تاریخ انتشار:
آیا علیاکبر ناطقنوری برای همیشه با سیاست خداحافظی کرده است؟
بازنشستگی شیخ
امید میرفت که با پیروزی روحانی در آوردگاه خردادماه فصل جداییها به پایان برسد و دوره قهر به وصل بینجامد اما تحولات هفتههای اخیر در کشور برای کسانی که امید داشتند برخی از حاشیهنشینان عاقل سیاست دوباره به متن وارد شوند، کمتر جامه عمل پوشیده است.
یکی از چهرههایی که امید میرفت با پایان دوره احمدینژاد بار دیگر به عرصه سیاست بازگردد علیاکبر ناطقنوری بود. چهار سال گذشته دورانی بود که ریشسفید اصولگرایان، روزه سکوت گرفته بود و به نشانه اعتراض نسبت به سکوت همحزبیهای خود در مواجهه با اتهامافکنیهای محمود احمدینژاد در مناظره مشهورش با میرحسین موسوی علیه وی، در جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز شرکت نمیکرد زیرا بر این باور بود که یاران حزبی او راه و رسم کار تشکیلاتی را بلد نیستند.
شیخی که تلاشهایش برای وحدت اصولگرایان همواره با مانع روبهرو شده بود نشان داد که قرار نیست بار دیگر به محور ثقل جریان اصولگرا بدل شود. شاید همین مساله نیز سبب شده بود که تابستان پیش زمانی که جامعه اسلامی مهندسین او را برای ضیافت افطار دعوت کرده بود بهرغم قبول درخواست در آخرین لحظات از حضور در ساختمان «جام» خودداری کند. فاصله گرفتن علیاکبر ناطقنوری از عرصه سیاست که در نهایت به خبر اعلام بازنشستگی او در آبانماه 92 گره خورد همواره این سوال را مطرح کرده است که چرا ناطقنوری مصلحت خویشتن را در کنارهگیری از عرصه سیاست میداند؟
چرا حاشیهنشینی
زندگی علیاکبر ناطقنوری دارای فراز و فرودهای بسیاری است. او همواره به عنوان نقطه ثقل جریان راست سنتی محسوب میشد به همین دلیل در انتخابات 76 جریان راست او را برای تصدی پست ریاستجمهوری انتخاب کرد. انتخابات عجیبی که در آن جناح چپ با ناامیدی کامل پس از اعلام انصراف میرحسین موسوی، تنها برای حضور در انتخابات سیدمحمد خاتمی را معرفی کرده بود. با این حال عملکرد کمپین انتخاباتی علیاکبر ناطقنوری در کنار کاراکتر جذاب خاتمی سبب شد، روز دوم خرداد کرسی ریاستجمهوری از کف ناطقنوری و جریان راست خارج شود. با این وجود ناطقنوری در اولین ساعات اعلام نتایج پیروزی خاتمی را به او تبریک گفت و در جریان رای اعتماد به کابینه خاتمی به قولی برای او سنگ تمام گذاشت. این انتخابات آخرین حضور ناطقنوری در قامت نامزد انتخابات بود. او تلاش کرد پس از مجلس پنجم بیشتر در نقش چهرهای متعادلکننده در جریان راست ظاهر شود. چهرهای که با همه وزانت خود نتوانست در این زمینه موفقیت چندانی کسب کند. بدون شک پایان دوره اصلاحات به کام این ریشسفید جریان اصولگرا نبود، در آن ایام علیاکبر ناطقنوری که درخواستهای مکرر را برای کاندیداتوری بیجواب گذاشته بود برای ایجاد ائتلاف بین اصولگرایان و توافق بر روی لاریجانی تلاش زیادی کرد اما این تلاشها نهتنها نتیجه نداد بلکه موجب شد تا از درون جریان راست هاشمیرفسنجانی، قالیباف، لاریجانی، رضایی و احمدینژاد برای قرار گرفتن در راس قوه مجریه اعلام آمادگی کنند، البته قاطبه جریان راست آن زمان در برابر هاشمی قرار گرفته بودند و از طرفی هاشمی دون شأن خود میدانست که در کنار دیگران قرار بگیرد. تعدد کاندیداها موجب شد که رایها شکسته شود و در این میان جریان نوظهور احمدینژاد با طرح شعارهای پوپولیستی از جمله توزیع عدالت و نقد هاشمی و ... توانست در انتخابات پیروز شود.
پیروزی احمدینژاد بر هاشمی در انتخابات 84 موجب فاصله گرفتن بیشتر روحانی خوشمشرب اهل اوزکلا از توابع شهرستان نور شد. او حوادث سال 1384 را حاصل خودمحوری جریان راست میدانست که حاضر نشده بودند مصلحت فردی را قربانی مصلحت جمعی کنند. کنارهگیری ناطق با آهستگی انجام شد تا اینکه در انتخابات 88 تمام رشتهها قطع شد و در سال 92 با اعلام بازنشستگی سیاسی، رسمیت یافت.
قهر سیاسی
رویکرد غالب در سخنان علیاکبر ناطقنوری در مراسم «قدرشناسی از ناطقنوری» که با حضور جمعی از مسوولان در دانشگاه مینودشت استان گلستان برگزار شده بود این بود که مبادا دوستان کنارهگیری او از عرصه سیاست را قهر تعبیر کنند. با وجود این ناطقنوری سکوتی را که سالها در پیش گرفته بود ناگهان آزاد و اعلام کرد که دیگر بنای آشتی با عرصه سیاست ندارد.
تحلیلگران سیاسی برخلاف تاکیدات صورتگرفته رئیس مجلس پنجم بر این باورند که سکوت ناطقنوری بعد از انتخابات 88 به قهر تبدیل شد؛ زمانی که رئیس دولت نهم در جریان مناظره با مهندس میرحسین موسوی پسر ناطقنوری را از رسانهای که آن روزها رکورد بیننده را شکسته بود، به فساد مالی متهم کرد و در این میان هیچ یک از دوستان در محکومیت این رفتار اقدامی نکردند.
همین مساله کافی بود که سکوت ناطقنوری به قهر گره بخورد. این دلخوری آنچنان ادامه یافت که ناطقنوری در مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس دولت دهم حضور پیدا نکرد.
البته تنها عامل این دلخوری؛ متهم کردن فرزند ناطقنوری نبود. نوع برخورد اکثریت اعضای جامعه روحانیت مبارز این دلخوری را تشدید کرد زیرا عدهای از اعضا تلاش داشتند از محمود احمدینژاد در قالب تشکیلات حمایت کنند و همین مساله شکاف موجود را عمیقتر کرد. به گونهای که ناطقنوری در 4 خرداد 88 با گلایه از انتساب مواضع شخصی برخی افراد به اکثریت اعضای این جامعه تصریح کرد که جامعه روحانیت مبارز هیچ مصوبهای در حمایت از هیچ کاندیدایی نداشته و موضع ما در این زمینه سکوت و دعوت به مشارکت حداکثری است. فارغ از این ناطقنوری از رسانهای کردن مباحث داخلی لب به گلایه گشود و تمام این عوامل موجب شد که او دیگر در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نکند و برای عدم شرکت خود به موضوعاتی همچون مشغله و ... متوسل شود و به صراحت اعلام کند که دیگر بنا ندارد در این جلسات شرکت کند.
هرچند بسیاری از اصولگرایان از این قهر سیاسی برآشفته شدند اما واقعیت این است که در برابر صف طویل منتقدان، برخی این کار ناطق را در خور ستایش دانستند. به طور نمونه عماد افروغ از اقدامات پیشین این چهره سیاسی از جمله ترک جلسه افتتاحیه مجلس نهم توسط ناطقنوری هنگام سخنرانی محمود احمدینژاد دفاع کرده و در یادداشتی در روزنامه شرق مینویسد که جز این رفتار از ناطقنوری، انتظار دیگری نبود زیرا بسیاری از افراد برای دستیابی به قدرت با کسی خوش و بش میکنند اما ناطق هیچ گاه اخلاق را فدای سیاست نکرده است. او در ادامه یادداشت خود نوشت: «متاسفانه اینان به اسم سیاستورزی، به سادگی در قبال اتهامزنی به یک چهره باسابقه در جریان خود یا حتی رقیب خود، سکوت اختیار کردند و نام آن را «مصلحت» یا «سیاست» میگذارند.»
سخن آخر
هر چند اخباری درباره تکذیب خبر بازنشستگی ناطق در رسانهها منتشر شده است، اما او هنوز در این باره اظهارنظری نکرده و طبق رسوم گذشته سکوت علامت رضاست. با این وضعیت باید تصریح کرد، هنوز معلوم نیست که بعد از بازنشستگی ناطقنوری و همچنین فوت حبیبالله عسگراولادی چه تغییراتی در جناح راست رخ خواهد داد به خصوص اینکه همواره جای خالی چهرههایی با نفوذ کلام قاطع در میان جناح اصولگرا حس میشود. چهرههایی چون سیدمحمد خاتمی که وقتی در نامهای از عارف میخواهد از رقابتها کنارهگیری کند بدون اتلاف وقت از کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری انصراف میدهد. باید منتظر ماند و دید با نبود چهرههایی چون آذریقمی و ناطقنوری چه شخصیتهایی میتوانند به محور وحدت در جریان اصولگرا بدل شوند.
دیدگاه تان را بنویسید