پزشک سیاس
ماهاتیر محمد چگونه وارد سیاست شد؟
ماهاتیر بن محمد چهره سرشناس سیاست مالزی در 20 دسامبر سال 1925 در یک محله فقیرنشین از شهر الورستار در ایالت کداح متولد شد. پدر او محمد بن اسکندر یک مهاجر دورگه هندی- مالزیایی بود که در یک مدرسه زبان انگلیسی تدریس میکرد. او ابتدا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در زادگاهش گذراند و پس از فارغالتحصیلی از مدرسه برای ادامه تحصیلات خود در رشته پزشکی دانشگاه مالایا راهی کشور سنگاپور شد.
ماهاتیر بن محمد چهره سرشناس سیاست مالزی در 20 دسامبر سال 1925 در یک محله فقیرنشین از شهر الورستار در ایالت کداح متولد شد. پدر او محمد بن اسکندر یک مهاجر دورگه هندی- مالزیایی بود که در یک مدرسه زبان انگلیسی تدریس میکرد. او ابتدا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در زادگاهش گذراند و پس از فارغالتحصیلی از مدرسه برای ادامه تحصیلات خود در رشته پزشکی دانشگاه مالایا راهی کشور سنگاپور شد. سپس با همسرش که همکلاسی او در دانشگاه پزشکی بود ازدواج کرد و هماکنون صاحب هفت فرزند هستند که سه تای آنها را به فرزندخواندگی قبول کردهاند. او پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در سال 1953 به مدت پنج سال به عنوان پزشک ارتش مشغول به کار شد. او یکی از شخصیتهای برجسته سیاسی در مالزی به شمار میآید که توانست مالزی را از جمع فقیرترین کشورهای آسیایی جدا کند و در ردیف کشورهای تازه صنعتیشده (New Nics) قرار دهد.
ورود به عرصه سیاست
ماهاتیر از همان ابتدا به سیاست علاقهمند بود و در زمان تحصیل خود به عنوان فعال سیاسی از استقلال مالزی حمایت کرد. او برای اولین بار در سال 1946 زمانی که تنها 21 سال داشت به عضویت سازمان ملی مالاییهای متحد موسوم به UMNO درآمد که بزرگترین حزب سیاسی مالزی بود. او به عنوان عضوی از گروه سیاستگذاری در شورای عالی انتخاب شد. با حمایت UMNO، او در سال 1964 کرسی پارلمان را از آن خود کرد. همزمان با ورود ماهاتیر به عرصه سیاست، تنشهای نژادی بین چینیها و مالاییها به اوج خود رسیده بود. پنج سال بعد در سال 1969، او با نوشتن کتابی با عنوان معمای مالایی «The Malay Dilemma» خواستار اقدامات مثبت برای مالزیهای بومی و وضعیت برابر با مالزیهای چینی شد و از عقبماندگی اقتصادی مالزی انتقاد کرد. این قبیل ایدههای رادیکالی، او را وارد جدال جدی با نخست وزیر وقت عبدالرحمان کرد. در پی حمایت قاطعانه ماهاتیر از قوم مالایی، UMNO ماهاتیر را از حزب اخراج کرد. اندکی پس از خروج او از حزب، این کتاب بهرغم وجود سانسور در سراسر کشور منتشر شد. کتابی که در آن به توصیف فرهنگ مالزیایی پرداخته است و موجب افزایش محبوبیت ماهاتیر در میان مردم شد. اگرچه این کتاب حاوی کلیشههای نژادپرستانه بود اما بن محمد در این کتاب سعی کرد مشکلات جامعه مالایی را شناسایی کند و راهحلی برای آنها ارائه دهد. بسیاری از محققان بر این باورند که این کتاب نقش مهمی در سقوط عبدالرحمان در همان سال داشته است. عبدالرحمان در سال 1970 استعفا داد و بعد از آن ماهاتیر در سال 1972 به UMNO بازگشت. در همان سال او عضو شورای عالی آموزش و پرورش شد. او در سال 1973 مجدداً به پارلمان وارد شد و در سال 1974 به عنوان وزیر آموزش و پرورش به کابینه راه یافت. یکی از اولین اقداماتش به عنوان وزیر آموزش و پرورش این بود که بهرغم مخالفت جدی جامعه دانشگاهی، کنترل بیشتری بر دانشگاههای مالزی ایجاد کرد. در سال 1976 به سمت معاون نخست وزیر منصوب شد. در سال 1978، وزارت آموزش و پرورش را به مقصد وزارت صنعت و تجارت ترک کرد. او با استفاده از موقعیت جدید سعی کرد اقتصاد ملی را توسعه دهد. بنابراین سفرهای متعددی به قدرتهای بزرگ اقتصادی جهان داشت. او در ماه ژوئن سال 1981 به عنوان رهبر حزب UMNO انتخاب شد و یک ماه بعد به عنوان چهارمین نخست وزیر کشور مالزی کنترل کشور را در دست گرفت.
ماهاتیر تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد، فرهنگ و دولت مالزی داشت. او توانست در پنج انتخابات متوالی پیروز شود و طولانیتر از هر نخست وزیر دیگری در تاریخ مالزی به مدت 22 سال در راس قدرت کشور مالزی قرار بگیرد. ماهاتیر با تفکر سیستماتیک خود موجب شکوفایی کسبوکارهای مختلف شد و دسترسی مردم به آموزش و پرورش را تسهیل کرد. ماهاتیر ثبات سیاسی مورد نیاز برای رشد اقتصادی را فراهم کرد. او خصوصیسازی شرکتهای دولتی از جمله خطوط هوایی، آب و برق و مخابرات را آغاز کرد که نهتنها برای دولت درآمدزایی میکرد، بلکه شرایط کار را برای بسیاری از مردم بهبود بخشید.
اگرچه بسیاری از افراد ذینفع از حامیان UMNO بودند. یکی از مهمترین پروژههای زیربنایی او بزرگراه شمال-جنوب بود که از مرز تایلند به سوی سنگاپور اجرایی شد. از سال 1988 تا 1996 مالزی رشد اقتصادی هشتدرصدی را تجربه کرد و در این دوره تورم به طور میانگین تکرقمی بوده است. تولید ناخالص داخلی کشور هم از ۲۴ میلیارد دلار در سال 1980 به حدود 200 میلیارد دلار در سال 2005 رسید. ماهاتیر همچنین طرح اقتصادی «چشمانداز 2020» را مطرح کرد. طبق این طرح، قرار بود که مالزی تا سال 2020 کشوری کاملاً توسعهیافته شود. او به تغییر مبانی اقتصادی کشور از محوریت کشاورزی و منابع طبیعی به سمت تولید و صادرات کمک کرد و درآمد سرانه کشور از سال 1990 تا 1996 دو برابر شد.
علاوه بر این تا قبل از سال 1980، بیش از 50 درصد از مردم مالزی زیر خط فقر قرار داشتند اما طبق آمار رسمی دولت مالزی اکنون کمتر از چهار درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند. او با سرمایهگذاری خارجی، اصلاح ساختارهای مالیاتی، کاهش تعرفههای تجاری و خصوصیسازی شرکتهای دولتی باعث رشد شاخصهای اجتماعی شد.
ماهاتیر تلاش کرد با افزایش رفاه عمومی اختلافات قومی مالزی را متوقف کند و طبق سیاست توسعه جدید بر رشد اقتصادی عمومی و از بین بردن فقر تاکید داشت. مالزی تحت رهبری ماهاتیر رشد بخش تولید، رشد طبقه متوسط جامعه، افزایش نرخ سوادآموزی و افزایش انتظارات اقتصادی را تجربه کرد. بزرگترین دستاورد او به عنوان نخست وزیر، استراتژی بهبود او در طول بحران مالی آسیا در 1998 بود.
انتقادات بر ماهاتیر
اما بهرغم این دستاوردها، انتقادات زیادی نیز به سوی او روانه شد. او گرچه اولین دوره خود را محافظهکارانه آغاز کرد، اما در طول دهه 1980، بیشتر دیکتاتورمآبانه عمل کرد و محدودیتهای سختگیرانه بر آزادیهای مدنی اعمال کرد. او در سال 1987 قانون امنیت داخلی را تاسیس کرد که به او اجازه توقیف چهار روزنامه را داد و 106 نفر از رهبران مذهبی و مخالفان سیاسی را دستگیر کرد. او همچنین قانون اساسی را به منظور محدود کردن قدرت دیوان عالی تغییر داد و تعدادی از اعضای ارشد خود را مجبور به استعفا کرد. رویکرد او در مورد آزادیهای مدنی، انتقاداتش از سیاستهای اقتصادی غرب و سیاست کشورهای صنعتی در مقابل کشورهای در حال توسعه، موجب گره خوردن روابط او با ایالاتمتحده، انگلیس و استرالیا شد. او توزیع روزنامههای نیویورکتایمز و والاستریت را به دلیل چاپ مقالههایی علیه او ممنوع کرد. او همچنین از قانون محکوم کردن قاچاقچیان مواد مخدر به مرگ حمایت کرد که منجر به اعدام چند شهروند غربی شد.
بازنشستگی
در اواخر دهه 1990، اقتصاد مالزی وارد رکود شد. در سال 1998 اختلاف نظر ماهاتیر با معاون نخست وزیر، انور ابراهیم، در مورد نحوه برخورد با بحران مالی کشور باعث اختلاف میان ماهاتیر و انور ابراهیم شد. حمایت ابراهیم از بازارهای آزاد و سرمایهگذاریهای بینالمللی در تقابل با اندیشههای ماهاتیر بود. در سال 1998 به دستور ماهاتیر، ابراهیم از سمت خود عزل شد و پس از آن در سال 1999 به اتهام فساد مالی بازداشت شد که موجی از تظاهرات ضد حکومتی در کشور را به دنبال داشت. محکومیت ابراهیم و حکم زندان برای او جرقه اعتراضات بیشتری را تحت شعار اصلاحات ایجاد کرد که خواستار استعفای ماهاتیر شد. با وجود این، ماهاتیر همچنان با سرکوب حامیان انور و تقویت قدرت خود به کارش ادامه داد. ماهاتیر پس از حملات 11 سپتامبر در سال 2001 در ایالاتمتحده، حمایت خود را از جنگ جهانی علیه تروریسم اعلام کرد، اما با حمله آمریکا به عراق در سال 2003 مخالف بود. ماهاتیر همیشه یک شخصیت جنجالی در مجامع بینالمللی بوده است که اغلب غرب را مورد انتقاد قرار داده است و آنها را ترویجدهنده جنگ و نسلکشی میداند. او چند روز قبل از بازنشستگی از عنوان نخست وزیری در 31 اکتبر 2003 با حمله به یهودیان در یک سخنرانی مهم، موجب افزایش خشم بسیاری از دولتهای خارجی و بسیاری از غیرمسلمانان شد. ماهاتیر محمد با اعلام بازنشستگی خود در سال 2003 از سیاست کنارهگیری کرد.
روابط خارجی
طی دوره نخست وزیری ماهاتیر محمد از 1981 تا 2003، رابطه مالزی با غرب در کل خوب بود؛ اگرچه گفته میشد که ماهاتیر منتقد سیاستهای غرب است. او در ابتدای دوره نخست وزیریاش به دلیل عدم توافق با بریتانیا بر سر مساله هزینههای دانشگاه برای دانشجویان مالزیایی، تمام کالاهای بریتانیایی را تحریم کرد. حتی برای این تحریم کمپینی با عنوان «آخر از همه محصولات بریتانیایی بخرید» (buy British last) تشکیل شده بود. همچنین این قضایا باعث شد که ماهاتیر به دنبال یک مدل توسعه در آسیا و به ویژه الگوگیری از ژاپن باشد. اینگونه بود که سیاست معروف ماهاتیر با نام «نگاه به خطمشی شرق» (look east policy) سر زبانها افتاد. حتی با اینکه منازعات میان مالزی و بریتانیا بعداً از سوی نخست وزیر وقت بریتانیا، مارگارت تاچر رفع شد، ماهاتیر روی مدلهای توسعه آسیایی تاکید داشت و آنها را بر مدلهای غربی ارجح میدانست. او ملتهای دو معیاری و تبعیضآمیز (double standard) کشورهای غربی را به تندی مورد انتقاد قرار میداد.
ماهاتیر محمد، همواره و به طور واضح، منتقد سیاست خارجی ایالاتمتحده بوده است. با این حال، رابطه بین مالزی و آمریکا در دوران نخست وزیری ماهاتیر مثبت بود و ایالاتمتحده، بزرگترین منبع سرمایهگذاری خارجی در مالزی به شمار میرفت. به علاوه ایالاتمتحده بزرگترین مشتری محصولات مالزیایی در دوران ماهاتیر بود. مضاف بر اینها، مقامات ارتش مالزی در ایالاتمتحده و تحت برنامه بینالمللی آموزش ارتش، پرورش مییافتند.
رابطه ماهاتیر محمد با استرالیا (نزدیکترین کشور آنگلوساکسون به مالزی و کشوری که سیاست خارجی آن غالباً معطوف به منطقه است) و ارتباطش با رهبران سیاسی این کشور، به طور ویژه با مشکلاتی مواجه بوده است. به طوری که رابطه ماهاتیر با رهبران استرالیا در سال 1993 به پایینترین سطح خود رسید. یعنی زمانی که پل کیتینگ (Paul Keating) نخستوزیر وقت استرالیا، ماهاتیر را به عنوان فردی سرکش معرفی کرد، زیرا ماهاتیر در اجلاس اَپک (APEC) شرکت نکرده بود.
ماهاتیر دانشآموخته پزشکی در دانشگاه مالایا است که امروزه با نام دانشگاه ملی سنگاپور شناخته میشود. او در سال 1953 و در دوران سلطه بریتانیا از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. با این حال رابطه مالزی با سنگاپور طی دوره نخستوزیری ماهاتیر محمد، بسیار جدلآمیز بود. بسیاری از منازعات میان مالزی و سنگاپور در دوره ماهاتیر برطرف نشد. در واقع بسیاری از این منازعات در دوره خود ماهاتیر به وجود آمده بود و در آن زمان نیز توافق و تمایل دوجانبهای برای حل آنها میان مالزی و سنگاپور وجود نداشت. این منازعات شامل موارد زیر هستند:
♦ قیمت پایین آب که سنگاپور باید به مالزی پرداخت میکرد که برابر با هشت هزارم دلار به ازای هر هزار گالن بود.
♦ ادعای ارضی از سوی سنگاپور که این ادعا روی حملونقل تاثیر گذاشته بود.
♦ استفاده نیروی هوایی سنگاپور از آسمان مالزی
♦ وضعیت جزیره پدرا برانکا (Pedra Branca) که دادگاه بینالمللی آن را حل و فصل کرد و امروزه به سنگاپور تعلق دارد.
اگرچه با وجود این منازعات، میان مالزی دوره ماهاتیر و سنگاپور همکاریهای مثبتی نیز شکل گرفت که از آن دسته به میتوان به دو مورد زیر اشاره کرد:
♦ امضای قرارداد سال 1988 میان مالزی و سنگاپور که بر مبنای آن، ماهاتیر محمد، سد لینگوی (Linggui) را پشت رودخانه جوهور (Johor) ساخت و از این طریق، عرضه آب شهرهای کمآب سنگاپور را تامین کرد.
♦ امضای قرارداد لولهکشی گاز طبیعی از مالزی به سنگاپور که بعد از 10 سال یعنی در سال 1992 تکمیل شد.
ماهاتیر محمد در میان بعضی از کشورهای در حال توسعه و اسلامی از احترام ویژهای برخوردار است. بخش زیادی از این احترام از درآمد نسبتاً بالای مالزی و رشد اقتصادی خوب این کشور در کنار حمایت ماهاتیر از ارزشهای اسلام نشات میگیرد. تا آنجا که رهبرانی همچون رئیسجمهور قزاقستان او را مورد ستایش قرار دادند و سعی کردند مدل توسعهای او را در کشورهای خود پیاده کنند. ماهاتیر یکی از بزرگترین سخنوران در حوزه جهان در حال توسعه بود و به شدت از ایجاد پلی میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه حمایت میکرد. این در حالی بود که ماهاتیر کشورهای مسلمان را هم به برقراری این ارتباط دعوت میکرد. ماهاتیر به بسیاری از بلوکهای غیرناتو همچون ASEAN، G77، جنبش عدم تعهد، سازمان کشورهای اسلامی و در اواخر نخست وزیریاش به G22 و سازمان تجارت جهانی تعلق خاطر داشت.