تاریخ انتشار:
بریده روزنامه ها - ۴
در یادداشتی نوشت: در میادین ورزشی رسم است که ورزشکار پس از کسب عنوان قهرمانی، پرچم کشور خود را به دست میگیرد و یک دور در زمین و میدان مسابقه میدود.
دور افتخار برای گرانی و تورم
در یادداشتی نوشت: در میادین ورزشی رسم است که ورزشکار پس از کسب عنوان قهرمانی، پرچم کشور خود را به دست میگیرد و یک دور در زمین و میدان مسابقه میدود. کاری که این روزها، دولت با شتاب در حال انجام آن است، بیشباهت به این رفتار ورزشکاران نیست. اما پرسش این است که مگر دولت خود را قهرمان عرصه اجرایی کشور میداند؟ یا خود را پیروز یک رقابت بینالمللی تصور میکند؟ آیا دولت توانسته است در رقابت با تورم، بیکاری، اقتصاد نفتی و تحریمهای خارجی پیروز میدان شود؟ آیا تسلط و مهار گرانیها از سوی دولت است که باعث شده هیات دولت شهر به شهر و استان به استان کشور را بگردند و دور افتخار بزنند؟
تحریمها هنوز هم کاغذپاره است؟
در یادداشتی از نمایندگان مجلس پرسیده «آیا مثل خیل خانوادههای گرفتار، جوانان تحصیلکرده بیکار و در خانه مانده دارید که سرخورده و افسرده شده باشند و احساس بطالت کنند و سن ازدواجشان بالا رفته باشد؟ آیا ممکن است که این سوال را از وزرای دولت بپرسید؟» حساب سرانگشتی و عوامانه میگوید وقتی که «ارز» در بازار آزاد، بیش از سه برابر شده است، این میزان افزایش دستمزدها، شوخی ناروایی بیش نیست. وضع کنونی، پیامد آن تفکری است که تا چند سال میگفت «قطعنامهها و تحریمها کاغذپاره است» و باز چند سال دیگر هم میگوید «قطعنامهها و تحریمها، کاغذپاره نیست» و این دور تسلسل باطل تا به دیر، گریبانگیر ماست و کسی هم نمیخواهد به یاد بیاورد که در گذشته چه گفته است.
کاندیداها چه باید بگویند؟
در یادداشتی به قلم علیرضا خانی پیشنهاد کرده نامزدهای انتخابات آینده به مردم بگویند وقتی رئیسجمهور شدم ناگهان همه فرزندان بیکار شما سر کار نخواهند رفت. این یک معجزه است و من معجزهگر نیستم. تورم را نمیتوانم یکباره صفر کنم. اگر کس دیگری هم گفت که میتواند باور نکنید. اصلاً تورم نباید صفر باشد اما باید از رقم وحشتناک کنونی به رقم معقولتری تنزل یابد. این کار هم ناگهانی ممکن نیست. بگویید با تداوم الیالابد پرداخت یارانه نقدی هرگز موافق نیستم. باید مردم توانمند شوند و مزد کار خود را بگیرند. چرا مردم کشورهایی که یارانه نمیگیرند بهتر از مردم ما زندگی میکنند؟ چون به اندازه ارزش کارشان درآمد و قدرت خرید دارند. مگر بقیه کشورهای نفتی، مردمشان را حقوقبگیر دولت کردهاند؟
چند سوال پیش از تصویب بودجه
در یادداشتی به قلم علی شمساردکانی با اشاره به تصویب بودجه در کمیسیون تلفیق مجلس چند سوال مطرح کرده تا نمایندگان قبل از رای نگران آن باشند از جمله اینکه چرا در زمانی که بیکاری گسترده و رکود مزمن کمر تولید ملی را شکسته دنبال افزایش مالیات از بنگاههای تولیدی هستیم؟ چرا لایحه بودجه در مقابل وضعیت رکود تورمی که جان همگان را به لب رسانده، ساکت است؟ چگونه در حالی که بخش انرژی دستگاههای اجرایی بهویژه در وزارتخانههای نفت و نیرو بدهیهای کلانی به بخش خصوصی بابت پروژههای اجراشده دارند، بنگاههای تولیدکننده تجهیزات انرژی و بدهکاران این طرحها خواهند توانست نقدینگی لازم را برای اجرای پروژههای جدید تامین کنند؟
در یادداشتی نوشت: در میادین ورزشی رسم است که ورزشکار پس از کسب عنوان قهرمانی، پرچم کشور خود را به دست میگیرد و یک دور در زمین و میدان مسابقه میدود. کاری که این روزها، دولت با شتاب در حال انجام آن است، بیشباهت به این رفتار ورزشکاران نیست. اما پرسش این است که مگر دولت خود را قهرمان عرصه اجرایی کشور میداند؟ یا خود را پیروز یک رقابت بینالمللی تصور میکند؟ آیا دولت توانسته است در رقابت با تورم، بیکاری، اقتصاد نفتی و تحریمهای خارجی پیروز میدان شود؟ آیا تسلط و مهار گرانیها از سوی دولت است که باعث شده هیات دولت شهر به شهر و استان به استان کشور را بگردند و دور افتخار بزنند؟
تحریمها هنوز هم کاغذپاره است؟
در یادداشتی از نمایندگان مجلس پرسیده «آیا مثل خیل خانوادههای گرفتار، جوانان تحصیلکرده بیکار و در خانه مانده دارید که سرخورده و افسرده شده باشند و احساس بطالت کنند و سن ازدواجشان بالا رفته باشد؟ آیا ممکن است که این سوال را از وزرای دولت بپرسید؟» حساب سرانگشتی و عوامانه میگوید وقتی که «ارز» در بازار آزاد، بیش از سه برابر شده است، این میزان افزایش دستمزدها، شوخی ناروایی بیش نیست. وضع کنونی، پیامد آن تفکری است که تا چند سال میگفت «قطعنامهها و تحریمها کاغذپاره است» و باز چند سال دیگر هم میگوید «قطعنامهها و تحریمها، کاغذپاره نیست» و این دور تسلسل باطل تا به دیر، گریبانگیر ماست و کسی هم نمیخواهد به یاد بیاورد که در گذشته چه گفته است.
کاندیداها چه باید بگویند؟
در یادداشتی به قلم علیرضا خانی پیشنهاد کرده نامزدهای انتخابات آینده به مردم بگویند وقتی رئیسجمهور شدم ناگهان همه فرزندان بیکار شما سر کار نخواهند رفت. این یک معجزه است و من معجزهگر نیستم. تورم را نمیتوانم یکباره صفر کنم. اگر کس دیگری هم گفت که میتواند باور نکنید. اصلاً تورم نباید صفر باشد اما باید از رقم وحشتناک کنونی به رقم معقولتری تنزل یابد. این کار هم ناگهانی ممکن نیست. بگویید با تداوم الیالابد پرداخت یارانه نقدی هرگز موافق نیستم. باید مردم توانمند شوند و مزد کار خود را بگیرند. چرا مردم کشورهایی که یارانه نمیگیرند بهتر از مردم ما زندگی میکنند؟ چون به اندازه ارزش کارشان درآمد و قدرت خرید دارند. مگر بقیه کشورهای نفتی، مردمشان را حقوقبگیر دولت کردهاند؟
چند سوال پیش از تصویب بودجه
در یادداشتی به قلم علی شمساردکانی با اشاره به تصویب بودجه در کمیسیون تلفیق مجلس چند سوال مطرح کرده تا نمایندگان قبل از رای نگران آن باشند از جمله اینکه چرا در زمانی که بیکاری گسترده و رکود مزمن کمر تولید ملی را شکسته دنبال افزایش مالیات از بنگاههای تولیدی هستیم؟ چرا لایحه بودجه در مقابل وضعیت رکود تورمی که جان همگان را به لب رسانده، ساکت است؟ چگونه در حالی که بخش انرژی دستگاههای اجرایی بهویژه در وزارتخانههای نفت و نیرو بدهیهای کلانی به بخش خصوصی بابت پروژههای اجراشده دارند، بنگاههای تولیدکننده تجهیزات انرژی و بدهکاران این طرحها خواهند توانست نقدینگی لازم را برای اجرای پروژههای جدید تامین کنند؟
دیدگاه تان را بنویسید