ممنوعیت چاره کار نیست
نیما امیرشکاری از زوایای پیدا و پنهان اثرگذاری ارز دیجیتال تلگرام میگوید
نیما امیرشکاری میگوید: معرفی گرام در واقع ابزار تکمیلی برای توسعه کسب و کارهاست. ابزاری که کمک میکند پرداختها با کمترین هزینه و زمان انجام پذیرد. بنابراین یک وجه مثبت ارز مجازی گرام کمک به تسهیل کار برای این کسبوکارها و تحمیل هزینه کمتر هم به مشتری و هم به بنگاههاست.
پیدایش و گسترش ارزهای مجازی با دو نگاه مختلف مواجه شده است؛ در یک سو این ابزار زاییده و حاصل تکنولوژی در نظر گرفته میشود و در سوی دیگر که عمده بانکهای مرکزی در آن قرارگرفتهاند ارز مجازی فرزند نامیمون و تهدیدکننده تکنولوژی است. برای روشنتر شدن تصویر اقتصاد ایران با ورود ارزهای مجازی با نیما امیرشکاری به گفتوگو پرداختیم. به عقیده مدیرگروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی، ارزهای مجازی پدیدهای ناگزیر و برآمده از تکنولوژی هستند. هر چقدر بانک مرکزی فرصت بیشتری را صرف مقاومت در برابر ارزهای مجازی کند، فرصت بیشتری را برای استفاده از ظرفیتهای این پدیده ناگزیر از دست خواهد داد. به عقیده این صاحبنظر حوزه فناوری اطلاعات در حال حاضر دو نگاه ریسکپذیر و ریسکگریز باعث پیدایش دو زاویه دید متضاد نسبت به ورود ارز مجازی به عرصه اقتصاد شده است. بر مبنای اظهارات امیرشکاری، بانک مرکزی ایران نیز در حال حاضر باید به جای بلاک کردن ارزهای مجازی، بر جنبههای مثبت ارزهای مجازی مانند کمک به اقتصاد کشور در شرایط تحریم و کاهش هزینه جابهجایی پول تمرکز کند و ضمن حمایت سیاستگذارانه از ارزهای مجازی، ارز مجازی ملی را نیز به پشتوانه اوراق منتشر شده ایجاد کند. او همچنین درباره اینکه آیا ارزهای دیجیتال که از طریق تلگرام مبادله میشوند برای پول ملی ایران چالش ایجاد میکنند، تاکید دارد که معرفی گرام در واقع ابزار تکمیلی برای توسعه کسب و کارهاست؛ ابزاری که کمک میکند پرداختها با کمترین هزینه و زمان انجام شود. بنابراین یک وجهه دیگر مثبت ارز مجازی گرام کمک به تسهیل کار برای این کسبوکارها و تحمیل هزینه کمتر هم به مشتری و هم به بنگاههاست. البته امیرشکاری به این نکته اشاره میکند که در شرایط فعلی نهتنها ارز مجازی بلکه هر کالای وارداتی میتواند برای ارزش ریال خطرآفرین باشد. اما آیا چاره کار در چنین شرایطی ممنوعیت واردات است؟
♦♦♦
در حال حاضر از دو جهت متقابل به پدیده ارز مجازی پرداخته میشود. در حالی که در یک طرف با بدبینی به پدیده ارز مجازی نگاه میکنند، خیلیها سلطه ارزهای مجازی را پدیده نه محتمل بلکه قطعی آینده تصور میکنند. به نظر شما ارزهای مجازی تا کجا پیش میروند؟
ارزهای مجازی نیز مانند هر پدیده برآمده از تکنولوژی در دهههای اخیر یک انتخاب ناگزیر هستند. طی نیمقرن اخیر پیدایش اینترنت باعث تغییر بسیاری از روندهای حاکم در گذشته شد و این پدیده رفتهرفته به فروشگاهها و سپس رویههای پرداخت ورود کرد. فاز سوم ورود اینترنت به عرصه اقتصاد را میتوان معرفی ارزهای مجازی دانست که امکان استفاده از ظرفیتهای اینترنت در مراودات مالی را به حداکثر میرساند؛ تغییری که به پشتوانه تکنولوژی یک تغییر حتمی است و سیاستگذاران باید بهجای فرار از آن، به فکر ترسیم چارچوبی مشخص برای پذیرش آن باشند.
