بازندگان شوک
افزایش ناگهانی قیمتها چه تاثیری بر دهکهای مختلف جامعه دارد؟
با توجه به اینکه مخاطبان آن شبکه اجتماعی اغلب افرادی بودند که در دهکهای متوسط به بالا دستهبندی میشدند، از قبل هم قابل پیشبینی بود که نتیجه نهایی، برای تعمیم به کل جامعه با تورش همراه است و پاسخهای «منتفع میشوم» در سطح بالاتری در مقایسه با کل جامعه قرار خواهد گرفت. به هر حال با اینکه نتیجه نظرسنجی دور از ذهن نبود کنجکاو شدم بررسی کنم آیا واقعاً دهکی وجود دارد که از شوکهای تورمی سود ببرد؟
در کوران طوفان ارزی اخیر که پیامدهای تورمی آن به مرور و با بیداری غول خفته نقدینگی در حال نمایان شدن است نظرسنجیای در یکی از شبکههای اجتماعی انجام شد با این مضمون که آیا از بالا رفتن قیمت دلار (با لحاظ نفع شخصی و نه ملی) منتفع میشوید یا متضرر. تقریباً یکسوم افراد اعلام کرده بودند که از این اتفاق منتفع خواهند شد. با توجه به اینکه مخاطبان آن شبکه اجتماعی اغلب افرادی بودند که در دهکهای متوسط به بالا دستهبندی میشدند، از قبل هم قابل پیشبینی بود که نتیجه نهایی، برای تعمیم به کل جامعه با تورش همراه است و پاسخهای «منتفع میشوم» در سطح بالاتری در مقایسه با کل جامعه قرار خواهد گرفت. به هر حال با اینکه نتیجه نظرسنجی دور از ذهن نبود کنجکاو شدم بررسی کنم آیا واقعاً دهکی وجود دارد که از شوکهای تورمی سود ببرد؟ در پاسخ به این سوال تلاش کردم به صورت کیفی و اجمالی (و نه آکادمیک) عکسالعمل دهکهای مختلف را نسبت به شوکهای تورمی از دریچه تغییرات هزینهکرد خانوارها مورد بررسی قرار دهم. نتیجه این بررسی یادداشتی است که از نگاهتان میگذرد.
بررسی میزان مصرف خانوارها طی زمان اولین موضوعی بود که باید مورد ارزیابی قرار میگرفت. به این منظور نمودار اول که متوسط هزینه سرانه خانوارها را برای دهکهای مختلف درآمدی به قیمتهای ثابت سال 1390 نشان میدهد ترسیم شد. بر اساس این نمودار در هر دو شوک تورمی سالهای 1386 و 1390 میزان هزینه (مصرف) خانوارها در تمامی 9 دهک اول با کاهش مواجه شده است. اتفاقاً از جهت رقم ریالی، دهکهای بالاتر (ثروتمندتر) با کاهش بیشتری در مصرف مواجه شدهاند، اگرچه صحیحتر این است که معیار مقایسه تغییرات رفاهی دهکها را نسبت کاهش در نظر بگیریم نه میزان ریالی آن. به این موضوع در ادامه به طور ویژهتری خواهیم پرداخت.
در خصوص دهک دهم احتمالاً به دلیل ماهیت خاص کسبوکاری این دهک، تغییرات کمی متفاوت است اما میتوان گفت با کمی اغماض این دهک هم حداقل از جهت کاهش روند رشد هزینهکرد، تحت تاثیر اثرات منفی شوکهای سالهای 1386 و 1390 قرار گرفته است.
برای بررسی دقیقتر میزان کاهش مصرف (به نمایندگی از تغییرات نسبی رفاهی دهکها)، در نمودار دوم کاهش تجمعی مصرف ریالی دهکها در چند سال پس از شوک ترسیم شده است. میلههای سبزرنگ مربوط به شوک تورمی سال 1386 و نشاندهنده تغییرات مصرف سال 1389 در مقایسه با مصرف سال 1386 است و میلههای آبیرنگ تغییرات مصرف سال 1393 را نسبت به سال 1390 نشان میدهند. این نمودار هم نشان میدهد، به جز چند دهک پایین جامعه در شوک تورمی سال 1386، تمامی دهکها در چند سال پس از شوک تورمی با کاهش مصرف مواجه شدهاند. در این بین بیشترین کاهش مربوط به دهکهای میانی و پایینی بوده است. این نمودار همچنین نشان میدهد شوک دوم به دلیل همزمانی تحریم و تورم، اثرات تخریبی بیشتری روی مصرف دهکهای ضعیفتر داشته است. هرچند دهکهای بالاتر نیز، گرچه خفیفتر، همچنان آسیب دیدهاند.
پس از مشاهده کاهش کلی مصرف دهکهای مختلف درآمدی در پی شوکهای تورمی، بررسی چند گروه هزینه کلیدی، دید بهتری در رابطه با تغییرات وضعیت رفاهی خانوارها در اختیار قرار خواهد داد. نمودار سوم تغییرات ترازشده هزینه (مصرف) سرانه دهکهای درآمدی را به قیمت ثابت سال 1390 در گروه هزینه «خوراکیها و آشامیدنیها» نشان میدهد. این نمودار تغییرات نسبی هر دهک را در مقایسه با میزان مصرف همان دهک در سال 1384 تصویر کرده است. به وضوح اثر دو شوک تورمی سالهای 1386 و 1390 مشهود است. هرچند دهکهای مختلف، در سالهای 1390 و 1391 رشدی 20 تا 35درصدی را در مقایسه با مصرف سال 1384 تجربه کردهاند، وضعیت در سال 1394، کمابیش مشابه سالهای 1385 و 1386 است. یعنی تقریباً پس از یک دهه، میزان مصرف دهکهای مختلف در گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» تغییر محسوسی نکرده است.
وضعیت تغییرات هزینه (مصرف) در گروه «بهداشت و درمان» کمی متفاوت است. شوکهای تورمی، روند رو به رشد هزینههای این گروه را کند کرده است تا جایی که در دهکهای اول تا سوم این رشد از همان شوک سال 1386 تقریباً متوقف شده است، برای سایر دهکها نیز عملاً طی پنج سال پس از شوک سال 1390 هزینههای این گروه در دهکهای مختلف کمابیش افزایشی نداشته است. با اینکه میتوان کاهش هزینههای بهداشت و درمان دهکهای پایین را طی سالهای 1394 و 1395 به اجرای طرح تحول سلامت مرتبط کرد ولی به وضوح دهکهای پایین جامعه نسبت به سایر دهکها رشد نسبی کمتری را در هزینههای بهداشت و درمان تجربه کردهاند. این موضوع را میتوان به نوعی نشاندهنده ریسک بالای سلامت این دهکها در مقایسه با سایر دهکها قلمداد کرد.
شاید بتوان قابل تاملترین تغییرات روند را تغییرات هزینه (مصرف) دهکهای مختلف در گروه «تفریح و امور فرهنگی» دانست. همانطور که در نمودار چهارم به وضوح قابل مشاهده است، تمامی دهکها در این گروه در مقایسه با میزان هزینهکرد سال 1384 خود، کاهش قابل ملاحظهای را تجربه کردهاند. به طور تقریبی میتوان گفت شدت کاهش متناسب با وضعیت اقتصادی دهکها بوده است. به عبارت دیگر دهکهای ثروتمندتر با کاهش کمتر و دهکهای فقیرتر با کاهش شدیدتری در این گروه مواجه شدهاند. نتیجهای که البته دور از ذهن نیست، چراکه در مقایسه با امور حیاتیتری نظیر خوراک و درمان، کالای این گروه دارای کشش درآمدی بالاتری است و با اولین شوک در کاهش قدرت خرید، جزو اولین اولویتها برای حذف از سبد هزینهکرد خانوار است.
نگاهی به ضریب جینی به عنوان شاخصی برای ارزیابی نابرابری توزیع درآمدی افراد جامعه نیز طی دو شوک تورمی مذکور، جالب توجه است. در شوک تورمی اول، روند کاهشی این شاخص اگرچه با وقفه مواجه شده، اما همچنان تا سال 90 کاهش یافته است. اما شوک تورمی سال 1390 که با تحریم همراه بوده باعث افزایش نابرابری و افزایش ضریب جینی شده است. احتمالاً علت کاهش ضریب جینی در شوک تورمی اول، اجرای طرح هدفمندی و پرداخت یارانه نقدی بوده است که سهم قابل توجهی از درآمد دهکهای پایین را به خود اختصاص میداده است. شاید بتوان افزایش ضریب جینی را اینگونه توضیح داد که دهکهای بالاتر به دلیل ظرفیتها و ویژگیهایی که دارند با سرعت بیشتری میتوانند از شوکهای تورمی خارج و آسیبهای درآمدی آنها را پشت سر بگذارند. در مجموع میتوان گفت هرگونه شوک منفی اقتصادی، بر تمامی دهکهای درآمدی اثرات منفی دارد و هیچ دهکی نیست که از این وضعیت نامساعد سود ببرد. در این میان بعضاً «به طور نسبی» طبقه متوسط بیشتر از سایر دهکها آسیب دیده است، گرچه به طور مطلق، به دلیل وضعیت شکننده دهکهای پایینتر و عدم امکان کاهش هزینههای ضروری حیاتی، شوکهای تورمی اثرات جبرانناپذیرتری بر دهکهای پایین (اول تا سوم) میگذارد.
متاسفانه زمانی که این شوکها به همراه مسائلی نظیر تحریم رخ میدهند اثرات عمیقتری بر وضعیت کلان اقتصاد مشاهده میشود. وضعیت نرخ رشد رو به افول سرمایه کل که در نمودار پایانی قابل مشاهده است، وخامت اوضاع را بیش از پیش نشان میدهد. بر اساس این نمودار میانگین نرخ رشد سالانه تا سال 1390 برابر 5 /4 درصد و برای سالهای بعد 2 درصد بوده است. بنابراین میتوان گفت میزان نرخ رشد موجودی سرمایه طی سالهای 1391 تا 1394 بیش از دو برابر نسبت به سالهای 1390-1383 کاهش داشته است. با توجه به اینکه این موجودی مجموع ارزش «ساختمان و تاسیسات» و «ماشینآلات و تجهیزاتی» است که در فرآیند تولید مورد استفاده قرار میگیرد، کاهش و احتمالاً توقف رشد آن طی سالهای اخیر، نشان از کاهش سرمایهگذاری و قدرت تولید طی سالهای آتی دارد که عوارض آن قابل توجه خواهد بود.
بر اساس شواهد فوق و وضعیت آسیبپذیر دهکهای پایین جامعه، در صورت ادامه روند رو به رشد فعلی تورم، توجه به چند توصیه سیاستی کوتاهمدت به شرح زیر ضروری به نظر میرسد:
با توجه به اینکه مصارف دهکهای پایین جامعه اغلب در حوزه کالاهای ضروری و حیاتی دستهبندی میشود، هرگونه شوک اقتصادی منفی، اثرات جبرانناپذیری بر این دهکها خواهد داشت و ضروری است دولت به صورت خاص و با اجرای طرحهای حمایتی مختلف، خصوصاً در گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» و «بهداشت و درمان»، حداکثر محافظت را از این گروه به عمل آورد.
اثرات بلندمدت حذف برخی اقلام خوراکی نظیر لبنیات و پروتئین در روندهای آماری پس از شوکهای تورمی حتی در دهکهای میانی قابل مشاهده است. با توجه به اثرات بلندمدت تخریبی این مساله در سلامت افراد و هزینههایی که این مساله در بلندمدت بر نظام بهداشت و درمان تحمیل خواهد کرد، ضروری است طرحهای جبرانی مختلفی در این زمینه خصوصاً برای کودکان و نوجوانان در نظر گرفته شود.
با توجه به نقش تاثیرگذار هزینههای کمرشکن سلامت بر سقوط خانوارها به ورطه فقر، ضروری است سهم پرداخت از جیب افراد، خصوصاً در دهکهای پایین جامعه کاهش یابد و هزینههای بیماریهای خاص و معالجات پرهزینه از طریق بودجههای دولتی تامین شود.