تلاش برای بهبودی
بغداد آرام اما پر از فساد
پس از دو دهه خشونت گسترده و سوء عملکرد سیاسی، عراق سرانجام نشانههایی از بهبود را آشکار میکند. بسیاری از دیوارهای بتونی ضدانفجار که شهرها را پارهپاره کرده بودند برچیده شدهاند. بغداد پایتخت عراق جان تازهای میگیرد و بانک مرکزی جدید فعالیت خود را آغاز کرده است. جاده منتهی به فرودگاه که زمانی به خاطر حضور تکتیراندازان از خطرناکترین مناطق جهان محسوب میشد اکنون ردیفی از دانشگاههای خصوصی و شرکتهای ساختمانی را در خود جای میدهد. فرمانده یک واحد مهندسی شبهنظامی میگوید، «ما در گذشته جادهها را از مین پاکسازی میکردیم اکنون زبالههای مردم را برمیداریم». سیاست هنوز افتضاح و فاسد است و دولت و مجلس در دستان احزاب وابسته به نظامیان فرقهای جابهجا میشوند اما دموکراسی مبتنی بر نمایندگی تا حدی تحقق یافته است. اکثریت شیعه که در نظام دیکتاتوری سنی صدام حسین سرکوب میشدند جایگاه بهتری پیدا کردهاند و رهبران آن از دریافت قدرت و پشتیبانی طرفداران رضایت دارند. اعمال قوانین مذهبی کمتر شده است و زنان بدون روسری در خیابانها قدم میزنند. دلیل اصلی بازگشت به این وضعیت نسبتاً عادی آن است که خشونتها تا حد زیادی فروکش کردهاند. طبق گزارش نهاد پایشگری «شمارش تلفات عراق» که در بریتانیا مستقر است سال گذشته در هر روز 60 نفر کشته میشدند. این در حالی است که در اوج جنگ فرقهای داخلی در سالهای قبل از تهاجم آمریکا در سال 2003 آمار کشتگان از 100 نفر در روز فراتر میرفت و بمبگذاران انتحاری گاهی اوقات انبوهی از مردم را در بازارها به قتل میرساندند. آخرین بمب بیش از یک سال پیش در بغداد منفجر شد. با این حال، درد و رنج دو دهه گذشته را نمیتوان به آسانی زدود. در آن دوران حداقل 270هزار نفر عراقی که بیش از نیمی از آنها غیرنظامی بودند جان خود را در خشونتها از دست دادند. طبق نهاد پایشگری دانشگاه براون آمریکا بیش از هشت هزار نیروی خدماتی و پیمانکار آمریکایی نیز به قتل رسیدند. موصل، سومین شهر بزرگ کشور و مرکز سنیهای شمال بهطور کامل تخریب شد چون دولت مرکزی آن را از جهادیهای سنی باز پس گرفت. خلیفه جهادیها عامل ایجاد رعب و وحشت در اکثر بخشهای شمال و غرب عراق در سالهای 2017-2014 بهشمار میرفت. بسیاری از اقلیتهای قدیمی عراق به ویژه مسیحیان به خارج از کشور یا به منطقه امن خودمختار کردستان در شمال فرار کردند. تحت فرمان خلیفه هزاران نفر از یزیدیها قربانی چیزی شدند که به نسلکشی شباهت داشت. این فرقه ساکن شمال عراق عناصری از مسیحیت و اسلام را با یکدیگر ترکیب کردهاند. تنها کردها هستند که میتوانند بگویند در نتیجه حمله آمریکا دوران کموبیش پایداری از پیشرفت و آرامش را سپری کردهاند. منطقه خودمختار آنها که در ابتدا به وسیله نیروهای آمریکایی و سپس از سوی شبهنظامیان کرد محافظت میشد در مقایسه با دیگر نقاط کشور کمتر از خشونتها آسیب دید. دولت کردها در اربیل در حالی به فعالیت خود ادامه میداد که دیگر نقاط عراق درگیر خونریزی و هرجومرج بود. اما به نظر میرسد احتمال موفقیت کردها برای رسیدن به استقلال کامل اندک باشد. نیروهای تحت فرمان دولت بغداد در سال 2017 بخش بزرگی از سرزمینهای تحت اشغال کردها از جمله میدانهای نفتی کرکوک را پس گرفتند. هنوز مردم عادی عراق از مواهب ثروت نفت کشور برخوردار نشدهاند. عراق پنجمین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان است. دولت میگوید درآمد حدود 25 درصد مردم از خط فقر رسمی پایینتر است. دلیل این امر آن است که میلیاردها دلار درآمد نفتی در میان فساد و ناکارآمدیها گم شد و با وجود افزایش جمعیت کشور از 27 میلیون در سال 2003 به 44 میلیون نفر در آخرین سرشماری بخش خدمات عمومی فشار سنگینی را متحمل میشود. یکسوم از جوانان عراقی بیکار هستند. مدارس وضعیتی نابسامان دارند. وضعیت برق هم به همان اندازه دوران حمله آمریکا نامناسب است. ناکامیهای دولت عراق باعث شد وعده دولت آمریکا مبنی بر برقراری دموکراسی روزبهروز پوچتر به نظر برسد. انتخابات بهموقع برگزار میشود اما روسای گروههای شبهنظامی در آن دخالت میکنند. میزان مشارکت مردم در انتخابات مرتب کاهش مییابد. آزادی بیان که یکی از بزرگترین دستاوردهای سقوط صدام بود محدود شده است. خبرنگارانی که از شبهنظامیان انتقاد کنند جانشان را از دست میدهند. به معترضانی که در خیابانها حضور پیدا میکنند با تفنگ و گلوله پاسخ داده میشود. اما نسل جوانتری که تهاجم آمریکا برایشان یک خاطره دوردست تلقی میشود هنوز امیدشان را از دست ندادهاند.