تاریخ انتشار:
بریده روزنامه ها - ۴
نظام بودجهریزی در ایران به دنبال انحلال سازمان مدیریت تضعیف شد و به ویژه نظارتهای بودجهای در این ایام تقلیل یافت.
بودجه و احکام قانونگذاری
در یادداشتی به قلم هادی قوامی نوشت: نظام بودجهریزی در ایران به دنبال انحلال سازمان مدیریت تضعیف شد و به ویژه نظارتهای بودجهای در این ایام تقلیل یافت. از سوی دیگر ردیفهایی در بودجه درج شده تا تخصیص منابع، محدود و زیر نظارت مجلس نباشد. بودجهنویسی طی سالهای گذشته به گونهای بوده که هم نظارت مجلس در بودجه و تخصیص منابع با مشکل روبهرو شده است. ردیفهای متفرقه، ۳۵ درصد بودجه عمومی را در هشت سال گذشته به خود اختصاص داده و همین امر نظارت بودجهای را برای مجلس سخت کرده است. در حالی که قوانین چهارم و پنجم توسعه بر بودجهنویسی عملیاتی بر مبنای بهای تمامشده تاکید داشت، این تاکیدات قانونی در دولتهای نهم و دهم مورد توجه قرار نگرفت.
انتخاب شخصی که روی زمین راه میرود
در یادداشتی به قلم محمدحسین جعفریان نوشت: احمدینژاد بهتازگی و در افتتاح مجموعهای دیگر از مسکن مهر گفته است: «مسکن مهر میخواهد التهاب ۵۰ساله مسکن را در کشور برطرف کند! حیرتا! تو گویی ایشان در این سرزمین زندگی نمیکند. تو گویی نمیداند قیمت همان منزل نقلیاش در« نارمک تهران» طی هشت سال ریاست وی بیش از۱۰برابر افزایش یافته و هنوز نمیخواهد از خود بپرسد ایراد از کجا بود که با وجود این همه تزریق پول به پروژههای مسکن مهر، مردم با چنین انفجار قیمتی در خرید و اجاره مسکن روبهرو شدند. با تجربه این وضع و این شعارها خوب است مردم کسی را انتخاب کنند که جز حرف زدن کارنامهای عملی برای مدیریت خود داشته باشد و روی زمین قدم بزند.»
آنچه نامزدها نگفتند
در یادداشتی به قلم علیرضا خانی نوشت: نامزدهای انتخابات بسیاری از مسائل را در اظهارات خود نگفتند؛ مانند اینکه مردم غیر از نگرانی راجع به اشتغال و درآمد و آینده، نگران حال فعلی فرزندانشان هستند. اعتیاد، در انواع جدیدش، همچون ویروسی سریعالرشد در حال شیوع بیشتر است. سن اعتیاد مرتب دارد کم میشود. دیگر اینکه پایههای اخلاقی جامعه سست شده است. رواج حیرتانگیز انواع کلاهبرداری و شارلاتانیسم رو به تزاید، نشانه آشکاری از آن است. اعتماد هم به طرز غمانگیزی در جامعه آسیب دیده است. بهرغم همه بیکاری موجود در جامعه، هر کارفرمایی بخواهد یک نفر استخدام کند، دست و دلش میلرزد. دورهای شده است که سخت میتوان به کسی اعتماد کرد و این عوارضی بدشگونتر از سقوط ارزش ریال دارد.
انتظارات تورمی و بختک تورم
در یادداشتی به قلم احمدرضا روشن نوشت: تورم همچنان کابوسی، آرام و قرار را از دل مردم میرباید. مردم از تورم بیزارند؛ چرا که قدرت خرید آنها را کاهش میدهد و برای جبران کاهش قدرت خرید مجبورند بیشتر و سختتر کار کنند و این یعنی کاهش رفاه اقتصادی. هیولای تورم همه را کنار میزند، شاغلان و نیروی کاری که حقوق ثابت و کم دارند بزرگترین بازندگان تورم هستند. در مجموع بسیاری از اقتصاددانان ایران معتقدند که تورم در آن کشور یک پدیده پولی است، یعنی رشد نقدینگی همواره یکی از مهمترین عوامل در افزایش سطح عمومی قیمتها بوده است. عوامل مهم دیگر ایجاد تورم در ایران، افزایش نرخ ارز، کاهش درآمدهای نفتی، کاهش تولید و رشد اقتصادی و وجود انتظارات تورمی است.
در یادداشتی به قلم هادی قوامی نوشت: نظام بودجهریزی در ایران به دنبال انحلال سازمان مدیریت تضعیف شد و به ویژه نظارتهای بودجهای در این ایام تقلیل یافت. از سوی دیگر ردیفهایی در بودجه درج شده تا تخصیص منابع، محدود و زیر نظارت مجلس نباشد. بودجهنویسی طی سالهای گذشته به گونهای بوده که هم نظارت مجلس در بودجه و تخصیص منابع با مشکل روبهرو شده است. ردیفهای متفرقه، ۳۵ درصد بودجه عمومی را در هشت سال گذشته به خود اختصاص داده و همین امر نظارت بودجهای را برای مجلس سخت کرده است. در حالی که قوانین چهارم و پنجم توسعه بر بودجهنویسی عملیاتی بر مبنای بهای تمامشده تاکید داشت، این تاکیدات قانونی در دولتهای نهم و دهم مورد توجه قرار نگرفت.
انتخاب شخصی که روی زمین راه میرود
در یادداشتی به قلم محمدحسین جعفریان نوشت: احمدینژاد بهتازگی و در افتتاح مجموعهای دیگر از مسکن مهر گفته است: «مسکن مهر میخواهد التهاب ۵۰ساله مسکن را در کشور برطرف کند! حیرتا! تو گویی ایشان در این سرزمین زندگی نمیکند. تو گویی نمیداند قیمت همان منزل نقلیاش در« نارمک تهران» طی هشت سال ریاست وی بیش از۱۰برابر افزایش یافته و هنوز نمیخواهد از خود بپرسد ایراد از کجا بود که با وجود این همه تزریق پول به پروژههای مسکن مهر، مردم با چنین انفجار قیمتی در خرید و اجاره مسکن روبهرو شدند. با تجربه این وضع و این شعارها خوب است مردم کسی را انتخاب کنند که جز حرف زدن کارنامهای عملی برای مدیریت خود داشته باشد و روی زمین قدم بزند.»
آنچه نامزدها نگفتند
در یادداشتی به قلم علیرضا خانی نوشت: نامزدهای انتخابات بسیاری از مسائل را در اظهارات خود نگفتند؛ مانند اینکه مردم غیر از نگرانی راجع به اشتغال و درآمد و آینده، نگران حال فعلی فرزندانشان هستند. اعتیاد، در انواع جدیدش، همچون ویروسی سریعالرشد در حال شیوع بیشتر است. سن اعتیاد مرتب دارد کم میشود. دیگر اینکه پایههای اخلاقی جامعه سست شده است. رواج حیرتانگیز انواع کلاهبرداری و شارلاتانیسم رو به تزاید، نشانه آشکاری از آن است. اعتماد هم به طرز غمانگیزی در جامعه آسیب دیده است. بهرغم همه بیکاری موجود در جامعه، هر کارفرمایی بخواهد یک نفر استخدام کند، دست و دلش میلرزد. دورهای شده است که سخت میتوان به کسی اعتماد کرد و این عوارضی بدشگونتر از سقوط ارزش ریال دارد.
انتظارات تورمی و بختک تورم
در یادداشتی به قلم احمدرضا روشن نوشت: تورم همچنان کابوسی، آرام و قرار را از دل مردم میرباید. مردم از تورم بیزارند؛ چرا که قدرت خرید آنها را کاهش میدهد و برای جبران کاهش قدرت خرید مجبورند بیشتر و سختتر کار کنند و این یعنی کاهش رفاه اقتصادی. هیولای تورم همه را کنار میزند، شاغلان و نیروی کاری که حقوق ثابت و کم دارند بزرگترین بازندگان تورم هستند. در مجموع بسیاری از اقتصاددانان ایران معتقدند که تورم در آن کشور یک پدیده پولی است، یعنی رشد نقدینگی همواره یکی از مهمترین عوامل در افزایش سطح عمومی قیمتها بوده است. عوامل مهم دیگر ایجاد تورم در ایران، افزایش نرخ ارز، کاهش درآمدهای نفتی، کاهش تولید و رشد اقتصادی و وجود انتظارات تورمی است.
دیدگاه تان را بنویسید