تاریخ انتشار:
غلامعلی حدادعادل از تغییر ماهیت شمال ایران ابراز نگرانی کرد
مرثیهخوانی برای دریاکنار
کوهها را سر تا پا، ویلا احاطه کرده. خانههایی با شیروانیهای قرمز و نارنجی و زرد که به سبزی درختان سر بریدهشده، فخر میفروشند. حتی نقاط صعبالعبور در ارتفاعات از هجوم ویلاسازان در امان نمانده است. دریا هم دارد جان میدهد از ازدحام ویلاها و آپارتمانهایی که راه نفسش را بریدهاند و فاضلابی که به خوردش میدهند
کوهها را سر تا پا، ویلا احاطه کرده. خانههایی با شیروانیهای قرمز و نارنجی و زرد که به سبزی درختان سر بریدهشده، فخر میفروشند. حتی نقاط صعبالعبور در ارتفاعات از هجوم ویلاسازان در امان نمانده است. دریا هم دارد جان میدهد از ازدحام ویلاها و آپارتمانهایی که راه نفسش را بریدهاند و فاضلابی که به خوردش میدهند. شمال ایران را چه شده است؟ چه کسی مسوول نابودی جنگلها، مراتع و زمینهای کشاورزی است؟ این روزها نه فقط فعالان محیط زیست که چهرههایی ازمیان سیاسیون نیز نگران عمیقتر شدن ترکی هستند که زیبایی این نگین سبز را مخدوش کرده است. آنگونه که «غلامعلی حدادعادل» در کسوت نماینده مردم تهران در پارلمان با نگارش یادداشتی از آنچه او «تاراج فضای سبز» خوانده، ابراز نگرانی کرده است. حدادعادل که به موجب سفر به استان مازندران از نزدیک وضعیت این استان را مشاهده کرده در یادداشت خود نوشته است«به طور کلی در بیشتر مناطق شمال کشور، در دهههای اخیر، بسیاری از فضاهای سبز به تاراج رفته و زمینهای کشاورزی نابود شده است. دریا، هم از چشم مسافران محو شده و هم دسترسی مردم عادی به دریا، که قدرت خرید ویلاهای کنار دریا را ندارند یا از
مزایای موسسات دولتی استفاده نمیکنند از بین رفته است. نابودی زمینهای کشاورزی همان دغدغهای است که مقام معظم رهبری بارها و از جمله در دیدار ماه مبارک رمضان همین امسال با هیات دولت، به تفصیل با رئیسجمهور و وزرا در میان گذاشتند و نسبت به آن ابراز نگرانی کردند.» او همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: «...احساس اینجانب به عنوان یک ایرانی این است که شمال کشور به علت هجوم گردشگران داخلی به سرعت قلب ماهیت میشود و گویی به جای آنکه سرزمین سرسبز و حاصلخیزی برای انواع تولیدات کشاورزی و محصولات طبیعی باشد قرار است به محل خوشگذرانی و استراحت عدهای از بیرون استانهای شمالی بدل شود. آهسته و پیوسته، بیآنکه همه احساس کنند، از روشنی روز به سوی تاریکی شب میرویم. هیچکس به فکر نیست و هیچکس مسوول نیست. پول و سودآوری بر همه چیز حکومت میکند. اینجانب، با احساس نگرانی و مسوولیت، خطاب به همه مسوولان ارشد و مدیران اجرایی در استانهای شمالی و نیز به همه نمایندگان محترم این استانها در مجلس شورای اسلامی و مسوولان دولتی مقیم مرکز، خاضعانه و دلسوزانه عرض میکنم که «أین تذهبون؟» آیا وقت چارهاندیشی و «عزم ملی» و «مدیریت
جهادی» فرا نرسیده است؟» انتشار این یادداشت را البته باید به فال نیک گرفت؛ اما این پرسش قابل طرح است که چرا کسانی که مسوولیت و اختیار جلوگیری از پیشروی جریان تخریب را داشتهاند، تاکنون در قبال فریاد استمدادطلبی کارشناسان و نهادهای مردمی سکوت اختیار کردهاند. به نظر میرسد حالا که گرد وغبار حاصل از تنشهای سیاسی سالهای اخیر فرو نشسته، گویی چشم سیاستمداران به روی برخی واقعیتهای تلخ مانند آنچه در شمال ایران به وقوع پیوسته، باز شده است. اگرچه که دیگر نه در زمینهایی که اکنون ویلا برآن سوار شده، کشت و زرع، جان دوباره خواهد گرفت، نه دریا از آلودگیهایش پاک میشود و حتی نه درختانی که به عمد سوزانده شدهاند در مراتع و جنگلها دوباره روییده خواهند شد. اما اگر وضعیت زیستمحیطی و کشاورزی استانهای شمالی ایران دیگر به شرایط 20 سال یا حتی 10 سال گذشته بازنمیگردد، دست کم میتوان از سرعت نابودی زمینهای کشاورزی و اکوسیستم این مناطق کاست.
دیدگاه تان را بنویسید