آیا پول دیجیتال برای نظامهای پولی شکل گرفته تهدیدکننده نیست؟ به نظر میرسد بسیاری از کشورها هنوز در سیاستگذاری پولی نیز به راهبرد مشخصی نرسیدهاند و حالا با مساله پیچیدهتری به نام ارز دیجیتال مواجه میشوند. آیا باید نگران تهدید ارزهای مجازی بود؟
میتوان گفت در حال حاضر از دو زاویه به ارزهای مجازی نگاه میشود؛ دو نگاهی که حامل دو نتیجه متضاد در رابطه با اثر ارزهای مجازی بر نظام پولی نیز هستند. در گذشته بازارهای سرمایه و بازار پول کاملاً مجزا از هم عمل میکردند. بازیگران کمریسکتر بازار تمایل داشتند که با سپردهگذاری در بازار پول سود کمتر اما مطمئنتری کسب کنند. بنابراین چنین بازیگرانی عمدتاً با ماهیت پرنوسان پول مشکل خواهند داشت. نکته جالب توجه این است که بسیاری از نقدهای واردشده به مقوله ارزهای مجازی نیز از سوی کارشناسانی است که از زاویه دید پولی به قضیه نگاه میکنند. اما در سوی دیگر بازیگران ریسکپذیرتر بازار قرار دارند. این بازیگران بهواسطه سرمایهگذاری در بازارهای سهام با مساله نوسان در قیمت ارزهای مجازی بیشتر کنار خواهند آمد. در حالی که نوسان قیمت ارز دیجیتال از نگاه این بازیگران اتفاق ناخوشایندی نیست اما بازیگران بازار پول که به واسطه «بدون ریسک» بودن سرمایهگذاری وارد بازار پول میشوند نوسان قیمت ارز را با تردید نگاه میکنند. نکته جالب توجه در مورد ارزهای مجازی این است که ارزهای مجازی محل برخورد یک پدیده پولی و یک پدیده مبتنی بر ارزش در بازار سهام است. بنابراین برخی به دید سرمایهگذاری به آن نگاه خواهند کرد و برخی عقیده دارند این پدیده جدید به واسطه تغییر ارزش وسیله مناسبی برای مبادلات روزمره نیست. بنابراین نباید با این پدیده به شکل پولهای رایج برخورد کرد چراکه یکی از کارکردهای پول واحد اندازهگیری ارزش است. حال اینکه تغییرات ارزش ارزهای مجازی به نوعی این کارکرد پول را به چالش میکشد. اما به عقیده من ورود و گسترش ارزهای مجازی یک امکان حتمی و یک انتخاب ناگزیر است و به جای طرد کردن آن باید روی نقاط روشن آن تمرکز کرد و چارچوب مشخصی برای استفاده از آن طراحی کرد؛ نکتهای که برخی از مقامات رسمی در بانک مرکزی نیز بر آن تاکید کردهاند. هرچقدر بانک مرکزی زمان بیشتری را صرف پذیرش این واقعیت حتمی بودن ورود ارزهای مجازی کند، فرصت بیشتری از دست خواهد رفت و سلاح سیاستگذار در مقابل ارزهای مجازی به زمزمه این روزهای فضای خبر یعنی فیلترینگ نزدیکتر خواهد شد.
با توجه به اینکه سیاستگذار پولی در ایران هنوز به راهبرد مشخصی در سیاستگذاری پولی نرسیده است، برخورد با پدیدهای پیچیدهتر به نام ارز مجازی پازل سختتری را پیشروی سیاستگذار نمیگذارد؟ آیا نباید نگران تهدید نظام بانکی ایران با ورود ارزهای مجازی بود بهخصوص اینکه بانک مرکزی ایران مانند بسیاری از بانکهای مرکزی در سراسر دنیا هنوز ارزهای مجازی را به رسمیت نشناخته است.
همانطور که پیشتر اشاره شد در برابر ارزهای مجازی میتوان دو شیوه در پیش گرفت؛ نخست اینکه با تمرکز بر وجوه ناخوشایند ارزهای مجازی در برابر ارزهای مجازی موضعگیری کرده و خرید و فروش این ارزها را با بهانههایی چون کمک به خروج سرمایه ممنوع اعلام کرد. در سوی دیگر میتوان با تدوین رویههای مناسب از ظرفیتهای این پدیده ناگزیر استفاده کرد. بنابراین به نظر من بانک مرکزی در شرایط فعلی باید با بررسی ارزهای مجازی رویههای مناسب برای استفاده از ظرفیتهای این پدیده در اقتصاد کشور را ایجاد کند. با توجه به اینکه بستر ارزهای مجازی محل برخورد یک پدیده پولی با یک پدیده مبتنی بر ارزش زمانی (مربوط به بازار سهام) است تا حدودی هم مربوط به بانک مرکزی و هم مربوط به سازمان بورس و اوراق بهادار خواهد بود. بنابراین وظیفه سیاستگذاری در این حوزه میتواند به وزارت اقتصاد واگذار شود که به نوعی هم سازمان بورس و اوراق بهادار و هم بانک مرکزی را تحت پوشش قرار میدهد. افزون بر این اگرچه عدهای فکر میکنند که راهاندازی بستر ارتباطی و اطلاعاتی ایجاد ارز مجازی به زیرساختهای پیچیدهای نیاز دارد، نهادهای سیاستگذار در شرایط فعلی نیز ابزارهای لازم برای پیادهسازی ارز مجازی داخلی و مبتنی بر ریال را طراحی کنند و باید با از دست دادن زمان کمتری هر چه زودتر ارز مجازی ملی را به پشتوانه اوراق منتشر کنند؛ فرصتی که جذابیت آن میتواند بخشی از نگرانی ناشی از تضعیف پول ملی در اثر ورود کاربران به عرصه خرید و فروش ارزهای مجازی را نیز رقیق کند.
واکنش مقامات بانک مرکزی ایران به ارزهای مجازی عمدتاً در دسته واکنشهای سلبی قرار میگیرد و عمده اظهارنظرها پیرامون این مساله بر عدم پذیرش ریسک ارزهای مجازی و هشدار نسبت به خرید و فروش ارزهای مختلف مجازی متمرکز شده است. با توجه به بهرسمیت شناخته نشدن ارز دیجیتالی از سوی بانک مرکزی در کشورهایی مانند ایران آیا ارزهایی مانند گرام میتوانند تهدیدی برای ارز ملی کشور باشند؟
جواب این سوال تا حدود زیادی به وضعیت فعلی پول ملی یک کشور مربوط میشود. در مورد ایران به عقیده من در شرایط فعلی نهتنها انواع مختلف ارزهای مجازی بلکه هر کالای وارداتی میتواند برای ارزش ریال خطرآفرین باشد. اما آیا چاره کار در چنین شرایطی ممنوعیت واردات است؟ حتماً دلیلی وجود دارد که مردم ترجیح میدهند از خودروی خارجی به جای خودروی ایرانی استفاده کنند. دلایل مشابه میتواند منجر به اقبال مردم به سمت استفاده از ارزهای مجازی شود. تنها تفاوتی که شاید ارزهای مجازی با واردات کالا در زمینه اثرگذاری بر ارزش پول ملی دارند این مساله است که ممکن است خرید ارزهایی مانند گرام منجر به خروج مستقیم سرمایه از کشور شود، این در حالی است که واردات کالا نیز نه به شکل مستقیم بلکه با چند واسطه منجر به خروج سرمایه از کشور میشود. بنابراین تردید از اثر اقبال عمومی به ارزهای مجازی بر تراز سرمایه کشور نه یک تهدید جدید بلکه تهدیدی مزمن در اقتصاد ایران است منتها در شرایط فعلی به شکل جدید بروز کرده است و به نظر میرسد که ما باز هم به جای رفع مشکلات این پدیده میخواهیم با ممنوعیت ارزهای مجازی صورت مساله را پاک کنیم.
افزون بر این در زمینه تردید بانک مرکزی در تعامل با این پدیده جدید باید تا حدودی به بانک مرکزی حق داد. باید توجه داشت که بانک مرکزی ذاتاً تمایل دارد که با پدیدههای اینچنینی تا آنجایی که میشود مواجه نشود. چراکه بانک مرکزی در برخورد با ارزهای مجازی ملاحظاتی دارد. ملاحظاتی که اتفاقاً چندان هم نابجا نیست. یکی از این ملاحظات به جنس مشتریانی بازمیگردد که با بانک مرکزی در ارتباط هستند. مشتریان عمدتاً گریزان از ریسک که حتی در صورت تغییر ناچیز در ارزش پولهای خود ممکن است به بانک مرکزی مراجعه کنند و بانک مرکزی باید پاسخگوی این افراد ناراضی باشد. بهرغم این ملاحظات باید توجه کرد که اولاً مقابله با ارزهای مجازی به شیوه فیلترینگ ممکن نخواهد بود و ثانیاً ارزهای مجازی دارای لبه روشنی است که بهخصوص در شرایط فعلی میتوان از آنها بهرهبرداری کرد.
در حالی که روابط کارگزاری بانکی پس از برجام نیز به سطح قابلتوجهی نرسیده و بیم تحریمهای جدید نیز کماکان در بدنه اقتصاد ایران احساس میشود استفاده از ارزهای مجازی میتواند کانالی برای مراودات پولی بینالملل کشور باشد به خصوص اینکه هزینه جابهجایی در این سیستم به مراتب کمتر از شبکه رایج و مرسوم است. افزون بر این با توجه به کسب و کارهای شکلگرفته در بستر تلگرام استفاده از ارز مجازی مبتنی بر تلگرام میتواند هزینه و زمان مصرفی برای تراکنش چه در سمت مشتری و چه در سمت عرضهکننده را کاهش دهد. این در حالی است که به نظر میرسد ما از این وجه مثبت غافل شدهایم و مدام در رابطه با خطرات این پدیده برای اقتصاد صحبت میکنیم. رویهای که کمابیش در برخورد با برخی دیگر از پدیدههای حاصل از تکنولوژی نیز دیده میشود.
