دلارزدایی
چگونه دلار به ارز غالب و نظام ارزی شناور به نظام ارزی رایج بدل شد؟
دلارزدایی از اقتصاد ایران از جمله عباراتی است که این روزها نه تنها در محافل عمومی بسیار به گوش میرسد، بلکه طرفدارانی را نیز در میان دولتمردان به خود جذب کرده است. اگرچه، بهطور معمول، سیاستگذاران تلاش میکنند تا عنوان نظام شناور مدیریتشده را به نظام ارزی در اقتصاد ایران اطلاق کنند و علاوه بر این، تاریخ اقتصادی سالهای پس از انقلاب نیز از تلاشهای چندین باره دولتها در جهت حرکت به سمت نظام ارزی تکنرخی، روایتها دارد، اما به هر حال، وجود نرخهای چندگانه در بازار ارز و تلاش دولت برای تعیین نرخ دلار و سهمیهبندی تخصیص آن بهخودیخود نشان میدهد که نظام ارزی در ایران از یک نظام شناور متعارف، که این روزها 50سالگی خود در سطح جهان را جشن میگیرد، فاصله بسیار دارد. بیش از این، استقبال از ایده دلارزدایی بیانگر آن است که طرفداران مداخلهگرایی در اقتصاد ایران، تنها به این امر اکتفا نکردهاند، بلکه در رویای آن هستند تا ارز یا ارزهای دلبخواهی خویش را به عنوان ابزار مبادله و پرداخت بر اقتصاد کشور تحمیل کنند. به رغم آنکه هژمونی دلار و استفاده گاهبهگاه دولت آمریکا از این تسلط برای پیشبرد مقاصد اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی نیز با انتقاداتی همراه است، اما پذیرش یک ارز غالب در سطح مبادلات بینالمللی نیز همانند رواج یک زبان بینالمللی از قواعد خودانگیخته و بهرههای مقیاسی پیروی میکند، که مداخلهگرایان داخلی از آن غافل هستند.