شناسه خبر : 14125 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

الزامات تقریب الجناحین

تاجیک: نواصلاح‌گرایی تئوریزه می‌شود

در نخستین روزهای هفته گذشته بازتاب ضیافت افطار رئیس‌جمهور که سیاسیون اصولگرا میهمان آن بودند در رسانه‌ها مشهود بود. اعلام شد که حدود ۵۰ نفر از اصولگرایان به این مراسم رفتند و شماری از آنها دیدگاه‌ها و نظرات خود را در مورد مسائل مختلف با حسن روحانی در میان گذاشتند.

پدرام سهرابلو
در نخستین روزهای هفته گذشته بازتاب ضیافت افطار رئیس‌جمهور که سیاسیون اصولگرا میهمان آن بودند در رسانه‌ها مشهود بود. اعلام شد که حدود 50 نفر از اصولگرایان به این مراسم رفتند و شماری از آنها دیدگاه‌ها و نظرات خود را در مورد مسائل مختلف با حسن روحانی در میان گذاشتند. این نشست دومین دیدار رئیس‌جمهور با فعالان سیاسی طی سال اول مسوولیت دولت بود و با ضیافت افطاری که چهارشنبه هجدهم تیرماه به میزبانی رئیس‌جمهور از اصلاح‌طلبان به عمل آمد سومین نشست حسن روحانی با فعالان سیاسی نیز برگزار شد. فلسفه برپایی چنین دیدارهایی کمک به همگرایی نیروهای سیاسی یا «تقریب جناحین» حول منافع ملی و کاستن از تعصبات گروهی و جناحی است که گاه بر مصالح عمومی سایه می‌افکند. اما تحقق این مهم به ایجاد و گسترش فضای نقد و گفت‌وگو نیاز دارد. در واقع اجماع ملی در میان نخبگان فکری و ابزاری مولودی است که از بطن ِ تضارب آزادانه اندیشه‌ها و آرا زاده می‌شود تا به آنچه محل بحث و اختلاف نخبگان حزبی و سیاسی است توسط شهروندان آگاه مهر قبول یا رد زده شود. بنابراین برگزاری این نشست‌ها که به گفته دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نمادین است و به همین دلیل فرصت طرح مباحث ریز و کارشناسی در آن نیست و بیشتر رویکردهای کلی را به نمایش می‌گذارد نمی‌تواند آن‌طور که مورد انتظار است به انسجام بینجامد بلکه برای این هدف مقدمات دیگری هم لازم است که از همه ضروری‌تر تغییر رویکرد صدا و سیما و دعوت از همه جناح‌ها و گرایش‌های فکری و سیاسی برای تبیین دیدگاه‌های خود از طریق این رسانه همگانی در برنامه‌هایی مستمر و متین است. حال چنانچه صدا و سیما به تعبیر رئیس‌ قوه قضائیه کماکان «حیاط خلوت افراد خاصی» باشد دورنمای کاهش تلاطم‌های بی‌اساس در فضای عمومی و افزایش همگرایی ولو با مجاهدت و کوشش افراد دلسوز روشن نیست و این وضعیت خوشایند آن دسته از گروه‌های سیاسی است که فهم روشنی از مبانی مردمسالارانه نظام اسلامی ندارند و حیات خود را در ممات دیگران می‌بینند.

