تاریخ انتشار:
بریده روزنامه - ۱
«رای قالیباف بهدلیل جریان مدعی اصولگرایی نبود… آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟
پاس گل جلیلی به روحانی
نوشت: «رای قالیباف بهدلیل جریان مدعی اصولگرایی نبود... آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعاً به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل کردید!؟ برادر گرامی! گفته بودی که پشت خیمههای دشمن هستیم و نباید از این 10 ضربه شمشیر عقب بکشیم. اما نگفته بودی که مصداق قرآن سر نیزه در این شباهتسازی چیست؟...قرآن سر نیزه در پشت خیمههای دشمن آن بود که فراموش کنیم باید با کارآمدی و همت جهادی سرافکندگی درونی را به سربلندی تبدیل کنیم... آقای جلیلی! پاس گل آقای روحانی را شما زحمت کشیدید... باید بدانیم که تکلیف همیشه به فعل نیست که برخی اوقات به ترک فعل است.»
آثار گازانبر بر رای قالیباف
رجانیوز به نقل از وحید یامینپور نوشت: مگر قالیباف و ستادهایش پس از ثبتنام هاشمی در انتخابات برای دو روز کامل به کما نرفتند و مگر او به یکباره در موضع حمله به هاشمی درنیامد تا تمایزی قلابی میان خود و او درست کند!؟ آیا مشاوران قالیباف میخواستند از او برساختهای خنثی و بیخاصیت بسازند که نه دل حزب اللهیها را به سمت خود بکشد و نه نظر معیشتیها را جلب کند!؟ او از پیش باخته بود. تونلها و بزرگراههای تهران نه برای امت حزبالله مهم بود، نه برای اصلاحطلبان مهمتر از مفاهیم پربسامدشان مانند آزادی، نه کافی برای جلب آرای معیشتی که اگر غیر از این بود بعد از خارج شدن کلمه گازانبر از دهان حسن روحانی، همه زحمات تبلیغاتیشان به باد نمیرفت.
روحانی سمبل سازش نیست
نوشت: این تحلیل ناصواب که رای به آقای دکتر حسن روحانی رای به «دگر» یا «غیریت» گفتمان عدالت، پیشرفت، مقاومت و عزت کشور بود پایه و اساس چندانی ندارد. دکتر روحانی نیز به عدالت، پیشرفت، مقاومت و عزت کشور اعتقاد دارد اما بر این باور است که مقاومت و تحصیل عزت کشور باید توام با «تدبیر» و «عقلانیت» باشد. بیانصافی و جفا در حق نظام و مردم است اگر آقای روحانی را سمبل «سازش» در برابر تحمیلات دشمن تلقی کنیم. کسانی که چنین تحلیلی دارند پژواک صدای دشمن در داخل کشورند. روحانی اگر به ایستادگی در برابر دشمن اعتقاد نداشت مطمئناً مورد اقبال مردم قرار نمیگرفت... رای مردم به آقای روحانی در واکنش به سوءتدبیرهای اقتصادی در کنار تحریمها بود.
تشابهات یوسف پیامبر و احمدینژاد
به نقل از غلامحسین الهام نوشت: «...احمدینژاد به بنده علاقه دارد لزومی ندارد همه علاقه را بروز دهد اگر پدر باشی چه بحق، چه به ناحق یک بچه را بیشتر دوست داری، اگر دوستی خود را بروز دهی، چه میشود؟ حسادت بقیه برانگیخته میشود و قصه یوسف به وجود میآید؛ موجب تحریک میشود و این فرصت را میگیرد؛ لذا یوسف چند سال میرود زندان چون یعقوب محبت را بروز داد. زمانی هم عزیز مصر میشود که یعقوب دیگر چشم نداشت؛ نمیخواهم سنتهای الهی را تخطئه کنم میخواهم از آن نتایجی بگیرم، تحریک و ایجاد حساسیت ممکن است موجب ظرفیت سوزی شود، آقا اگر حمایت از احمدینژاد نمیکرد مشکلات دیگری بود قبول؛ این طرف هم حمایت کرد دیگران آنقدر حساس شده بودند که همه کار میکردند تا احمدینژاد از چشم رهبری بیفتد.»
نوشت: «رای قالیباف بهدلیل جریان مدعی اصولگرایی نبود... آقای جلیلی شما به قول خودتان و حامیان دوآتشهتان به تکلیفتان عمل کردید؟ فقط پرسش ما از شما این است که واقعاً به تکلیفتان عمل کردید که انتخابات ریاست قوه اجرایی را به یک رفراندوم هستهای تبدیل کردید!؟ برادر گرامی! گفته بودی که پشت خیمههای دشمن هستیم و نباید از این 10 ضربه شمشیر عقب بکشیم. اما نگفته بودی که مصداق قرآن سر نیزه در این شباهتسازی چیست؟...قرآن سر نیزه در پشت خیمههای دشمن آن بود که فراموش کنیم باید با کارآمدی و همت جهادی سرافکندگی درونی را به سربلندی تبدیل کنیم... آقای جلیلی! پاس گل آقای روحانی را شما زحمت کشیدید... باید بدانیم که تکلیف همیشه به فعل نیست که برخی اوقات به ترک فعل است.»
آثار گازانبر بر رای قالیباف
رجانیوز به نقل از وحید یامینپور نوشت: مگر قالیباف و ستادهایش پس از ثبتنام هاشمی در انتخابات برای دو روز کامل به کما نرفتند و مگر او به یکباره در موضع حمله به هاشمی درنیامد تا تمایزی قلابی میان خود و او درست کند!؟ آیا مشاوران قالیباف میخواستند از او برساختهای خنثی و بیخاصیت بسازند که نه دل حزب اللهیها را به سمت خود بکشد و نه نظر معیشتیها را جلب کند!؟ او از پیش باخته بود. تونلها و بزرگراههای تهران نه برای امت حزبالله مهم بود، نه برای اصلاحطلبان مهمتر از مفاهیم پربسامدشان مانند آزادی، نه کافی برای جلب آرای معیشتی که اگر غیر از این بود بعد از خارج شدن کلمه گازانبر از دهان حسن روحانی، همه زحمات تبلیغاتیشان به باد نمیرفت.
روحانی سمبل سازش نیست
نوشت: این تحلیل ناصواب که رای به آقای دکتر حسن روحانی رای به «دگر» یا «غیریت» گفتمان عدالت، پیشرفت، مقاومت و عزت کشور بود پایه و اساس چندانی ندارد. دکتر روحانی نیز به عدالت، پیشرفت، مقاومت و عزت کشور اعتقاد دارد اما بر این باور است که مقاومت و تحصیل عزت کشور باید توام با «تدبیر» و «عقلانیت» باشد. بیانصافی و جفا در حق نظام و مردم است اگر آقای روحانی را سمبل «سازش» در برابر تحمیلات دشمن تلقی کنیم. کسانی که چنین تحلیلی دارند پژواک صدای دشمن در داخل کشورند. روحانی اگر به ایستادگی در برابر دشمن اعتقاد نداشت مطمئناً مورد اقبال مردم قرار نمیگرفت... رای مردم به آقای روحانی در واکنش به سوءتدبیرهای اقتصادی در کنار تحریمها بود.
تشابهات یوسف پیامبر و احمدینژاد
به نقل از غلامحسین الهام نوشت: «...احمدینژاد به بنده علاقه دارد لزومی ندارد همه علاقه را بروز دهد اگر پدر باشی چه بحق، چه به ناحق یک بچه را بیشتر دوست داری، اگر دوستی خود را بروز دهی، چه میشود؟ حسادت بقیه برانگیخته میشود و قصه یوسف به وجود میآید؛ موجب تحریک میشود و این فرصت را میگیرد؛ لذا یوسف چند سال میرود زندان چون یعقوب محبت را بروز داد. زمانی هم عزیز مصر میشود که یعقوب دیگر چشم نداشت؛ نمیخواهم سنتهای الهی را تخطئه کنم میخواهم از آن نتایجی بگیرم، تحریک و ایجاد حساسیت ممکن است موجب ظرفیت سوزی شود، آقا اگر حمایت از احمدینژاد نمیکرد مشکلات دیگری بود قبول؛ این طرف هم حمایت کرد دیگران آنقدر حساس شده بودند که همه کار میکردند تا احمدینژاد از چشم رهبری بیفتد.»
دیدگاه تان را بنویسید