شناسه خبر : 12460 لینک کوتاه

نگاهی به داوری آثار در جشنواره فیلم فجر

رویکردی که مشکل‌ساز شد

در چند دوره گذشته به طرح این موضوع پرداخته بودم اما به دلیل ضعف ساختاری عمده‌ای که در بدنه برگزاری جشنواره وجود دارد و طبعاً نمی‌تواند درمان جدی شود، توجهی به آن نشده است.

ابوالحسن داوودی/ فیلمساز
در چند دوره گذشته به طرح این موضوع پرداخته بودم اما به دلیل ضعف ساختاری عمده‌ای که در بدنه برگزاری جشنواره وجود دارد و طبعاً نمی‌تواند درمان جدی شود، توجهی به آن نشده است. مهم‌ترین مشکل جشنواره فیلم فجر در این بخش است که تعریف این جشنواره به عنوان یک مراسم تخصصی و سینمایی با یک مراسم آیینی و ملی و سیاسی درهم‌آمیخته است. بر همین اساس این دو تعریف از بعضی جهات با هم نمی‌خوانند. بدون اینکه بخواهم هیچ‌کدام از این دو را تخطئه کنم که به عنوان مثال اگر جشنواره فجر از دوران جشن‌های دهه انقلاب خارج شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یا اگر مستقل و خصوصی برگزار شود چه تبعاتی خواهد داشت؟ قطعاً به عنوان یک جشنواره تخصصی و مستقل سینمایی احتیاج به یک راهبرد ثابت و مانیفست اصولی دارد. مانیفستی که برای من به عنوان یک فیلمساز شفاف باشد و من را روشن کند که هدف از برگزاری این جشنواره چیست؟ رویکرد آن کدام است؟ و من هنرمند با شرکت در این رویداد هنری با چه دیدگاهی روبه‌رو خواهم بود؟ اگر فیلمی بسازم مورد پسند جشنواره فیلم فجر خواهد بود؟ این معرفه‌ها موتور محرک اکثر جشنواره‌های سینمایی روز دنیا هستند و در اهمیت و قدرت آنها نقش مهمی ایفا می‌کنند. مادامی که جشنواره فیلم فجر نتواند به این پرسش‌های اساسی پاسخ دهد شاهد بروز حواشی خواهیم بود.
دستیابی به پاسخ این پرسش‌ها حقوق هر فیلمسازی است که در جشنواره شرکت می‌کند. به طوری ‌که هنرمند از این طریق جنس سلیقه و سیاست قالب در جشنواره را می‌شناسد و راه‌های مقابله و مواجهه با آن را اعمال می‌کند. این مساله در جشنواره فیلم فجر به دلیل آمیختگی با جریان آیینی و سیاسی نه رعایت می‌شود و نه حتی امکان‌پذیر است. به‌زعم من این مساله یکی از نقصان‌های اصلی جشنواره محسوب می‌شود. تمام مشکلاتی که در این دوره جشنواره به وجود آمد کم و بیش در سال‌های قبل هم دیده می‌شد، اگرچه شاید غلظت آن به این اندازه نبود اما در دوره‌های گذشته هم نسبت به برگزاری جشنواره یا داوری‌ها اعتراض می‌شد. خیلی‌ها خودشان را محق و خیلی‌ها خودشان را مظلوم می‌دانستند و فکر می‌کردند در جانب آنها رعایت حق نشده است. اما امسال پدیده حواشی و حرف و حدیث از حد گذشت و شرایطی را به وجود آورد که فضا را برای همه به یک فضای چرک تبدیل کرد. فضایی که آزاردهنده شده بود.

نگاهی به بخش داوری
به نظر من نباید تمامی این حواشی را در بخش داوری آثار خلاصه کرد. داوری در هر جشنواره‌ای متکی به شخصی خاص نیست، متکی به رویکردی است که در آن جشنواره حاکم شده است. داوری جشنواره زمانی پیچیده خواهد شد که از ابتدا این مهم معلوم نباشد که داوران باید چه چیزی را داوری کنند. در جشنواره فیلم فجر در هر دوره تعدادی فیلم شرکت داده می‌شود، در یک دوره‌ای کارگردان اول داریم، در دوره‌ای دیگر سینمای تجربی داریم و در دوره‌ای همه این بخش‌ها با هم ترکیب می‌شود و طبعاً داوری این دوره ساده نخواهد بود.
البته نباید منکر خطاها و ضعف‌هایی که در بخش داوری اتفاق افتاد، شد اما باید توجه کرد ترکیب این اعضا در کنار هم نیازمند مدیریت و مانیفست و راهبرد مشخصی است که داوری را سمت‌وسو می‌دهد و به غنای آن می‌افزاید. به نظر می‌رسد جشنواره امسال فاقد این راهبرد بوده است. منظور من از این راهبرد، اهداف سیاسی و دولتی نیست، دقیقاً راهبرد تخصصی و راهبرد ساختاری لازم است. برای موفقیت جشنواره فیلم فجر باید ابتدا تحلیلی کلی و اصولی درباره سینمای ایران در نظر داشت و با این تحلیل کار را جلو برد. جشنواره فجر به هر حال خروجی کامل سینمای ایران است، در این شرایط طبیعتاً باید تحلیل کامل و کافی برای موفقیت در این رویداد فرهنگی به کار گرفت تا از فرصت‌های این ابزار هنری (جشنواره فیلم فجر) که محصولات سالانه سینمای ایران را هر سال به سال بعد منتقل می‌کند به درستی استفاده کرد. در صورتی که این راهبرد وجود نداشته باشد، نمی‌توان از داوری‌ها توقع داشت که بدون اشکال باشند.

