کندی رشد اقتصادی چین
مشاهداتی از نزدیک
مرد درمانده بدون پیراهنی بر تن سراسر هفته جلوی دفتر مرکزی شرکت ساختمانی کانتری گاردن (Country Garden) زانو زده بود. قطعاً این کار توجه همگان را جلب میکرد والا نگهبانان به خود زحمت نمیدادند او را پشت دیواری از چترهای بزرگ قرمزرنگ پنهان کنند. تعداد دیگری از ماموران امنیتی چترهایی را برای مخفی کردن یک زن و یک دختر نوجوان باز کرده بودند. آنها در کنار اثاثیه منزل بر روی زمین نشسته بودند. دیگر نگهبانان برای هر کسی که عکس میگرفت سوت هشدار میزدند. خبرنگار اکونومیست به طور اتفاقی شاهد این تراژدی انسانی بود. پلیس چکمهپوش ضدشورش در آن سوی خیابان به سمت او آمدند و مدتی به این خبرنگار خارجی خیره شدند و سپس از آنجا رفتند. وقتی بعدها از کارکنان شرکت سوال شد چرا این خانواده به دفتر مرکزی کانتری گاردن در شهر جنوبی فوشان (Foshan) آمدهاند و پس از انتقالشان به پاسگاه پلیس چه اتفاقی افتاد کارکنان با تاسف گفتند، همکارانی که نتوانند به پرسشها پاسخ دهند در مرخصی سالانه به سر میبرند. آنگونه که میبینیم اعتراضات کوچک و غیرسیاسی به امری رایج در چین تبدیل شدهاند. شهروندان تلاش میکنند شرکتها یا بازوهای دولت را وادار کنند به مشکلاتشان رسیدگی کنند. تظاهرات در دوران آشفتگی اقتصادی تناوب بیشتری پیدا میکنند. در ماههای اخیر که بخش املاک چین بحرانی شد بسیاری از تظاهراتکنندگان را مالکانی تشکیل میدادند که از پیش پول آپارتمانها را پرداخته بودند اما آپارتمانها هنوز تکمیل نشدهاند. آن دورتر، در پکن حزب کمونیست حاکم به سازندگان و مقامات دستور داد اطمینان یابند که خانههای موعود به مالکان تحویل میشوند. همزمان، در شهرهای کوچک و کماهمیتتر، معترضان مرتب در معرض هشدارهای پلیس و خطر بازداشت قرار دارند. در حالی که رشد اقتصادی چین آهستهتر میشود اقداماتی که برای پنهان کردن اخبار ناگوار صورت میگیرد افزایش مییابند. اداره آمار انتشار شاخص اعتماد مصرفکننده را از ماه آوریل متوقف کرد چون ارقام به سطوحی رسید که آخرینبار در اوج همهگیری مشاهده شده بود. اکنون که بیکاری جوانان روزبهروز بیشتر میشود همان اداره در هفته گذشته انتشار آمار را متوقف و اعلام کرد قصد دارد در نحوه محاسبه نرخ بیکاری جوانان بازنگری کند. به تحلیلگران فشار میآورند تا مثبتگرا باشند. اما همانند اقدام نگهبانان چتر بهدست، اینگونه پنهانکاریها توجههای بیشتری را به مشکلات چین جلب میکند. در هفتههای اخیر آمار نومیدکنندهای در اختیار عموم گذاشته شد. این آمار کاهش شدید وامهای بانکی جدید (با وجود کاهش نرخ بهره)، کاهش خردهفروشی و تعداد کمتر معاملات املاک را نشان میدهند. کاهش صادرات را هم باید به این دردهای داخلی اضافه کرد. رشته مشترک این مشکلات کاهش تقاضا، هم در داخل و هم در خارج است. فوشان که یک منطقه تجاری با 5 /9 میلیون جمعیت در حاشیه جنوبی شهر گوانگژو است، محل مناسبی برای مشاهده رکود ناشی از بحران املاک به شمار میرود. فوشان میزبان دفتر مرکزی کانتری گاردن و مرکز فروش مبلمان در چین است. از میان فروشگاههای اصلی میتوان به مرکز خرید لوور اشاره کرد که صندلیهای چرمی ماساژ یا میزهای تزیینشدهای به قیمت 