شناسه خبر : 15431 لینک کوتاه

خشونت با سلاح گرم؛ تخیلی که به واقعیت رسیده است

گلوله بیخ گوش جامعه

اوایل دهه اخیر درباره افزایش نزاع و درگیری‌های کلامی و لفظی در کوچه و خیابان و محل کار ابراز نگرانی می‌شد؛ روزهایی که بر اساس ورودی پرونده‌ها به پلیس و دستگاه قضا، کم نبودند صاحب‌نظران و جامعه‌شناسانی که شیب تغییر رفتار اجتماعی جامعه ایران از گذشت و مهربانی به نزاع و بدبینی را نیازمند توجه ویژه می‌دانستند. کمی بعد، ممنوعیت فروش سلاح سرد از چاقو و قمه گرفته تا پنجه‌بوکس و سایر ابزارآلات نزاع‌های فیزیکی، مطرح شد چراکه آمار جرح و قتل با این آلات، سیر صعودی نشان می‌داد.

دنیا عیوضی
اوایل دهه اخیر درباره افزایش نزاع و درگیری‌های کلامی و لفظی در کوچه و خیابان و محل کار ابراز نگرانی می‌شد؛ روزهایی که بر اساس ورودی پرونده‌ها به پلیس و دستگاه قضا، کم نبودند صاحب‌نظران و جامعه‌شناسانی که شیب تغییر رفتار اجتماعی جامعه ایران از گذشت و مهربانی به نزاع و بدبینی را نیازمند توجه ویژه می‌دانستند. کمی بعد، ممنوعیت فروش سلاح سرد از چاقو و قمه گرفته تا پنجه‌بوکس و سایر ابزارآلات نزاع‌های فیزیکی، مطرح شد چراکه آمار جرح و قتل با این آلات، سیر صعودی نشان می‌داد. حالا اما در روز روشن، سلاح گرم به دست می‌گیرند و خود قضاوت می‌کنند و حکم می‌دهند! اتفاقی که به سبب حساس بودن نهادهای متولی و خود جامعه نسبت به حمل و ریختن قبح رواج استفاده از سلاح گرم، بسیار معنادار به نظر می‌رسد و نوعی انتحار در ضاربان را نشان می‌دهد. آیا تسویه‌حساب‌هایی که عمده آنان منجر به قتل آن هم با سلاح گرم می‌شود، می‌تواند آژیر قرمز را برای جامعه ایران به صدا درآورد؟ صبح روز چهارشنبه 22 دی‌ماه، صدای شلیک‌های پی‌درپی در خیابان طالقانی اراک، ساکنان را به وحشت انداخت. اهالی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته و شرح ماوقع دادند. ماموران خود را به محل رساندند و تحقیقات کلید خورد. اما آن سوی اراک و دورتر از خیابان طالقانی، باز هم زنگ مرکز فوریت‌های پلیس به صدا درآمد. صدایی از پشت تلفن می‌گفت در خیابان دیگری، اعضای خانواده‌ای به رگبار بسته شده‌اند. اکیپی از ماموران هم به آدرس جدید مراجعه کردند. بررسی‌های پلیسی نشان داد دو خانواده‌ای که به رگبار بسته شده‌اند، نسبتی با هم ندارند اما یک اشتراک قابل توجه، آنها را هم ربط می‌دهد؛ نقش‌آفرینی در یک پرونده جنایی. فرضیه انتقام‌گیری، اولین و جدی‌ترین گزینه در این موارد است. بازپرس شعبه یکم دادسرای شهر اراک، تصویر واضح‌تری از ماجرا ارائه داد؛ متهم و برادرزاده‌اش سال گذشته در یک درگیری، جوانی را به قتل رسانده‌اند. متهم اصلی برادرزاده همین فرد اسلحه به دست بوده که همچنان در زندان به سر می‌برد. او بعد از آزادی با وثیقه 200‌میلیونی، سراغ ماموری رفته که در دستگیری او نقش داشته و او را به همراه خواهر، مادر و برادرش به رگبار بسته است. سپس به سراغ خانواده دوم که خانواده مقتول پرونده یک سال قبل بودند، رفته و پدر و مادر مقتول را به ضرب گلوله کشته است. از 4 تا 6 صبح، اراک صحنه تیراندازی فردی بوده که گویا بعد از آزادی، از سوی خانواده و بستگان به‌عنوان عامل ایجاد نابسامانی و مشکلات در خانواده سرزنش می‌شده و از سوی خانواده مقتول درگیری سال گذشته نیز بر خانواده آنها فشار وارد می‌شده که باید از شهر اراک کوچ کنند. داستان هولناکی است با اجزا و قضاوت‌های مختلف. مهم‌تر از آن، زمینه‌ها و عوامل چنین رویدادهایی است که از قضا دامنه آن در حال گسترش است. اما گزارش ما درباره افرادی است که با عبور از اقدامات قانونی، به سراغ اجرای آن می‌روند. ضعف در قوانین موجود و اطاله دادرسی، بر هم خوردن هرم رفتاری، روانی و اقتصادی جامعه و افزایش انگیزه برای خشونت‌هایی که شبیه بمب ساعتی می‌توانند به هر اقدام جنون‌آمیزی در جامعه بدون آستانه تحمل ما تبدیل شود، اسلحه را به دست افراد می‌چسباند! چه فرقی می‌کند قربانی در خیابان طالقانی اراک باشد یا خیابانی در تهران، آبادان یا هر نقطه دیگر؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها