زنجیره تقصیر
آیا قوانین به کلاهبرداران سیگنال سوءاستفاده میدهند؟
با مطرح شدن ماجرای کلاهبرداری میلیاردی کوروش کمپانی، از مردم تا مسئول دنبال پیدا کردن مقصر بودند. اولین تیر در فضای مجازی سلبریتیهایی را که این شرکت را تبلیغ کرده بودند نشانه گرفت. ویدئوهای تبلیغات آقای فوتبالیست و خانم بازیگر آنقدر دست به دست شد تا اکثر آنان در دفاع از خود از مجوزهای این شرکت گفتند. حالا زمانی بود که سروکله توئیتها و پستهای مسئولان پیدا شد. از اینکه قوهای قوه دیگر را مقصر بداند تا اینکه کسی خود را عامل کشف این کلاهبرداری بداند.
از سوی دیگر عدهای بودند که مردم را مقصر بدانند، که چرا به اندازه کافی تحقیقات نکردند، که چرا خام تبلیغات شدند، که چرا برای کسب سود بیشتر تن به چنین سرمایهگذاری دادند. رسانهها هم دیگر متهمان این چرخه خوانده شدند، عدهای عقیده دارند مطبوعات آنطور که باید نسبت به قوانین رسمی و خطرات کلاهبرداری از باگهای قوانین موازی به مردم هشدار نداده بودند. اما آیا مقصر یکی از این گروههاست یا با زنجیره مقصران روبهرو هستیم؟
این اولینبار نیست که با فساد اقتصادی و کلاهبرداری گسترده از مردم روبهرو میشویم. سالها قبل بخشی از مردم سرمایه خود را در شرکتهای مضاربهای از دست دادند و چند سال بعد شرکتهای هرمی جیب مردم را خالی کردند. دهه گذشته هم، دهه کلاهبرداری از طریق موسسات غیرقانونی مالی و فروشندگان خودروها بود. اما سوال آن است که این چه خاک حاصلخیزی است که چنین بذر هرز کلاهبرداری در آن رشد میکند؟
در این پرونده تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که چرا زنجیره کلاهبرداری تشکیل شده است؟