آرام کردن رنجشهای اداره
پایان سفید شب سیاه
حتی افرادی که عاشق شغل خود هستند نارضایتیهایی دارند. حتی کسانی که کار خود را به عالیترین شکل انجام میدهند نگرانیهایی دارند. محیط اداری تمرکز کردن را دشوار میکند، همکاران فراتر از حد تصور آزاردهنده هستند. مسیر ارتقای شغلی در درون سازمان ابهامآلود است. اینها ابعادی از محیط کار هستند که گریزی از آنها نیست. در اینجا چند مرهم آرامشبخش برای رنجشهای مکرر کاری را میآوریم. بحث را با یک مشکل همیشگی یعنی مزاحمت فکری و قطع شدن جریان کار آغاز میکنیم. شما اعلانهای اسلک (slack) را خاموش و برنامه کاری را خالی کردهاید. موسیقی شماره یک باخ به آرامی در حال پخش شدن است. انگشتانتان را بالای صفحه کلید نگه داشتهاید و اندیشهای کاملاً بزرگ در حال شکل گرفتن در ذهن شماست. درست همین موقع یکی از همکاران در میزند و میپرسد آیا یک دقیقه وقت دارید تا درباره سیستم تهویه اداره صحبت کنید. وقتی او اتاق را ترک میکند شما هم افکار بزرگتان را از دست دادهاید و هم حال و حوصله کار کردن را. اینگونه تغییر شرایط صرفاً آزاردهنده نیستند. پیمایشی که در سال 2021 انجام گرفت نشان میدهد 5 /9 دقیقه طول میکشد تا افراد پس از جابهجایی اپلیکیشنهای هوشمند بتوانند به تمرکز ذهنی قبلی بازگردند. اما این مزاحمت یک جنبه مثبت هم دارد. مقاله هارشاد پورانیک از دانشگاه شیکاگو و همکارانش از تعدادی از کارمندان در آمریکا میخواهد تا تعداد دفعاتی را که همکاران حواس آنها را پرت میکنند ثبت کنند و میزان حس تعلق خود را به سازمان گزارش دهند. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که مزاحمت همکاران نوعی تعامل اجتماعی است که احساس ارتباط با سازمان را تقویت میکند. دفعه بعد که کسی در اتاق شما را زد به خاطر آورید که حداقل شما تنها نیستید. اما درباره افرادی که محیط اداره را پر از اضطراب میکنند چه باید کرد؟ هر ادارهای افرادی دارد که متخصص نفوذ در مدیریت بالا هستند. آنها با زبانبازی رئیس را اغوا و امتیازهایی بیشتر از آنچه حقشان است دریافت میکنند. چربزبانی و بیصداقتی قطعاً آزاردهنده است اما گاهی اوقات منافع بزرگی به بار میآورد. پژوهش اخیر وی کای و همکارانش از مدرسه تجارت کلمبیا به این نتیجه میرسد که وقتی چند فرد زیرآبیرو در میان اعضای تیم وجود داشته باشند عملکرد تیم بهتر میشود. کسانی که نمره ارزیابی بالاتری از مافوق میگیرند تا از همتایان در این مطالعه به عنوان «تاثیرگذارندگان بر بالادست» معرفی میشوند. اما وجود تعداد زیادی از این افراد مناسب نخواهد بود. زمانی میرسد که افراد تیم به جای آنکه واقعاً کار انجام دهند با یکدیگر رقابت میکنند تا خود را بیشتر به رئیس نشان دهند. اما از آنجا که اینگونه شخصیتها آمادهاند زمان بیشتری را برای برقراری ارتباط با مدیران صرف کنند حضور آنها در تیم باعث میشود زحمات کل تیم از چشم رئیس پنهان نماند. حضور چند آدم «عوضی» میتواند به نفع همگان باشد. درباره ویژگیهای خود کارکنان که آزاردهنده و مانع پیشرفت هستند چه باید کرد؟ برخی افراد بر این باورند که شایستگی حضور در جایگاههای پرنفوذ را ندارند. این باور که به سندروم کژباوری شهرت دارد هم برای فرد و هم برای سازمان زیانآور است اما میتوان جنبه مثبتی برای آن در نظر گرفت. پژوهش باسیما توفیق از مدرسه مدیریت امآیتی نشان میدهد افرادی که نگران بیکفایتی هستند اغلب در چشم دیگران افرادی دارای مهارتهای بینفردی بیشتر نسبت به کسانی هستند که درباره خویش هیچ تردیدی ندارند. شاید دلیل این امر آن باشد که نگرانی درباره فقدان کفایت باعث میشود افراد روابط قویتری با دیگران برقرار کنند. در جهانی که بهطور فزایندهای برای همکاری و مهارتهای نرم ارزش قائل است نباید از چنین خصوصیتی غافل ماند. نقاط ضعف میتوانند از جهاتی دیگر هم به مزیت تبدیل شوند. به عنوان مثال، ممکن است یک کارآفرین آرمانی را فردی سرشار از اعتمادبهنفس و کاریزما بدانیم اما همه افراد در چنین قالبی قرار نمیگیرند. لارن هاوی و همکارش از دانشگاه زوریخ در مطالعه اخیر خود ابتدا از شرکتکنندگان خواستند درباره نقاط ضعفشان صحبت کنند و سپس به آنها گفتند در یک بازی سرمایهگذاری منابعی را بین چند بنگاه نوپا تقسیم کنند. نتایج نشان داد احتمال جذب منابع به وسیله آن دسته از کارآفرینان بیشتر است که نقص یا نقطه ضعفی مانند احساس تردید یا عدم امنیت خود را آشکار کردهاند و سرمایهگذار نیز همان نقطه ضعف را دارد. البته نباید از برخی نقاط ضعف مانند کندذهنی یا خواب بیش از حد صحبت کرد. اما در مجموع نقاط ضعف گاهی اوقات نهتنها مانع پیشرفت نیستند بلکه افراد را به جلو میکشانند. مشکل پایان سپید آن است که به دنبال شب سیه میآید. هنوز هم دیگران تمرکز فکری شما را برهم میزنند. دوروبرتان را همکاران آزاردهنده میگیرد. سندروم کژباوری اضطرابی غیرضروری میآفریند و نقاط ضعف شما هنوز نقطه ضعف هستند.