اوراق بشردوستانه
هدایت پول خصوصی به مناطق جنگی
انتظار میرود سرمایهگذاران همیشه خود را مایلها از هر نوع معاملهای در منطقه پرآشوب آفریقا دور نگه دارند. بازدهی سالانه در بهترین حالت هفت درصد است و در بدترین حالت 40 درصد از اصل سرمایه از بین میرود.
انتظار میرود سرمایهگذاران همیشه خود را مایلها از هر نوع معاملهای در منطقه پرآشوب آفریقا دور نگه دارند. بازدهی سالانه در بهترین حالت هفت درصد است و در بدترین حالت 40 درصد از اصل سرمایه از بین میرود. اما به تازگی چند سرمایهگذار اجتماعی 27 میلیون دلار را برای اولین «اوراق قرضه بشردوستانه» جهان گردآوری کردهاند. کمیته بینالمللی صلیب سرخ (ICRC) ناشر این اوراق است. پول خرید این اوراق برای ساخت و راهاندازی سه مرکز توانبخشی در جمهوری دموکراتیک کنگو، مالی و نیجریه صرف خواهد شد.
تامینکنندگان مالی یا نیکوکارانی که عمدتاً دولتها هستند، از تعهدات کمیته بینالمللی صلیب سرخ پشتیبانی میکنند. اوراق نمونههایی از «سرمایهگذاری تاثیری» هستند که در آن سرمایهگذاران بخشی خصوصی از بازدهی مالی و اجتماعی بهرهمند میشوند و مثالهایی از «تامین مالی ترکیبی» هستند که در آن از منابع عمومی برای کمک به سرمایهگذار خصوصی استفاده میشود. از نمونههای دیگر میتوان به انتشار اوراق با هدف تحصیل دختران در هند یا اوراق بانک جهانی با هدف گردآوری پول برای مقابله با بیماریهای واگیردار اشاره کرد. اوراق کمیته بینالمللی صلیب سرخ از آن جهت نوآورانه است که پول حاصل از آن در مناطق جنگزده مصرف میشود.
کمیته بینالمللی صلیب سرخ برآورد میکند که از میان 90 میلیون معلول در جهان تنها 10 درصد به امکانات مناسب و کافی توانبخشی دسترسی دارند. بنابراین مراکز تولید ویلچر، عصا و پروتز و مراکزی که نحوه استفاده از آنها را آموزش میدهند، اثرات مثبت فراوانی به بار میآورند. کمیته بینالمللی صلیب سرخ به ساخت و راهاندازی چنین مراکزی در سراسر دنیا کمک میکند. اما بودجهها بر مبنای سالانه تنظیم میشوند بنابراین برنامهریزی از قبل کاری دشوار است. بازارهای اوراق میتوانند به حل این مشکل کمک کنند.
کار ساخت مراکز و تربیت و آموزش کارکنان در سه سال آینده انجام میشود و مراکز در سال چهارم عملیات خود را آغاز خواهند کرد. سال پنجم زمان ارزیابی است. کارایی مراکز جدید محک زده میشود. این محک در مقایسه با دیگر مراکز به دست میآید. اگر عملکرد مراکز جدید بهتر باشد، سرمایهگذاران اجتماعی بازده میگیرند. اگر عملکرد مراکز نامناسب باشد، سرمایهگذاران پول بازدهی خود را از دست میدهند و کمیته بینالمللی صلیب سرخ هم با جریمهای تا میزان 10 درصد ارزش اوراق روبهرو میشود. نیکوکاران و دولتهای خیر مابهالتفاوت را از طریق کمیته بینالمللی صلیب سرخ پرداخت میکنند (البته اگر عملکرد مراکز فاجعهبار و بسیار بد باشد، نیکوکاران فقط نیمی از ارزش اولیه اوراق را میپردازند).
آقای داکورد از سازمان صلیب سرخ میگوید مشارکت مستقیم و سهم داشتن در بازی یک نوع تغییر فرهنگی در کمیته بینالمللی صلیب سرخ است و امری نوآورانه در تامین مالی پروژهها به حساب میآید. این اوراق برای خیرین هم جذاب هستند. الکساندر دیکرو، وزیر توسعه بلژیک از اینکه تمرکز بر نتایج قرار میگیرد نه بر میزان درونداد بسیار راضی و خرسند است. به گفته او در گذشته باور بر این بود که اگر پول زیادی خرج کنید، وزیر خوبی خواهید بود و وزیر بد کسی است که پول کمتری هزینه کند.
تجربه اول بر مراکز توانبخشی تمرکز دارد چون کمیسازی و اندازهگیری نتایج آنها آسانتر است. کارایی را میتوان از طریق شمارش ابزارهای نصبشده، تطبیق آنها با تعداد کارکنان و تعداد دفعات کاربرد ابزار و همچنین دادههای قدیمی اندازه گرفت. حسابرسان مستقل نسبتهای کارایی گزارششده را بررسی میکنند. آقای داکورد در رویای زمانی است که بتواند روشهایی برای هدایت سرمایههای خصوصی به پروژههایی بیابد که اندازهگیری آنها سختتر است. از آن میان میتوان به بهبود دسترسی به آب سالم یا مراقبتهای بهداشتی در مکانهای بیثبات مانند سوریه و یمن اشاره کرد. او اضافه میکند که ابزارهای جدید کمیته بینالمللی صلیب سرخ را وامیدارد تا دادههای بیشتری گردآوری کند، کارایی را بالا ببرد و تجربیاتی را که در سایر عملیات به دست آورده بهکار گیرد.
با وجود این تاریخچه اوراق قرضه نشان میدهد چنین نوآوریهایی تا چه اندازه دشوار هستند. حجم این اوراق در مقایسه با بودجه سالانه 7 /1 میلیارد دلاری کمیته بینالمللی صلیب سرخ بسیار ناچیز است اما رسیدن به همین مرحله سالها زمان برد. یکی از بزرگترین موانع، اقناع تامینکنندگان مالی بود. حتی کشور بلژیک که همیشه نیت خیرخواهانه دارد، مجبور شد قوانین خود را تغییر دهد تا بتواند پول بیشتری را به هزینههای مبتنی بر نتیجه اختصاص دهد. علاوه بر این، کارکنان بخش عمومی از سرمایهگذاران بخش خصوصی انتقاد میکنند که چرا میخواهند از افراد معلول سودآوری کنند. این مقامات از آقای دیکرو میپرسند چرا به آنها وام ارزانقیمت نمیدهید؟
تقابل فرهنگی مشابهی نیز ممکن است در میان سرمایهگذاران رخ دهد. برای ایجاد بازدهی، راههای سادهتری از سرمایهگذاری در مناطق آشوبزده نیز وجود دارد. اما خانم ربکا سیچان از شرکت سرمایهگذاری مونیخ میگوید مشکلی با مخاطرات ندارد چراکه نتایج احتمالی به دقت مدلسازی شدهاند. همچنین به گفته او این کار فقط به مخاطره بازدهی مربوط نمیشود و امری فراتر از اینهاست.
با این حال زیادهخواهی است اگر انتظار داشته باشیم بسیاری از سرمایهگذاران دیدگاه خود را تغییر دهند و صرفاً به خاطر خیرخواهی از بازدههای بالا چشمپوشی کنند. اگر قرار باشد این اوراق عملکردی بیشتر از صرف محصولات کوچک بازار داشته باشند، لازم است مقامات دولتی و نیکوکاران بخش خصوصی از آنها بیشتر حمایت کنند. این به آن معناست که نباید کلمات «سود» و «آلام انسانی» را مدام در یک جمله بهکار برند.