مسئله وابستگی به مسیر
چرا اقتصاد ایران از تله هیچ شوکی خارج نمیشود؟
طبیعی است که همه اقتصادها، چه توسعهیافته و چه در حال توسعه، در مسیر پویایی و فعالیت خود با شوکهای درونی و بیرونی مواجه شوند. شوکهای ناشی از نوسان قیمتها در بازار جهانی انرژی، همهگیریهایی مانند کرونا، جنگ یا تحریم، خشکسالی یا طوفانهای سهمگین و رخدادهایی مشابه میتوانند متغیرهای اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده و بخشی از اقتصاد را دچار نوسان کنند. با این همه دو مسئله در مورد شوکها حائز اهمیت است. نخست اینکه سیاستگذار درک و شناخت درستی از آنها داشته باشد و بتواند با مدیریت صحیح اجازه دهد اثر آنها تخلیه شود. مثلاً اثر تحریم در نرخ ارز خودش را نشان بدهد. دوم، اینکه بتواند با پرهیز از مداخله نابهجا مدت اثرگذاری شوک را کوتاهتر و اثر آن را کمتر و کمتر کند. ناتوانی سیاستگذار از انجام این دو اقدام، و شوکپذیری بالای اقتصاد باعث میشود پدیده هیسترزیس یا به عبارت دیگری وابستگی به مسیر رخ دهد که در آن آثار شوکهای اقتصادی برای طولانیمدت ماندگار میشود. این حالت موجب میشود که آثار نوسانهای کوتاهمدت ناشی از شوک در روندهای بلندمدت اقتصاد اثرگذار و پابرجا باشد. برای مثال زمانی که سیاستگذار، با دلایل و توجیهات نادرست، اقدام به سرکوب قیمت ارز میکند، در حالی که شوک تحریم باید در این متغیر تخلیه شود، موجب تسری شوک به دیگر بخشهای واقعی اقتصاد مانند تولید میشود و ضربه به بخش واقعی اقتصاد، خسارتی جبرانناپذیر است.