تاریخ انتشار:
درباره آیتالله راستیکاشانی
راوی نخستین تجربه اختلافات چپ و راست
خبر بستری شدن آیتالله راستیکاشانی در بیمارستان و عیادت مسوولان کشوری موجب شد بار دیگر نام این روحانی باسابقه و محافظه کار در رسانهها مطرح شود. اگر نسل جدید آشنایی چندانی با نام راستیکاشانی ندارند، اما نسل قدیم به خوبی راستیکاشانی را میشناسد.
خبر بستری شدن آیتالله راستیکاشانی در بیمارستان و عیادت مسوولان کشوری موجب شد بار دیگر نام این روحانی باسابقه و محافظه کار در رسانهها مطرح شود. اگر نسل جدید آشنایی چندانی با نام راستیکاشانی ندارند، اما نسل قدیم به خوبی راستیکاشانی را میشناسد.
راستیکاشانی 86ساله هر چند مدتهاست با عرصه سیاست خداحافظی و خود را وقف آموزش طلاب کرده است، با این حال در مواردی تلاش دارد تا به تکلیف خود عمل کند به همین دلیل در ابتدای سال جاری زمانی که اکبر هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری اخیر حضور یافت، اما نتوانست در رقابتها حضور پیدا کند، پس از مدتها با انتشار اطلاعیهای نارضایتی خود را از این رویداد اعلام کرد. او در نامه خود خطاب به هاشمی اعلام کرد: «جنابعالی با حرکت فداکارانه و از خود گذشتگی؛ برای رضای حق تعالی؛ با هدف پاسداری از مذهب حقه و گسترش مکتب اهل بیت عصمت و طهارت؛ پیگیری اهداف عالی بنیانگذار جمهوری اسلامی؛ عقلانیت و اعتدال و جلوگیری از افراط و انحراف؛ در عرصه انتخابات حاضر شدید. اگرچه غافلان و بدخواهان حضور شما را تحمل نکردند؛ لیکن با این اقدام و پاسخ مثبت به تقاضای عمومی؛ در پیشگاه تاریخ و روح بلند امام راحل سربلند و سرفراز خواهید بود.» بعد از برگزاری انتخابات 92 و پیروزی حسن روحانی در انتخابات، این استاد حوزه در پیامی به رئیسجمهور منتخب، پیروزی او را نشانه خوبی از نهادینه شدن عقلانیت و بازگشت امید به میان مردمی دانست که مدتها یأس در درون دلهای
آنها خانه کرده بود. او در عین حال بابت فرصتهای از دست رفته و سوءاستفادههایی که با نام دین و مذهب صورت گرفته ابراز تاسف کرد و از اینکه رئیسجمهوری مدیر و مدبر جریان امور را دردست گرفته ابراز خرسندی کرد. این امر نشان از آن داشت که این روحانی اصولگرا، به شدت از دوران زمامداری اصولگرایان در هشت سال گذشته انتقاد داشته و حضور یک چهره میانهرو را فرصتی مناسب برای گذر از این دوره میبیند.
البته راستیکاشانی در انتخابات 88 در قامت حمایت از محسن رضایی حاضر شد و او را فردی مناسب برای تصدی پست ریاستجمهوری دانست و مرتب در لابه لای سخنان خود تاکید داشت که این حمایت با توجه به شناخت 40ساله صورت گرفته است. اما همان زمان بسیاری این ارزیابی را بیشتر قرین به واقعیت دانستند که او بار دیگر در صفبندیهای دهه 60 وارد شده و به همین دلیل از دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام حمایت کرده است.
نماینده امام
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی یکی از تشکلهایی بود که در همان روزهای نخست انقلاب از به هم پیوستن برخی نیروهای گروههای پیرو خط امام تشکیل شد. این گروه برای خود دبیر کل تعیین نکرده و امام را به عنوان دبیر کل خود میشناخت. این گروه برای ارتباط مستمر با رهبر انقلاب از ایشان خواستند، نمایندهای از سوی خود برای حضور در این حزب تعیین کنند. بنا بر روایت اعضا آیتالله راستیکاشانی از سوی گروه منصورون که محسن رضایی هم در آن گروه قرار داشت به عنوان نامزد پیشنهادی معرفی شد و از سوی امام نیز مورد تایید قرار گرفت. از زمانی که این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم وارد سازمان شد؛ اختلافات و جناحبندیها در سازمان کاملاً آشکار شد. تصمیمات او اغلب با مخالفت جناح چپ سازمان روبهرو میشد. تداوم این وضعیت موجب شد که ۳۷ نفر از اعضای جناح چپگرای سازمان از جمله بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده و محمد سلامتی در سال ۱۳۶۱ از حزب خارج شدند. این حوادث در نهایت موجب شد در اواخر جنگ راستیکاشانی در نامهای به امام خمینی، تدریس را بهانه کرده و از مسوولیت خود استعفا دهد. به هر حال آن دوره چندان به کام روحانی سنتی و محافظهکاری چون راستیکاشانی
نبود. نماینده دوره اول و دوم مجلس خبرگان رهبری به محض اینکه جناح راست را در مجلس سوم در اقلیت دید با توجه به نداشتن تریبون و قرار گرفتن روزنامه کیهان و اطلاعات در دست آقای دعایی و آقای خاتمی با تنی چند از دوستان تصمیم میگیرند تا روزنامه رسالت را راهاندازی کنند.
تولد یک روزنامه
انتشار یک روزنامه در دورانی که اطلاعات و کیهان تفاوت چندانی با هم نداشتند، غنیمتی محسوب میشد. در دوره استیلای جناح چپ بر سه قوه کشور، راستیکاشانی به کمک دوستان خود از جمله آیتالله ابوالقاسم خزعلی، آیتالله آذریقمی، احمد توکلی، حبیبالله عسگراولادی، مرتضی نبوی و آیتالله شرعی فضایی را ایجاد میکند تا جناح راست بتواند بار دیگر خود را احیا کند. این روزنامه در اولین شماره خود، دولتسالاری را معضل بزرگ دانسته و به دولت در این زمینه هشدار میدهد. راستیکاشانی که در زمان راهاندازی روزنامه رسالت در سال 1364، 58سالگی خود را پشت سر گذاشته بود از جمله افرادی بود که از سیاستهای اقتصادی میرحسین موسوی چندان دل خوشی نداشت و تمامقد در حمایت از وزرایی برخاست که در اعتراض به اقتصاد دولتی کابینه مهندس میرحسین موسوی، استعفای خود را تقدیم دولت کرده بودند.
شاگرد امام
آیتالله حاج شیخحسین راستیکاشانی در سال 1306 در شهرستان کاشان به دنیا آمد. پدر او از راه ابریشمبافی روزگار میگذرانید. او تحصیلات ابتدایی را تا پایه ششم در شهر کاشان به پایان رسانید. پس از آن، به دلیل نارضایتی پدر از وضعیت دبیرستانهای آن روزگار، به دبیرستان نرفت و در بعضی از تجارتخانهها و مغازهها به کار مشغول شد. پس از مدتی به سراغ نقاشی طرحها و نقشههای قالی رفت و آن حرفه را نزد استادان معروف و مجرب فرا گرفت.
او به دلیل علاقه به علوم دینی، راهی حوزه علمیه کاشان و در نهایت قم شد. پس از آن، عازم نجف اشرف شد تا از محضر استادان آن دیار نیز بهره ببرد که این سفر بیش از 25 سال به طول انجامید. مهمترین علت مهاجرت به نجف اشرف، علاقه فراوان ایشان به تفسیر قرآن کریم و اطلاع از جلسات درس تفسیر آیتالله العظمی خویی بود.
راستیکاشانی، طی این سالها، به تدریس نیز میپرداخت و شاگردان بسیاری را تربیت کرد، اما به محض حضور امام خمینی در نجف، درس خود را که طلاب بسیاری در آن شرکت میجستند، تعطیل کرد و همراه با شاگردان، در درس امام خمینی(ره) شرکت و همزمان در سال 1343، مساله تقلید از امام خمینی(ره) را به طور جدی مطرح کرد. او به نمایندگی از امام در جمع کارکنان صنعت نفت آبادان حضور یافت. میزان نزدیکی او به امام خمینی به گونهای بود که به محض پیروزی انقلاب سمتهایی همچون عضویت در دفتر استفتائات امام خمینی (ره)، عضویت در شورای عالی موقت اعزام قضات، نمایندگی امام (ره) در شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم و ریاست شورای عالی حوزه علمیه قم را عهدهدار شد. دوستی دیرینه با امام خمینی موجب شد او متعاقب هتک حرمت نوه امام خمینی در مراسم سالگرد با صدور بیانیهای حادثه روز 14 خرداد 89 را محکوم و در بیانیهای اعلام کرد: «حادثه واقعشده در کنار مرقد حضرت امام، مایه تاسف و تاثر علاقهمندان به اسلام و مذهب حقه جعفری و پیروان راستین آن رهبر عظیمالشأن است. در این اوضاع تاسفبار که اخلاق اسلامی و آداب انسانی و جنبههای معنوی و روحانی، بیش از همه مهجور و
متروک شده، شکایت خود به آستان ملکوتی حضرت بقیهالله میبرم.»
سخن آخر
این روزها راستیکاشانی در بستر بیماری به سر میبرد. چهرهای که اولین برخورد نیروهای چپ و راست انقلاب را تجربه کرد. با همه فراز و فرودهای سه دهه گذشته و ریزشها و رویشهای نظام این روزها بعید به نظر میرسد که فاصله گذشته این پیر راستگرا با چپگرایان آن دوران باقیمانده باشد. به نظر میرسد که دوره احمدینژاد باعث نزدیکی بسیاری از یاران قدیمی سه دهه گذشته شده باشد. بهترین شاهد این ادعا نیز رای یکسان شیخ کاشانی و منتقدانش در جناح چپ سازمان مجاهدین انقلاب به حسن روحانی در خردادماه است.
دیدگاه تان را بنویسید