محمود ابطحی از پیامدهای عرضه پسته در بورس کالا میگوید
اخلال در بازار
محمود ابطحی میگوید: وقتی تولید پسته ایران از تولید رقیب یعنی پسته آمریکایی کمتر است و رهبری بازار با پسته آمریکاست در این شرایط ما چگونه میتوانیم قیمت تعیین کنیم. هرگونه تعیین قیمت آن هم به شیوه دستوری باعث بروز مشکلات در این عرصه خواهد شد.
رئیس هیاتمدیره انجمن پسته ایران با طرح این پرسش که وقتی قیمت پسته در بازار داخلی تعیین نمیشود چگونه میتوان برای آن سازوکار بورس درست کرد، به انتقادات از تصمیم جدید دولت برای عرضه این محصول استراتژیک در بورس کالا میپردازد و تاکید دارد که حدود 10 سال پیش بورس پسته راهاندازی کردیم اما تجربه خوبی نبود و این بورس به علت عدم موفقیت بسته شد. محمود ابطحی میگوید که پسته در هیچ کجای دنیا در بورس عرضه نشده است و چنین تجربهای وجود ندارد. عرضه پسته در بورس با توجه به تجربه سایر کشورها از جمله آمریکا که بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده پسته است تجربه موفقی نخواهد بود. او تاکید دارد مشکل اصلی بازار پسته در سمت تقاضا نیست بلکه مساله در سمت عرضه است. اگر دولت میخواهد از بازار پسته حمایت کند بهتر است زمینه رشد بهرهوری تولید پسته را فراهم کند نه اینکه با راهاندازی بورس برای پسته در این بازار اختلال ایجاد کند. ابطحی خطاب به موافقان عرضه پسته در بورس کالا میگوید عدهای بدون آنکه از بازار پسته شناخت داشته باشند حرفهای بیمنطق میزنند و میخواهند این بازار را رانتی و مافیایی نشان دهند. بازاری که پیشینه 100ساله دارد و حتی یک کیلو پسته آن بر زمین نمانده و خراب نشده و هرچه تولید میشود به فروش میرود نشان میدهد بازار سالم و شفاف است و سازوکارهای مناسبی برای صادرات دارد. اتفاقاً درست کردن بورس برای چنین بازاری اختلال ایجاد میکند و باعث انحراف بازار از مسیر درست میشود.
♦♦♦
موافقان عرضه پسته در بورس کالا میگویند؛ مکانیسم کشف قیمت در بازار بهصورت شفاف و عینی وجود ندارد به همین جهت عرضه این محصول در بورس باعث شفافیت و جلوگیری از نوسانات قیمتی آن خواهد شد. با توجه به این امر آیا پسته، کالایی بورسپذیر است که در حال حاضر میخواهیم آن را در بورس کالا عرضه کنیم؟
قیمت پسته در بازار داخلی تعیین نمیشود، بازار جهانی بوده که قیمت این محصول را برای بازار ایران تعریف میکند. به طور طبیعی؛ کالایی که حدود 70 تا 80 درصد آن صادر میشود، قیمت آن در بازار جهانی تعیین میشود. ما برای اینکه قیمت ریالی پسته را در بازار داخلی به دست بیاوریم، قیمت آن را در بازار جهانی با تبدیل دلار به ریال تعیین میکنیم. سوال من از کسانی که به دنبال عرضه پسته در بورس هستند این است؛ آیا برای کالایی با این ویژگی میتوانیم قیمت تعیین کنیم؟ وقتی قیمت پسته در بازار داخلی تعیین نمیشود چگونه میتوان برای آن سازوکار بورس درست کرد؟ تاکید دوستانمان در بورس کالا برای کشف قیمت پسته از طریق بورس جای تعجب دارد. نباید در روند طبیعی کشف قیمت محصولی که بازار جهانی دارد و بخش اعظم آن صادر میشود، دخالت کنیم. چرا برای کالایی که با مکانیسم عرضه و تقاضا، قیمت آن تعیین میشود به دنبال چارچوب ایجاد کردن و تعیین قیمت دستوری هستیم؟ زمانی که در بازاری حرف اول و آخر را بزنیم، در این صورت میتوانیم در بازار داخلی قیمت آن را تعیین کنیم و بازار جهانی از آن قیمت تبعیت میکند. وقتی تولید پسته ایران از تولید رقیب یعنی پسته آمریکایی کمتر است و رهبری بازار با پسته آمریکاست در این شرایط ما چگونه میتوانیم قیمت تعیین کنیم. هرگونه تعیین قیمت آن هم به شیوه دستوری باعث بروز مشکلات در این عرصه خواهد شد.
