شناسه خبر : 1698 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

فاطمه پاسبان: مازندران فقط گردشگری نیست بلکه امنیت غذایی است

نیازمند اقتصاد سبز هستیم

درحال حاضر 70 درصد آب بخش کشاورزی تلف می‌شود و در این بحران کم‌آبی در شمال کشور برای محصولات کشاورزی آب مورد نیاز تامین نمی‌شود. مازندران، گیلان و گلستان سه استان پررونق در تولید محصولات کشاورزی با کمبود آب مواجه شده‌اند و نگرانی از کاهش تولید محصولات کشاورزی بیش از پیش شده است. کاهش تولیدات محصولات کشاورزی و غذایی در این استان‌ها می‌تواند بخش قابل توجهی از سبد غذایی خانوارهای ایرانی را تهدید کند چرا که با کاهش برخی محصولات کشاورزی و غذایی در این استان‌ها و کم بودن واردات در کشور، امنیت غذایی مردم به خطر می‌افتد. فاطمه پاسبان -دکترای اقتصاد بین‌الملل و اقتصادسنجی- معتقد است این نه‌تنها در بخش تولید محصولات داخلی ایجاد مشکل می‌کند، بلکه زنجیره‌ای از تولیدکنندگان را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و اشتغال را با مشکل مواجه می‌کند. در ادامه گفت‌وگوی تجارت فردا با این کارشناس کشاورزی و صنایع غذایی آمده است.

***

در ماه‌های اخیر بحران آب در کشور به وجود آمده است و این امر بیش از هر چیز خود را در شمال کشور نشان داده است، حال این کم‌آبی تا چه اندازه بخش صنعت و کشاورزی را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟
اینکه ایران کشوری نیمه‌خشک است بر کسی پوشیده نیست و اطلاعات موجود از بارش‌ها نشان‌دهنده این موضوع است. اطلاعات موجود نشان می‌دهد میزان بارش سالانه در کشور حدود 250 میلیمتر و میانگین بارش باران در جهان حدود 850 میلیمتر است. این میزان بارش با حجم بالای مصرف در کشور نگران‌کننده است. ایران حدود یک‌سوم کمتر از بارش جهانی بارش دارد اما میزان مصرفش حتی بیش از نرمال است. در هشت سال گذشته کم‌آبی و بحران آبی در کشور بسیار بیشتر شده است. گرچه این کمبود بارش در سال‌های قبل هم وجود داشته است، اما این مساله در حال حاضر به معضل تبدیل شده است. باید توجه داشت که این مساله در حال حاضر برای امسال نیست و فقط شمال کشور را فرانگرفته است، بلکه این معضل همه شهرهای کشور را شامل می‌شود.
حال در زمانی این بحران بیشتر می‌شود که تامین آب روزانه با مشکل مواجه می‌شود. بنابراین آنچه باید بیش از این مورد توجه قرار گیرد، برنامه‌ریزی مصرف است و حتی در شرایطی به جای بهبود اوضاع کارهایی انجام دادیم که اوضاع را هم بدتر کرده است.
اما موضوع نگران‌کننده برای مازندران، این است که مازندران نه‌تنها محلی برای گردشگری نیست، بلکه برخی از مواد غذایی کشاورزی کشور از این منطقه تامین می‌شود و به همین خاطر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. حال نه‌تنها بخشی از مواد غذایی کشاورزی از این سه استان تامین می‌شود، بلکه درآمد این دو استان هم مورد اهمیت قرار می‌گیرد. به همین منظور اگر برای بارش‌های این مناطق برنامه‌ریزی نداشته باشیم، این استان‌ها بیش از این با مشکلات تولیدی کشاورزی و مصرفی همراه می‌شوند و جامعه و اشتغال را با مشکل مواجه می‌کنند. اکنون نیز به غیر از اینکه بحران آب بخش کشاورزی را تحت تاثیر قرار می‌دهد امنیت غذایی را نیز با مخاطره همراه کرده است، با وجود بحران آب در استان‌های شمالی کشور باید علاوه بر مشکلات گردشگری معیشت مردم روستاها و شهرهای این استان‌ها نیز مدنظر قرار گیرد.

