ایدههای پرهزینه
چرا عرضه ایدههای غیرمنطقی و غیرعقلانی افزایش یافته است؟
اگر زمانی لازم بود تا برای خواندن نظرات غیرمتعارف و عجیب و غریب که نهفقط با اصول علمی که با عقل عرفی هم در تضاد است، به دنبال شایعهها و کتابها و نشریات به اصطلاح زرد و عامهپسند رفت و بخشهای مربوط به آرزوها، جوانها چه میخواهند یا فال ماه تولد را خواند، بیش از یک دهه است که میتوان از طریق فراگیرترین رسانه موجود کشور، که با بودجه عمومی اداره میشود این قبیل اظهارنظرها را دید و شنید.
اگر در گذشته گفتن این حرفها در حوزه فالگیرها، کلاهبرداران یا نویسندگان عامهپسند بود، حالا برخی در لباس کارشناس، مقام مسئول و سیاستگذار این سخنان دور از منطق را بر زبان میآورند. زمانی کسی از اختراع دستگاهی که از روی زمین مواد معدنی را پیدا میکند گفت و دیگرانی دستگاه کرونایاب را اختراع کرده و نمایش دادند؛ دیگری از ساخت لامبورگینی در یک انباری در ارومیه گفت و حالا هم کسی پیشنهاد ساخت چراغ خودرو در خانه را میدهد و سودای صادراتش را هم دارد.
شاید سادهترین راه برای نقض همه این ایدهها این باشد که آیا کسی تاکنون به این رخدادها فکر نکرده و ما تنها کسانی هستیم که فکر میکنیم میتوان قطعات خودرو را در خانه ساخت و تولید و صادر کرد؟ زمانی مائو در چین از مردم خواست که همگی در خانههایشان کوره فولاد برپا کنند و فولاد تولید کنند؛ نتایجش مانند همه دیگر طرحهای مائو و دیگر ایدههای اینچنینی فاجعهبار بود. بد ماجرا اینجاست که حالا که تقریباً تمام دنیا از این ایدههای پرهزینه گذر کردند، ما مشتاقانه به آنها روی آوردهایم.