اما مسوولان بورس کالا و موافقان راهاندازی بورس پسته معتقدند از طریق بورس میتوان قیمتگذاری پسته در بازار جهانی را در دست گرفت؟
غیرممکن است. تولید پسته آمریکا بیشتر است و ما به ناچار تابع قدرت جهانی تولید پسته هستیم. قیمت بازار جهانی را آمریکاییها تعیین میکنند و ما نمیتوانیم قیمتی به جز قیمت جهانی که مبنای عمل است در نظر بگیریم. نباید چنین ادعاهایی مطرح کنیم که همه میدانیم در میدان عمل شدنی نیستند.
چه مسائلی باعث شده پسته ایرانی نتواند با پسته آمریکایی رقابت کند؟
به علت مشکلاتی که ما در عرصه کشاورزی و تولید پسته داریم نمیتوانیم پابهپای آمریکا پسته تولید و صادر کنیم. از طرفی مسائل تحریم و مشکلات نقل و انتقال پول نیز در این زمینه اثرگذار بودهاند. در چنین شرایطی پسته ایرانی بهرغم کیفیت بالایی که نسبت به رقبا دارد مهجور مانده است. مشکل ما در زمینه صادرات نیست که اکنون جار و جنجال راه انداختهایم که بورس درست کنیم تا بتوانیم صادرات بیشتری داشته باشیم. سازوکارهای صادرات پسته پیشینه 100ساله دارد، چطور میتوانیم این سابقه طولانی و تجربههای ارزشمند آن را نادیده بگیریم و دوباره همه چیز را از نو بنا کنیم که نمیدانیم انتهای مسیر به کجا ختم خواهد شد؟ ما 100 سال است که پسته صادر میکنیم، در این سالها حتی یک کیلو پسته ایرانی بر روی زمین نمانده است. چرا باید سازوکاری جدید را عَلم کنیم که مسالهساز شود. در مثل میگویند؛ «چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی». بارها به آقایان تاکید کردهایم مساله در بازار و تقاضای پسته نیست. مشکل در جای دیگری است. تولید پایین بوده و عرضه کم است چرا برای مساله اصلی فکری نمیکنند آن وقت میآیند بازاری را که فعالیت طبیعی و نرمالی دارد دستکاری میکنند.
در زمینه راهاندازی بورس پسته تجربهای در دنیا و در داخل کشور هم داشتهایم؟
حدود 10 سال پیش بورس پسته را راهاندازی کردیم اما تجربه خوبی نبود و این بورس به علت عدم موفقیت بسته شد. از طرف دیگر پسته در هیچ کجای دنیا در بورس عرضه نشده است و چنین تجربهای وجود ندارد. عرضه پسته در بورس با توجه به تجربه سایر کشورها از جمله آمریکا که بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده پسته است تجربه موفقی نخواهد بود. در حالی که آمریکا بیشترین میزان تولید و عرضه پسته را در اختیار دارد از سازوکار عرضه در بورس استفاده نمیکند. اگر سازوکار بورس مناسب بود حتماً رقبای ما به ویژه آمریکا، بورس پسته راهاندازی میکردند. عجیب است که در ایران میخواهیم برای پسته به بهانه نبود شفافیت و مساله قیمتگذاری، بورس درست کنیم. من به عنوان فعالی که در این عرصه سالهاست کار میکنم واقعاً نمیدانم چرا عدهای میخواهند به کارکرد سالم بازار پسته آسیب برسانند و این چرخه درست را از مسیر و ریل اصلی منحرف کنند.
گفته میشود بازار پسته شفاف نیست و مافیایی اداره میشود و راهاندازی بورس برای شفافسازی بازار و مقابله با رانتهای شکلگرفته است؟
بازار پسته بسیار شفاف است. خانواده بزرگی را از کشور دربر میگیرد. حدود 100 هزار خانوار در سراسر کشور مشغول تولید پسته هستند. متوسط مالکیت آن حدود چهار هکتار است. 1500 نفر در این بازار به جز صادرکنندگان یعنی افرادی که پسته را برای صادرات آماده و انبارداری میکنند فعالیت میکنند. پس نمیتوانیم ادعا کنیم که بازار پسته، شفاف نیست. این حرفها پایه و اساس ندارد. در این بازار رقابت کامل برقرار است. فروشنده و خریدار در هر لحظه به یکدیگر دسترسی دارند. شما اگر به عنوان تولیدکننده بخواهید پسته بفروشید بیش از هزار نفر داوطلب هستند که پسته شما را خریداری کنند.
