روی خوش ثبات
علی عسکریمارانی از نحوه تاثیرگذاری جو بایدن بر بازارهای مالی دنیا میگوید
راضیه احقاقی: مشخص شدن نتیجه انتخابات ایالات متحده آمریکا و قطعی شدن پیروزی جو بایدن خبری مهم برای بازار سرمایه این کشور و سایر نقاط دنیا بود که بلافاصله بر بازار سرمایه ایران نیز اثرگذار شد. اگرچه ترامپ برای دور دوم ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا انتخاب نشد اما واقعیت آن است که بخش قابل توجهی از صنایع این کشور حامی وی بودند چراکه ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود حمایتی مستقیم از صنایع و تولید داخلی این کشور بهخصوص صنایع کامودیتیمحور داشت. اما نباید از این نکته نیز غافل شد که بهرغم تمام اقدامات حمایتی ترامپ از بنگاههای اقتصادی این کشور، عدم ثبات رفتاری این فرد تبدیل به ریسکی جدی برای بازار سرمایه و حتی بازارهای کالایی این کشور و حتی دنیا شده بود. در این شرایط انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور جدید ایالات متحده آمریکا میتواند به مفهوم نیاز سیاست و اقتصاد این کشور به دوران ثبات نیز تلقی شود. برای مشخص شدن تاثیر پیروزی جو بایدن بر بازارهای مالی دنیا و ایران گفتوگویی با علی عسکریمارانی، یکی از کارشناسان برجسته بازار سرمایه داشتیم. وی معتقد است: جو بایدن سیاستمداری قدیمی با سیاستهای شفاف است که میتواند ثبات را به بازارهای آمریکا و بسیاری از نقاط دنیا بازگرداند. هر چند اولویت کاری وی مقابله با کرونا و سپس اخذ سیاستهای اقتصادی است، بنابراین هر تغییری در بازارها به آرامی انجام خواهد شد. نکته حائز اهمیت دیگر در این انتخابات رایهای حساس دموکراتها از ایالتهایی با صنایع سنتی است؛ این نحوه پیروزی باعث میشود که برخلاف دورههای قبل که قدرت در ایالات متحده آمریکا در دست حزب دموکرات بود، شاهد بیتوجهی به صنایع کالامحور نباشیم و احتمالاً رفتن به سمت سیاست درهای باز در اقتصاد در این کشور برتر از پیشبینیهای اولیه خواهد بود. در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید.
♦♦♦
پیروزی جو بایدن به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا چه تاثیری بر بازارهای مالی این کشور و در ادامه دنیا خواهد داشت؟
جو بایدن سیاستمداری قدیمی با اعتقادات و سیاستهای شفاف است، بنابراین پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا میتواند تاثیری تقریباً قابل پیشبینی بر بازارهای مالی و کالایی دنیا داشته باشد. ترامپ از جمله رئیسجمهورهایی در ایالات متحده آمریکا بود که بهصورت مستقیم در بسیاری از بازارها دخالت میکرد و حساسیت بالایی بر کنترل بازار نفت و قیمت آن داشت. کنترل نرخ نفت در سیاستهای ترامپ به میزانی جدی بود که برای اجرایی شدن آن در طول دوران ریاستجمهوری خود مذاکراتی با اعضای اوپک و نوپک در خصوص میزان عرضه صورت داد. اما پیشبینی میشود که رئیسجمهور جدید انتخابی در ایالات متحده آمریکا همانند ترامپ بر قیمت نفت حساس نباشد و اجازه دهد بهای این محصول در بازاری آزاد و بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین شود. بنابراین افزایش عرضه نفت به بازارهای جهانی و افت اندک نرخ این محصول با روی کار آمدن جو بایدن محتمل است.
شیوع ویروس کرونا در دنیا موضوع دیگری است که بهطور مستقیم بر سیاستهای اتخاذی از سوی جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور جدید آمریکا اثر گذاشته و همین موضوع میتواند بر بازارهای این کشور و حتی دنیا اثرگذار شود. آمریکا از جمله کشورهایی است که به شدت با بیماری کرونا و تبعات آن درگیر بوده و با توجه به شعارهای انتخاباتی جو بایدن انتظار میرود، پس از آنکه او بر مسند ریاستجمهوری ایالات متحده بنشیند، سیاستهای کنترلی سختتری را وضع کند و قرنطینه را جدیتر بگیرد. این موضوع میتواند تا حدی بر بازار مصرف ایالات متحده آمریکا اثرگذار شده و از میزان مصرف در این کشور بکاهد که این موضوع در اقتصاد جهانی اثرگذار میشود. این در حالی است که کشف واکسن ویروس کرونا توسط یک شرکت آمریکایی بخشی از این ذهنیت را تعدیل کرده است. با پیروزی جو بایدن در انتخابات انتظار میرود که روابط بینالملل آمریکا با سایر کشورهای دنیا بهخصوص کشورهای اروپایی، چین و... بهبود پیدا کند. طرفهای مقابل جو بایدن راحتتر میتوانند به درک درستی از رفتار وی برسند در حالی که ترامپ فردی غیرقابل پیشبینی بود. در واقع باید گفت که پیشبینیپذیر بودن تصمیمات جو بایدن به برقراری ارتباط میان کشورهای مختلف و ایالات متحده آمریکا کمک میکند. جو بایدن در دوران نامزدی ریاست جمهوری، وعدههایی در زمینه بازگشت آمریکا به پیماننامههای بینالمللی داد و انتظار میرود که پس از در دست گرفتن قدرت که در اواخر ژانویه انجام میشود، به سرعت، وعدههای خود را عملی کرده و به پیماننامه پاریس بازگشته و اصلاحاتی در زمینه اقدامات زیستمحیطی و... انجام دهد.
نحوه تاثیرگذاری پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا بر بازارهای مالی چگونه خواهد بود؟
بایدن نامزدی از حزب دموکرات بوده و عملکرد دموکراتها در آمریکا ظرف سالهای قبل از تمرکز آنها بر صنایع دانشبنیان و پیشرفته و انرژیهای پاک حکایت دارد. این در حالی است که جمهوریخواهان و بهخصوص شخص ترامپ بر قوی شدن صنایع نظامی، نفت و سایر کامودیتیها تکیه داشتند. بنابراین در شرایط عادی انتظار میرفت که با روی کار آمدن جو بایدن صنایع دانشبنیان در این کشور توان بیشتری پیدا کرده و در بازارهای سرمایه نیز سهام این صنایع با استقبال بهتری روبهرو شوند. اما پیروزی جو بایدن و انتخاب حزب دموکرات در این دوره از انتخابات ایالات متحده آمریکا بر اساس رایهای حساسی از ایالتهایی همچون میشیگان، پنسیلوانیا و... بوده که اقتصاد این ایالتها عموماً بر پایه صنایع سنتی استوار است. بنابراین دموکراتها در این دوره از حضور خود بر مسند ریاستجمهوری آمریکا توجه ویژهای به صنایع سنتی خواهند داشت و باید اقداماتی برای بهبود شرایط این صنایع داشته باشند. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که آمریکا به سرعت به سیاست درهای باز در اقتصاد خود بازگردد. درواقع در این دوره انتظار میرود که سیاستمداران این کشور به دنبال حمایت از ایالتهای طرفدار خود باشند و رونق اقتصاد و کسبوکار را در آنها به وجود آورند و در ادامه به فکر اجرایی شدن سیاستهایی همچون درهای باز باشند.
ثبات اقتصادی یکی از مهمترین مولفههای بهبود بازارهای سهام دنیا بهشمار میرود. با توجه به سابقه عملکرد جو بایدن اینطور انتظار میرود که وی بتواند مجدداً ثبات اقتصادی را در ایالات متحده آمریکا حکمفرما کند. البته نباید از وضعیت خاصی که کرونا در این کشور به وجود آورده نیز غافل شد. این بیماری بسیاری از اقتصادهای دنیا را بهصورت جدی تحتالشعاع قرار داده و شیوع این بیماری در ایالات متحده نیز وضعیت خطیری پیدا کرده است. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که بایدن پس از شروع به کار بلافاصله بر بهبود وضعیت اقتصادی در این کشور تمرکز کند، چراکه بهبود وضعیت اقتصادی در عین مدیریت کرونا کاری دشوار بهشمار میرود. البته واکسن کرونا هم به کمک بایدن خواهد آمد که تاکنون نگرانیها را تعدیل کرده است.
