تاریخ انتشار:
مرتضوی: دارند انتقام سال ۸۸ را از من میگیرند
نگرانیها درباره آینده توافقات ژنو
این روزها تحلیلگران سیاسی کشور که با یک مویز گرمیشان میشود و با یک غوره سردی، در نوسانی عجیب یک روز از موفقیت کامل مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی سخن میگویند و یک روز دیگر ناامیدانه از پایان آن خبر میدهند
هفته گذشته برای خبرنگاران و رسانهها هفته جذابی بود. اینقدر سوژه و خبر زیاد بود، که آنها میتوانستند به راحتی با تیترها و تحلیلهای متفاوت محصولی کاملاً منحصر به فرد را برای مخاطبان تدارک ببینند. از سویی هاشمیرفسنجانی پس از سه سال قصد ولایت کرد و رهسپار زادگاهش شد و طبق گزارشهای واصله مورد استقبال همشهریهای خود قرار گرفت و از سوی دیگر بحثهای لایحه بودجه و استعفای احتمالاً صوری نمایندگان بعضی استانها هنوز مورد توجه ویژه رسانهها قرار داشت.
در این میان اما خبری جالب نیز در بین اخبار غیررسمی روزنامهها منتشر شد. روزنامه ایران در روزهای میانی هفته خبر داد شهرام جزایری، که زمانی به عنوان یکی از متخلفان اقتصادی کشور از وی یاد میشد، در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه تاکید کرد: «پس از ۱۲ سال و سه ماه زندان، بنده را مشمول رافت اسلامی قرار دهید، زیرا نادم و پشیمانم.» حق بدهید در زمانه اختلاسهای چندین هزارمیلیاردی و ظهور یکشبه مولتیمیلیاردرهای نزدیک به برخی دولتمردان گذشته، 12 سال زندان برای تخلفات مالی بسیار کوچکتر کافی به نظر میرسد و نباید زیاد به جناب شهرامخان خرده گرفت.
خبر جالب دیگر به هزینههای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت در دوره حسن روحانی بازمیگردد. غلامرضا فروزش، معاون اجرایی و اطلاعرسانی این مرکز در هفته گذشته با اشاره به هزینههای این مرکز اعلام کرد: «این مرکز سالیانه 150 میلیون تومان چای مصرف میکند و اگر کسی در هتل هیلتون لندن این چای را بخورد قطعاً برای او ارزانتر از مصرف چای ما در اینجا در خواهد آمد.»
در همین حال روزنامه جمهوری اسلامی که عملاً به ارگان غیررسمی حسن روحانی بدل شده است، در خبری دیگر از ولخرجیهای عجیب در بازار نحیف ایران گلایه کرده و در خبری اعلام کرد: «... در حالی که کشور با مشکلات عدیده ناشی از رکود تورمی، تحریم و کمبود ارز مواجه است، آگهی پیشفروش مرسدس بنز مدل 2014 در برخی رسانهها در حال انتشار است! مرسدس بنز C200 مدل 2014 با سقف پاناروما (!) به صورت قسطی و با قیمت کل دو میلیارد و 500 میلیون تومان و در اقساط ماهانه شش میلیون تومان و با پیشپرداخت یک و نیم میلیارد تومان به دست مشتریان تهرانی میرسد! بر اساس همین گزارش ظاهراً متولی ورود این سری از خودروهای لوکس، سازمان توسعه تجارت است که در آبانماه امسال به 110 مدل خودرو خارجی مجوز ورود به ایران را داده است. در حالی که کشور دچار کمبود ارز و مشکلات اقتصادی است، صدور مجوز برای وارد کردن خودروهای گرانقیمت، هیچ مفهومی غیر از تشدید بحران اقتصادی ندارد.»
نگرانیها درباره آینده توافقنامه ژنو
این روزها تحلیلگران سیاسی کشور که با یک مویز گرمیشان میشود و با یک غوره سردی، در نوسانی عجیب یک روز از موفقیت کامل مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی سخن میگویند و یک روز دیگر ناامیدانه از پایان آن خبر میدهند. در ابتدای هفته گذشته روزنامهها خبر دادند: «... وزارت خزانهداری آمریکا 17 شرکت را به بهانه تلاش برای دور زدن تحریمهای ایران در فهرست سیاه تحریمها قرار داده است.» کیهان در پی این خبر تاکید کرد: با این تحریمهای ضدایرانی بار دیگر دست آمریکا رو شد و مشخص شد طرف مذاکره کمترین زمینهای برای اعتماد ندارد. روزنامه جمهوری اسلامی در این باره تصریح کرد: «قرار گرفتن آمریکا در مسیر تخلف از تعهدات و الزامات توافقنامه ژنو، این نکته را برای افکار عمومی ملتها و همچنین ارادههای سیاسی و ساختارهای تصمیمگیری رسمی کشورها تثبیت میکند که دولت آمریکا آغازگر مسیر تضعیف توافق ژنو بوده و هرگز طرف مطمئنی برای ایجاد تفاهمات بینالمللی نیست. بدین ترتیب، تردیدی نیست که اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا علاوه بر وارد ساختن لطمه بزرگ حیثیتی به آمریکا، دموکراتها را یک گام دیگر از مسیر پرامتیاز حل مشکل با ایران که به عنوان یک برگ برنده در صحنه مبارزه انتخاباتی آینده میتوانست مورد استفاده قرار گیرد، دورتر ساخت.» در همین حال محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در واکنش به تحولات اخیر پرونده هستهای ایران در صفحه فیسبوک خود نوشت: «... در چند روز گذشته اقدامات نامناسبی از سوی آمریکاییها صورت گرفت که ما به شکل مقتضی و با در نظر گرفتن همه جوانب امر به آن پاسخ دادیم. این اتفاقات موجب ناتمام ماندن مذاکرات گروه کارشناسی ایران و قدرتهای جهان شد. با این حال با مذاکرات تلفنی ظریف و جان کری به نظر میرسد فضای پرتنش این هفته در حال رسیدن به آرامشی جدید است.
و باز هم کهریزک
این روزها هر برگی که از پرونده گزارش تحقیق و تفحص مجلس درباره سازمان تامین اجتماعی ورق میخورد، بر حیرت، تاسف و خشم ملت از حیف و میلهای صورتگرفته در این سازمان میافزاید. در هفته گذشته رسانهها از ماجرایی جدید در زمان مدیریت سعید مرتضوی پرده برداشتند. روزنامه جمهوری اسلامی در این زمینه اعلام کرد: «با مشخص شدن حضور چند قاضی متهم دیگر» پرونده کهریزک در پرونده فساد مالی تامین اجتماعی، این پرونده ابعاد گستردهتری یافته است. به گزارش شفاف، علاوه بر سعید مرتضوی متهم ردیف اول جنایت «کهریزک»، حالا لابهلای اسناد، اسامی «حاج حسن زارعدهنوی» معروف به «قاضی حداد» و «علیاکبر حیدریفر» به چشم میخورد. هر دو این افراد، معاونان مرتضوی بودهاند و در پرونده «کهریزک» متهم. بر اساس اسناد تحقیق و تفحص مجلس، قاضی حداد و حیدریفر با وجود پروندههای باز در دستگاه قضایی، مبالغی برای انجام بعضی امور حقوقی از مدیریت سازمان تامین اجتماعی دریافت کردهاند. این دو نفر در دادگاه کهریزک، به همراه سعید مرتضوی به انفصال دائم از خدمات قضایی و پنج سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شدهاند. علیاکبر حیدریفر، در فروردین 1391 نیز به اتهام شلیک تیر هوایی با یک سلاح کمری در صف بنزین در اصفهان بازداشت شده بود. سایت خانه ملت نیز در خبری دیگر تاکید کرد: «...