مراقبت بهداشتی
ارزیابی آمادگی نظام درمان
دکتر نینا بارنت داروساز مشاور در مرکز خدمات ملی سلامت بریتانیا درباره چالشهای مربوط به مدیریت بیماران دارای چند وضعیت مزمن (MCC) به ویژه در زمانی که شواهد و پژوهشها در این زمینه نایاب هستند صحبت میکند. او در تحول یک مرکز دارویی افراد مبتلا به این وضعیت همکاری داشت و کارمندان آن مرکز را توانمند ساخت تا گفتوگوهای فردمحور با بیماران را در کانون مشاورههای دارویی قرار دهند به جای آنکه بر شرایط و داروهای خاص تمرکز کنند. در سراسر جهان انسانها نسبت به گذشته عمر طولانیتری دارند. اما زمان مورد انتظار برای زندگی سالم تقریباً یک دهه از میانگین زمان امید به زندگی کمتر است. شرایط مزمن مانند بیماریهای قلبی-عروقی، دیابت و سرطان به شدت بر کیفیت زندگی تاثیر میگذارند. علاوه بر این، افراد بهطور فزایندهای با وضعیتهای مزمن چندگانه دستبهگریبان هستند. شاید بخشی به آن دلیل که احتمال بروز چند وضعیت خاص با یکدیگر -مثلاً آلزایمر و سکته قلبی- افزایش یافته است.
پژوهشها نشان میدهند که از هر سه بزرگسال یک نفر وضعیت مزمن چندگانه دارد. پیشبینی میشود شمار افراد مبتلا به حداقل چهار وضعیت مزمن در بریتانیا تا سال 2035 چهار برابر شود. با افزایش تعداد مبتلایان، نظامهای درمان با پیچیدگیها و هزینههای بیشتری نسبت به افراد دارای یک بیماری (وضعیت) روبهرو میشوند. آنها تا چه اندازه برای این رویارویی آمادهاند؟
واحد اطلاعات اکونومیست در مقاله «ارزیابی آمادگی نظامهای درمان برای رویارویی با وضعیتهای مزمن چندگانه» شرایط نظامهای درمان جهان را برای مدیریت روند رو به رشد MCC بررسی میکند. از آنجا که هیچ تعریف استانداردی برای MCC وجود ندارد ما از این عبارت برای توصیف افرادی استفاده میکنیم که بهطور همزمان با بیش از یک بیماری مزمن دستوپنجه نرم میکنند. واحد اطلاعات اکونومیست پس از بررسی دقیق ادبیات مرتبط و برگزاری پنل متخصصان بینالمللی در مدیریت وضعیتهای مزمن، شاخصی را تدوین کرد که توانایی نظامهای درمان 25 کشور در واکنش موثر به MCC را ارزیابی میکند. این شاخص ابزاری است که به کشورها کمک میکند اقداماتشان را بسنجند و حوزههای بهبود آنها را بررسی کنند.
این شاخص آمادگی برای MCC را با بررسی پنج دسته (حوزه) وسیع در هر کشور تعیین میکند:
رهنمودها و اقدامات سیاستی برای مدیریت MCC زیرساختارهای نظام درمان از قبیل هزینهکرد، کارکنان و پشتیبانی بیمارمحوری، آموزش و تحقیقات با هدف تربیت کادر درمان و مدیریت موثر افراد دارای MCC، نظام دادههای بالینی و تحولات دیجیتال برای اطمینان از اینکه نظامهای درمان ظرفیت فنی گردآوری، سازماندهی و مدیریت اطلاعات مربوط به بیماران MCC را دارند و برنامهریزی، پیشگیری و مدیریت ریسک با هدف گردآوری دادههای مربوط به گسترش MCC، ارزیابی ریسک و تعیین بهترین مسیر اقدامات پیشگیرانه.
یافتههای کلیدی
پژوهشهای مربوط به مدیریت موفق MCC ما را به پنج یافته کلیدی میرسانند:
1- درک عمیق اپیدمیولوژی MCC اهمیتی حیاتی دارد. برای این منظور باید گردآوری دادهها و گزارشهای نرخ شیوع MCC با یکدیگر هماهنگ شوند. ناکافی بودن دادهها در اکثر کشورها مقایسههای جهانی اپیدمیولوژی را غیرممکن میسازد. در کشورهایی که دادههای کافی وجود دارد نیز تعاریف متفاوت از MCC و وضعیتهای مزمن لحاظشده در این تعاریف درک عمیق آن را تحت تاثیر منفی قرار میدهد. تعریفی که در سطح جهان مورد پذیرش قرار گیرد علاوه بر افزایش دقت و صحت دادهها امکان مقایسه در طول زمان و در میان کشورها را فراهم میسازد. در این صورت بیماران آگاهی بیشتری خواهند داشت و خود در تشخیص نیازهایشان کمکرسانی خواهند کرد.
2- رهبری سیاسی قدرتمند برای طراحی سیاست موثر MCC ضرورت دارد. تدوین رهنمودها و سیاستهای مقابله با MCC برای رهبری سیاسی امری حیاتی است. در واقع، شاخص ما رابطه همبستگی مثبت بین این اقدامات و نمره کلی نظام درمان را نشان میدهد. این امر خود حاکی از آمادگی بهتر کشورهایی است که چنین سیاستی دارند.
متاسفانه فقط پنج کشور فرانسه، هلند، اسپانیا، آمریکا و بریتانیا رهنمود ملی خاص MCC دارند. بیثباتی سیاسی به ویژه هنگامی که دولتها نگرانیهای فوری دیگری از قبیل جنگ یا ناآرامی اجتماعی داشته باشند به تدوین سیاست MCC آسیب میزند.
3- از میان تمام حوزههای شاخص، کیفیت زیرساختارهای نظام درمان یک کشور بر مبنای جنبههایی مانند وجود پزشکان عمومی، تامین مالی درمان، خدمات داروخانهای و گروههای حامی بیماران محکمترین رابطه همبستگی را با آمادگی برای MCC دارد. بهترین عملکرد در میان کشورهایی دیده میشود که دارای نظام درمان عمومی هستند. کشورهای پردرآمد برای مقابله با MCC مجهزترند. کشورهای کمدرآمد نیز میتوانند آمادگی خود را بهبود بخشند و با استفاده از پزشکان عمومی و روشهای کمهزینهتر سطح پوشش نظام درمان را بالا ببرند.
4- بیمارمحوری اهمیت زیادی در هماهنگی درمان MCC دارد. بیمارمحوری توانایی یک نظام درمانی را در ارائه مراقبتهای یکپارچه و منسجم با هدف پیشگیری، تشخیص و درمان MCC دربر میگیرد. در مقابل، نظامهای درمان پراکنده حتی برای یک بیماری نیز قادر به هماهنگی درمان نیستند.
5- افزایش دسترسی به سوابق الکترونیکی پزشکی (EMR) برای تسهیل هماهنگی درمان ضرورت دارد. این سوابق برای شناسایی درمانگران قبلی بیمار، ارتباط و همکاری با آنان و پایش پیشرفت درمان سودمند هستند و باعث میشوند درمانهای گذشته ادامه یابند. علاوه بر این، ارائهدهندگان درمان از حساسیتهای دارویی بیمار آگاه میشوند و میتوانند با استفاده از الگوریتمها بهتر تصمیمگیری کنند.
منبع : اکونومیست