برگزاری یک جشنواره با محوریت بخش خصوصی
در سینمای ایران بخش خصوصی سازمان‌یافته‌ای وجود ندارد. اگرچه در این زمینه به‌تازگی زیاد صحبت می‌شود و خود من هم بخشی از کارهایم را به واسطه بخش خصوصی تولید کردم. اما بخش خصوصی در سینمای ایران براساس چارچوب مشخص و مدونی فعالیت نمی‌کند که حال بتواند توان مدیریت جشنواره را هم داشته باشد. به‌عنوان مثال شاید تنها مصداق بارز بخش خصوصی سینمای ایران خانه سینماست که با برگزاری جشن سینما هر سال به هر حال به لحاظ بالقوه ثابت کرده که می‌تواند این نمایندگی را داشته باشد اما به لحاظ بالفعل این اتفاق نیفتاده است. شاید به دلایل غلبه تفکر سیاسی بر سینما این روند به شکلی پیش نرفت که خانه سینما و جشن سینما نماینده جریان سینمای مستقل یا سینمای بخش خصوصی باشد. بخش خصوصی در سینمای ایران تهیه‌کننده‌ای است که بین 90 تا 95 درصد سرمایه برای تولید فیلم می‌آورد و به نوعی تولید تک‌محصولی می‌کند. این افراد یک محصول در سال تولید می‌کنند و باید نتیجه محصول خود را ببینند و اگر سود کافی کرده باشند سراغ تولید مجدد می‌روند. در غیر این صورت امکان بقا نخواهند داشت. چگونه می‌توان از این بخش ضعیف توقع داشت که جشنواره برگزار کند. درحالی‌که اگر سینمای ایران سینمای صنعتی شود، مثل سینمای هالیوود و بالیوود و کمپانی‌ها در آن امکان فعالیت پیدا کنند -فارغ از اینکه فعالیت کمپانی‌ها خوب است یا نه- این امکان را به بخش خصوصی و سینمای مستقل می‌دهد که از شکل تک‌محصولی خارج شوند و بتوانند تولید بیشتری در طول سال داشته باشند و در بخش‌های زیربنایی مثل همین برگزاری جشنواره یا ساخت و ترمیم سالن‌های نمایش فیلم و بخش‌های دیگر هم سرمایه‌گذاری کنند.
فعالیت بخش خصوصی در سینمای ایران قطعاً در اقتصاد سینما نتیجه خوبی خواهد داشت اما وقوع این امر را نمی‌توان به این سرعت توقع داشت. به این دلیل که نیازمند ریل‌گذاری و جذب سرمایه‌گذاری سالم است. آمیختگی عرصه سیاست با سینما هر چقدر فاصله بیشتری پیدا کند، سینما به خیر بیشتری دست خواهد یافت. عمده‌ترین مشکلی که در سینمای ایران داریم غلبه تفکر سیاسی بر هنری است و از قدرت تفکیک این دو از هم در عرصه سینمای ایران کاسته شده است. تولید فیلم‌های سیاسی در سینما منظور من نیست، رویکردی که در تولید آثار، چگونگی اکران و توزیع آثار یا انتخاب آثار در جشنواره فیلم فجر وجود دارد است. در این زمینه هرچقدر این فاصله کمتر باشد سینما می‌تواند مستقل‌تر روی پای خودش بایستد. می‌تواند رابطه مستقیم‌تر و بدون واسطه‌تری را با مخاطب برقرار کند. ذات هنر برقراری ارتباط با مخاطب است و اگر به ذات هنر فارغ از جهت‌گیری سیاسی توجه شود قطعاً سینمای ایران پروبال بیشتری خواهد گرفت و حواشی‌های گاه و بیگاه آن هم کمتر خواهد شد. در چنین شرایطی می‌توان به گردش مالی سینما و بازار سودده آن امیدوار بود و سینماگران را در مسیر اقتصادی شفافی تصور کرد. این در حالی است که با تمامی این گمانه‌زنی‌ها غلبه تفکر سیاسی در سینمای ایران همچنان به قوت خود باقی است، تا جایی که در جشنواره فیلم فجر این امر مشکلات و حواشی زیادی را پدید آورد که هم سینماگران و هم مدیران سینمایی را آزرده‌خاطر کرد. اجماع سینماگران و مدیران سینمایی می‌تواند به بیشتر شدن این فاصله کمک کند و سینما را از ورطه دیدگاه‌های مختلف سیاسی نجات دهد و به ذات و جوهره اصلی هنر معطوف سازد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها