اجرای حکم قصاص اسید‌پاشی

این روزها اگرچه در حال سپری کردن واپسین روزهای سال هستیم و قاعدتاً مناطق جنوبی ایران باید مناسب‌ترین هوا را در این فصل داشته باشند، متاسفانه هنوز دست‌کم بخش‌های جنوب غربی کشور با آلودگی هوا هرازگاه دست‌وپنجه‌ نرم می‌کنند و آرام‌آرام به فصل گرما وارد می‌شوند، فصلی که با توجه به کاهش شدید بارش، می‌تواند چالش جدیدی برای کل ایران به‌شمار آید. در همین حال و در بحث ریزگردها هیات وزیران مصوبه‌ای را در هفته پیش ابلاغ کرد که امیدواریم بتواند از آلام مردم خوزستان تا حدودی بکاهد. براساس تصمیم هیات وزیران، کارگروهی در سطح ملی با عضویت نمایندگان 11 وزارتخانه و سازمان برای هماهنگی، بررسی و تدوین برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت پیشگیری و مقابله با آثار ریزگردها با مسوولیت وزارت کشور تشکیل می‌شود. برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدت پیشگیری و مقابله با آثار ریزگردها با پیشنهاد کارگروه مذکور و تایید سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور به تصویب هیات وزیران خواهد رسید. همچنین بر اساس این مصوبه، وزارت نیرو با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است نسبت به احیای تالاب‌های استان خوزستان، اطلاع‌رسانی جوامع محلی و جلب مشارکت‌های مردمی اقدام کند. بانک مرکزی نیز موظف شده است از طریق بانک‌های عامل، مبلغ 240 میلیارد ریال به صورت تسهیلات ارزان‌قیمت با سود و کارمزد هفت درصد را به منظور کمک به عایق‌سازی منازل جهت جلوگیری از ورود گرد و غبار و تجهیز سیستم حمل و نقل عمومی به سامانه‌های مناسب تهویه هوا در اختیار استانداری خوزستان قرار دهد تا به متقاضیان پرداخت شود.

اخبار جدید درباره کودکان شین‌آبادی نیز از اخبار مهم بخش‌های اجتماعی رسانه‌ها در هفته پیش بود. حسین احمدی‌نیاز وکیل کودکان شین‌آباد از تصویب هشت میلیارد تومان مستمری این کودکان در مجلس شورای اسلامی و پرداخت آن از فروردین سال آینده خبر داد. به گزارش ایرنا او با اعلام این خبر تصریح کرد: «قرار است این مستمری برای کودکان شین‌آباد سپرده‌گذاری شود. بین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صندوق بیمه کشاورزان و نهاد ریاست‌جمهوری توافقنامه‌ای تنظیم می‌شود و بر اساس آن این مستمری کودکان برای آنان سپرده‌گذاری می‌شود.» ان‌شاءالله مصائب این کودکان هرچه سریع‌تر مرتفع شود.

مادر دانشگاه‌های ایران 80‌ساله شد

در هفته گذشته دانشگاه تهران وارد نهمین دهه از عمر خود شد. به همین مناسبت برنامه‌ای در دانشگاه مادر برگزار شد. فرهیختگان در گزارشی به این مناسبت نوشت: «رضاخان با حضور در هیات دولت از اعضای آن درباره وضعیت پایتخت پرسید و تنها از زیبایی و وسعت آن تعریف و تمجید شنید اما یک نفر از فرصت استفاده کرد و با احتیاط گفت: «البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست ولی تنها نقص آشکار آن این است که «انیورسته» ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند.» گوینده این حرف علی‌اصغر حکمت، کفیل وزارت معارف وقت بود و با این حرف توانست 250 هزار تومان بودجه برای تاسیس دانشگاه در پایتخت دریافت کند. شاید او فکر نمی‌کرد روزی برسد که این دانشگاه با داشتن ۲۹ دانشکده، ۱۲۲ گروه آموزشی، ۹۲۷ رشته در مقاطع کارشناسی، کارشناسی‌ارشد، دکترا، دکترای تخصصی و دکترای حرفه‌ای و با دو استاد ممتاز، ۳۶۰ استادتمام، ۵۳۵ دانشیار، ۱۰۲۸ استادیار و ۷۰ مربی یعنی در جمع با حدود دو هزار عضو هیات‌علمی تبدیل به دانشگاه مادر کشور شود. در آستانه 80‌سالگی دانشگاه تهران، جامعه دانشگاهی آن تدارک زیادی برای بزرگداشتش دیده است. رونمایی از اسکناس جدید 50 هزار ریالی که در پشت آن طرح سردر دانشگاه تهران قرار دارد یکی از این برنامه‌ها بود، آن هم در حضور پنج وزیر علوم، فرهنگ و ارشاد اسلامی، امور اقتصادی و دارایی، ورزش و جوانان، راه و شهرسازی و رئیس کل بانک مرکزی. کسانی که بیشتر آنها از دانش‌آموختگان این دانشگاه بوده‌اند و در واقع به دانشگاه خودشان ادای احترام کرده‌اند.» در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «مسوولان، استادان و دانشجویان دانشگاه تهران در حالی ورود به دهه نهم دانشگاه تهران را گرامی می‌دارند که فشارهای مختلف برخی جریان‌ها تاکنون مانع از بررسی صلاحیت گزینه مورد توافق مجموعه دانشگاهیان و دولت برای ریاست این دانشگاه شده‌ است.» در همین حال هرچند که گفته می‌شد بررسی صلاحیت محمود نیلی‌احمدآبادی نامزد پیشنهادی وزیر علوم به شورای عالی انقلاب فرهنگی در هفته پیش صورت می‌گیرد، این اتفاق رخ نداد و در نتیجه به نظر می‌رسد کرسی ریاست این دانشگاه دست‌کم تا اواخر فروردین‌ماه سال جدید بلاتکلیف بماند.

نگرانی آقای معاون از تربیت صورتی در دبستان‌های پسرانه!

تا به حال فکر می‌کردیم تفکیک صورتی و آبی تنها در سیسمونی و لباس نوزادی و رنگ دیوار اتاق بچه‌هاست اما انگار این صورتی و آبی را باید تا سال‌های طولانی ادامه داد. محی‌الدین بهرام محمدیان معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش هفته پیش در گفت‌وگویی با فارس سخنان قابل تاملی را طرح کرد. او مدعی شد: «عدم تناسب جنسیت معلمان با دانش‌آموزان به ویژه در دوره ابتدایی، نگرانی تربیت به رنگ صورتی را در بین نسل آینده افزایش داده است... غلبه رفتارهای زنانه و دخترانه در بین نوجوانان و جوانان پسر از پیامدهای فاصله گرفتن مدارس از تربیت متناسب با جنسیت و سازماندهی نامناسب نیروی انسانی در دوره ابتدایی است.... دانش‌آموزان پسر از پایه سوم ابتدایی به بعد نیازمند برخورد با خلقیات مردانه هستند و البته در پایه پنجم و ششم ابتدایی حضور معلمان خانم در کلاس‌های درس برای آنان نیز مشکل‌زا و سخت است.» عصر ایران در یادداشتی به این اظهارات پرداخته و نوشته است: «...‌تا پیش از این تصور می‌شد عدم تحمل زنان در محیط‌های شغلی استثناهایی چون مدارس و بیمارستان‌ها دارد اما به نظر می‌رسد برنتافتن زنان در محیط‌های کاری شدت یافته و قرار است به مدارس هم تسری یابد. حال آنکه سنتی‌ترین خانواده‌ها نیز اشتغال زنان در آموزش و پرورش را پذیرفته‌اند و به این یکی کاری ندارند. جناب محمدیان نیز ظاهراً به آن روی سکه کاری ندارد و سراغ این طرف رفته و نگران گرایش‌های زنانه در پسربچه‌هاست. منتها چند ابهام باقی است: یکی اینکه این بچه‌ها آنقدر که مادرشان را در خانه می‌بینند پدرشان را نمی‌بینند. به خاطر سیاست‌های مشعشع اقتصادی در دولت متبوع قبلی ارزش پول کشور به یک‌سوم تقلیل یافت و نان‌آوران خانوار که در ایران غالباً مردان هستند بیشتر اوقات روز را در بیرون از خانه سپری می‌کنند. در نتیجه بچه‌ها بیش از پدران، مادران خود را می‌بینند. آیا اگر پسر‌بچه کلاس چهارم ابتدایی از 8 صبح تا 12 ظهر خانم معلمی را ببیند که به او دروس مختلف را یاد می‌دهد روحیات و خلقیات زنانه پیدا می‌کند اما اگر از 12 ظهر تا 10 شب در خانه با مادرش سر و کار داشته باشد گرایش‌های زنانه غالب نمی‌شود؟ این چه جور زنانگی است که در معلمی که با پوشش و ادبیات رسمی و در یک چارچوب خاص مهارت‌آموزی می‌کند هویدا می‌شود و در مادری که به فرزند نزدیک‌تر است پیدا نیست؟! مگر مادر، زن نیست؟ با این منطق بهتر نیست برای اینکه پسربچه‌ها مرد بار بیایند زنان بروند سر کار و آقایان - آن هم نه با ظواهر غالب امروزی - که با سبیل‌های تاب داده و صدای بم در خانه بمانند تا بچه مرد تربیت شود؟!‌... دیگر اینکه مگر قرار است این بچه‌ها در آینده چه کار سنگین و خشنی انجام دهند که اصرار دارید ظریف و لطیف بار نیایند؟»

اجرای طرح تفکیک جنسیتی در استان البرز

از قرار معلوم طرح تفکیک و جداسازی جنسیتی که چند وقت است در محافل دولتی و عمومی خبرساز شده است و بارها دولت با این طرح مخالفت کرده بود، دوباره کلید خورد و آن‌گونه که شواهد نشان می‌دهد، این بار این طرح در مرحله اجرایی قرار گرفته و باید شاهد جداسازی مردان و زنان در ادارات دولتی باشیم. آن‌گونه که البرزآنلاین نوشته، طی بخش‌نامه‌ای که سیدحمید طهایی استاندار البرز به تمامی ادارات و نهادهای ذی‌ربط ارسال کرده، طرح تفکیک و جداسازی آقایان از بانوان اجرایی می‌شود. در تبصره 2 این بخشنامه آمده است که به منظور کاهش اختلاط کارمندان مرد و زن نسبت به تفکیک و جداسازی محل کار آنها اقدام شود. باید منتظر ماند و دید وزارت کشور چه واکنشی به این بخشنامه نشان خواهد داد.

اجرای حکم قصاص اسید‌پاشی برای اولین بار در ایران

حکم قصاص اسیدپاشی برای اولین‌بار در ایران به اجرا درآمد. شهروند در گزارشی به این رویداد پرداخت و نوشت: «۱۹ بهمن سال ۱۳۳۷ مجلس وقت به دنبال اسیدپاشی به صورت یک قاضی دادگستری، قانونی علیه مرتکب‌شوندگان این جنایت هولناک تصویب کرد. با گذشت ۵۶ سال از تصویب این قانون و درحالی‌که هرسال تعداد قربانیان اسیدپاشی در ایران اضافه می‌شد اما حکم قصاص این متهمان هرگز به اجرا درنیامد. تا اینکه ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۹۳ اولین حکم قصاص اسیدپاشی در زندان رجایی‌شهر اجرا شد. صبح روز سه‌شنبه دو متهم اسیدپاشی برای اجرای حکم به زندان رجایی‌شهر فرستاده شدند. علی سخنور قربانی اسیدپاشی سال ۸۸ در قم و داوود روشنایی قربانی اسیدپاشی در خیابان مجیدیه تهران بعد از سال‌ها حکم قصاص مردان اسیدپاشی را داشتند که زندگی‌شان را سوزانده بودند. با این حال علی سخنور که از دو چشم نابینا شده است، با اجرای نیمی از حکم به متهم فرصتی برای پرداخت هزینه‌های درمان و دیه‌اش را داد و داوود روشنایی که بر اثر اسیدپاشی چشم راست خود را از دست داده بود اجرای حکم را به دو ماه دیگر موکول کرد.»

دست‌نوشته‌های دردناک از زندان

«نمی‌دانم مقصر شرایطی که دیدم، کیست؟ و آیا در چنین شرایطی به دنبال مقصر بودن گره‌ای را باز می‌کند؟ یا بهتر است به فکر درمانی برای این درد باشیم. دردی که به بخش‌های مختلف جامعه آسیب می‌رساند.» چه چیز باعث شده است؛ حسن قاضی‌زاده‌هاشمی وزیر بهداشت دولت یازدهم، به چنین چالشی کشیده شود، که به قول خودش «خواب را از چشمانش برباید»؟ پاسخ این است؛ قاضی‌زاده‌هاشمی، برای اولین بار از نزدیک از یک زندان دیدن کرده است. زندان قزل‌حصار، زندانی که بزرگ‌ترین زندان کشور است و گنجایش شش هزار زندانی را دارد، اما در حال حاضر دو برابر این تعداد را با کمترین امکانات در خود جای داده است. وضعیتی که هاشمی آن را صحنه‌های «تکان‌دهنده و بسیار آزار‌دهنده» توصیف کرده است. «۱۴ نفر در پنج متر‌مربع، روی تخت‌های سه طبقه.» محیطی که بیماری‌های پوستی، سل مقاوم و ایدز در یک قدمی انسان قرار دارد، بدون پوشش بیمه‌ای، و پزشکانی که با حقوق ماهانه یک میلیون و 300 هزار تومان باید با این مشکلات و خطرات درگیر باشند و‌... هاشمی پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت بهداشتی زندان‌ها داشت. به گفته وزیر بهداشت باید سرانه بهداشتی زندان‌ها افزایش یابد. او خطاب به سازمان‌های بیمه‌گر گفته است: «در حال حاضر از بودجه طرح تحول سلامت، اعتباراتی به سازمان‌های بیمه‌گر پرداخت می‌شود و آنها موظف هستند سهم خود را از این سرانه پرداخت کنند.» هاشمی همچنین پیشنهاد ایجاد برنامه‌ای همچون پزشک خانواده در زندان‌ها را داده است، تا علاوه بر افزایش دریافتی پزشکان شاغل در زندان‌ها مشکلات بهداشتی زندانیان نیز حل شود. باید دید که بازدید هفته پیش جناب قاضی‌زاده چه تاثیری بر محیط زندان‌های کشور خواهد گذاشت؟