سوخت رفاه
آیا رفاه ازدسترفته قابل بازیابی است؟
«رفاه» آن شاخص اقتصادی است که مستقیماً و بیواسطه با حوزه اجتماعی سروکار دارد و تصمیمات سیاسی روند رشد یا نزولش را تغییر میدهد. درست است که همچون سایر شاخصهای اقتصادی در ایران «رفاه» نیز سرنوشت پرفرازونشیبی را پشت سر گذاشته اما تحریمهای اقتصادی سرعت این تحولات را افزایش داده است. دهه 90 را به واسطه تحریمهای پیدرپی و آثار اقتصادی-اجتماعی آنها، میتوان دهه سوخته و ازدسترفته دانست. بر اساس آمارها و ارقام شاید درست آن است که بگوییم پیشتر هم ایران این روزهای سخت اقتصادی را تجربه کرده و پشت سر گذاشته؛ اما به نظر میرسد اینبار تابآوری اجتماعی در مقابل این فشارها به شدت کاهش یافته است. اجتماعی که پس از چند سال رویارویی با تحریمها، در دوران برجام و انتخاب دولتی که میخواست با مذاکره درهای اقتصاد ایران را به روی جهانیان بگشاید، امیدی پیدا کرد؛ اما در کوتاهمدت این امید جای خود را به یأس و سرخوردگی جمعی داد. اما آیا تحریمها تنها عامل کاهش رفاه عمومی بوده است؟ برخی کارشناسان عقیده دارند پیش از تحریمها هم شرایط اقتصادی کشور مناسب نبوده و بهتبع آن هرچند اوضاع شاخص رفاه از امروز بهتر بوده اما رقم بالایی نداشته است. این گروه برخلاف عدهای که همه مشکلات را در آینه تحریمها میبینند، سیاستگذاریها را پیش از تحریم علت وضعیت امروز میدانند و عقیده دارند اگر مدیریت و قوانین درست بود دوران تحریم هم قابل تحملتر میشد. اعتراضات ماههای اخیر بهرغم چهره اجتماعی، دلایل اقتصادی عمیقی داشت و نشان داد که امروز افزایش شاخص رفاه، خارج از منازعات سیاسی با ترکیب اصلاح سیاستگذاریها و رفع تحریمها «بایدی» است بر عهده سیاستمداران.