چطور بازار پسته با این تعداد خریدار میتواند انحصاری عمل کند؟ از طرف دیگر با توجه به خرده مالکیت باغداران و پراکندگی تولید محصول، عرضه این محصول در بورس قطعاً به بیکاری این تعداد از افراد منجر خواهد شد. این 1500 نفر نگهدارنده بازار هستند و به نوعی لنگر بازار محسوب میشوند. اگر بورس درست کنیم در حقیقت لنگر بازار را از بین بردهایم. این افراد با سرمایه شخصی خود وارد بازار شدهاند و حتی در بدترین شرایط سعی کردهاند تعادل بازار پسته را حفظ کنند. چرا عدهای بدون آنکه شناخت از بازار پسته داشته باشند حرفهای بیمنطق میزنند و میخواهند این بازار را رانتی و مافیایی نشان دهند. بازاری که پیشینه 100ساله دارد و حتی یک کیلو پسته آن بر زمین نمانده و خراب نشده و هرچه تولید میشود به فروش میرود نشان میدهد بازار سالم و شفاف است و سازوکارهای مناسبی برای صادرات دارد. اتفاقاً درست کردن بورس برای چنین بازاری اختلال ایجاد میکند و باعث انحراف بازار از مسیر درست میشود.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید که مشکل در بازار پسته مساله تقاضا نیست بلکه عرضه است. با توجه به این امر چه تدابیری باید اتخاذ کرد؟
بله، مشکل اصلی ما در سمت عرضه است. بهرهوری ما در واحد تولید پسته به اندازه یکپنجم بهرهوری واحد تولیدی رقیب است. در ایران در هر هکتار حدود 700 کیلو برداشت میکنیم اما در آمریکا در هر هکتار حدود 3500 تا 4 هزار کیلو برداشت میشود. در چنین شرایطی قیمت تمامشده پسته آمریکایی بسیار پایینتر از پسته ایرانی درمیآید. باید برای این مشکل چارهاندیشی کرد. ایراد کار را رها کردهایم به قسمتی که درست کار میکند، گیر دادهایم. جای تاسف دارد بازاری را که با مکانیسمهای بازار آزاد در حال کار است و درست هم کار میکند، میخواهیم به سمتی ببریم که با مکانیسمهای دولتی بتواند با رقبای خارجی رقابت کند و بازار جهانی را در دست گیرد. اگر نسخه مدیریت دولتی و قیمتهای دستوری میتوانست چنین کاری کند چرا اقتصاد ایران با چالشهای متعددی مواجه شده است.
با این اوصاف عرضه پسته در بورس کالا چه پیامدهایی برای بازار پسته به دنبال دارد؟
پسته مانند تمام کالاهای کشاورزی پس از برداشت به بازار میآید. وقتی پسته پس از فصل برداشت در بازار عرضه میشود، فروشنده به خاطر هزینههایی که متحمل شده است قیمت آن را بالا میبرد، در این مقطع از سال شاهد افزایش عرضه به نسبت تقاضا هستیم. البته پس از مدتی دوباره بازار متعادل میشود. در سهماهه اول سال حدود 40 درصد پسته مورد تقاضا قرار میگیرد در حالی که در همین مدت بیش از 70 درصد پسته عرضه میشود. عدم توازن میان عرضه و تقاضا شکاف ایجاد میکند. کسانی که طرفدار راهاندازی بورس برای پسته هستند میگویند به همین خاطر قبل از فصل برداشت واسطهگران، باغداران را مجبور به فروش محصولات خود با قیمت کمتر از ارزش واقعی و بهای تمامشده محصولات میکنند. وقتی پسته در بورس عرضه شود مانع اینگونه دخالتها خواهیم شد و از تولیدکنندگان به این شکل حمایت میشود. با توجه به نگاهی که نسبت به بازار پسته وجود دارد اگر بورس شکل گیرد و مانع عرضه پسته قبل از فصل برداشت شود، به بازار شوک وارد میشود، در نتیجه بازار از دست میرود. نباید در روند طبیعی بازار دخالت کرد. بازهم تاکید میکنم ما بیش از 100 سال است که به جهان پسته عرضه میکنیم حتی یک کیلو آن بر زمین باقی نمانده است. اگر سازوکارهای این بازار مشکل داشت ما امروز هر چه تولید میکردیم نمیتوانستیم سریعاً در بازارهای جهانی به فروش برسانیم.