بر مبنای اعلام رسمی شرکت تلگرام، این شرکت به عنوان بزرگترین شرکت خصوصی که تاکنون اقدام به انتشار ارز مجازی کرده است، در نظر دارد در فصل پایانی سال جاری از کیف پول دیجیتالی و در آغاز سال 2019 از ارز مجازی «گرام» به صورت رسمی رونمایی کند. یکی از ویژگیهای این ارز رمزپایه بر اساس ادعای ارائهدهندگانش این است که امکان دخالت دولتها در آن یا فیلترینگ شبکهای که منجر به خلق این ارز شدهاند وجود ندارد. با توجه به انتشار برخی خبرها مبنی بر احتمال فیلترینگ تلگرام در هفتههای اخیر آیا ارتباطی میان نزدیک شدن موسم پردهبرداری از «گرام» و افزایش تناوب اخبار حاوی فیلترینگ تلگرام وجود دارد؟
نه، فکر نمیکنم که ارتباطی بین فیلترینگ تلگرام در ایران و معرفی ارز مجازی گرام در ایران وجود داشته باشد. چراکه از همان ابتدای آغاز بهکار نرمافزارهای پیامرسان دولت در قالب دستورالعملهای مختلف مانع از انتقال هرگونه اطلاعات مالی بر روی شبکه پیامرسان شده بود. با وجود اینکه ارائه برخی از پیامکهای بانکی مانند پیامک برداشت از حساب در قالب پیامکهای تلگرامی چه برای بانک و چه برای شهروندان راحتتر و کمهزینهتر بود، نهتنها دولت به بانکها اجازه استفاده از این نرمافزار را نداد بلکه تعداد معدودی از بانکها راکه از شبکههای پیامرسان برای ارتباط با مشتریانشان استفاده میکردند نیز از این کار منع کرد.
ورود تلگرام به ایران با ایجاد فرصتهای کسب و کار مبتنی بر شبکه بسیاری همراه بود، شبکه عظیمی که در حال حاضر نگران فیلتر شدن آن هستیم. معرفی گرام در واقع ابزار تکمیلی برای توسعه کسب وکارهاست. ابزاری که کمک میکند پرداختها با کمترین هزینه و زمان انجام پذیرد.
بنابراین یک وجه دیگر مثبت ارز مجازی گرام کمک به تسهیل کار برای این کسبوکارها و تحمیل هزینه کمتر هم به مشتری و هم به بنگاههاست. در حالی که تلگرام به عنوان یک شرکت خصوصی به چنین جایگاهی رسیده است ما در نخستین خط از راهحل خود در برخورد با پدیده ارز مجازی به فیلتر کردن فکر میکنیم. این به خوبی نشان میدهد که ما در این حوزه چقدر عقبتر از دیگران ایستادهایم. فاصله بعیدی که بخشی از آن حاصل نه پذیرش بلکه ادامه نگاه به ارز مجازی با دیده شک و تردید است.
باید توجه داشت که فیلتر کردن و محدود کردن دسترسی به ارزهای مجازی به نوعی نادیده گرفتن اختیار و حریم خصوصی افراد است. این کار در واقع عین این است که به شهروندان ایرانی اجازه ندهیم در بورسها و بازارهای خارج از کشور سرمایهگذاری کنند، آن هم در حالی که شهروندان باید برای دارایی تحت تملک خود سرمایهگذاری کنند و چون خودش تمامی ریسک آن را پذیرفته است پس منطقی نیست که دولت در آن دخالت کند. رویکرد ما در برخورد با پدیده ارزهای مجازی به روشنی نشاندهنده جایگاه ماست.
وقتی چارچوب و رویه مشخصی برای استفاده از ظرفیتهای این پدیده در کشور وجود ندارد فیلترینگ و حریم خصوصی افراد به تاکتیک سیاستگذار در برخورد با این پدیده تبدیل میشود. حتی متعصبترین دولتها در مقابل پدیده تجارت آزاد (مانند چین) به این نتیجه رسیدهاند که راهحل نه بایکوت و مانعتراشی بلکه پیوستن به روند تجارت جهانی است. روندی که برای هر کشوری مانند ایران نیز گریزناپذیر است. پدیده ارزهای مجازی نیز در نهایت مقاومتها را در هم خواهد شکست، در این میان کشورهایی که دیرتر به فکر استفاده از این ابزار بیفتند، هم زیان بیشتری خواهند دید و هم در بهرهبرداری از این ابزار در جایگاه پایینتری قرار خواهند گرفت.