بازارهای مالی دنیا در حدود دو ماه باقیمانده از ریاستجمهوری ترامپ چه وضعیتی را تجربه خواهند کرد؟
اظهارنظر در این زمینه امری دشوار است، چراکه شخص ترامپ پدیدهای عجیب بود که نحوه سیاستگذاری و عملکرد وی نهتنها در ایالات متحده آمریکا که در بسیاری از نقاط دنیا از جمله کشورهای اروپایی، کشورهای آسیایی از جمله چین، کشورهای حوزه خلیجفارس و... تاثیر بسزایی داشت. واقعیت آن است که این شخص را نمیتوان فردی جمهوریخواه دانست. عملکرد ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود بیش از آنکه در مسیر حزب جمهوریخواه باشد بر مبنای نظرات شخصی خود بود و در اغلب مواقع نیز بیمحابا تصمیم گرفته و جلو میرفت. فارغ از هرگونه اظهارنظر نسبت به عملکرد ترامپ، به نظر میرسد که در حال حاضر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در ایالات متحده آمریکا از کنار گذاشته شدن این پدیده غیرقابل کنترل خوشحال هستند و به ادامه کار در ساختاری قابل برنامهریزی امید پیدا کردهاند. شخص ترامپ حتی در انتخابات پیشین آمریکا که نتیجه را در مقابل هیلاری کلینتون برد نیز مساله تقلب در انتخابات را مطرح کرد و پس از در دست گرفتن مسند قدرت، دعوایی حقوقی در این رابطه طرح کرده و با صرف هزینه از بودجه دولت حدود دو سال این دعوای حقوقی را ادامه داد، هرچند که در نهایت نیز این ادعا اثبات نشد و به نتیجهای نیز نرسید. واقعیت آن است که مطرح شدن مساله تقلب در انتخابات و طرح دعوای حقوقی در این زمینه در هر کشوری هزینهبر بوده و به سادگی نمیتوان آن را کنترل کرد. حتی در یک بنگاه اقتصادی نیز وجود اختلاف میان اعضای هیاتمدیره، مدیرعامل و... اداره یک بنگاه را دشوار میکند، طبعاً چنین وضعیتی اداره یک کشور را نیز دچار اخلال جدی میکند. اما باید از ترامپ بهعنوان فردی با قدرت ایجاد تنش در سیاستگذاری یاد کرد که خود توانایی بالایی در عملکرد مناسب در موقعیت پرتنش دارد.
مطرح کردن مساله تقلب در انتخابات ایالات متحده آمریکا نیز تنش جدیدی است که ترامپ به راه انداخته است، ترس از نتیجه این تنش داخلی در دنیا به میزانی جدی است که برخی سران کشورها تبریک گفتن به برنده انتخابات آمریکا را به تعویق انداختند؛ چراکه از تبریک گفتن به برنده و برخورد ترامپ هراس دارند. واقعیت آن است که این موضوع در بازارها نیز اثرگذار میشود و بنابراین شرایط ملتهبی تا دو ماه آینده در انتظار بازارهای دنیاست. در این شرایط هر یک از اظهارنظرهای ترامپ تا زمان پایان مهلت قانونی خود به عنوان رئیسجمهور میتواند شوک سنگینی به بازار وارد کند. در عین حال ترامپ مساله طرح دعوای حقوقی نسبت به تقلب در انتخابات را نیز مطرح کرده، هر چند احتمال بسیار کمی وجود دارد که این دعوای حقوقی به جایی برسد اما همین احتمال جزئی نیز در تصمیمگیریهای بازار اثرگذار شده و باعث آسیب دیدن بازار سهام، کامودیتیها و... میشود. با مشخص شدن نتیجه انتخابات ایالات متحده آمریکا و پیروزی بایدن، شاهد بودیم که بازار دلار و سکه در ایران به سرعت واکنش نشان داده و قیمتها کاهش پیدا کرد، این افت قیمت در حالی رخ داد که با مشخص شدن نتیجه انتخابات و پیروزی جو بایدن هیچ اتفاق جدید یا عجیبی رخ نداد، اما همین موضوع که فردی همچون ترامپ که هرگونه مذاکره با وی دشوار بود از دور بعدی ریاستجمهوری آمریکا جا ماند، به سرعت در بازار ایران اثرگذار شد؛ طبیعتاً کنار رفتن شخص ترامپ در بازار کشورهایی از دنیا که مناسبات بیشتری با ایالات متحده دارند به مراتب تاثیرگذارتر نیز خواهد بود. شخص جو بایدن بر اساس یک سیستم برنامهریزیشده حرکت خواهد کرد، از او انتظار میرود که با هیجان زیاد مثبت یا منفی جلو نرود و امور را بر اساس وعدههای انتخاباتی خود عملیاتی کند. اما غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ باعث میشد که امکان برنامهریزی برای فعالان بازار در دنیا نیز از میان برود. با توجه به عملکرد شخص ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود، بعید نیست که او در همین دو ماه باقیمانده نیز دست به اقدامی غیرمنتظره بزند که نتیجه آن آشفتگی جدیدی در بازارهای دنیا باشد.
پیروزی جو بایدن در انتخابات ایالات متحده آمریکا چه تاثیری در بازار سهام ایران دارد؟
در روزهای ابتدایی پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا و پیروزی جو بایدن شاهد بودیم که بازار سهام ایران منفی شد که این موضوع در نوع خود عجیب و غیرقابل درک است. در واقع تحلیل افرادی که در این برهه اقدام به فروش سهام میکنند یا حتی خرید نمیکنند از روند بازار سرمایه چندان منطقی بهنظر نمیآید. این روزها شاهد بودیم که برخی پیروزی جو بایدن را با قطعنامه 598 مقایسه کردهاند و به دنبال آن هستند که نتیجهای همانند آن زمان در بازار سرمایه کشور ایجاد شود. افرادی که چنین مقایسه میکنند آن دوره را فراموش کردهاند یا در آن زمان هنوز به دنیا نیامده بودند. بنابراین هرگونه مقایسه زمان حال با دوران قطعنامه 598 از اساس نادرست بوده و به پیشبینی و نتیجهگیری نادرستی نیز میانجامد. اگرچه این روزها جو روانی ایجادشده شوک جدید ریزشی به نرخ ارز در کشور وارد کرده اما این موضوع چندان ادامهدار نشده و نرخ ارز در یک نقطه پایدار میشود. انتظار بازگشت نرخ ارز به قیمتهای سال گذشته واقعبینانه نیست. نرخ واقعی ارز رقمی میانگین نرخ آن در شش ماه اخیر است و نباید انتظار داشت که این نرخ به رقمی کمتر از این قیمت برسد.
ایران در دوران ریاستجمهوری ترامپ شرایط و روزهای دشواری را از سر گذراند، هرچند که با آمدن جو بایدن بر مسند ریاستجمهوری این کشور انتظار نداریم وضعیت به سرعت بهبود پیدا کند اما حداقل برآورد میشود که به سمت دشوارتر شدن شرایط نیز پیش نرویم.
با تغییر رئیسجمهور آمریکا و تعدیل سیاستهای این کشور انتظار بر این است که حداقل هزینه نقل و انتقال ارزی برای ایران کاهش پیدا کند، امکان صادرات محصولات نفتی و غیرنفتی از کشور افزایش یافته و در مجموع وضعیت مطلوبتری در انتظار اقتصاد کشور باشد. همچنین برآورد میشود که وضعیت بنگاههای اقتصادی و تولیدی کشور نسبت به ماههای اخیر بهتر شود؛ چرا که از سویی هزینه تمامشده تولید و فروش داخلی و صادراتی کاهش پیدا کرده و از طرف دیگر سرعت چرخش نقدینگی بنگاهها افزایش مییابد. همچنین تغییر در سیاستگذاران آمریکا ناخودآگاه نگاه مثبتتری را نسبت به بازار سرمایه ایران به وجود میآورد و انتظار میرود که ثبات در اقتصاد کشور پدید آید. بنابراین پیشبینی میشود که بسیاری از بنگاههای حاضر در بازار سرمایه کشور به P /E بیشتری دست پیدا کنند، پس ریزش بازار سرمایه در این مقطع زمانی چندان با منطق جور در نمیآید. در واقع با پیروزی شخص جو بایدن و حزب دموکرات که افرادی عاقلتر و شاید با شقاوت کمتری هستند که در شعارهایشان نیز از دیدگاه مثبت خود نسبت به جامعه بشری سخن گفتهاند، باید امیدی جدید در بازار سرمایه کشور به وجود آید که این امید به عنوان موتور محرک بازار سرمایه کشور عمل کند. در واقع اگر برای امید به بهبود اقتصادی، ارزشی در بازار سرمایه قائل شویم، با مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا نباید بازار سهام واکنش منفی نشان میداد. در این میان جای تعجب دارد که مجموعههایی که نقش بازارگردان را دارند و حداقل باید به فکر حفظ پورتفوی خود باشند، این روزها در بازار سرمایه کشور غیرفعال شدهاند و خبری از مجموعههایی که در روزهای بحرانی 20 تا 30 میلیون سهم معامله میکردند، نیست و شاهد معامله حداکثر 100 هزار سهم از سوی آنها هستیم. این رفتار میتواند بیانگر سردرگمی این مجموعهها باشد یا تحلیل آینده به میزانی دشوار شده که قدرت تصمیمگیری را از آنها گرفته یا این مجموعهها در جریان اخبار و اطلاعاتی هستند که ما از آن بیخبریم.
فارغ از مسائل سیاسی که در هفتهها و ماههای آینده در انتظار ایران است، میزان صادرات سالانه غیرنفتی کشور حدود 30 تا 40 میلیارد دلار و صادرات سالانه نفتی نیز حداقل 30 میلیارد دلار برآورد میشود. بنابراین تغییر در جایگاه ارز باید به نحوی باشد که به خروج ارز از کشور و آسیب به بخش تولید و بازار سرمایه منجر نشود. درواقع باید نحوه سیاستگذاری به نحوی باشد که بازار سرمایه مأمن امنی برای سهامداران باشد.
در حال حاضر شاهدیم که تمامی سهامداران بازار سرمایه به تکاپو افتادهاند تا به شیوههای مختلف سرمایه خود را از آسیبهای احتمالی در امان نگه دارند، در این شرایط لازم است که سران سه قوه با مشورت و همفکری به تصمیم و راهکاری برسند که پساندازهای کوچک مردم که وارد بازار سرمایه شده از بین نرود و این سرمایه وارد بخش تولید واقعی شود تا امکان رشد و توسعه در کشور را به وجود آورد.