حراج تهران و حیرانی مردمی که صفرها را میشمارند
شب میلیاردی
شب ۲۵میلیاردی پنجمین حراج تهران باز هم رکوردهای تازهای را در خرید و فروش آثار هنری جابهجا کرده است.
شب 25میلیاردی پنجمین حراج تهران باز هم رکوردهای تازهای را در خرید و فروش آثار هنری جابهجا کرده است. فروش 79 اثر در مجموع به قیمت 25 میلیارد و 362 میلیون تومان، فروش شش اثر بالای یک میلیارد تومان که چهار اثر آن به هنرمندانی تعلق دارد که در قید حیات هستند و فروش 54 اثر بالای 100 میلیون تومان بخشی از ارقامی است که در این حراج جابهجا شدند. اما باز هم گرانترین اثر هنری به فروش رفته در این مجموعه تابلویی در اندازه 120 در 180 سانتیمتری از مجموعه درختان سهراب سپهری بود که به رقم سه میلیارد تومان به فروش رفت. رتبه دوم گرانترین اثر باز هم مربوط به سهراب سپهری بود که یک میلیارد و 550 میلیون تومان بود.
با این همه حراج تهران و ارزشگذاریهایش، خریداران و دلالان و هنرمندان حاضر در حراج به سبب تازگی این موج تماشاچی از دور و بیرون از سالن را حیران میکنند. بحث بر سر رقمهایی است که احتمالاً تنها بخش اعظمی از مردم تنها در روزنامهها و خبرها با آن روبهرو شدهاند، اما حالا این ارقام برای تصاحب آثار هنری رد و بدل میشود که میگویند قرار است به در و دیوار خانههایی در شهر نصب شود یا به مجموعههایی از علاقهمندیهای مجموعهداران اضافه شود. با این همه در تحلیلهای اینسو و آنسو اشارههایی به حضور پرتعداد دلالان آثار هنری در این میان میکنند. اینکه تابلوهای مشخصی مدام در این حراجها دست به دست میشوند و هر سال به فروش گذاشته میشوند نشان از این میدهد که کار را یک مجموعهدار نخریده است بلکه آثار هنری بدل به کالایی در تبادلهای اقتصادی شده است. به نظر میرسد این کالایی شدن بیش از آنکه منجر به رشد اقتصادی باشد و پای مجموعهداران واقعی را باز کند بیشتر حول محور همان بدهبستانها میگذرد. حضورهای هماهنگشده برای بالا بردن قیمت یک اثر و شرکت گروهی در حراج، یکی از هراسهایی است که بزرگترین و معتبرترین حراجیهای دنیا
هم از آن رنج میبرند و نگرانش هستند. با این همه حراج تهران هنوز نوپاست و بعد از پنج دوره برگزاری تحلیل چندانی از چند و چون فضای حاکم بر آن، جایگاه اجتماعی و اقتصادی خریداران و حضور مجموعهداران بینالمللی در دسترس نیست. طی یکی دو سال اخیر کمتر صاحبان اثری بودند که در این حراجها حضور داشته باشند، تعداد چهرههای آشنا و متخصص بارها کمتر از خریداران ناشناس بوده. با این همه در همین عمر کم حراج تهران سوالهای بسیاری برای خوانندگان اخبار این حراج و علاقهمندان هنرهای تجسمی پیش میآید، اینکه چه کسی سقف این اعداد را تعیین میکند، معیارهای قیمتگذاری از کجا میآید و چطور با حضورهای هماهنگشده برای بالا بردن قیمت یک اثر در حراج مقابله میکنند؟ از همه اینها گذشته انتخاب آثار و نحوه گلچین کردن آنها بر چه اساسی است و چطور یک هنرمند میتواند اثرش را برای کارشناسی و قیمتگذاری و شرکت در این حراج ارائه کند. شاید حراج تهران اگر در سالهای پیشرو در فضایی شفافتر گام بردارد بتواند پاسخی برای این سوالها داشته باشد و دری بگشاید به سوی ورود این رقمهای هنگفت به بدنه هنرتجسمی ایران و رونق گرفتن گردش مالی. اما این روزها
همچنان رقمهای جابهجا شده در این حراج و رشد صعودی قیمت تابلوهای مشخصی که هر سال دست به دست میشوند شنوندگان اخبار حراج را تنها شگفتزده میکند و بس.
دیدگاه تان را بنویسید