اتفاق مثلث برای دفع تندروی
«انتخابات 24 خرداد شروع فرآیند عبور از مرحله خطر بود نه عبور کامل از آن» بنابراین و به رغم آنکه پیش‌بینی تحولات سیاسی در آینده امکان‌پذیر نیست می‌توان به صراحت اعلام کرد «اگر فردا انتخابات برگزار شود اولویت مهم برای اصلاح‌طلبان این نیست که مجلس را در دست بگیرند. اولویت اصلاح‌طلبان این است که سعی کنند مجلس از جریان افراطی دور شود و افراد واقع‌گرا در مجلس حضور پیدا کنند، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا» چون عملکرد جریان‌های تندرو بیشترین خسارت را به مملکت طی سال‌های اخیر وارد کرده است. این را مرتضی الویری فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی تفصیلی با روزنامه اعتماد عنوان می‌کند و معتقد است رئیس‌جمهور در واقع با تاکید بر اعتدال‌گرایی به مرزبندی و خط‌کشی با دو جناح عمده کشور پرداخته است. در این گفت‌وگو شهردار اسبق تهران ضمن تشریح خاستگاه سیاسی اعتدال‌گرایی و نسبت آن با جریان‌های سیاسی عمده، دلیل ائتلاف میان اصلاح‌طلبان و حسن روحانی در انتخابات گذشته را وجود خطراتی که کشور را تهدید می‌کرد دانسته و با اشاره به بقای برخی از آن تهدیدها از احتمال تداوم این همگرایی تا رسیدن به یک ثبات نسبی سیاسی در آینده خبر می‌دهد. مرتضی الویری با اشاره به مطالبات اصلاح‌طلبان که اقتصاد آزاد، سالم و رقابتی، تعامل و همکاری با جامعه جهانی و رعایت حقوق همه اقشار و مذاهب گوناگون از جمله آنهاست می‌گوید «به هر میزانی که آقای روحانی بتواند در این مسیر جلو بیاید و حرکت کند، اصلاح‌طلبان احساس می‌کنند که یک فرد با تابلویی ولو غیر‌اصلاح‌طلب اهداف آنها را دنبال می‌کند و هیچ دلیلی ندارد که در آن صورت بخواهند از آقای روحانی و اعتدال‌گرایان جدا شوند.» او در پاسخ به این سوال که مثلث هاشمی، خاتمی و ناطق‌نوری تا چه میزان می‌تواند در پیشبرد برنامه‌های دولت و به حاشیه راندن تندروی مثمر ثمر باشد ضمن اشاره به اینکه چنین موضوعی فراگیرتر از یک مثلث و شبیه به کثیرالاضلاعی است که حاصل همسویی مواضع برخی اصولگرایان با اصلاح‌طلبان، به حاشیه رانده شدن تندروهای اصلاح‌طلب و برآمدن اعتدال‌گرایی است، می‌افزاید ضرورت خارج کردن کشور از مدار تندروی عامل شکل‌دهنده این کثیرالاضلاع است لذا احتمالاً در صورت تداوم این وضعیت «اصلاح‌طلبان، اصولگرایان معتدل و اعتدال‌گرایان» می‌توانند کاندیداهای واحدی برای بسیاری از حوزه‌های انتخابیه معرفی کرده و اکثریت کرسی‌های مجلس را از آن خود کنند. با این وصف کثیرالاضلاعی که الویری بدان اشاره می‌کند در واقع مثلثی از سه گرایش عمده در کشور است که آن‌طور که ادعا می‌کنند تضعیف تندروی را آماج فعالیت خود قرار داده‌اند.

جبهه پایداری مانع وحدت اصولگرایان؟
پس از آنکه جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز تهران از احتمال نزدیکی این تشکل به جبهه پایداری که خود را شاگردان معنوی و پیروان محمدتقی مصباح‌یزدی می‌دانند سخن راند تعدادی از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز تهران به نقد این اظهارات پرداختند. در همین زمینه غلامرضا مصباحی‌مقدم نماینده مجلس شورای اسلامی و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفت‌وگو با پایگاه خبری جمهوریت تاکید کرد که این گفته «اظهارنظر شخصی» گوینده است و نظر تشکل متبوعش که برآیند دیدگاه‌های اعضاست هرگز چنین نبوده است. کمی قبل‌تر نیز سیدمهدی طباطبایی دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز سخنان و مواضع سیاسی محمدتقی مصباح‌یزدی را مورد انتقاد قرار داده بود به نحوی که از آن هر چیزی قابل استنباط بود جز نزدیکی جامعه روحانیت به جبهه پایداری. مصباحی‌مقدم در گفت‌وگوی مذکور با اشاره به اینکه «ما بارها از جبهه پایداری خواستیم که در تصمیم‌گیری‌ها به جامعتین بپیوندند»، تصریح می‌کند که این جبهه هرگز درخواستی مبنی بر قبول این پیشنهاد ارائه نکرده است. علی‌الظاهر برخلاف گفته جعفر شجونی این جامعه روحانیت مبارز است که انتظار دارد تشکل نوپای جبهه پایداری که هنوز مجوز فعالیت خود را هم از مراجع قانونی دریافت نکرده به مواضع این تشکل ریشه‌دار سیاسی‌-‌‌مذهبی نزدیک شود. این نماینده اصولگرای مجلس با یادآوری نتایج عدم وحدت اصولگرایان در دو انتخابات اخیر که ظاهراً یکی از موانع آن جبهه پایداری بوده که بر رقابت درونی میان اصولگرایان تاکید می‌کرده و با اذعان به اینکه روند وحدت در میان اصولگرایان با چالش‌هایی همراه است بر اصولگرا بودن جبهه پایداری تاکید می‌ورزد ولی هشدار می‌دهد که این تشکل مستقل از مجموعه اصولگرایی آینده‌ای نخواهد داشت.

احزاب خود را تضعیف نکنند
مرتضی مبلغ عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با پایگاه خبری «سلام نو» به بازخوانی مشکلات پیش روی احزاب در کشور پرداخت. به گفته این فعال سیاسی احزاب در کشورهای دموکراتیک، واجد نقشی مستقیم و موثر در انتخابات هستند حال آنکه در ایران این نقش «ثانوی و فرعی» است چون «در قوانین ما جایگاه احزاب و نقش‌شان در انتخابات به درستی دیده نشده [لذا] احزاب به هیچ عنوان نمی‌توانند به شکل قدرتمند و موثر خودشان را پیدا کنند». معاون وزارت کشور دوره اصلاحات مشکل اصلی احزاب در ایران را به دو عامل «ساختار قوانین و فرهنگ سیاسی» نسبت می‌دهد و معتقد است ضعف فرهنگ تحزب در کشور تا حدودی ریشه در نوع عملکرد احزاب در رژیم گذشته دارد. او همچنین به وجود جریان‌هایی که فعالیت احزاب را مغایر منافع خود می‌دانند و بر ضد آن تبلیغ می‌کنند نیز در این زمینه اشاره می‌کند که مجموعاً به تلقی منفی از تحزب و فعالیت حزبی در جامعه قوام بخشیده‌اند. اما این فعال سیاسی اصلاح‌طلب پاره‌ای از عوامل دست دوم را نیز در بروز و تداوم این وضعیت موثر می‌داند مانند آنکه «به هر حال احزاب اهتمام لازم جهت تقویت خود ندارند و تلاش لازم را نمی‌کنند. به خصوص احزابی که موثرتر هستند و رقابت‌های بین حزبی که وجود دارد» اغلب به جای آنکه احزاب را تقویت کند به تضعیف آنها می‌انجامد. در بخشی از ادبیاتی که شرایط انتقال به دموکراسی از منظر جامعه‌شناختی را در مورد نظام‌های سیاسی مختلف مورد مطالعه قرار می‌دهد ایجاد ائتلاف‌های موثر بین احزاب و سازمان‌های سیاسی به عنوان راهکاری موقت برای ایمن‌سازی تشکل‌ها مورد اشاره قرار گرفته اما جلوگیری از فروپاشی این ائتلاف‌های شکننده نیاز به ظرافت‌ها و نکته‌سنجی‌هایی دارد که بر ستونی از پراگماتیسم اصول‌محور تحقق‌یافتنی است.

نقد اصلاحات و اعتماد به نسل جوان
پایگاه خبری پویش در یادداشتی با عنوان «نقد اصلاحات مساله نیست» با تاکید بر ضرورت نقد درونی جریان اصلاحات که مدتی است برخی از جوانان اصلاح‌طلب آن را در دستور کار قرار داده‌اند، می‌نویسد: «مشخص است که هدف جوانان اصلاح‌طلب از نقد عملکرد گذشته این جریان، صرفاً کمرنگ کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت پس از بررسی آنها خواهد بود و این نسل جدید از اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه اجازه نخواهند داد که فرصت‌طلبان و سودجویان از این فضا سوءاستفاده کنند.» نویسنده همچنین با استناد به برآیند مثبت بازخوردهای صورت‌گرفته از این اقدام و با تاکید بر نهادینه کردن انتقاد درونی و تبدیل آن به رویه‌ای دائمی برای تقویت اصلاح‌طلبی متذکر می‌شود که «نقد اصلاحات اساساً یک مساله نیست، بلکه یک امر بدیهی است. شاید این امر گاهی اوقات باعث نگرانی برخی از دلسوزان اصلاح‌طلب گردد، اما این بار بد نیست به نسل جدید اعتماد شود تا این نسل با استفاده بهینه از کارنامه گذشته اصلاحات و تجربه بزرگان این جریان بتواند بنایی مستحکم‌تر از پیش در قواره اصلاحات بنا کند.»

نواصلاح‌گرایی تئوریزه می‌شود
محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با روزنامه آرمان از دل‌مشغولی این‌روزهای خود یعنی تئوریزه کردن نواصلاح‌طلبی از طریق تامل در سه پرسش بنیادین «نیروهای اصلاح‌طلب، اکنون در کدامین مرحله عمل سیاسی قرار دارند؟ اقتضای نظری و عملی این مرحله چیست؟ و در این شرایط کدامین گفتمان از استعداد و امکان استعاری و هژمونیک ‌شدن برخوردار است؟» خبر می‌دهد. رئیس‌ مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در دوره اصلاحات، خاتمی را نه یک فرد بلکه تجلی یک ایده، روش و منش می‌داند که به جزیی لایتجزا از تاریخ ایران تبدیل شده و از عرصه عمومی حذف‌شدنی نیست. این استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی کالبدشکافی و تیپولوژی سکوت شخصیت‌های اصلاح‌طلب نسبت به مسائل مختلف را نیز به آینده موکول می‌کند و در پاسخ به تدابیر اصلاح‌طلبان در مصاف با رقبای اصولگرا می‌گوید «نه اصلاح‌طلبان یک جریان واحد و منسجم بوده و هستند و نه اصولگرایان. از این‌رو، نمی‌توان از سیاستی یگانه و مواضعی متحد سخن گفت. به بیان دیگر، ما با رنگین‌کمانی از مواضع مواجه هستیم [بنابراین] سخن گفتن درباره این رنگین‌کمان را به زمان دیگری موکول می‌کنم.» او در عین حال این نکته را نیز گوشزد می‌کند که «کارآمدترین استراتژی اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی، جایگزینی رقابت توام با دوستی یا دوستی توام با رقابت (آگونیسم) به جای خصومت و ستیزش (آنتاگونیسم) است.»

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید