نقطه سر خط
جنجالیترینهای نشست «اقتصاد جهانی در گذار» در داووس
رونق اقتصادی، پایداری و امنیت همگی از جمله مواردی هستند که به همکاری اقتصادی کشورهای دنیا با یکدیگر نیازمند هستند و یک کشور بدون این همکاری با کشورهای دیگر نمیتواند آنها را برای خود متصور شود. در واقع اقتصاد جهانی تنها زمانی میتواند به طور پایدار در یک مسیر امن رو به جلو حرکت کند که میان رهبران سیاسی و شرکتهای بزرگ همکاری صورت گیرد. سوال اینجاست که چگونه میتوان دنیا را به سمتی برد که همکاری میان کشورها بیشتر شود و در واقع چگونه میتوان معماری اقتصاد دنیا را طوری بازطراحی کرد که بتواند در یک مسیر پایدار و امن رو به جلو قرار گیرد.
رونق اقتصادی، پایداری و امنیت همگی از جمله مواردی هستند که به همکاری اقتصادی کشورهای دنیا با یکدیگر نیازمند هستند و یک کشور بدون این همکاری با کشورهای دیگر نمیتواند آنها را برای خود متصور شود. در واقع اقتصاد جهانی تنها زمانی میتواند به طور پایدار در یک مسیر امن رو به جلو حرکت کند که میان رهبران سیاسی و شرکتهای بزرگ همکاری صورت گیرد. سوال اینجاست که چگونه میتوان دنیا را به سمتی برد که همکاری میان کشورها بیشتر شود و در واقع چگونه میتوان معماری اقتصاد دنیا را طوری بازطراحی کرد که بتواند در یک مسیر پایدار و امن رو به جلو قرار گیرد.
آغاز لاگارد
در یکی از مهمترین پنلهایی که در داووس 2019 با عنوان «اقتصاد جهانی در گذار» برگزار شد، کریستین لاگارد رئیس صندوق بینالمللی پول (IMF) مدیریت پنل را بر عهده داشت. دیگر اعضای این پنل که در 25 ژانویه برگزار شد، کریستالینا جئورجیوا (مدیر ارشد بانک جهانی)، هاروهیکو کورادو (رئیس بانک مرکزی ژاپن)، لستجا کانیاگو (رئیس بانک مرکزی آفریقای جنوبی) و ماریانا مازوکاتو (استاد اقتصاد دانشگاه یوسیالای) بودند. این پنل به عنوان یکی از دو نشست کلیدی داووس 2019 از سوی مجمع جهانی اقتصاد معرفی شده است. لاگارد صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد: «به سادگی میتوان سرتیتر اخبار را از دست داد. اما آنچه ما واقعاً میخواهیم انجام دهیم، تمرکز روی سرتیترها نیست. بنابراین من در اینجا نمیخواهم به شما آمار و اطلاعات در مورد چشمانداز اقتصادی بدهم. زیرا آنچه ما میخواهیم واقعاً روی آن تمرکز کنیم، ریسکها و فرصتهایی هستند که در دنیا وجود دارند. ابتدا میخواهم با یکی از ریسکهایی شروع کنم که ممکن است به ذهن هر کسی خطور کند؛ تغییرات اقلیمی.» لاگارد صحبتهای خود را در حالی اینگونه آغاز کرد که سال گذشته اینطور نبود و به نظر میرسد امسال روندی متفاوت را پیش گرفت. لاگارد در داووس 2018 صحبتهای خود را اینگونه شروع کرد: «بگذارید بگویم که چه اتفاقات خوبی ممکن است رخ دهد. زیرا به واقع ما در وضعیت خوبی قرار داریم. رشد اقتصادی 9 /3درصدی سال 2019-2018 بد نیست. اما فکر میکنم چیزی که حتی جالبتر است، این است که حدود 120 کشور در سراسر جهان، دیدند که سال گذشته، رشد اقتصادی آنها افزایش یافت. همچنین فقط حدود یکپنجم اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، تولید ناخالص داخلی سرانهشان کاهش یافت. بنابراین این رشد اقتصادی که از آن حرف میزنیم و این بازیابی اقتصادی، به خوبی میان کشورها پخش شده و میان اقتصادهای پیشرفته و همچنین اقتصادهای بازار نوظهور تسهیم شده است. بخشی از جهان که من از همه بیشتر نگران آن هستم، کشورهای جنوب صحرای آفریقاست. جایی که ترکیبی از عوامل مختلف باعث درآمد سرانه پایین آن شده است. با این همه فکر میکنم ما باید این موفقیت اقتصادی جهان را جشن بگیریم که معمولاً این کار را نمیکنیم. در صندوق بینالمللی پول هم ما معمولاً به نکات منفی و ریسکهای موجود میپردازیم. اما فکر میکنم اکنون باید این موفقیت اقتصادی جهان را که حاصل سیاستهایی است که ما در IMF به کار گرفتهایم و همچنین سیاستهایی که از سوی سیاستمداران و به ویژه روسای بانکهای مرکزی جهان به کار گرفتهشدهاند جشن بگیریم. فکر میکنم بخش بزرگی از موفقیتهایی که امروزه به آنها دست یافتهایم، به خاطر سیاستهای اقتصادی خوبی باشد که اجرا شدهاند. سیاستهای پولی انبساطی که 10 سال پیش هیچ ایدهای در مورد آنها نداشتیم. سیاستهای مالی که در بسیاری از نقاط جهان منطقاً خوب بودهاند که البته قابل بحث است. اما در کل این موفقیت اقتصادی که امروز با آن مواجه هستیم، نتیجه سیاستگذاری درست اقتصادی است. در مورد اینکه چه اتفاق بدی ممکن است در راه باشد، من به سه مورد که فکر میکنم میتوانند برای اقتصاد جهان آسیبزا باشند اشاره میکنم. اول آسیبپذیری مالی، و مادامی که اصلاحات مالیاتی ایالات متحده در کوتاهمدت اثر مثبتی روی رشد اقتصادی آمریکا و جهان خواهد داشت، همچنین میتواند ریسکهای جدی را به وجود آورد که میتوانیم اگر خواستید بعداً در موردش حرف بزنیم. در واقع این اصلاحات مالیاتی ایالات متحده میتواند قیمت بالای داراییها و امکان تامین مالی سادهای را که هنوز قابل دسترس است، تحت تاثیر قرار دهد. به نظر من دومین ریسک که کوتاهمدت و میانمدت جلوه میکند اما باید یک ریسک کوتاهمدت در نظر گرفته شود، نابرابری درآمدی گستردهای است که در بسیاری از کشورها در حال رشد است. به عنوان سومین ریسک موجود در برابر چشمانداز اقتصاد جهانی نیز به نظر من میتوان به عدم همکاری بینالمللی میان کشورها و همچنین ریسکهای ژئوپولتیک که در نتیجه این عدم همکاری میتواند به وجود آید، اشاره کرد.»
با مقایسه آنچه سال گذشته برای رئیس صندوق بینالمللی پول بیشترین اهمیت را داشته (با توجه به مواردی که از آنها به عنوان ریسکهای وجود نام برده بود) و آنچه امسال ذهن لاگارد را درگیر کرده است به این نتیجه میرسیم که تغییرات اقلیمی به ریسکی تبدیل شده است که دیگر ریسکها شاید به اندازه آن بزرگ و مهم نباشند. کریستین لاگارد در ادامه صحبتهای خود در این پنل گفت: «میانگین دمای سطح زمین از اواخر قرن 19 تاکنون حدود یک درجه سلسیوس افزایش یافته است و بیشتر این افزایش دما طی 35 سال گذشته اتفاق افتاده است.» او در ادامه از اعضای پنل خواست توضیح دهند که نهادهای دنیا چه پاسخی برای مقابله با این چالش دارند.
تغییرات اقلیمی
کریستالینا جئورجیوا (Kristalina Georgieva) مدیر ارشد اجرایی بانک جهانی گفت: «تغییرات اقلیمی چیزی نیست که به آن به این چشم نگاه کنیم که در حال رخ دادن است و باید در آینده فکری به حال آن کنیم. بلکه تغییرات اقلیمی بسیار سریعتر از چیزی که فکر میکردیم در حال رخ دادن است.» او اینگونه ادامه داد که تغییرات اقلیمی تاثیر بسیار شدیدی بر اقتصاد دنیا خواهد داشت. جئورجیوا افزود: «افزایش 5 /2 درجه سانتیگراد در دمای زمین، به قیمت کاهش 15درصدی تولید ناخالص داخلی دنیا تمام خواهد شد. همچنین اگر دمای جهان سه درجه بالا رود، کیک اقتصادی دنیا 25 درصد کوچکتر خواهد شد و اگر دمای زمین همینطور ادامه پیدا کند و با آن به صورت جدی و عملی مقابله نشود، هزینهای که اقتصاد دنیا خواهد پرداخت غیرقابل اندازهگیری است.» مدیر ارشد اجرایی بانک جهانی در ادامه صحبتهای خود گفت: «پس ما میتوانیم چه کار کنیم، ما اکنون چه کار میکنیم و چه چیزهای بیشتری را میتوانیم انجام دهیم؟»
جئورجیوا این سوال را در پنل «اقتصاد جهانی در گذار» در داووس 2019 مطرح کرد و در پاسخ به این سوال گفت اولین و واضحترین کاری که میتوانیم و باید انجام دهیم، حذف سوبسیدهای مضر است که تغییرات اقلیمی را ناشی میشوند. دومین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که به این نتیجه برسیم که گذار به یک اقلیم اقتصادی جدید، برای خود اقتصادها مفید است. در واقع اگر دنیا به این نتیجه برسد که تغییرات اقلیمی در حال نابود کردن اقتصاد جهانی است و از طرف دیگر فکر کند که تغییر روند دادن نیز باعث کوچک شدن کیک اقتصادی خواهد شد و بنابراین برای بقا مجبور است به روند گذشته خود ادامه دهد مشکل حل نمیشود. بلکه دنیا باید به این نتیجه برسد که تغییر روند به نفع اقتصاد جهانی است. او افزود: «اگر ما به یک اقلیم اقتصادی جدید گذار کنیم، 26 میلیارد دلار درآمد در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر خلق میشود و 65 میلیون شغل نیز در نتیجه روند جدیدی که اقتصاد دنیا وارد آن میشود به وجود میآید.» او گفت: «پس اگر کسانی به شما گفتند قرار دادن اقتصاد در مسیری که کربن کمتری تولید و وارد جو شود واقعاً ترسناک است و برای اقتصاد مضر است، به حرفهای آنها توجهی نکنید.»
نیروی کار: ژاپن و آفریقای جنوبی
هاروهیکو کورودا (Haruhiko Kuroda)، رئیس بانک مرکزی ژاپن در این پنل گفت که کشورش به سرعت در حال واکنش نشان دادن به افزایش سن جمعیت است؛ کهولت سنی که دلالتهای سیاستی مالی و اقتصادی فراوانی را برای ژاپن دارد. کورادو افزود دولت ژاپن به خطمشیهایی روی آورده است که زنان را تشویق کند بیش از پیش وارد بازار کار شوند و طی پنج سال گذشته، نرخ مشارکت زنان در نیروی کار به طور شگفتآوری افزایش یافته است. او ادامه داد: «بنابراین وقتی افزایش سن جمعیت ژاپن و پیر شدن نیروی کار میتواند برای این کشور، اقتصاد و جامعه آن یک چالش باشد، من معتقد هستم که راههایی برای مقابله با این چالش وجود دارند و حتی میتوان این چالشها را به فرصتهایی برای جامعه تبدیل کرد.» لاگارد در پاسخ به صحبتهای کورادو گفت: «بنابراین افزایش سن نیروی کار از نظر شما و اگر بخواهیم با دیدگاه بهرهوری به مساله نگاه کنیم میتواند یک موهبت باشد، چراکه شما میتوانید روی نوآوری سرمایهگذاری کنید و فقدان نیروی کار جوان را با روباتها پاسخ دهید.» لاگارد سپس بحث را از کشوری که جمعیتش در حال پیر شدن است به سمت آفریقای جنوبی برد تا بر آفریقا متمرکز شود، قارهای که برعکس ژاپن که رفتهرفته نیروی کار جوانش رو به پایان گذاشته است، جمعیت جوان بسیار انبوهی دارد.
مقایسه صحبتهای امسال کورودا با صحبتهای سال گذشتهاش نشان میدهد نگرانیها از مسائلی همچون سیاستهای پولی، تورم و مواردی از این دست به سمت مساله افزایش سن نیروی کار متمایل شده است. در ادامه بخشهایی از صحبتهای کورادو در داووس 2018 را میخوانیم: «بگذارید ابتدا به وضعیت حال حاضر اقتصاد ژاپن اشاراتی کنم. اقتصاد ژاپن در حال رشد است که این رشد از سوی هم تقاضای داخلی و هم تقاضای خارجی مورد حمایت قرار دارد که این تقاضای داخلی و خارجی از تعادل خوبی برقرار هستند. تولید ناخالص داخلی برای هفت فصل پیاپی رشد داشته و میانگین رشد اقتصادی ما طی این دوره حدود دو درصد بوده است. از آنجا که پتانسیل رشد اقتصادی ژاپن در این برهه از زمان کمتر از یک درصد است، بنابراین رشد اقتصادی دودرصدی طی هفت فصل گذشته، یک پیشرفت قابل توجه برای ژاپن به شمار میرود. از طرفی نرخ بیکاری به زیر سه درصد و در واقع 7 /2 درصد رسیده است که در فضای اقتصادی ژاپن، شرایط اشتغال کامل به حساب میآید. همچنین بازیابی اقتصاد ژاپن برای 60 ماه است که ادامهدار است که دومین رونق به لحاظ مدت ادامهدار بودن آن پس از دوره جنگ جهانی است. اقتصاد ژاپن به سوی گسترش ملایم خود گام برمیدارد. در بحث تورم، رشد سالانه شاخص قیمت مصرفکننده به استثنای مواد غذایی تازه، یک درصد است، اما اگر از اثر قیمت حاملهای انرژی صرفنظر کنیم، تقریباً مثبت باقی خواهد ماند. با این حال انتظار داریم که تورم ما به آنچه هدفمان است، یعنی دو درصد برسد. بنابراین بانک مرکزی ژاپن با بهکارگیری سیاستهای پولی قدرتمند به حمایت از اقتصاد ژاپن و قیمتها ادامه خواهد داد. البته ریسکهایی که غالباً کوتاهمدت هستند در برابر اقتصاد ژاپن قرار دارند که از دیدگاه من، غالباً خارجی هستند که ریسکهای ژئوپولتیک که به آنها اشاره شد نیز از این دسته ریسکها هستند.»
لستجا کانیاگو (Lesetja Kganyago) رئیس بانک مرکزی آفریقای جنوبی، در این پنل گفت آموزش مهارتها به جوانان یکی از مهمترین و ضروریترین کارهایی است که باید انجام شود. او افزود: «شما نمیتوانید از مشاغل حفاظت کنید، اما میتوانید از مردم حفاظت کنید و این همان چیزی است که ما باید در این زمان که اقتصاد در حال گذار است روی آن متمرکز شویم. آفریقای جنوبی در حال حرکت به سمت استفاده بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر است.» او افزود: «ما سرمایهگذاریهایمان را برای افزایش تواناییها و قابلیتهای جوانان بیشتر خواهیم کرد و میخواهیم پایه مهارتی جوانان را بسیار وسیعتر کنیم و برای این منظور باید در مورد آموزش در مدارس و دانشگاههای خود تجدیدنظر کنیم و به شیوهای جدید به آموزش بنگریم.»
نابرابری درآمدی
ماریانا مازوکاتو (Mariana Mazzucato) استاد دانشگاه لندن (UCL) در پاسخ به این سوال که جهان چگونه باید با نابرابری درآمدی مقابله کند، گفت: «من فکر میکنم آنچه اقتصاددانها برای پاسخ به این سوال همگی روی آن توافق دارند، این است که نوآوری مولفه اصلی در کاهش نابرابری است. ما اغلب وقتی در مورد نوآوری حرف میزنیم در مورد تکنولوژی فکر میکنیم و فراموش میکنیم بعضی از مهمترین تکنولوژیهایی که امروزه همه ما در سراسر جهان استفاده میکنیم، تکنولوژیهایی است که مثلاً در تلفنهای هوشمند ما هستند، در نتیجه تلاش برای حل یک مساله و نوآوری پا به دنیای ما گذاشتهاند.» مازوکاتو ادامه میدهد: «تکنولوژی در واقع یک سرریز از تلاش برای حل مسائلی بود که بشر با آنها مواجه شد. اینترنت نتیجه تلاش برای حل مسائلی بود که در سیستمهای ماهوارهای وجود داشت. و چه چیزی بود که باعث شد انسان پا روی کره ماه بگذارد؟ گوناگونی.» او ادامه داد: «پا گذاشتن بشر روی کره ماه و تلاش برای آن تنها به این دلیل نبود که انسان میخواست فضا را کشف کند، بلکه حدود 300 پروژه دیگر مثل تلاش برای یافتن غذا و منسوجات وجود داشتند که مدنظر داشتند انسان را به فضا بفرستند که بسیاری از آنها موفق نبودند. بنابراین ما به این تمایل برای آزمایش و جستوجو نیاز داریم، اینکه به نااطمینانی خوشامد بگوییم و سعی کنیم مسائلی را که دنیای مدرن با آنها مواجه است حل کنیم. مسائلی همچون کربنزدایی از انرژی و پایان دادن به ریختن پلاستیک در اقیانوسها.» جئورجیوا افزود: «سهم مردمی که در فقر مطلق هستند به شدت کاهش پیدا کرده است اما هنوز 800 میلیون نفر از مردم جهان در فقر مطلق زندگی میکنند و برای این 800 میلیون نفر، اینکه نابرابری درآمدی کاهش یافته است هیچ معنایی ندارد. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا تعداد افرادی که در فقر مطلق هستند به 415 میلیون نفر رسیده است.»