شناسه خبر : 22693 لینک کوتاه

توافقات تجاری

رابطه‌ای ویژه با واقعیت

هیچ کشوری بیش از آمریکا و بریتانیا از حدود تجارت مدرن پا را فراتر نگذاشته است. رئیس‌جمهور ترامپ می‌خواهد شرایط روابط تجاری با همه از مکزیک گرفته تا کره جنوبی را از نو بنویسد.

توافقات تجاری

هیچ کشوری بیش از آمریکا و بریتانیا از حدود تجارت مدرن پا را فراتر نگذاشته است. رئیس‌جمهور ترامپ می‌خواهد شرایط روابط تجاری با همه از مکزیک گرفته تا کره جنوبی را از نو بنویسد. بریتانیا پس از رای به خروج از اتحادیه اروپا ناچار است بر سر توافقات تجاری جدید با اتحادیه اروپا و کشورهای غیراروپایی مذاکره کند.

لحن این دو کشور درباره تجارت متفاوت است: یکی می‌خواهد «آمریکا را در صدر» قرار دهد، دیگری می‌خواهد «بریتانیا را جهانی» کند. اما دیدگاه هر دو کشور بر مبنای توافقات سریع و دوجانبه است، و هر کدام دیگری را شریک کاملی برای خود می‌داند. ترامپ در جلسه‌ای با سران کشورهای گروه 20 (G20) در این ماه از «توافقی قدرتمند و بزرگ برای هر دو کشور» سخن گفت، که می‌تواند «بسیار به‌سرعت» انجام گیرد. در 24 جولای، لیام فاکس، وزیر تجارت بین‌المللی بریتانیا، گفت‌وگو با همتایان آمریکایی خود را برای توافق پس از برگزیت آغاز کرد. یک روز پس از آن رئیس‌جمهور هیجان خود را این‌گونه توئیت کرد: «در حال تلاش بر سر توافق تجاری عمده با بریتانیا هستیم که می‌تواند بسیار بزرگ و هیجان‌برانگیز باشد: ایجاد مشاغل!»

توافق بین بریتانیا و آمریکا در اصل می‌تواند خوب باشد. تعرفه‌ها پیش از این تقریباً پایین آمده، اگرچه ممکن است آقای ترامپ به تعرفه 10‌درصدی برای خودروهای وارداتی از آمریکا چشم داشته باشد. اما تفاوت در قوانین و استانداردها مانع جریان کالا و خدمات بین این دو کشور می‌شود که ارزش آن در سال 2016، 227 میلیارد دلار بود. اما در عمل، آقای ترامپ و به‌ویژه طرفداران برگزیت از چند توهم عمیق رنج می‌برند.

اولین توهم به‌سرعت کار مربوط می‌شود. تمایل ترامپ به حرکت سریع بسیار خوب است، اما بدون دستور کنگره هیچ توافقی انجام نمی‌گیرد. مجلس قانونگذاری آمریکا پیش از این طرح‌هایی برای مذاکره دوباره بر سر توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) به او نشان داده است، و توافق با بریتانیا در دستور کار آن قرار ندارد. محدودیت‌ها در بریتانیا الزام‌آورترند و این دولت به لحاظ قانونی اجازه امضای هیچ توافقی را تا زمان خروج از اتحادیه اروپا ندارد. آقای فاکس می‌تواند هر اندازه که می‌خواهد به سراسر جهان سر بزند، اما پیش از آنکه بریتانیا روی پرسش‌های بنیادی کار کند مانند اینکه آیا بخشی از اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپاست یا خیر، هیچ مذاکره واقعی با کشور ثالث نمی‌تواند صورت گیرد.

سیاست نیز کارها را کند می‌کند. به نظر می‌رسد درک ترامپ از اینکه در سایر کشورها نیز رای‌دهنده وجود دارد اندک است؛ شعار «نخست آمریکا» بین غیرآمریکایی‌ها کمتر طنین‌انداز است. طرفداران برگزیت نسبت به آنچه مردم بریتانیا آماده پذیرش آن هستند تا توافقات جدید به دست آورند خوش‌خیال‌اند. آقای فاکس این هفته بیشتر وقت خود را برای پاسخگویی به پرسش‌های مربوط به پایان ممنوعیت ورود مرغ‌های کلرزده‌شده برای جلب رضایت کشاورزان آمریکایی صرف کرد.

توهم دوم و مشترک در هر دو کشور پیرامون ارزش دوجانبه‌گرایی است. موانع بزرگ تجاری از نوع موانع مقرراتی هستند و در کل به تجارت اتحادیه اروپا-آمریکا مربوط می‌شوند. تفاوت در قوانین کسب‌وکار و خدمات مالی تجارت را به اندازه تعرفه 30‌درصدی کاهش می‌دهد. در کل، کارآمدترین روش برای از بین بردن چنین موانعی هماهنگ‌سازی قوانین است، نه چندبرابر کردن آن. در بیشتر موارد بریتانیا ناچار می‌شود بین تجارت آزادتر با آمریکا و تجارت بدون مانع در سراسر اروپا یکی را انتخاب کند. اگر بریتانیا بخواهد در توافق با آمریکا مثلاً بر سر غذاهای اصلاح ژنتیکی از هنجارهای اتحادیه اروپا منحرف شود، با بررسی‌های گمرکی سخت‌تر در اروپا، از جمله در مرز ایرلند، روبه‌رو می‌شود. دسترسی محدودتر به اتحادیه اروپا سبب از بین رفتن جذابیت آن برای آمریکا نیز می‌شود. تا زمانی که بریتانیا رابطه مقرراتی جدیدی با اتحادیه اروپا ایجاد نکرده است، مذاکراتی که به نظر می‌رسد دوجانبه باشند در عمل چندجانبه خواهند بود.

جوجه را آخر پاییز می‌شمارند

سرانجام، به نظر می‌رسد هر دو طرف اهمیت جغرافیا در تجارت را از یاد برده‌اند. اتحادیه اروپا مقصد 44 درصد صادرات بریتانیاست اما آمریکا تنها 19 درصد آن را به خود اختصاص می‌دهد. اقتصاددانان برآورد کرده‌اند برگزیت سفت و سخت صادرات به اتحادیه اروپا را تا 25 درصد کاهش می‌دهد. برای جبران این ضرر، صادرات به آمریکا باید تا میزان غیرمحتمل 58 درصد افزایش یابد. به همین ترتیب، برای آمریکا غیرمنطقی است که با توجه به مذاکرات دوباره بر سر نفتا بریتانیا را در اولویت قرار دهد. آقای ترامپ درباره بریتانیا می‌گوید «در مقایسه با کشورهای اطراف خودمان هیچ کشوری به ما نزدیک‌تر نیست.» شرکت‌های آمریکایی، که زنجیره تدارکاتی‌شان از کانادا تا مکزیک تامین می‌شود، ممکن است از آمریکا بخواهند با آنها برخورد متفاوتی داشته باشد.

البته بسیاری از مردم بریتانیا و آمریکا تمامی اینها را درک می‌کنند. بهتر است آقای ترامپ و طرفداران برگزیت این‌گونه نشان دهند که انتخاب‌های دیگری برای شرکای تجاری دارند. اما حقایق ناگواری وجود دارد: توافقات تجاری زمانبر است و زمانی تاثیر زیادی می‌گذارند که چندین کشور در آن دخیل باشند یا چندین کشور درست در همسایگی وجود داشته باشند. توافق بریتانیا-آمریکا نه قریب‌الوقوع است و نه در اولویت.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...