با این اوصاف بیشترین تهدید کم‌آبی در شمال کشور متوجه بخش کشاورزی می‌شود، حال راهکار چیست؟
بله، مهم‌تر از دیگر بخش‌ها در استان‌های شمالی کشور، کشاورزی است که بیشترین تاثیر را بر سبد غذایی مردم و اشتغال می‌گذارد. با نبود و کمبود این بخش امنیت غذایی مردم به خطر می‌افتد. درحال حاضر این سه استان در کشور از اهمیت زیادی در این زمینه برخوردار هستند. گرچه هر استانی اهمیت ویژه‌ای در تامین مواد غذایی کل کشور دارد، اما این استان‌ها به ویژه مازندران بیشترین تامین‌کننده محصولات کشاورزی هستند. براساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران از ارزش‌افزوده کل کشور حدود 6/9 درصد متعلق به استان مازندران و 8/3 درصد متعلق به گیلان است و این آمار بیانگر نقش و اهمیت تولید محصولات کشاورزی است. بنابراین این استان‌ها نقش مهمی در بخش کشاورزی دارند و باید مورد توجه ویژه‌ای قرار گیرند.
حال اگر این استان‌ها دچار بحران شوند و تولیدی از سوی آنها صورت نگیرد، باید واردات را افزایش داد که مساله به نفع کشور و مصرف‌کنندگان نیست. همچنین اگر واردات هم به کشور به اندازه کافی صورت نگیرد، کشور با بحران غذایی جدی روبه‌رو می‌شود. طبق آمار موجود حدود 2/6 درصد نقاط بارور کشاورزی کشور مربوط به مازندران، حدود 3/2 درصد مربوط به گیلان و 9 درصد مربوط به استان گلستان است. به طور مثال تولید پرتغال در مازندران حدود 54 درصد است و در مجموع سه استان شمالی کشور حدود 61 درصد پرتقال کشور را تامین می‌کنند و این آمار بیانگر اهمیت بالای استان‌های شمالی کشور است. گرچه فقط این محصول تولید این استان‌ها نیست و از تولید پرتقال و نارنگی گرفته تا برنج و پرورش آبزیان از دیگر تولیدات این شهرهاست. بنابراین اهمیت کم‌آبی در این استان‌ها بیش از دیگر استان‌هاست و بحران کم‌آبی تهدیدی برای سبد غذایی کشور محسوب می‌شود. در سال 92 حدود 46 درصد تولیدات برنج کشور هم از این شهرها گزارش شده است و با کاهش حجم آب در این شهرها میزان تولیدات کمی نگران‌کننده می‌شود. با یک حساب سرانگشتی اگر این محصولات در کشور تولید نشود و تولید آن کاهش یابد، کشور با حجم زیادی واردات مواجه می‌شود و در مقابل آمار بیکاری افزایش می‌یابد. در این میان نیز تولیدکنندگان و افراد مرتبط با این صنایع که به عنوان زنجیره تولید مواد غذایی به یکدیگر متصل هستند، با مشکلاتی همراه می‌شوند. در ادامه قطع شدن یکی از این زنجیره‌ها می‌تواند در سبد خانوار ایرانی‌های تاثیر بسزایی داشته باشد. این امر نه‌تنها بر اقتصاد خانوار، بلکه در اقتصاد کل کشور خود را نشان می‌دهد.
به طور مثال در بخش آبزی‌پروری نیز این مسائل خود را نشان می‌دهد، آبزی‌پروری که بدون نیاز به دریا صورت می‌گیرد در صورت وقوع بحران کم‌آبی نیز کاهش پرورش و به عبارتی تولید این آبزیان صورت می‌گیرد. درحال حاضر مازندران و گیلان دارای رتبه اول آبزی‌پروری در کشور هستند که توجه نشدن به این موضوع بسیار خطرناک است.
همین امر در تولید گوشت، مرغ و دیگر مواد غذایی مورد نیاز مردم صدق می‌کند چرا که مازندران حدود هشت درصد تولیدات گوشت در کشور را به خود اختصاص می‌دهند. اما باید توجه‌ها به این استان‌ها بیشتر شود چرا که همین استان‌ها هستند که سهم بالایی در اقتصاد کلان دارند و باعث می‌شود هر ساله تعداد زیادی مسافر را به سمت خود جذب کنند. بنابراین اهمیت آنها قابل توجه است. با این وجود بحران کم‌آبی درکشور بیشترین تاثیرش را بر تولید مواد غذایی خواهد گذاشت.

به نظر شما علاوه بر مشکلاتی که در بخش کشاورزی ایجاد می‌شود، چه عوامل دیگری بر بحران آب کشور تاثیرگذار است؟
سه مشکل دیگر نیز در کمبود آب شمال کشور دخیل هستند. این مشکلات علاوه بر بخش کشاورزی به مشکل تغییر کاربری اراضی، کمبود آب‌های سطحی و نبود مدیریت صحیح مربوط می‌شود. یکی از مشکلاتی که در سال‌های اخیر شمال کشور را فراگرفته است، تغییر کاربری اراضی و زمین‌های شالیزاری به مناطق مسکونی است. مشکل اینجاست که این مناطق مسکونی نیز خود عامل مصرف بیشتر آب می‌شوند و در مقابل این تغییر اراضی مشکلاتی برای این مناطق ایجاد می‌کند که اولین مشکل آن کمبود آب است. مشکل دیگر در این زمینه کمبود آب‌های سطحی و مدیریت آنهاست. گرچه شمال کشور با وجود دریای خزر می‌تواند بخشی از نیاز آبیاری‌اش را برطرف کند، اما این استفاده بهینه از آب‌های سطحی صورت نمی‌گیرد و این امر بر این مشکلات می‌افزاید.

بحران آب در حال حاضر در بیشتر شهرهای کشور دیده می‌شود، برای خروج از این وضعیت و کنترل کردن وضع موجود باید چه راهکاری در نظر گرفت؟
این موضوع در همه شهرهای کشور وجود دارد. اما در شمال کشور که نعمتی همچون دریای خزر وجود دارد، مصرف بهینه و بهره‌برداری صحیح امکان‌پذیر است. این مشکلات در شرایطی می‌توانند با برنامه‌ریزی مناسب بهبود یابد.
اما یکی دیگر از مشکلات در بخش کشاورزی، نبود الگوی کشت در نظام کشاورزی است. برای همین هم کنترلی بر مصرف در این بخش صورت نمی‌گیرد. بنابراین مشکلات اقلیمی نیز بیش از پیش خود را نشان می‌دهد. این در حالی است که یکی دیگر از مشکلات موجود در این زمینه نبود برنامه آمایش سرزمین است که هنوز این برنامه مشخص نیست. حالا در شرایطی که هنوز برنامه مشخصی برای آمایش سرزمین وجود ندارد، چگونه می‌توان نحوه مصرف آب و بهبود مصرف را در کشور اجرایی کرد. در واقع چگونه می‌توان برنامه منطقه‌ای داشت و برنامه‌ریزی کرد تا براساس قابلیت‌های کشور، منابع استفاده شود. اینکه چگونه منابع را برنامه‌ریزی و از آنها بهره‌برداری کنیم بیشترین اهمیت را دارد که در حال حاضر بیشتر کشورها به این مهم دست یافته‌اند. بنابراین در این برنامه باید بدانیم هر شهری برای تولید محصولات و سهم خود چه مسوولیتی دارد و در حال حاضر چون مدیریت برنامه‌ریزی نداریم گاهی اوقات با چنین مشکلی مواجه می‌شویم.

مشکلات کشاورزی تا چه اندازه می‌توانند بخش کشاورزی کشور را تهدید کنند؟
در حال حاضر 70 درصد منابع آبی بخش کشاورزی تلف می‌شود و این آب‌ها روی زمین می‌ماند وحتی در مواردی به محصولات کشاورزی نمی‌رسد. اینها فقط بخشی از مشکلات کشاورزی است و باید با شناخت و آگاهی کامل به آنها رسیدگی شود. بنابراین باید این مشکلات را شناسایی و ارزیابی کرد و در نظر گرفت که تا چه اندازه می‌توانند برای کشور تهدید باشند.

با شرایطی که شما عنوان کردید،‌ راهکار این کم‌آبی در شمال کشور و بخش کشاورزی چیست؟
آنچه مسلم است، همکاری مردم و مدیریت صحیح از سوی دولت است که باید در کنار یکدیگر اجرایی شود، بنابراین لازم است اهمیت این موضوع بیش از هر زمان دیگری دیده شود. حال در بخش کشاورزی نیز باید برنامه‌ریزی و الگوی آبیاری جدی اجرا شود و در کنار آن موقعیت‌های آبی هر منطقه شناسایی شود. در این صورت است که تولیدات هم بر اساس نظم خاصی صورت می‌گیرد و بسته به نیاز و ظرفیت هر شهر تولیدکننده در نظر گرفته می‌شود. اما مشکلی که در کشور وجود دارد این است که در حال حاضر به غیر از رئیس سازمان محیط زیست کسی از اقتصاد سبز در کشور سخنی نگفته است، این در حالی است که هدف اقتصاد سبز همین برنامه‌ریزی بر پایه کمترین تجهیزات اما با هدف بیشترین تولیدات است. باید برای کشور آینده‌پژوهی صورت گیرد به گونه‌ای که شرایط اقلیمی مدیریت شود و دولت نیز دانش و شناخت کافی از منابع داشته باشد. در حال حاضر اقتصاد سبز در بیشتر کشورها مطرح است در حالی که حتی برخی مسوولان در کشور از این نام هیچ خبری ندارند. این درحالی است که در سایه این اقتصاد سبز می‌توان زندگی پیشرفته‌تری تجربه کرد. هوا، آب و همه منابع موجود در کشور باید با برنامه‌ریزی مصرف شوند و هر یک از ما سهمی در استفاده از آنها داریم. اما در ایران آنچنان که باید به این موضوع توجه نشده و از اشتغال سبز، بهره‌وری، تولید سبز و حتی انرژی سبز خبری نیست در صورتی که این عوامل می‌توانند بستر مناسبی برای تولیدات و منابع کشور فراهم کنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها