فصل رابطه
حسین صادقی از فرارسیدن زمان ازسرگیری مناسبات تهران و ریاض میگوید
پس از گذشت پنج سال از زمان قطع روابط ایران و عربستان، خبرهایی از بازگشت طرفین به میز مذاکرات با امید به ازسرگیری مناسبات دوجانبه، منتشر شده است. البته گفتوگوهای اخیر در گام نخست میان مقامات بلندپایه امنیتی دو کشور و با وساطت الکاظمی نخستوزیر عراق برگزار شده است و به نظر میرسد که سیاستهای منطقهای جو بایدن در لزوم حلوفصل منازعات کشورهای این حوزه نیز در تحقق آن بیتاثیر نبوده است. با حسین صادقی، آخرین سفیر ایران در عربستان که پیش از قطع کامل روابط دو کشور در ریاض حضور داشته است، برای واکاوی روند مذاکرات به گفتوگو پرداختهایم. او که در دوره طلایی روابط تهران و ریاض در دولت خاتمی به عنوان سفیر ایران در عربستان حضور داشت از دلایل لزوم ازسرگیری روابط دو کشور و همچنین خواست بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای تحقق آن میگوید.
♦♦♦
وزیر خارجه اخیراً سفرهایی را تحت عنوان «دیپلماسی رمضان» به چهار کشور عربی قطر، عراق، کویت و عمان که در موضوع برقراری مجدد رابطه ایران و عربستان فعال بودهاند، داشته است. ارزیابیتان از این سفرها چیست؟
بعد از پیروزی انقلاب مواضع اتخاذشده از سوی مقامات عالیرتبه نظام همواره بر برقراری روابط حسنه یا به عبارتی حسن همجواری با تمامی همسایگان ایران بوده است. به ویژه همسایگان جنوبی خلیجفارس و به خصوص عربستان که همواره نگاه ویژهای به این کشور داشته و داریم. ما معتقدیم که پادشاهی سعودی به عنوان یک بازیگر مهم منطقهای، همواره نقشآفرینیهای تاثیرگذاری داشته است. این سیاست کلی در طول 43 سالی که از پیروزی انقلاب سپری شده، همواره حفظ شده است. ما حتی از برخی اقدامات غیردوستانه بعضی از کشورهای منطقه به ویژه در طول جنگ تحمیلی عراق با ایران، چشمپوشی کردیم و زمانی که کویت به اشغال رژیم بعثی عراق درآمد هم، ایران حمایت کامل خود را از این کشور اعلام کرد. حتی پیش از موضعگیری کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس آن را ابراز کرد. خوشبختانه سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره بر حسن همجواری با همسایگان بوده است. البته ممکن است در زمان حضور برخی از دولتها توجه بیشتری به این موضوع مبذول شده و در بعضی از مقاطع کمتر بوده است. اما در این میان ذکر این نکته ضروری است که سفر آقای ظریف به منطقه بیشک با پیامدهای مثبتی همراه خواهد بود. بهخصوص در این شرایط حساس که ما در حال پیشروی مذاکرات هستهای هستیم و به یک توافق درخور توجه نزدیک شدهایم. مواضع کنونی مقامات سعودی نیز از جمله موارد قابل ذکری است که قطعاً در بهبود این روابط تاثیرگذار است.
این سفرها به گشایش سفارت عربستان در تهران و ایران در ریاض میانجامد؟
مناسبات ما با پادشاهی سعودی همواره با فرازونشیبهایی مواجه بوده است. مقاطعی از روابط ما با عربستان در مرحله طلایی بوده است. روند آن از دولت آقای هاشمی آغاز و در دولت آقای خاتمی به بهترین شکل خود متجلی شد. از اینرو دو کشور میتوانند و قادرند روابط خود را مجدداً در سطوح بالایی شکل دهند اما با توجه به بحرانهای فراوان سالهای اخیر، مسیری دشوار برای ارتقای مناسبات دو کشور وجود دارد. ما نیاز به بردباری و حوصله فراوان برای پیشبرد گفتوگوهای طولانیمدت داریم تا بتوانیم به نتایج مطلوبی دست پیدا کنیم. اما اینکه فکر کنیم در آینده نزدیک شاهد بازگشایی سفارتخانهمان خواهیم بود دور از ذهن است.
ارزیابیتان برای انجام این مهم چه زمانی است؟
نکته مهم این است که دو طرف باید با تغییر رویکردشان از مطلقانگاری و تمامیتخواهی و نادیده انگاشتن طرف مقابل دست بکشند. زمانی که ایران و عربستان این سیاست را در پیش بگیرند و گفتوگوهایی مبتنی بر تامین منافع مشترک دو کشور را در دستور کار قرار دهند میتوان به بازگشایی سفارتخانهها و آغاز مجدد روابط امیدوار بود. اما اگر یک طرف بخواهد در همه ابعاد، طرف مقابل را نادیده بگیرد، این کار شدنی نیست. مثلاً سعودیها میگویند ایران نباید وارد کشورهای عربی منطقه شود یا موضوعات کشورهای عربی منطقه به ایران ارتباطی ندارد که از دیدگاه ما این دیدگاه درستی نیست. هیچ کشور یا فردی نمیتواند نفوذ تمدنی و معنوی گسترده ایران در کشورهای منطقه را نادیده بگیرد. البته این موضوع در سوی دیگر ماجرا نیز صادق است. عربستان هم دارای جایگاهی است که باید از سوی ایران به آن توجه شود. از اینرو با به رسمیت شناختن حوزههای نفوذ ایران و عربستان، طرفین میتوانند در راستای انجام گفتوگوهای صادقانه مبتنی بر شکلگیری یک صلح پایدار گام بردارند. این گامها باید به صورت تدریجی و مستمر باشد. پس از آن است که ما میتوانیم به دستاوردهای قابل قبولی در مناسبات دوجانبه امیدوار باشیم.
در صورت تداوم این گفتوگوها میتوان بازه زمانی یکساله را برای ازسرگیری روابط تهران و ریاض متصور بود؟
تحولات منطقه ما وارد مرحله نوینی شده است. حمله عربستان سعودی به یمن تبدیل به یک جنگ فرسایشی بیحاصل شد که نتیجه آن جز کشتار مردم بیدفاع یمن نبوده است. سعودیها به این جمعبندی رسیدهاند که این جنگ جز هزینه و از بین بردن جان افراد بیگناه تاثیری نداشته است. بر همین اساس هم به دنبال تجدیدنظر در رویکرد گذشته خود هستند. از سوی دیگر در آمریکا دولتی به قدرت رسیده است که رویکرد آن بسیار متفاوت از دولت قبلی ایالات متحده است که بر طبل جنگ و دشمنی با ایران میکوبید. بایدن حمایت بیقید و شرط از عربستان را متوقف کرده است و حتی خریدهای نظامی که در دوره ترامپ انجام شده است هم در آمریکای دوره بایدن مجدداً مورد تجدیدنظر قرار گرفته است. نکته سوم هم شرایط داخلی عربستان است. برنامه توسعهای محمد بنسلمان نیازمند آرامش و خروج از تنش است و بر همین اساس هم سعودیها تصمیم گرفتند پای میز مذاکره با ایران بازگردند.
آقای صادقی سوال خود را مجدداً مطرح میکنم. به عنوان دیپلماتی که در بهترین بازه زمانی روابط تهران و ریاض به عنوان سفیر ایران در عربستان حضور داشتید (دوره آقای خاتمی و دوره کوتاه گشایش سفارت ایران در ریاض در زمان ریاستجمهوری آقای روحانی)، آیا در طول یک سال آتی سفارتخانههای دو کشور فعالیت خود را از سر میگیرند؟
امیدواری زیادی وجود دارد اما نمیتوانیم بهطور قطع و یقین بگوییم که در یک سال آینده شاهد بازگشایی سفارتخانههای دو کشور هستیم. ممکن است این اقدام زودتر از یک سال آینده انجام شود و حتی دیرتر. این موضوع به متغیرهای بسیار زیادی بستگی دارد که باید ببینیم روند تحولات منطقهای به چه سمتوسویی سوق پیدا میکند.
صحبتهای اخیر بنسلمان را چطور ارزیابی میکنید؟
ارزیابی مثبتی از این اظهارات دارم. چراکه نشان میدهد مقامات عربستانی به این جمعبندی رسیدهاند که باید موانعی که بر سر راه روابط سیاسی دو کشور وجود دارد از میان برداشته شود. مهمترین اقدام عملی هم این است که عربستان به تجاوزاتش در یمن پایان دهد. ایران همواره آمادگی خود را برای تشنجزدایی و عبور از بحرانها و برقراری یک رابطه معقول و منطقی با پادشاهی سعودی اعلام کرده است.
فشارهای آمریکا تا چه اندازه بر موضع عربستان تاثیرگذار بوده است؟
رویکرد آمریکاییها نسبت به منطقه به ویژه در دوره ریاستجمهوری بایدن بر اصل حلوفصل بحرانهای منطقهای استوار است. آمریکا در دوران ریاستجمهوری بایدن میخواهد تمامی فشارهای خود را بر حل مناقشات و منازعات منطقه متمرکز کند و ما این موضوع را در روابط عربستان با قطر مشاهده میکنیم. یا مناسبات سعودی با ترکیه که به سمت بهبود روابط حرکت کرده است یا در مورد همین روابط ایران و عربستان نیز موضوع به همین شکل است.
در یک کلام باید گفت که همه نشانههای کنونی حاکی از آن است که منطقه به سمت صلح پایدار و امیدوارکنندهای حرکت میکند. بر همین اساس نیز معتقدم که قطعاً سیاستهای ایالات متحده در تحولات منطقه تاثیرگذار است. به ویژه که بایدن در سخنرانیهای خود بارها اعلام کرده است نگاهشان به سمت آسیای دور متمرکز است و بهطور مشخص به کشور چین اشاره کرده است. آمریکا دارای اختلافات عدیدهای با چینیهاست و به همین جهت به دنبال ترک منطقه خاورمیانه و خلیجفارس است و میخواهد بحرانهای این منطقه ژئواستراتژیک را حلوفصل کند و بعد به سوی دیگری برود. خود سعودیها هم میدانند که سیاستهای توسعهای، بدون لحاظ مقوله امنیت پایدار در منطقه امکانپذیر نیست از اینرو منافع تمامی کشورهای حاشیه خلیجفارس ایجاب میکند که در پرتو یک امنیت پایدار حرکت کنند. علاوه براین، این کشورها باید نشان دهند که بدون حضور بیگانگان و قدرتهای فرامنطقهای نیز توان تامین امنیت خود را دارند تا این کشورها هرازگاهی و با هر بهانهای کشتیها و نیروهای خود را به این منطقه گسیل نکنند.
ما در مقاطعی دارای روابط بسیار حسنهای با سعودیها بودیم. دلیل آن را چه میدانید؟ دیپلماتها و سیاستمداران ما کارکشتهتر بودند یا سعودیها دانش برقراری ارتباط بالاتری داشتند یا هر دو؟
در دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی یک دیوار بلند بیاعتمادی میان دو کشور وجود داشت که با جسارت ایشان و زیرپاگذاشتن پروتکلهای رایج، برای فروریختن این دیوار بیاعتمادی اقدام شد و در این میان، آرامآرام اعتمادسازی شکل گرفت. پس از این بسترسازی مناسب، در دوره آقای خاتمی مسیر ایجادشده با جدیت بیشتری ادامه پیدا کرد و ما حتی به دوره طلایی روابط ایران و عربستان رسیدیم و موانع جدی که در این میان وجود داشت یکی پس از دیگری از بین برداشته شد و اعتماد قابل قبولی میان دو کشور شکل گرفت و به مرحلهای رسیدیم که در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شاهد گسترش این روابط بودیم. در آن مقطع زمانی، سالانه چند هزار سعودی به عنوان زائر و گردشگر به ایران سفر میکردند و این موضوع برای مردم ایران با سفر به مکه و مدینه برقرار بود و اگر این روند ادامه پیدا میکرد شاید امروز ما شاهد حضور و مبادله بیش از یک میلیون گردشگر میان دو کشور بودیم. متاسفانه پس از بحرانهای سالهای گذشته هر دو کشور از نبود روابط و مناسبات پیشینشان آسیب فراوانی دیدند که به آتش کشیده شدن سفارت عربستان در تهران و آسیبی که به کنسولگری این کشور در مشهد وارد شد، به این روابط بیش از پیش آسیب رساند و موجب شد هر دو کشور پس از این موضوعات به قطع روابط روی بیاورند. البته در حال حاضر با توجه به روندی که در منطقه و جهان وجود دارد، منافع هر دو کشور در پرتو عادیسازی روابطشان است و نمیتوانیم بگوییم که تنها ایران یا عربستان از آن سودی میجوید. حتی کشورهای منطقه نیز از این بهبود روابط منتفع میشوند و همینطور جامعه جهانی نیز از امنیت و ثباتی که به وجود میآید، بهرهمند خواهد شد.
این سیاست و عقلانیت در هر دو سوی این جریان وجود دارد؟
بله، تقریباً وجود دارد. از سوی ایران که همیشه وجود داشته است. ما همواره اعلام کردهایم که آماده هستیم تا موانع را از سر راه خودمان برداریم. سعودیها اندکی تعلل میکردند که با توجه به تحولات صورتگرفته در منطقه و جهان به نظر میرسد چرخشی در رویکردشان به وجود آمده باشد.
چرا وزارت امور خارجه متولی برقراری ارتباط میان ایران و عربستان نشد؟ قطعاً شورای عالی امنیت ملی در جایگاه بالاتری به این موضوع رسیدگی میکند اما تعیین یک دستگاه و نهاد تخصصی مانند وزارت خارجه کارکرد مطلوبتری نداشت؟
در نهایت امر، پرداختن به همه روابط ایران با کشورهای جهان به وزارت امور خارجه بازمیگردد و در این موضوع هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. اما در مقطع فعلی به جهت اهمیت بیشتر مسائل امنیتی، این بخش پررنگتر شده است. شاید در صورت برداشته شدن گامهای نخست توسط مقامات و دستگاههای امنیتی، این دیدارها سریعتر به نتیجه برسد. اما در پایان باید این گفتوگوها و مناسبات از کانال وزارت امور خارجه پیگیری شود.
این دیدارها تاکنون توسط مقامات امنیتی پیگیری شده است. آیا در ادامه، امکان ورود کارشناسانی از حوزههای دیگر به گفتوگوها و مذاکرات وجود دارد یا این مباحث تنها در حوزههای سیاسی و امنیتی دنبال میشود؟
من روند برقراری روابط سیاسی بین کشورها را به پنج مرحله تقسیمبندی میکنم. در مرحله نخست دو کشور باید در زمینه تشنجزدایی و برقراری مناسبات سیاسی فیمابین گام بردارند. یعنی با اقداماتی که انجام میدهند از تنشهای موجود بکاهند. در گام بعدی دو طرف باید برای عادیسازی و برقراری مناسبات سیاسی اقدام کنند. مرحله سوم به بازگشایی سفارتخانهها و تبادل سفیر و چهارم گسترش و توسعه همهجانبه مناسبات تعلق دارد. یعنی علاوه بر روابط سیاسی این موضوع در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و نظامی نیز در دستور کار قرار میگیرد و پنجم تحکیم و تثبیت روابط سیاسی و همکاریهای منطقهای و بینالمللی به منظور همسانسازی سیاستهاست. یعنی روابط از حالت شکنندگی پیشین خارج میشود و با گذر از این مرحله میتوانیم شاهد روابطی باشیم که با به میان آمدن موضوعات کوچک و بیاهمیت قطع یا متوقف نشود. ما در رابطه با عربستان سعودی هنوز در مرحله نخست قرار داریم و مسیر پیشرو هم بسیار دشوار است. این امر به حوصله و بردباری و حتی جسارت بسیار زیادی نیاز دارد که طرفین باید از آن برخوردار باشند.
آیا خبری از دیدارهای پیشرو دارید؟
این موضوع کاملاً به رویکرد پادشاهی سعودی بستگی دارد. جمهوری اسلامی ایران همواره بر بهبود رابطه با عربستان تاکید کرده و از این موضوع هم استقبال میکند. فعلاً طرفین برای برقراری روابط خود ابراز تمایل کردهاند و ما هم امیدواریم این موضوع با اهتمام بیشتری از طرف مقابل دنبال شود.