30 هزار یوآن (4110 دلار) عرضه میکند. فروشندگان از دوران رونق پنج یا ده سال پیش صحبت میکنند. زمانی که خانوادههای چینی پساندازهایشان را در چند ملک سرمایهگذاری میکردند و برای آن املاک به مبلمان نیاز داشتند. بهترین مشتریان که از شهرهای ثروتمندی مانند پکن یا شانگهای میآمدند هنوز برای خرید پول دارند اما همهگیری ضربه شدیدی به شهرهای کوچک و متوسطی زد که با عرضه بیش از حد آپارتمان مواجه شدهاند. خانمی که میزهای چوبی مخصوص مراسم چای میفروشد میگوید، مشتریان بیپول دیگر جرات ورود به لوور را ندارند. در گذشته، مشتریان با کوچکترین علاقهمندی خرید میکردند اما الان ابتدا قیمتها را در اینترنت مقایسه میکنند. در تابستان سال 2020، پس از آنکه چین اولین موج همهگیری را شکست داد به نظر میرسید که سیاست سختگیرانه کووید صفر از اقتصاد محافظت میکند. اما با پیشرفت همهگیری فروشندگان شاهد آن بودند که مشتریان سفارشها را لغو و در برنامههای بازسازی منازل تجدیدنظر میکردند چون کسبوکار خودشان آسیب دیده بود. اکنون محافظهکاری دوران پس از همهگیری باعث میشود مردم با احتیاط پول خرج کنند. مالک یکی از شرکتهای کوچک حمل و تحویل در زمان صرف چای به ما میگوید که مشتریان در ماههای مارس و آوریل و پس از برداشته شدن محدودیتهای کووید پویا و سرزنده بودند. اما آنچه او «جنون خرید» مینامد کمرنگ شد و اکنون مردم مجبورند بیشتر کار کنند و پول بیشتری به دست آورند. نرخ تحویل بار به شهر ژانگژو از هر کیلو 8 /1 یوآن در دوران همهگیری به هر کیلو 5 /1 یوآن در زمان حال کاهش یافته است. یک کارگر انبار مبلمان ارزان هتلی میگوید، پس از همهگیری مسافرت و گردشگری داخلی رونق گرفت و حداقل تمام هتلها پر شدهاند اما مردم دیگر همانند گذشته پول خرج نمیکنند. بسیاری از آنها پول زیادی ندارند. در اکثر نقاط چین دیگر نمیتوان خارجیان زیادی را دید. خریداران مبلمان از هند، آفریقا و کشورهای عربی به فوشان بازگشتهاند اما پول زیادی خرج نمیکنند. به گفته یک خانم فروشنده میزهای دارای روکش سنگ مرمر، این خریداران خواستار تخفیف هستند. هندیها متقاضی طرحهای دهه 1990 هستند. یکی از آنها به خبرنگار اکونومیست میگوید، مشتریان هندی از مبلمان مدرن مینیمال خوششان میآید نه این سبک چینی. به سادگی میتوان ناتوانی چینیها را در خرید خانه به چشم دید. یک خانم میگوید، ده سال پیش که خانه ارزان بود توانست به راحتی خانهدار شود اما از سال 2013 به بعد قیمتها تقریباً دو برابر شدهاند. دهها میلیون چینی شهرنشین در دهه 1990 آپارتمانهای یارانهای را از کارفرمایان دولتی خریداری کردند. ارزش آن آپارتمانها 50 برابر شده است. خریداران جدید دیگر آن حس امنیت را ندارند. درآمدشان پایدار نیست و آنها باید به فکر پسانداز برای حوادث ناگوار یا بیماریها باشند. زندگی هیچگاه تا این اندازه مبهم و غیرقابل پیشبینی نبوده است. فوشان تصویری از چین غمگین است. این غمناکی به معمایی برای حزبی تبدیل شده که عاشق کنترل کردن است. اخبار ناگوار را میتوان سانسور، ناراحتیها را پنهان و سیاستها را تحمیل کرد. اما هیچ حکمرانی نمیتواند به مردم دستور دهد که احساس اطمینان داشته باشند و پولهایشان را خرج کنند.