گفتوگو با سیدجمال ساداتیان تهیهکننده سینما درباره ساخت فیلمهای فاخر
بودجههای دولتی سینما را بدعادت کرد
در سالهای اخیر و به خصوص در دوران احمدینژاد، ساخت فیلمهای پرهزینه تحت عنوان فیلم فاخر از رشد قابل توجهی برخوردار شد، فیلمهایی که بهرغم هزینههای بسیاری که برای آنها شده بود چندان آثار خوبی از کار درنیامدند.
در سالهای اخیر و به خصوص در دوران احمدینژاد، ساخت فیلمهای پرهزینه تحت عنوان فیلم فاخر از رشد قابل توجهی برخوردار شد، فیلمهایی که بهرغم هزینههای بسیاری که برای آنها شده بود چندان آثار خوبی از کار درنیامدند. به نظر میرسد اولین بار طرح تولید فیلمهای فاخر توسط مدیرانی مطرح شد که میخواستند بودجه بیشتری به سینمای ایران تزریق کنند و تنها راه دریافت بودجه بیشتر، گویا از طریق ساخت فیلمهای فاخر امکانپذیر بوده است. از سوی دیگر هالیوود در سالهای اخیر تعداد قابل توجهی فیلمهای ضدایرانی ساخت که بازتاب بسیار منفی در میان ایرانیان داشت، از فیلم سیصد گرفته تا آرگو. اما مدیران سینما از سالها قبل تنها راه مبارزه با این فیلمها را ساخت فیلمهای فاخر دانستند. به همین دلیل ساخت فیلمهای فاخر و پرهزینه به شدت رونق گرفت. برای ارزیابی میزان موفقیت تولید فیلمهای فاخر سراغ سیدجمال ساداتیان رفتهایم که از تهیهکنندگان مطرح سینمای ایران است و تهیهکننده فیلمهای مهمی چون چهارشنبهسوری، به رنگ ارغوان، برف روی کاجها، آذر،شهدخت،پرویز و دیگران بوده است.
آقای ساداتیان وضعیت تولید فیلمهای فاخر را در سالهای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟ در سالهای اخیر انتقادات فراوانی به این پروژهها وارد شده است.
به نظرم دوستانی که پروژه تولید فیلمهای فاخر را پیریزی کردند باید بیایند توضیح دهند که چرا چنین پروژههایی را پیگیری کردند و بازخورد اجتماعی چنین پروژههایی چه بوده است؟ به نظرم تولید فیلمهای فاخر، به هیچوجه موفق نبوده است و من تولید فیلمهای فاخر را پروژهای شکستخورده میدانم. متاسفانه از اول انقلاب، شرایطی را فراهم کردیم که بودجههای دولتی را به سینما تزریق کنیم. بودجههایی که قرار بود به سینما کمک کند سینما را بد عادت کرد. متاسفانه هر سال هر مدیری که میآمد بیشتر پولها و هزینهها و بودجههای سینما را صرف فیلمهای فاخر کردند. متاسفانه در سالهای اخیر، پروژه تولید فیلمهای فاخر عملاً تبدیل به فیلمهایی شده که هزینه زیادی دارند. در واقع فیلمهای فاخر فیلمهایی هستند که پول زیادی در آن خرج میشود بدون اینکه به اهداف فکری که قرار بوده در آن مستتر باشد برسند. فیلمهای فاخر فیلمهایی بودند که قرار بوده بازار جهانی پیدا کنند و گردش مالی زیادی داشته
باشند. این فیلمها قرار بود بر اساس سلیقه و فرهنگ ایرانی بتوانند مخاطب جهانی را به سوی خود جلب کنند ولی همین فیلمها در ارتباط با مخاطب داخلی هم دچار مشکل شدند چه برسد به مخاطب جهانی. بخشی از این موضوع متاسفانه تقصیر خود اهالی سینماست.
چرا تقصیر خود اهالی سینماست؟
برای اینکه موضوعاتی مثل فیلم فاخر در سالهای اخیر، تبدیل به نوعی رانت یا چیزی شبیه گوشت قربانی شد. برخی سینماگران این تصور برایشان به وجود آمد که اگر بتوانند خود را به شعارهای ارزشی مدیران نزدیک کنند میتوانند به پولها و منابع مالی هنگفت پروژههای فاخر نزدیک شوند. به نظرم پروژه ساخت فیلمهای فاخر از اهداف اولیه خود دور شده است. اگرچه مسوولان در ابتدا با نیات خیرخواهانه، این طرح را پیریزی کردند اما طرح و پروژه فیلمهای فاخر باعث شد تا عدهای برای خود یک حق ویژهای قائل شوند.
به نظر شما برای اینکه بتوان از این وضعیت خارج شد چه باید کرد؟
به نظرم مدیران سینمایی در ابتدا باید یکی دو فیلمی را که به اسم فیلم فاخر ساخته شده بود از نظر میزان رضایت افکار عمومی و خبرگان سینما مورد ارزیابی قرار میدادند. طرح تولید فیلمهای فاخر به نظرم اصلاً طرح جالبی نبود. به اعتقاد من تا زمانی که سازمانهای دولتی چون حوزه هنری، فارابی، تلویزیون و...دارای بودجههای فراوان هستند به جای اینکه فیلمهای خوبی بسازند فیلمهای شعاری و سطحی میسازند. فیلمهایی که نهتنها مخاطب با آنها ارتباطی برقرار نمیکند بلکه برای بسیاری از مخاطبان دافعهبرانگیز است. اما این سازمانها با بودجههای دولتی فیلمهایی فاقد مخاطب میسازند که هیچ تاثیرگذاری ندارد. در همه جای دنیا سینما به حمایت نیاز دارد و دولت از طریق منابع مالی باید به سینمای جدی و سینمای صاحب اندیشه و تفکر کمک کند. اما نباید بر اساس شعار فیلم ساخت و باید برای تکنیک و... اهمیت ویژهای قائل شد. یک فیلم خوب سینمایی بر اساس تلاش همه عوامل اعم از کارگردان و بازیگر تا قصه و سوژه خوب و.... ساخته میشود. ولی در سالهای اخیر افرادی فقط با طرح شعارهای
ارزشی میخواستند فیلم بسازند بدون اینکه تخصص لازم را داشته باشند. آنها بدون اینکه توانایی ساخت فیلمهای خوبی را داشته باشند تنها بودجه بینالملل را حیفومیل کردند. در همه جای دنیا، دولتها از سینمای ملی خودشان حمایت میکنند؛ به خصوص در اروپا این حمایتها بیشتر است. برای اینکه بتوانند سینمای ملی خودشان را در مقابل سینمای آمریکا و هالیوود محافظت کنند. در این کشورها هم از طریق منابع مالی، به سینما کمک میشود و بودجههای قابل توجهی به سینما تزریق میشود.
در کشورهای دیگر وضعیت حمایت دولت از فیلمها چگونه است؟
در کشورهای اروپایی از فیلمهای با کیفیت خوب، حمایت مالی میشود و فیلمهایی که استاندارد لازم را رعایت کنند منابع مالی لازم به آنها داده میشود. ولی در اینجا بر اساس قابلیتها یا تواناییهای تهیهکننده و کارگردان به فیلمها بودجه و منابع مالی داده نمیشود بلکه بر اساس تعلقی که یک کارگردان یا تهیهکننده به جناح فکری خاصی دارند به آنها بودجه داده میشود. اصولاً این نزدیکی به جریانهای فکری باعث میشود که حتی سوژه یا مضمونی که قرار است دستمایه کار قرار گیرد کمتر مورد توجه قرار گیرد.
به نظر میرسد تولید فیلمهای فاخر باعث شده تا هزینههای تولید در سینما به شدت افزایش یابد. مثلاً دستمزد بازیگران سینما و دیگر عوامل رشد نجومی پیدا کند...
بله، ساخت فیلمهای به اصطلاح فاخر باعث افزایش دستمزد بازیگران و سایر عوامل شده است. در بخش تولید آنقدر هزینهها بالا رفته که ساخت فیلم برای بخش خصوصی گران تمام میشود.
نظرتان درباره ساخت فیلمهای تاریخی مذهبی مثل پروژه «حضرت محمد(ص)» مجیدی و «رستاخیز» درویش چیست؟
این را باید در نظر گرفت که ساخت فیلمهای تاریخی، دارای هزینههای بسیار سنگینی است و فیلمهای تاریخی فیلمهای گرانی هستند. در این فیلمها همه چیز باید بازسازی شود. در این پروژهها مهم این است که تولید فیلم در دست چه کسانی قرار داده شود. کسانی که تخصص لازم را داشته باشند.
آیا فیلمی که قرار است شما درباره واقعه تسخیر سفارت آمریکا بسازید، میشود جزو فیلمهای فاخر محسوب کرد؟
این فیلم یک پروژه فاخر محسوب میشود ولی ربطی به پروژههای دولتی ندارد و کاملاً متکی به بخش خصوصی است. اگر پروژهای فاخر باشد ولی به گونهای گردش مالی داشته باشد که بتواند بخش خصوصی را بهرغم حجم سنگین مالی متقاعد به سرمایهگذاری کند به نظرم این پروژه را میتوان یک پروژه موفق دانست. ولی من حس میکنم بسیاری از پروژههای فاخر نتوانستهاند پول خود را برگردانند و ضرر بسیاری دادهاند. به نظرم در زمینه ساخت فیلمهای فاخر، باید وارد پروژههایی شد که به شکل جدی مخاطبان زیادی در داخل و خارج داشته باشد.
آیا به نظر شما باید ساخت فیلمهای فاخر متوقف شود؟ آیا به مسوولان سینمایی توصیه میکنید که ساخت این فیلمها را متوقف کنند؟
نه، من نمیگویم که ساخت این نوع فیلمها متوقف شود. بلکه معتقدم باید آثار قابل قبولی در این زمینه بسازیم که برای مردم جذابیت داشته باشند. باید بر اساس فرهنگ خودمان فیلمهایی بسازیم که برای مخاطب داخلی و خارجی جذاب باشد. در پروژههای فاخر مهم این است که این پروژهها با مدیریت افراد توانمند و صاحب صلاحیت به سرانجام برسد. همانطور که گفتم در کشورهای دیگر هم برای سینمای ملی خود اهمیت زیادی قائل هستند. اما مهم این است که سکان این پروژه را دست چه کسی بدهی؟ مثل لشگری میماند که فرماندهی آن باید بر عهده کسی باشد که شعور، توانایی و تخصص لازم را داشته باشد. اگر فرماندهی این لشگر را کسی بر عهده داشته باشد که فاقد تواناییهای لازم باشد ممکن است تمام افراد یک لشگر را به کشتن دهد. یا مثل یک تیم ورزشی، اگر این تیم ورزشی، تیم بسیار خوبی باشد و بازیکنان بسیار خوبی هم داشته باشد ولی اگر یک مربی خوب بالای سر تیم نباشد ممکن است تیم نتایج بدی بگیرد. پس علاوه بر بازیکنان خوب، یک مربی خوب
هم لازم است. اگر آن تیم مربی خوبی نداشته باشد آن تیم هرز خواهد شد. پروژههای فاخر هم چنین وضعیتی دارند.
دیدگاه تان را بنویسید