با توجه به مخالفتهای تجار و صادرکنندگان با راهاندازی بورس پسته برخی میگویند تجار از کاهش سود و منفعت خود نگران هستند و به همین دلیل با ورود پسته به بورس مخالفت میکنند.
سود صادرات پسته برای تجار به طور متوسط یک تا دو درصد است. بازار پسته بازار رقابتی است، نمیتوان بیش از این سود کسب کرد. اگر صادرکننده بیش از این سود بگیرد قطعاً در جای دیگری ضرر آن را پرداخت خواهد کرد. کسانی که این مسائل را مطرح میکنند بازار پسته را نمیشناسند. اگر شناخت داشتند اینگونه با بازار پسته برخورد نمیکردند. از طرفی سازوکارهای بورس کالا برای فعالان بازاری که بیش از 100 سال فعالیت میکنند ناشناخته است چگونه میتوان در مدت زمان کوتاهی به تمام فعالان این بازار آموزش داد تا در بورس با مشکل مواجه نشوند. یا مکانیسمها و سازوکارهای صادراتی پسته سالها طول کشیده است تا شکل گرفتهاند، بورس کالا چگونه در مدت کوتاهی میتواند سازوکارهای مناسب صادراتی را شکل دهد تا هم تولیدکننده راضی باشد هم صادرکننده.
یکی از انتقاداتی که به صادرات سنتی پسته میشود مساله کیفیت و استاندارد و بستهبندی است. گفته میشود یکی از اهداف راهاندازی بورس در جهت افزایش کیفیت و استاندارد پسته صادراتی است.
ما نمیگوییم اصلاً محصول بیکیفیت صادر نمیشود و هر چه صادر میکنیم باکیفیت است.
به هر حال از این حجم بالای صادرات پسته ممکن است نمونههای بیکیفیت هم دیده شود. اما توجه کنیم پسته ماده غذایی است و مصرف دارد. در هر بازاری با توجه به نیاز خود کالا متناسب با کیفیتی که عرضه میشود خریداری میشود. از طرفی پستهای که ما صادر میکنیم ماده اولیه است، خریدار آن این پسته را فرآوری میکند و با بستهبندی مورد دلخواه خود میفروشد. اگر هدف از بورس کالا، از عرضه پسته در بازارهای صادراتی، کالایی است که آماده مصرف است از همین حالا بدانید که شکست خواهد خورد. درنظر گرفتن چنین هدفی نشان میدهد طرفداران عرضه پسته در بورس به هیچ عنوان بازار صادراتی را نمیشناسند. در وضعیت فعلی اگر ما بخواهیم کالای آماده مصرف را عرضه کنیم در بازارهایی که قرار است محصولاتمان عرضه شود آنقدر تعرفه سنگین بسته میشود که نتوانیم وارد آن بازارها شویم.
با توجه به مشکلاتی که در زمینه تولید پسته داریم راهکار درست و منطقی چیست تا در این زمینه با رشد تولید دوباره بتوانیم جایگاه قبلی خودمان را در بازار جهانی به دست آوریم؟
بازهم تاکید دارم بازار پسته در مسیر درست خود قرار دارد. راهاندازی بورس نهتنها هزینه به اقتصادمان تحمیل میکند بلکه بیش از هزار شاغلی را که در این عرصه فعالیت میکنند بیکار خواهد کرد، یعنی بار جدیدی را به اشتغالمان اضافه میکنیم. بهتر است دولت زمینه افزایش بهرهوری تولید پسته را فراهم کند. اگر دغدغهمان را افزایش تولید قرار دهیم نهتنها از تولیدکنندگان حمایت کردهایم بلکه با رشد صادرات و اشتغال در این عرصه باعث رشد اقتصادی خواهیم شد. پسته ایران طی این سالهای طولانی در بازارهایی که خواهان دارد شناخته شده است، دیگر چه لزومی دارد بورس راهاندازی کنیم تا بازاری جدید را کشف کنیم. با سازوکار دولتی که نمیتوان بازار جدید کشف کرد.