تاریخ انتشار:
بریده روزنامه ها - ۳
در هشت سال گذشته امور اجرایی کشور در دستان افرادی قرار گرفت که با شعار محوری عدالت و مهرورزی روی کار آمده بودند،
واقعاً متشکریم که اقتصاد متلاشی نشد
در یادداشتی نوشت: در هشت سال گذشته امور اجرایی کشور در دستان افرادی قرار گرفت که با شعار محوری عدالت و مهرورزی روی کار آمده بودند، اما برچسب دولت عدالتورز و عدالتمحور بر دولت احمدینژاد برچسب خیلی سنگینی است و بر قامت این دولت بیقواره است زیرا اگر دولت، دولت عدالتورز بود، رئیس دولت نمیتوانست بگوید «الان حداکثر حرفی که میزنند تورم بالا رفته و رشد اقتصادی کاهش یافته» یا آنکه... «اما اقتصاد متلاشی نشد.» این سخنان، سخنان گزافی است چه همه این شاخصها، تورم بالا، رشد اقتصادی پایین و متلاشی شدن اقتصاد، ضدعدالتورزی هستند. اما واقعاً باید خدا را شکر کنیم که اقتصاد متلاشی نشده است.
حذف دیرهنگام ارز مرجع
در یادداشتی به قلم مجید حریری نوشت: حذف ارز مرجع، اتفاقی است که بسیار دیر رخ داد، چرا که باید زودتر از این، ارز مرجع حذف میشد و چند نرخی بودن ارز از بین میرفت، آنچه در یک سال گذشته روی داد این بود که با وجود راهاندازی اتاق مبادلات ارزی، ارز مرجع چندان در سفره مردم تاثیرگذار نبود. اگر ارز مرجع در اقلام اساسی تاثیرگذار بود باید افزایش قیمتی معادل ۲۰ درصد را نشان میداد؛ در حالی که این میزان افزایش تا حدود ۱۰۰ درصد هم بالا رفت و این نشان میدهد که اختلاف قیمت ارز ۱۲۲۶ تا ارز دیگر - چه آزاد و چه مبادلهای - در جیب افرادی رفته که از شرایط موجود سوءاستفاده کردند.
این روزها همه «بنفش» پوشیدهاند
در یادداشتی به قلم علی حق نوشت: حالا که تجربه پایین کشیدن هشتساله تراز کابینه رو به پایان است همان عزلتگزیدهها که به لطف عملکرد دولتهای نهم و دهم، چندسانتی قدشان از تراز این روزهای کابینه بالاتر آمده است، به صرف عضویت در دولت هاشمی و خاتمی پا به میدان سهمخواهی از کابینه روحانی گذاشتهاند. همانهایی که در دوره خود، سیبل انتقادهای کارشناسان و گلایههای مردم بودند، همانهایی که پایه طنزهای تلخ اقتصادی این روزها در دوره مدیریت آنها، گذاشته شده است. همانها که سالهای پیش در پی فرجام این روزهای اقتصاد ایران بودند، میداندار نقد اقتصادی دولت نهم و دهم هم شدهاند و همه بنفش پوشیدهاند.
بیماری چینی به جای بیماری هلندی
در یادداشتی به قلم احمد میرمطهری نوشت: بیماری هلندی به عنوان یک عارضه جدی سالهاست که در اقتصاد ایران مطرح بوده، ولی در این سالها مشکل اصلی از وقتی شروع شد که درآمدهای افزایش یافته، منجر به ازدیاد تقاضا شده و به علت کمبود تولید، قیمتها افزایش مییابد و در این هنگام است که دولت با واردات ارزان سعی در پایین نگهداشتن قیمت کالاها میکند. در اقتصاد ایران از اینجا به بعد «عارضه چینی» هم وارد معرکه میشود، چون همه نیازها خواسته یا ناخواسته از چین تامین میشود. سیاستی که یک دولت در زمینه رهایی از بیماری هلندی و جلوگیری از تبدیل آن به عارضه چینی میتواند در پیش گیرد، در گرو تدوین درست و هدفمند سیاست تجارت خارجی کشور هم است.
در یادداشتی نوشت: در هشت سال گذشته امور اجرایی کشور در دستان افرادی قرار گرفت که با شعار محوری عدالت و مهرورزی روی کار آمده بودند، اما برچسب دولت عدالتورز و عدالتمحور بر دولت احمدینژاد برچسب خیلی سنگینی است و بر قامت این دولت بیقواره است زیرا اگر دولت، دولت عدالتورز بود، رئیس دولت نمیتوانست بگوید «الان حداکثر حرفی که میزنند تورم بالا رفته و رشد اقتصادی کاهش یافته» یا آنکه... «اما اقتصاد متلاشی نشد.» این سخنان، سخنان گزافی است چه همه این شاخصها، تورم بالا، رشد اقتصادی پایین و متلاشی شدن اقتصاد، ضدعدالتورزی هستند. اما واقعاً باید خدا را شکر کنیم که اقتصاد متلاشی نشده است.
حذف دیرهنگام ارز مرجع
در یادداشتی به قلم مجید حریری نوشت: حذف ارز مرجع، اتفاقی است که بسیار دیر رخ داد، چرا که باید زودتر از این، ارز مرجع حذف میشد و چند نرخی بودن ارز از بین میرفت، آنچه در یک سال گذشته روی داد این بود که با وجود راهاندازی اتاق مبادلات ارزی، ارز مرجع چندان در سفره مردم تاثیرگذار نبود. اگر ارز مرجع در اقلام اساسی تاثیرگذار بود باید افزایش قیمتی معادل ۲۰ درصد را نشان میداد؛ در حالی که این میزان افزایش تا حدود ۱۰۰ درصد هم بالا رفت و این نشان میدهد که اختلاف قیمت ارز ۱۲۲۶ تا ارز دیگر - چه آزاد و چه مبادلهای - در جیب افرادی رفته که از شرایط موجود سوءاستفاده کردند.
این روزها همه «بنفش» پوشیدهاند
در یادداشتی به قلم علی حق نوشت: حالا که تجربه پایین کشیدن هشتساله تراز کابینه رو به پایان است همان عزلتگزیدهها که به لطف عملکرد دولتهای نهم و دهم، چندسانتی قدشان از تراز این روزهای کابینه بالاتر آمده است، به صرف عضویت در دولت هاشمی و خاتمی پا به میدان سهمخواهی از کابینه روحانی گذاشتهاند. همانهایی که در دوره خود، سیبل انتقادهای کارشناسان و گلایههای مردم بودند، همانهایی که پایه طنزهای تلخ اقتصادی این روزها در دوره مدیریت آنها، گذاشته شده است. همانها که سالهای پیش در پی فرجام این روزهای اقتصاد ایران بودند، میداندار نقد اقتصادی دولت نهم و دهم هم شدهاند و همه بنفش پوشیدهاند.
بیماری چینی به جای بیماری هلندی
در یادداشتی به قلم احمد میرمطهری نوشت: بیماری هلندی به عنوان یک عارضه جدی سالهاست که در اقتصاد ایران مطرح بوده، ولی در این سالها مشکل اصلی از وقتی شروع شد که درآمدهای افزایش یافته، منجر به ازدیاد تقاضا شده و به علت کمبود تولید، قیمتها افزایش مییابد و در این هنگام است که دولت با واردات ارزان سعی در پایین نگهداشتن قیمت کالاها میکند. در اقتصاد ایران از اینجا به بعد «عارضه چینی» هم وارد معرکه میشود، چون همه نیازها خواسته یا ناخواسته از چین تامین میشود. سیاستی که یک دولت در زمینه رهایی از بیماری هلندی و جلوگیری از تبدیل آن به عارضه چینی میتواند در پیش گیرد، در گرو تدوین درست و هدفمند سیاست تجارت خارجی کشور هم است.
دیدگاه تان را بنویسید