مدارک دانشگاهی
پایانی برای مسابقه تحصیلی
یک فرد جوان دلایل زیادی برای رفتن به دانشگاه دارد؛ رشد عقلی، فرصتهای شغلی و لذت. حدود نیمی از فارغالتحصیلان دبیرستانی در جهان ثروتمند به دانشگاه میروند. این درصد در کشورهای در حال توسعه نیز رو به افزایش است. دولتها به آموزش عالی علاقهمندند و آن را ابزاری برای پویایی اجتماعی و رشد اقتصادی میدانند.
یک فرد جوان دلایل زیادی برای رفتن به دانشگاه دارد؛ رشد عقلی، فرصتهای شغلی و لذت. حدود نیمی از فارغالتحصیلان دبیرستانی در جهان ثروتمند به دانشگاه میروند. این درصد در کشورهای در حال توسعه نیز رو به افزایش است. دولتها به آموزش عالی علاقهمندند و آن را ابزاری برای پویایی اجتماعی و رشد اقتصادی میدانند. تقریباً همه دولتها برای آموزش دانشگاهی یارانه میپردازند. این یارانه در آمریکا به ۱۰۰ میلیارد دلار در سال میرسد. با این حال دولتها در مزایا و منافع آموزش عالی مبالغه میکنند و هزینههای گسترش آن را نادیده میگیرند. در اکثر موارد پول دولت فقط ابزاری برای تشدید مسابقه مدرک گرفتن است.
هرچه تعداد جوانان جویای مدرک بیشتر باشد منافع حاصل برای آنها و برای دولت کمتر میشود. کارفرمایان اکنون برای مشاغلی مدرک درخواست میکنند که در گذشته اصلاً به مدرک احتیاج نداشتند. انتظارات کارفرمایان نسبت به گذشته بسیار بالا رفته است. دانشجویان در تلاش نومیدانه برای برجستهتر شدن زمان بیشتری را صرف تحصیل میکنند و اشتغال را به تاخیر میاندازند تا بتوانند مدارک کارشناسی ارشد و بالاتر دریافت کنند. در کره جنوبی که بیش از ۷۰ درصد از جوانان مدرک دانشگاهی دارند نیمی از افراد بیکار فارغالتحصیلان دانشگاه هستند. بسیاری از دانشجویان هم پول خود و هم یارانه مالیاتدهندگان را هدر میدهند.
برای توجیه هزینههای دانشگاهی معمولاً از عبارت «حق صرف تحصیل» استفاده میشود که به معنای افزایش درآمد فارغالتحصیلان در مقایسه با افراد فاقد مدرک دانشگاهی است. طبق این نظریه مزایایی که این افراد به دست میآورند در مجموع رشد اقتصادی جامعه را به همراه دارد. اما حق صرف تحصیل معیاری غلط است. بخشی از سودمندی مدارک دانشگاهی از آن جهت است که هنگام کاریابی مزیتی را برای جوینده اشتغال ایجاد میکند. همچنین داشتن مدرک نشانهای است که به کارفرما میگوید فرد ویژگیهای عمومی مانند هوشمندی و زیرکی را داراست چراکه این ویژگیها برای ورود به دانشگاه ضروری هستند. برخی حرفهها به مدرک دانشگاهی نیاز دارند اما داشتن مدرک لزوماً به معنای داشتن مهارت و دانش لازم برای یک شغل نیست. اکنون که مدارک فراگیر شدهاند کارفرمایان از آنها به عنوان روشی خام برای غربالگری متقاضیان بهره میبرند. به این ترتیب افراد فاقد مدرک دانشگاهی عملاً از داشتن شغل آبرومندانه و مناسب محروم میمانند.
در هر حالت حق صرف تحصیل فقط برندگان را در نظر میگیرد و از بازندگان غافل میماند. در جهان ثروتمند یکسوم از ورودیهای دانشگاهی هیچگاه فارغالتحصیل نمیشوند. گسترش آموزش عالی باعث میشود ضعیفترین دانشجویان به دانشگاه راه پیدا کنند و طبیعتاً احتمال ترک تحصیل آنها نیز بالاتر است. این دانشجویان شهریه میپردازند و درآمدشان را فدای تحصیل میکنند اما تغییر مناسبی در درآمد آینده خود نمیبینند. وقتی شمار افراد ترکتحصیلکرده را نیز در نظر بگیریم مشخص میشود بازدهی مالی مورد انتظار از مدرک تحصیلی برای دانشجویان ضعیف تقریباً معادل صفر است. بسیاری از فارغالتحصیلان دبیرستانی درباره ارزش واقعی دانشگاه اطلاعات گمراهکنندهای دریافت کردهاند.
دولتها باید پس از دوران دبیرستان دامنه وسیعتری از مشاغل را در اختیار جوانان قرار دهند. آنها باید در سیاستهای استخدامی خود نیز تجدید نظر کنند. اکثر دولتها برای رشتههایی مانند پرستاری، تدریس در مقطع ابتدایی و بسیاری از پستهای کارمندی که قبلاً توسط افراد فاقد مدرک دانشگاهی اشغال میشد بر داشتن مدرک دانشگاهی اصرار میورزند. آنها باید در جستوجوی راههای دیگری باشند تا افراد فاقد مدرک دانشگاهی بتوانند مهارتهایشان را به اثبات رسانند و آموزشهای ضمن خدمت بیشتری ببینند.
فارغالتحصیلان دبیرستانی باید بتوانند به روشهای مختلف مهارتهای حرفهای به دست آورند و نشان دهند قابلیت و شایستگی استخدام در بخش خصوصی را دارند. اگر اعطای مدارک دبیرستانی و دیپلم سختگیرانه شود کارفرمایان و استخدامکنندگان اعتماد بیشتری به آنها پیدا میکنند و آن را نشانهای از شایستگی میدانند و در این صورت اصراری بر مدارک دانشگاهی ندارند. همزمان «مدارک خرد» یعنی ارائه دورههای کوتاهمدت کارمحور که مورد تایید کارفرمایان بزرگ در رشتههای دارای رشد سریع مانند آیتی باشند میتوانند چشمانداز خوبی به وجود آورند. دانشگاهها نیز میتوانند به افرادی که ترک تحصیل کردهاند برای واحدهای گذراندهشده گواهی دهند. آنها همچنین میتوانند امتحانات آزاد برگزار کنند و به افرادی که در آن امتحانات موفق میشوند مدرک بدهند.
آموزش با نفع دوجانبه
برخی اقدامات میتوانند در توسعه مهارتهایی که بهرهوری را بالا میبرند موثرتر باشند و در هزینههای عمومی نیز صرفهجویی کنند. دولتها برای بهبود پویایی اجتماعی باید منابع را به سمت تحصیل مدرسهای سوق دهند و به دانشآموزانی کمک کنند که از تحصیلات دانشگاهی منتفع خواهند شد اما خود توانایی مالی برای رفتن به دانشگاه را ندارند. جوانان چه فقیر و چه ثروتمند در مسابقه کسب مدارک دانشگاهی متضرر میشوند چراکه هر کس باید زمان بیشتری از دیگران را به ادامه تحصیل اختصاص دهد چون همه این کار را انجام میدهند. اکنون زمان پایان دادن به این مسابقه فرا رسیده است.