اسناد دستخطی مربوط به پرداختهای سعید مرتضوی به محمدرضا رحیمی معاون اول رئیسجمهور سابق، شیخالاسلام وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و عباسی سرپرست این وزارتخانه را منتشر کرده است. بر اساس این اسناد این افراد به ترتیب 50 میلیون، 100 میلیون و 150 میلیون تومان در قالب کارت هدیه دریافت کردهاند.» در این هفته روزنامه ایران نیز گفتوگویی با علیرضا محجوب رئیس هیات تحقیق و تفحص مجلس از تامین اجتماعی انجام داده بود. وی در این مصاحبه با ارائه اطلاعاتی جدید تاکید کرد: «... اساساً آنچه ما در گزارش تحقیق و تفحص تهیه کردیم، اتهام علیه کسی نیست. اقرارهایی است که به ما رسیده و ما مستند کردیم و این مستندات را به دادگاه دادیم. حالا دادگاه باید تصمیم بگیرد. بنابراین فرافکنیها و تکذیب کردنها معنایی ندارد. به هر حال ریشه این مسائل بیقانونی است و به نظر من هنوز باید به مبارزات علیه فساد ادامه دهیم... مرتضوی وقتی در تامین اجتماعی مستقر شده، سعی کرده به کسانی مهربانی و توجه کند که به طور خاص از او حمایت میکردند یا میتوانستند حامی او باشند. او در برابر فشارهای خارجی که عمدتاً از ناحیه مجلس وجود داشته درصدد جذب برخی نیروها برآمده تا شاید این فشارها را کاهش دهد. آقای مرتضوی باید خودش را با شرایط جدید وفق دهد و آماده دفاع در دادگاه باشد.» در همین حال مرتضوی و حامیانش نیز در این هفته آرام ننشستند. این قاضی سابق در پاسخ به اسناد ارائهشده علیه وی در گفتوگویی با سایت «دولت بهار» وابسته به یاران حلقه احمدینژاد تاکید کرد: «...در این پرونده هیچ اقدام خلاف قانونی متوجه بنده نیست و به همین علت نیز جوسازی شدید رسانهای را بر طی فرآیندهای قانونی ترجیح میدهد. به راستی اگر جرمی متوجه من بود دیگر چه نیازی به این همه فضاسازی رسانهای بود؟ طی روزهای گذشته عوامل یک باند سیاسی تمام توان خود را بسیج کردهاند تا با هیاهو و جنجال مطالبی را برخلاف واقعیت به افکار عمومی القا کنند... به طور حتم اگر دادگاه علنی باشد، صحنه دادگاه را به صحنه رسوایی عوامل این اقدامات تبدیل و پشت پرده این باند سیاسی را بهطور شفاف و مستند افشا خواهم کرد. بنده نشان خواهم داد که تحقیق و تفحص توسط یک حزب سیاسی صورت گرفته است نه مجلس محترم شورای اسلامی. گفتنیهای زیادی درباره انگیزههای سیاسی این تحقیق و تفحص وجود دارد که در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت. باندی که در پشت صحنه این تحقیق و تفحص قرار دارد و سناریوی این جنگ روانی را نوشته است، در دهه 70 همچنین پروندهسازیهایی را برای انحراف افکار عمومی صورت داده است که به صورت دقیق به ماهیتشان اشاره خواهد شد. افرادی که در حوادث 18 تیر و فتنه 88 نقش داشتهاند و از اقدامات قانونی بنده لطمه دیدهاند، امروز با دستیابی به پستهای حساس در حال انتقامگیری از فرزندان انقلاب هستند. بنده همه این عوامل فتنهگر را با مشخصات به مردم معرفی خواهم کرد.»
سریعالقلم و رانندگان تاکسی
در هفته گذشته در اقدامی عجیب تعدادی از رانندگان تاکسی تهرانی و مشهدی با حضور در مقابل نهاد ریاست جمهوری و استانداری خراسان رضوی خواهان عزل محمود سریعالقلم مشاور رئیسجمهور شدند. از قرار معلوم این استاد مبرز دانشگاه در مصاحبهای با انتقاد از روشهای پوپولیستی صدا و سیما تاکید کرده بود: «یک راننده تاکسی چه دانشی دارد که از وی درباره انرژی هستهای نظرخواهی میشود.» روزنامه خبر در این باره در یادداشتی نوشت:«... هم ما خوب میدانیم ماجرا از چه قرار است و هم آنها که جمع کوچکی از رانندگان محترم را جلوی ساختمان ریاست جمهوری گسیل کردهاند. اخلاق بهانه است، همان طور که در سالهای اخیر خیلی چیزها را بهانهای قرار دادهایم برای پیشبرد اهداف سیاسیمان. اگر حقیقتاً پای اخلاق در میان بود میگفتیم خدا را شکر که عدهای از دوستان ما هنوز آنقدر اخلاقیاند که حتی شائبه توهین و وهن به جمعی از هموطنانمان را برنمیتابند. اما همان طور که گفتم هم ما میدانیم و هم آنها که حقیقت چیز دیگری است. در هشت سال گذشته رئیسجمهور عدالتگستر و مهرورز بارها و بارها به تصریح و تلویح به اقشار مختلف این سرزمین توهین کرد. جمعی از آنها را بزغاله خطاب کرد، جمعی را خس و خاشاک و ...الخ. اما حتی یک بار از این دوستان مدعی اخلاق و مردمداری که سخنان آقای سریعالقلم را با هزار دوز و کلک میخواهند توهین به رانندگان تاکسی القا کنند، صدایی بر نخاست.
در این میان اما خبری جالب نیز در بین اخبار غیررسمی روزنامهها منتشر شد. روزنامه ایران در روزهای میانی هفته خبر داد شهرام جزایری، که زمانی به عنوان یکی از متخلفان اقتصادی کشور از وی یاد میشد، در نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه تاکید کرد: «پس از ۱۲ سال و سه ماه زندان، بنده را مشمول رافت اسلامی قرار دهید، زیرا نادم و پشیمانم.» حق بدهید در زمانه اختلاسهای چندین هزارمیلیاردی و ظهور یکشبه مولتیمیلیاردرهای نزدیک به برخی دولتمردان گذشته، 12 سال زندان برای تخلفات مالی بسیار کوچکتر کافی به نظر میرسد و نباید زیاد به جناب شهرامخان خرده گرفت.
خبر جالب دیگر به هزینههای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت در دوره حسن روحانی بازمیگردد. غلامرضا فروزش، معاون اجرایی و اطلاعرسانی این مرکز در هفته گذشته با اشاره به هزینههای این مرکز اعلام کرد: «این مرکز سالیانه 150 میلیون تومان چای مصرف میکند و اگر کسی در هتل هیلتون لندن این چای را بخورد قطعاً برای او ارزانتر از مصرف چای ما در اینجا در خواهد آمد.»
در همین حال روزنامه جمهوری اسلامی که عملاً به ارگان غیررسمی حسن روحانی بدل شده است، در خبری دیگر از ولخرجیهای عجیب در بازار نحیف ایران گلایه کرده و در خبری اعلام کرد: «... در حالی که کشور با مشکلات عدیده ناشی از رکود تورمی، تحریم و کمبود ارز مواجه است، آگهی پیشفروش مرسدس بنز مدل 2014 در برخی رسانهها در حال انتشار است! مرسدس بنز C200 مدل 2014 با سقف پاناروما (!) به صورت قسطی و با قیمت کل دو میلیارد و 500 میلیون تومان و در اقساط ماهانه شش میلیون تومان و با پیشپرداخت یک و نیم میلیارد تومان به دست مشتریان تهرانی میرسد! بر اساس همین گزارش ظاهراً متولی ورود این سری از خودروهای لوکس، سازمان توسعه تجارت است که در آبانماه امسال به 110 مدل خودرو خارجی مجوز ورود به ایران را داده است. در حالی که کشور دچار کمبود ارز و مشکلات اقتصادی است، صدور مجوز برای وارد کردن خودروهای گرانقیمت، هیچ مفهومی غیر از تشدید بحران اقتصادی ندارد.»
نگرانیها درباره آینده توافقنامه ژنو
این روزها تحلیلگران سیاسی کشور که با یک مویز گرمیشان میشود و با یک غوره سردی، در نوسانی عجیب یک روز از موفقیت کامل مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی سخن میگویند و یک روز دیگر ناامیدانه از پایان آن خبر میدهند. در ابتدای هفته گذشته روزنامهها خبر دادند: «... وزارت خزانهداری آمریکا 17 شرکت را به بهانه تلاش برای دور زدن تحریمهای ایران در فهرست سیاه تحریمها قرار داده است.» کیهان در پی این خبر تاکید کرد: با این تحریمهای ضدایرانی بار دیگر دست آمریکا رو شد و مشخص شد طرف مذاکره کمترین زمینهای برای اعتماد ندارد. روزنامه جمهوری اسلامی در این باره تصریح کرد: «قرار گرفتن آمریکا در مسیر تخلف از تعهدات و الزامات توافقنامه ژنو، این نکته را برای افکار عمومی ملتها و همچنین ارادههای سیاسی و ساختارهای تصمیمگیری رسمی کشورها تثبیت میکند که دولت آمریکا آغازگر مسیر تضعیف توافق ژنو بوده و هرگز طرف مطمئنی برای ایجاد تفاهمات بینالمللی نیست. بدین ترتیب، تردیدی نیست که اقدام اخیر وزارت خزانهداری آمریکا علاوه بر وارد ساختن لطمه بزرگ حیثیتی به آمریکا، دموکراتها را یک گام دیگر از مسیر پرامتیاز حل مشکل با ایران که به عنوان یک برگ برنده در صحنه مبارزه انتخاباتی آینده میتوانست مورد استفاده قرار گیرد، دورتر ساخت.» در همین حال محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در واکنش به تحولات اخیر پرونده هستهای ایران در صفحه فیسبوک خود نوشت: «... در چند روز گذشته اقدامات نامناسبی از سوی آمریکاییها صورت گرفت که ما به شکل مقتضی و با در نظر گرفتن همه جوانب امر به آن پاسخ دادیم. این اتفاقات موجب ناتمام ماندن مذاکرات گروه کارشناسی ایران و قدرتهای جهان شد. با این حال با مذاکرات تلفنی ظریف و جان کری به نظر میرسد فضای پرتنش این هفته در حال رسیدن به آرامشی جدید است.
و باز هم کهریزک
این روزها هر برگی که از پرونده گزارش تحقیق و تفحص مجلس درباره سازمان تامین اجتماعی ورق میخورد، بر حیرت، تاسف و خشم ملت از حیف و میلهای صورتگرفته در این سازمان میافزاید. در هفته گذشته رسانهها از ماجرایی جدید در زمان مدیریت سعید مرتضوی پرده برداشتند. روزنامه جمهوری اسلامی در این زمینه اعلام کرد: «با مشخص شدن حضور چند قاضی متهم دیگر» پرونده کهریزک در پرونده فساد مالی تامین اجتماعی، این پرونده ابعاد گستردهتری یافته است. به گزارش شفاف، علاوه بر سعید مرتضوی متهم ردیف اول جنایت «کهریزک»، حالا لابهلای اسناد، اسامی «حاج حسن زارعدهنوی» معروف به «قاضی حداد» و «علیاکبر حیدریفر» به چشم میخورد. هر دو این افراد، معاونان مرتضوی بودهاند و در پرونده «کهریزک» متهم. بر اساس اسناد تحقیق و تفحص مجلس، قاضی حداد و حیدریفر با وجود پروندههای باز در دستگاه قضایی، مبالغی برای انجام بعضی امور حقوقی از مدیریت سازمان تامین اجتماعی دریافت کردهاند. این دو نفر در دادگاه کهریزک، به همراه سعید مرتضوی به انفصال دائم از خدمات قضایی و پنج سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شدهاند. علیاکبر حیدریفر، در فروردین 1391 نیز به اتهام شلیک تیر هوایی با یک سلاح کمری در صف بنزین در اصفهان بازداشت شده بود. سایت خانه ملت نیز در خبری دیگر تاکید کرد: «...اسناد دستخطی مربوط به پرداختهای سعید مرتضوی به محمدرضا رحیمی معاون اول رئیسجمهور سابق، شیخالاسلام وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی و عباسی سرپرست این وزارتخانه را منتشر کرده است. بر اساس این اسناد این افراد به ترتیب 50 میلیون، 100 میلیون و 150 میلیون تومان در قالب کارت هدیه دریافت کردهاند.» در این هفته روزنامه ایران نیز گفتوگویی با علیرضا محجوب رئیس هیات تحقیق و تفحص مجلس از تامین اجتماعی انجام داده بود. وی در این مصاحبه با ارائه اطلاعاتی جدید تاکید کرد: «... اساساً آنچه ما در گزارش تحقیق و تفحص تهیه کردیم، اتهام علیه کسی نیست. اقرارهایی است که به ما رسیده و ما مستند کردیم و این مستندات را به دادگاه دادیم. حالا دادگاه باید تصمیم بگیرد. بنابراین فرافکنیها و تکذیب کردنها معنایی ندارد. به هر حال ریشه این مسائل بیقانونی است و به نظر من هنوز باید به مبارزات علیه فساد ادامه دهیم... مرتضوی وقتی در تامین اجتماعی مستقر شده، سعی کرده به کسانی مهربانی و توجه کند که به طور خاص از او حمایت میکردند یا میتوانستند حامی او باشند. او در برابر فشارهای خارجی که عمدتاً از ناحیه مجلس وجود داشته درصدد جذب برخی نیروها برآمده تا شاید این فشارها را کاهش دهد. آقای مرتضوی باید خودش را با شرایط جدید وفق دهد و آماده دفاع در دادگاه باشد.» در همین حال مرتضوی و حامیانش نیز در این هفته آرام ننشستند. این قاضی سابق در پاسخ به اسناد ارائهشده علیه وی در گفتوگویی با سایت «دولت بهار» وابسته به یاران حلقه احمدینژاد تاکید کرد: «...در این پرونده هیچ اقدام خلاف قانونی متوجه بنده نیست و به همین علت نیز جوسازی شدید رسانهای را بر طی فرآیندهای قانونی ترجیح میدهد. به راستی اگر جرمی متوجه من بود دیگر چه نیازی به این همه فضاسازی رسانهای بود؟ طی روزهای گذشته عوامل یک باند سیاسی تمام توان خود را بسیج کردهاند تا با هیاهو و جنجال مطالبی را برخلاف واقعیت به افکار عمومی القا کنند... به طور حتم اگر دادگاه علنی باشد، صحنه دادگاه را به صحنه رسوایی عوامل این اقدامات تبدیل و پشت پرده این باند سیاسی را بهطور شفاف و مستند افشا خواهم کرد. بنده نشان خواهم داد که تحقیق و تفحص توسط یک حزب سیاسی صورت گرفته است نه مجلس محترم شورای اسلامی. گفتنیهای زیادی درباره انگیزههای سیاسی این تحقیق و تفحص وجود دارد که در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت. باندی که در پشت صحنه این تحقیق و تفحص قرار دارد و سناریوی این جنگ روانی را نوشته است، در دهه 70 همچنین پروندهسازیهایی را برای انحراف افکار عمومی صورت داده است که به صورت دقیق به ماهیتشان اشاره خواهد شد. افرادی که در حوادث 18 تیر و فتنه 88 نقش داشتهاند و از اقدامات قانونی بنده لطمه دیدهاند، امروز با دستیابی به پستهای حساس در حال انتقامگیری از فرزندان انقلاب هستند. بنده همه این عوامل فتنهگر را با مشخصات به مردم معرفی خواهم کرد.»
سریعالقلم و رانندگان تاکسی
در هفته گذشته در اقدامی عجیب تعدادی از رانندگان تاکسی تهرانی و مشهدی با حضور در مقابل نهاد ریاست جمهوری و استانداری خراسان رضوی خواهان عزل محمود سریعالقلم مشاور رئیسجمهور شدند. از قرار معلوم این استاد مبرز دانشگاه در مصاحبهای با انتقاد از روشهای پوپولیستی صدا و سیما تاکید کرده بود: «یک راننده تاکسی چه دانشی دارد که از وی درباره انرژی هستهای نظرخواهی میشود.» روزنامه خبر در این باره در یادداشتی نوشت:«... هم ما خوب میدانیم ماجرا از چه قرار است و هم آنها که جمع کوچکی از رانندگان محترم را جلوی ساختمان ریاست جمهوری گسیل کردهاند. اخلاق بهانه است، همان طور که در سالهای اخیر خیلی چیزها را بهانهای قرار دادهایم برای پیشبرد اهداف سیاسیمان. اگر حقیقتاً پای اخلاق در میان بود میگفتیم خدا را شکر که عدهای از دوستان ما هنوز آنقدر اخلاقیاند که حتی شائبه توهین و وهن به جمعی از هموطنانمان را برنمیتابند. اما همان طور که گفتم هم ما میدانیم و هم آنها که حقیقت چیز دیگری است. در هشت سال گذشته رئیسجمهور عدالتگستر و مهرورز بارها و بارها به تصریح و تلویح به اقشار مختلف این سرزمین توهین کرد. جمعی از آنها را بزغاله خطاب کرد، جمعی را خس و خاشاک و ...الخ. اما حتی یک بار از این دوستان مدعی اخلاق و مردمداری که سخنان آقای سریعالقلم را با هزار دوز و کلک میخواهند توهین به رانندگان تاکسی القا کنند، صدایی بر نخاست.
دیدگاه تان را بنویسید