده. از دو دهه پیش به دلیل تغییر آب و هوا، ساخت و ساز سد و کاهش بارندگی، دریاچه رو به خشکی رفته است.
همین توجه کافی بود تا ایرانیها برای اظهارنظر و تشکر به صفحه این بازیگر هجوم بیاورند و تا لحظه نگارش این گزارش بیش از ۵۰ هزار کامنت زیر این پست به ثبت رسیده که بسیاری از آنها توسط ایرانیها و حتی به زبان فارسی ثبت شده است! طبق بررسیها پست قبلی دیکاپریو دو هزار کامنت داشت ولی کامنتهای این پست هنوز ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید