شناسه خبر : 43990 لینک کوتاه

سایه سنگین تحریم

واقعیت‌های تحریم، چگونه خود را بر بخش نفت و گاز تحمیل کرد؟

 

حمیدرضا شکوهی / تحلیلگر حوزه انرژی 

در چند ماه اول دولت‌ها، عموماً مدیران به انتقاد از دولت قبل مشغول‌اند و بازار انتقاد از گذشته و وعده‌های آینده داغ است. نفت هم از این قاعده مستثنی نبود و نیمه دوم سال 1400، به انتقادهای دامنه‌دار مدیران جدید صنعت نفت از مدیران دولت قبل و وعده‌های پررنگ‌و‌لعاب درباره آینده سپری شد. اما سال که نو شد، کم‌کم ماه عسل مدیران جدید نفتی هم به پایان رسید و واقعیت‌ها آشکار شد. واقعیت‌هایی که یک طرفش به تحریم گره خورده بود و طرف دیگرش به ناتوانی و ناکارآمدی و اختلافات داخلی برخی مدیران صنعت نفت. این یک سال، آینه تمام‌نمایی بود از آنچه قرار است در دو سال و نیم باقیمانده از عمر دولت سیدابراهیم رئیسی بر صنعت نفت ایران سپری شود.

گره تحریم بر کلاف سردرگم نفت

یکی از شعارهای ابراهیم رئیسی که بسیار بر آن تاکید می‌کرد و بعدها مدیرانش هم آن‌را تکرار کردند این بود که اقتصاد را به تحریم گره نمی‌زنیم. این دقیقاً نقطه مقابل شعار دولت قبل بود که راهکار رفع مشکلات اقتصادی را لغو تحریم می‌دانست. سخنان رئیسی از همان ابتدا انتقادهایی در پی داشت چراکه به‌زعم کارشناسان، اقتصاد به تحریم گره خورده بود و گره خوردن یا نخوردن اقتصاد به تحریم، به خواست و میل این دولت و آن دولت ارتباطی نداشت؛ بلکه واقعیتی بود که خود را بر فضای اقتصاد کشور تحمیل کرده و سایه آن روی صنعت نفت ایران نیز سنگینی می‌کند. تحریم در سالی که گذشت، همچنان گریبان صنعت نفت را فشرد و به‌رغم تمام وعده‌ها و شعارهایی که نویدبخش شکست تحریم بودند، عملاً واقعیت‌های تلخ تحریم آشکار بود. اگر بخواهیم اثر تحریم بر صنعت نفت را به‌طور عام و همچنین در یک سال اخیر به‌طور خاص بررسی کنیم باید دو حوزه را تفکیک کنیم.

الف- درجا زدن صادرات: صادرات نفت ایران در یک سال اخیر رقم تقریباً ثابتی داشت و میانگین صادرات نفت و میعانات گازی ایران، تفاوت چندانی نسبت به سال قبل از آن نداشت. تولید نفت و معیانات گازی ایران همچون سال قبل از آن 5 /2 تا 8 /2 میلیون بشکه در روز بود که با توجه به مصرف نزدیک به دو میلیون بشکه از آن در داخل کشور، عملاً صادرات نفت و میعانات ایران کمتر از 800 هزار بشکه در روز تخمین زده می‌شود. مسوولان، چه در دولت و چه در وزارت نفت بارها مدعی شدند صادرات نفت افزایش داشته اما نه در آمار و ارقام اعلامی از سوی مراجع غیررسمی بین‌المللی، این ادعا اثبات می‌شد و نه آمارهای داخلی این موضوع را اثبات می‌کند. به عنوان مثال اگرچه مسوولان از رشد درآمدهای نفتی در سال جاری سخن می‌گویند اما به نظر می‌رسد این رشد درآمدهای نفتی نه حاصل افزایش صادرات، بلکه نتیجه رشد قیمت نفت در نیمه نخست امسال نسبت به میانگین سال 1400 است. از سوی دیگر در شش‌ماه نخست امسال، تنها 57 درصد درآمدهای پیش‌بینی‌شده نفتی وصول شده است که خود، یک نقطه ابهام است. وضعیت بازار ارز در کشور و همچنین تامین مالی پروژه‌ها نشان می‌دهد وصول درآمدهای نفتی به دلیل تحریم دچار چالش شده و دو مشکل اساسی پیش‌روی وصول این درآمدهاست.

فروش نفت با تخفیف

نخست اینکه نفت ایران به دلیل تحریم، با تخفیف بالا به مشتریان فروخته می‌شود و ورود نفت روسیه به بازار شرق نیز استقبال از نفت ایران را کاهش داده است. در واقع، شرق به‌طور سنتی بازار نفت روسیه نبود اما پس از تحریم روسیه در پی بحران اوکراین و کاهش محسوس صادرات نفت این کشور به اروپا، صادرات نفت روسیه مسیر شرق را دنبال کرد و چین به عنوان مشتری بالفعل نفت ایران، و هند و کشورهای جنوب آسیا به عنوان مشتریان بالقوه نفت ایران، مشتری نفت روسیه شدند تا روس‌ها در بازار نفت، نقش رقیب را برای ایران ایفا کنند و همین امر چالش جدی در مقابل صادرات نفت ایران، حتی با تخفیف به شرق ایجاد کرد. دوم اینکه وصول درآمدهای نفتی ایران به دلیل تحریم، عملاً در قالب تهاتر کالا صورت می‌گیرد. به نظر می‌رسد بسیاری از کالاهای چینی در قبال فروش نفت به این کشور و بدون ردوبدل شدن ارز بین ایران و چین وارد کشور می‌شود و طرح‌هایی همچون ساخت مسکن در ایران از سوی چینی‌ها با تهاتر نفت، نشان‌دهنده صحت این فرضیه است. در واقع تحریم، هم مانع افزایش صادرات نفت ایران، به‌ویژه پس از اعمال تحریم علیه روسیه شد و هم مانع وصول راحت درآمدهای نفتی ایران شده است. در چنین شرایطی، ادعای افزایش درآمدهای نفتی عملاً زیر سوال می‌رود. از سوی دیگر یکی از عواملی که موجب می‌شود میزان صادرات نفت ایران در آمارهای غیررسمی اعلام‌شده از سوی مسوولان بالاتر از آمارهای بین‌المللی باشد این است که شرکت ملی نفت ایران، هر میزان نفتی را که به شرکت نیکو به عنوان مسوول فروش نفت ایران واگذار می‌کند، جزو فروش محاسبه می‌کند. در حالی که عملاً بخشی از نفت تحویلی به شرکت نیکو بدون مشتری است و روی آب ذخیره می‌شود تا مشتری پیدا کند. در واقع، شرکت ملی نفت ایران حتی نفتی را که به نیکو تحویل داده، بدون آنکه مشتری برای آن پیدا شده باشد جزو نفت فروخته‌شده محاسبه و در آمارهای خود منظور می‌کند در حالی‌ که لزوماً تمام نفت تحویل داده‌شده به نیکو فروخته نشده است و طبیعتاً نمی‌تواند جزو درآمدهای صادراتی کشور باشد.

در حوزه گاز نیز خبری از افزایش صادرات نیست. تولید گاز کشور، حتی دیگر نیاز داخلی را هم تامین نمی‌کند و در صورت عدم افزایش تولید گاز، دو مشتری اصلی کنونی یعنی ترکیه و عراق را هم از دست خواهیم داد. در سالی که گذشت، صادرات گاز به این دو کشور و همچنین تامین گاز خانگی، به بهای قطع گاز صنایع و نیروگاه‌ها امکان‌پذیر شد. بنابراین در حوزه صادرات گاز نیز نه‌تنها سال موفقی را پشت سر نگذاشتیم، بلکه با توجه به روند فزاینده مصرف داخلی و عدم رشد تولید به میزان سال‌های گذشته، آینده روشنی هم در انتظار ما نخواهد بود.

در صنعت پتروشیمی اگرچه به نظر می‌رسد وضعیت اندکی بهتر بوده است اما تا زمانی که آمار نهایی اعلام نشده نمی‌توان قضاوت دقیقی انجام داد. میزان صادرات محصولات پتروشیمی در سال 1400 حدود 15 میلیارد دلار بوده که قرار بود در سال 1401 به 18 میلیارد دلار برسد. اما در 11 ماه امسال 15 میلیارد دلار صادرات محصولات پتروشیمی انجام شده که با این روند بعید است در پایان سال به رقم پیش‌بینی‌شده 18 میلیارددلاری برسد.

خروج از فهرست صادرکنندگان

201در حوزه پالایش اما اوضاع ناگوار است. ایران که در سال 1399 به مدد افزایش تولید فرآورده‌های نفتی به‌ویژه بنزین تولیدی پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس به صادرکننده بنزین تبدیل شده بود، از سال 1400 کم‌کم از فهرست صادرکنندگان بنزین خارج شد و در سال 1401 کار به جایی رسید که برای تامین بنزین موردنیاز داخلی، چاره‌ای جز روی آوردن دوباره به تولید بنزین از پتروشیمی‌ها و همچنین واردات بنزین نداشت که همین ترکیبات حاصل از بنزین پتروشیمی، موجب افزایش آلودگی هوا در تهران و برخی دیگر از کلانشهرهای کشور در سال جاری شد. توقف صادرات بنزین و روی آوردن به بنزین پتروشیمی و همچنین واردات، اگرچه حاصل رشد مصرف بنزین در داخل کشور بود اما بخش دیگر، نتیجه فقدان برنامه‌ریزی دقیق در پیشبرد طرح‌های پالایشی بود. به عنوان مثال پروژه کیفی‌سازی پالایشگاه آبادان با 85 درصد پیشرفت در تابستان سال 1400 به دولت جدید تحویل شد و اتفاقاً شخص جلیل سالاری، مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی، روز ۲۷ آبان سال گذشته گفته بود بخش اول این پروژه تا پایان سال 1400 و بخش دیگر آن در سه‌ماه اول سال 1401 به بهره‌برداری می‌رسد. اما این وعده عملی نشد. پروژه کیفی‌سازی پالایشگاه اصفهان هم که با پیشرفت بالای ۹۸ درصد، در تابستان سال 1400 در آستانه تکمیل بود هنوز به بهره‌برداری نرسیده است. سالاری یک‌بار دیگر در ۳۰ تیر امسال، از بهره‌برداری از طرح‌های توسعه‌ای پالایشگاه‌های آبادان و اصفهان تا پایان شهریورماه خبر داد که آن هم به نتیجه نرسید. سالاری که وزیر قبلی نفت را به بی‌توجهی به توسعه پالایشگاه‌ها متهم می‌کرد نه‌تنها طرح‌های ناتمام قبلی را که با پیشرفت بالا به دولت جدید رسیده بود تکمیل نکرد، بلکه برای ساخت پالایشگاه جدید هم گام جدی برنداشت. طرح پتروپالایشگاه ۳۰۰ هزاربشکه‌ای شهید سلیمانی از زمستان 1400 مطرح شد و قرار بود کلنگ ساخت آن در بهار سال 1401 به زمین بخورد اما حالا که سال 1401 به آخر رسیده، خبری از کلنگ‌زنی آن هم نیست تا مشخص شود سردادن شعار پالایشگاه‌سازی چقدر راحت و عملی کردن آن چقدر دشوار است! پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس که ابتدا قرار بود در سال 1391 افتتاح شود، اما با پیشرفت پروژه‌ای کمتر از 60 درصد به دولت قبل رسیده بود، در دولت دوم روحانی افتتاح شد و ایران را به تولید و صادرات پایدار بنزین رساند. اما حالا حتی از تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام پالایشی یا کلنگ‌زنی پالایشگاه جدید هم خبری نیست تا نه‌تنها خبری از صادرات بنزین نباشد، بلکه تامین بنزین مورد نیاز داخل هم با چالش مواجه شود.

ب- سکون پروژه‌های توسعه‌ای: بخش دوم اثر تحریم بر صنعت نفت، کند شدن روند توسعه پروژه‌های نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی به دلیل محدودیت در استفاده از تکنولوژی و سرمایه‌گذاری خارجی است. این امر موجب می‌شود حتی اگر همین حالا تحریم‌های صنعت نفت لغو شود، به دلیل کند شدن روند توسعه‌ای صنعت به دلیل تحریم در سال‌های اخیر، افزایش تولید نفت و گاز به سرعت امکان‌پذیر نشود. رکورد تولید 4 میلیون و 250 هزار بشکه نفت در روز که در اواخر دولت محمد خاتمی ثبت شده بود هیچ‌گاه پس از آن تکرار نشد و در دوران پسابرجام هم تولید نفت ایران به مرز چهار میلیون بشکه در روز رسید که پس از تحریم کاهش یافت. طبق برنامه پنجم توسعه، تولید نفت ایران در سال 1394 باید به پنج میلیون و 150 هزار بشکه در روز می‌رسید اما هنوز فاصله زیادی با آن داریم. اگرچه وزیر نفت در سال جاری بارها اعلام کرده که ظرفیت تولید نفت ایران به پیش از تحریم برگشته، اما به دلیل طولانی بودن تحریم و اثر سوء آن بر تولید نفت، نمی‌توان امیدوار بود که پس از لغو تحریم، خیلی زود تولید نفت ایران به چهار میلیون بشکه در روز برگردد. چراکه بازگرداندن تولید به پیش از تحریم، مثل باز کردن شیرهای آب نیست! از سوی دیگر حداقل چهار سال زمان نیاز است تا تولید نفت ایران به جایی برسد که قرار بود در سال 1394 برسد و همین امر نشان‌دهنده عقب‌ماندگی از برنامه‌های تولیدی است که قطعاً تحریم در این امر تاثیر مهمی دارد. یکی از مهم‌ترین مراکزی که می‌تواند تولید نفت کشور را افزایش دهد، میادین نفتی غرب کارون است که توسعه این میادین با چالش فراوانی مواجه بوده و حتی چینی‌ها هم پس از سال‌ها وقت تلف کردن، اخیراً از میدان نفتی یادآوران خارج شده‌اند. در میادین مشترک نفتی در خلیج‌فارس، چه در حوزه نفت و چه در گاز هم وضعیت امیدوارکننده نیست و میدان را به رقبایی همچون کویت و عربستان و قطر واگذار کرده‌ایم. در میدان گازی پارس جنوبی که تولید از آن ادامه دارد، فاز 11 همچنان از برنامه عقب است و پس از خروج توتال از پروژه به دلیل تحریم و پس از آن چینی‌ها به دلیل عدم توانایی ساخت سکوهای فشارافزا، توسعه فاز 11 با ابهامات جدی مواجه است چراکه نه ایران و نه حتی چین و روسیه تکنولوژی ساخت سکوهای فشارافزا را در اختیار ندارند و عدم بهره‌مندی از این فناوری، هم به معنای کندی روند توسعه فاز 11 است و هم به معنای افت فشار گاز در فازهایی از پارس جنوبی است که قبلاً به تولید رسیده‌اند و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد از سال 1402 کم‌کم با افت فشار گاز و کاهش تولید مواجه می‌شوند و راه‌حل آن تنها لغو تحریم است.

عقب ماندن از رقبا

به‌طور کلی، در کشورمان سرمایه کافی و تکنولوژی مورد نیاز برای توسعه میادین نفت و گاز موجود نیست و چاره‌ای جز بهره‌گیری از سرمایه و توان فنی خارجی نیست؛ کاری که از سوی کشورهای همسایه جنوبی، شمالی و همچنین عراق در حال انجام است و موجب رشد شتابان تولید نفت و گاز این کشورها و عقب‌ماندگی هرچه بیشتر ما شده است. زمانی نه‌چندان دور در میان کشورهای عضو اوپک، فقط عربستان، نفتی بیشتر از ایران تولید می‌کرد اما بعدها عراق هم از ایران جلو افتاد و حالا شاهد سبقت گرفتن امارات و کویت هم از ایران هستیم. در حالی که با لغو تحریم می‌توانیم این سرمایه زیرزمینی را به ارزش افزوده‌ای برای رفاه مردمی که این روزها زیر فشار مشکلات اقتصادی قرار دارند تبدیل کنیم. اما تحریم، نه‌تنها ما را از قافله شتابان رشد تولید نفت و گاز در منطقه عقب انداخت، بلکه موجب سوءاستفاده چین و روسیه از نیاز ما در دوران تحریم شده و فرصت‌های ایجاد رفاه برای مردم را نیز از بین برده است. در این میان مسوولان دولت و همچنین مدیران صنعت نفت بیش از گذشته به روزمرگی دچار هستند و فقدان نگرش درازمدت و برنامه‌ریزی کلان واقع‌نگرانه با استراتژی رفع تحریم، چشم‌اندازی تیره‌تر از گذشته را برای صنعت نفت ایران ترسیم می‌کند.  

دراین پرونده بخوانید ...